سیمرغ شهر : همه چیز درباره سحر دولنشاهی

  • ۱۵:۳۶
 

نام: سحر دولتشاهی

متولد 1358

همسر رامبد جوان (کارگردان و بازیگر) می باشد. وی دارای مدرک لیسانس ادبیات نمایشی و مترجمی زبان فرانسه است. کما اینکه رشته مهندسی شیمی را در سال‌های پیش نیمه ‌کاره رها کرده است. از فیلم‌هایی که او در آنها به ایفای نقش پرداخته می‌توان به طلا و مس، فرزند صبح، وقتی همه خوابیم، زخم شانه حوا، میم مثل مادر و چهارشنبه سوری اشاره کرد.

تصاویر سحر دولتشاهی

     

سحر دولتشاهی,سحر دولتشاهی و رامبد جوان,سحر دولتشاهی رامبد جوان طلاق,[categoriy]

 

سحر دولتشاهی و علی مصفا در فتوکال فیلم «وارونگی» در جشنواره کن 2016

ساعاتی پیش فیلم وارونگی ساخته بهنام بهزادی در بخش نوعی نگاه شصت و نهمین جشنواره فیلم کن به نمایش در آمد

اولین نمایش فیلم ” وارونگى ” در سالن دبوسىِ کاخِ فستیوال کن با استقبال بسیار خوب مخاطبین و منتقدین همراه بود.

جرج میلر و دانلد ساترلند وارونگى را دیدند و پس از نمایش فیلم از عوامل “وارونگى” تقدیر کردند

میثم مولایى، علیرضا آقاخانى، على مصفا، سحر دولتشاهى، بهنام بهزادى، سحر سخایى، ستاره پسیانى و رویا جاوید نیا از عوامل “وارونگى” در جشنواره کن هستند

سحر دولتشاهی در جشنواره کن 2016

سحر دولتشاهی بازیگر ایرانی در فرش قرمز جشنواره فیلم کن فرانسه
 
به گزارش عصر ایران، او با فیلم  «وارونگی» شرکت کرده است.
 
تیپ متفاوت سحر دولتشاهی در جشنواره کن فرانسه (عکس)
 
تیپ متفاوت سحر دولتشاهی در جشنواره کن فرانسه (عکس)
 

سحر دولتشاهی برنده سیمرغ بهترین بازیگر زن نقش مکمل جشنواره فجر امسال در گفت و گویی از 15 سال حضور در عرصه بازیگری و گرفتن اولین سیمرغ بلورینش می گوید. 

سحر دولتشاهی از اواخر دهه 70 با تئاترهای دانشجویی کارش را آغاز کرد، بدون عجله و هیاهو و از اواسط دهه 80 با ایفای نقش های کوتاه پایش به سینما باز شد. در اواسط دهه 80 در سینما با حضور در آثار کارگردانانی چون بهرام بیضایی، اصغر فرهادی، همایون اسعدیان، بهرام توکلی و زنده یاد رسول ملاقلی پور نشان داد که حاضر است کم کار باشد، نقش های کوتاه بازی کند، اما به هر قیمتی جلوی دوربین نرود؛ مسیری که باید امیدوار باشیم حرکتش در آن همچنان ادامه داشته باشد.
 
تلاش های دولتشاهی آن هم در سالی که حاشیه های زیادی را تحمل کرد، بالاخره در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر نتیجه داد. بازی های قابل تحسین او در دو فیلم «عصر یخبندان» و «شکاف» باعث شد اولین سیمرغ بلورین دوران بازیگری اش را برای «عصر یخبندان» به دست اورد.
 
برخلاف خیلی ها، سحر دولتشاهی کاملا آهسته و پیوسته کارش را با اولین و شاید مهم ترین مدوم بازیگری یعنی تئاتر آغاز کرد. پس گفت و گو را هم با رجوع به همان ابتدای کارتان آغاز می کنیم. حضور در عرصه تئاتر چگونه رخ داد؟
اول، این را بگویم که رشته تحصیلی ام مترجمی فرانسه و ادبیات نمایشی است، دانشگاه ما به این شکل بود که از همان ابتدا گرایشی را که می خواستیم، انتخاب می کردیم. استادهای بسیار خوبی در این رشته داشتم، خودم و آنها امید زیادی داشتیم که من روزی در بخش نوشتن، این حرفه را ادامه دهم، ولی همان سال ها بازیگری را با تئاترهای دانشجویی آغاز کردم.
 
 اولین کار حرفه ای ام در تئاتر هم کاری بود به نام «نیمروز خواب آلود» به کارگردانی آیت نجفی که در همان دوران دانشجویی کار کردم، عضویت در آن گروه برایم خیلی جالب بود. ما کار کارگاهی می کردیم، ساعت ها و روزهایی طولانی تمرین کردیم که نتیجه تلاشمان روی صحنه بردن متنی بود که فقط سه شب فرصت اجرایش را پیدا کردیم. بعد از آن بود که با گروه تئاتر «پرچین» و آقای امجد کار کردم و دو کار روی صحنه بردیم که در آنها دستیاری هم می کردم. به این ترتیب از همان سال های 80، 79 کار حرفه ای را در تئاتر شروع کردم.
 
بازیگران زن ایرانی ، گفتگو با سحر دولتشاهی
 
گفتید استادهایتان می گفتند نویسنده شوید، بهتر است، چه انگیزه یا چه اتفاقی باعث شد که بازیگری را ترجیح دهید؟
هنوزم معتقدم نوشتن خیلی متعالی است و فعالیت در این بخش جزو آرزوهایم باقی مانده، ولی به مرور زمان به این نتیجه رسیدم که جنس توانایی ام در زمینه خلاقیت هنری به کارهای گروهی بیشتر می خورد، در حالی که نوشتن با توجه به ماهیتش تنهاطلبی بیشتری نیاز دارد.
 
این یک بخش ماجراست، ولی بیشتر می خواهیم به آن جرقه اولیه برسیم؛ آن جرقه ای که وقتی زده شد، خانم دولتشاهی با خودش گفت من باید بازیگر شوم.
خب من از دوران بچگی تماشاگر حرفه ای تئاتر بودم، یادم هست که وقتی هشت سالم بود با پدرم برای دیدن یک تئاتر به سالن چهارسو رفتیم. وقتی فضا تاریک شد،درست قبل از اینکه تئاتر آغاز شود، تپش قلب شدیدی گرفتم، نمی دانم چگونه می شود آن حس را توصیف کرد، ولی انگار احساس می کردم به این فضا تعلق دارم.
 
هنوز هم که هنوز است، من از آن دسته تماشاگرانی هستم که دیدن یک تئاتر یا فیلم خوب به شدت هیجان زده ام می کند؛ مثلا در بچگی همه تئاترهای کانون پرورش فکری در پارک لاله را دوبار دوبار می دیدم یا خاطرم هست 11، 12 سالم بود که پدرم فیلم «چریکه تارا» یا «مرگ یزدگرد» به کارگردانی آقای بیضایی را با کیفیت بسیار نازلی پیدا کرده بود، وقتی آن فیلم ها را دیدم، به قدری به هیجان آمدم که با خودم می گفتم آخرش من بازیگر می شوم. (می خندد)
 
آن تئاتری را که هشت سالگی رفتید، به خاطر دارید؟
خیلی دنبال کردم که ببینم چه بود، اتفاقا به آقای پسیانی گفتم که آقای خسروی یک اجرا از «باغ آلبالو»ی آنتوان چخوف در آن سال ها روی صحنه برده که فکر می کنم آن را دیده ام. آقای پسیانی گفت این تئاتر اجرا شده ولی آن سال ها در سالن چهارسو اجرا نشده، فعلا که کمی آدرس هایم اشتباه است. با این حال مطمئنم که کاری از چخوف بود. پدرم هم چون خیلی من را به تماشای تئاتر می برد، دقیقا یادش نیست کدام تئاتر، اثر ماندگاری روی من داشته، ولی خیالتان راحت، قطعا پیدایش می کنم. (می خندد)
 
از پدرتان گفتید، شما را تئاتر می بردند و فیلم های خوب را حتی با کیفیت پایین پیدا می کردند و شما هم تماشایشان می کردید. زمانی که تصمیم گرفتید از قالب تماشاگر خارج شوید و بازیگری را به عنوان مسیر اصلی زندگیتان انتخاب کنید، موضع پدر یا کلی تر خانواده تان چه بود؟
خانواده ما عموما در رشته هایی غیر از این، مثل شاخه های مهندسی و پزشکی تحصیلات دارند، زمانی که می خواستم از رشته مهندسی شیمی در دانشگاه انصراف بدهم و وارد این مسیر شوم، خانواده و پدرم تاکید داشتند شغلی را انتخاب کنم که بشود انتخابش کرد نه اینکه منتظر باشم تا برایش انتخابم کنند، ولی زمانی که عشق زیادم به کاری که انجام می دهم دیدند، حمایتم کردند. البته خدا را شکر در خانواده ای بزرگ شدم که تصاویر زیادی از کتاب خواندن آنها در ذهنم وجود دارد؛ خانواده ای که هنر را دوست دارند حتی با اینکه هنر راهی نیست که از آن پول درآورند.
 
 سحر دولتشاهی ، گفتگو با سحر دولتشاهی ، زندگی شخصی سحر دولتشاهی
 
حالا که سیمرغ گرفته اید، آن نگاه مهربانانه و تاییدآمیز نهایی را از جانب خانواده تان می بینید؟
خیلی چیزها آماده کرده بودم که اگر سیمرغ گرفتم، بگویم اما آن قدر استرس گرفتم که تمامش یادم رفت، با این حال اسم تک تک اعضای خانواده ام را گفتم؛ چرا که فقط بحث تشویق کردن هایشان نبود، آنها بزرگ ترین منتقدان من هم هستند. خواهر و برادرم آدم های با معلوماتی هستند و هروقت قرار است خانواده ام بیایند و کار جدیدی از من ببینند، به شدت هیجان زده می شود که نکند الان این یکی را نپسندند؛ مثلا این جوری نیست که پدرم برای هرکاری که بازی می کنم، بگوید: «به به دخترم چه کارهای خوبی کرده» بعضی وقت ها انتقادهای تند و تیزی به کارهایم دارد و سر بعضی کارها نشسته ایم و با هم ساعت های جدی بحث کرده ایم. گاهی وقت ها فکر می کنم پدرم باید منتقد سینمایی می شد. خانواده ام همیشه نگرانی های خاص خودشان را داشته اند ولی این باعث نشده که لحظه ای دست از حمایت من بکشند. حالا هم که خدا را شکر همه چیز بهتر هم شده. (می خندد)
 
 کدام تجربه تان در تئاتر بود که از آن به بعد در خودتان احساس کردید که «نه واقعا کاری که دارم انجام می دهم بازیگریست»؟
الان که فکر می کنم حقیقتش همه کارهای صحنه ای ام را دوست دارم. هرشب اجرای تئاتر با توجه به رو در رویی مستقیم با تماشاگر تجربه جدید و متفاوتی است ولی کاری که خیلی دلم برایش تنگ می شود و بارها به کارگردانش گفته ام که دوست دارم می شد هرچند سال یک بار دوباره آن را بازی کنم «تجربه های اخیر» به کارگردانی محمدرضا کوهستانی است.
 
فضای کار به گونه ای بود که هر بار به آن فکر می کنم، احساس متفاوتی درخصوص آن دارم، مثل فیلم هایی است که هر چند وقت یکبار دوباره آنها را می بینی و احساس می کنی چیز جدیدی در آنها کشف کرده ای. از این نظر «تجربه های اخیر» خیلی برایم عزیز است ولی خوشحالم که کارنامه کاری ام در تئاتر به گونه ای است که می توانم تمام قد پشت همه کارهایی که انجام داده ام بایستم.
  
اولین باری را که جلوی دوربین قرار گرفتید، به خاطر دارید؟
دقیقا. پلانی بود که من و خانم هدیه تهرانی در «فرزند صبح» مقابل هم بودیم. اولین بار بود که دوربین 35 میلی متر می دیدم، بوقش را که شنیدم، این قدر ترسیدم که با خودم گفتم: «خب دیگه الان بهتر است برگردم خانه» فشار زیادی تحمل کردم؛ چون برای اولین بار با دنیایی از بازیگری آشنا شدم که ادبیات خاص خودش را داشت و با آنچه تا آن زمان تجربه کرده بودم، متفاوت بود. یادم هست که چقدر خانم تهرانی در آن کار پارتنر خوبی برای من بود و چقدر صادقانه و مهربانانه هر کمکی که از دستش بر می آمد، دریغ نمی کرد. حضور او در اولین تجربه سینمایی ام آرامش خیلی زیادی به من داد.
 
آن ترسی که در اولین تجربه جلوی دوربین داشتید از کدام فیلم به بعد از بین رفت؟
هیچ وقت از بین نرفت. من هنوزم هر فیلمنامه ای که می خوانم و برای حضور در آن قرارداد می بندم، آن استرس را با خود دارم، فقط با این تفاوت که الان این استرس با آگاهی و دانش همراه شده است که کنترل کردنش را برایم ساده تر کرده. شما حساب کنید من هنوز هم برای دیدن تئاتر، همان هیجان کودکی را دارم. بازی کردن که جای خودش را دارد.
 
از آن انتخاب شدن هایی که غافلگیرتان کرد و خیلی دوستش داشتید، یکی را تعریف کنید.
خب خیلی از انتخاب ها غافلگیرم کرد. حتی خیلی از آنها که در نهایت به دلایل مختلف امکان همکاری پیدا نکردیم. ولی از آنها که کاملا یادم هست، انتخابم برای بازی در فیلم «آسمان زرد کم عمق» به کارگردانی بهرام توکلی بود و فکر می کنم آقای ملکان هم من را برای بازی در آن نقش پیشنهاد کردند. خب من خیلی دوست داشتم با آقای توکلی همکاری داشته باشم، خیلی زیاد. دیدن فیلم های آقای توکلی همیشه از علاقه مندی های من بوده و هست. به همین خاطر وقتی برای این فیلم به من زنگ زدند، خیلی خوشحال شدم، مدتی هم بود که از سینما دور بودم، هیجان من از حضور در این کار خیلی زیاد بود؛ آن قدر زیاد که بلافاصله بعد از آن تماس، زنگ زدم به ترانه علیدوستی و با ذوق و شوق هیجانم را با او تقسیم کردم.
 
 سحر دولتشاهی ، زندگی شخصی سحر دولتشاهی ، عکسهای بازیگران زن ایرانی
 
مسائل مالی چقدر در انتخاب های شما موثر است؟ مثلا اگر پیشنهادی شود که از نظر کیفیت شاید خیلی نظر خانم دولتشاهی را جلب نکند ولی به لحاظ مالی کاملا مقرون به صرفه باشد، قبول می کنید؟
راستش من تا امروز کاری نکرده ام که پول خیلی عجیب و غریب بابتش بگیرم (می خندد) و از طرفی هم به خوب زندگی کردن اعتقاد دارم. ولی همیشه سعی کرده ام استانداردهایی را که برای کار کردن در نظر گرفته ام، رعایت کنم چون کاری که دوست نداشته باشم به شدت از لحاظ روحی به من فشار وارد می کند و دوست ندارم به خاطر پول این فشار را تحمل کنم.
 
بالعکس این چطور؟ یعنی مثلا پول خیلی خوبی به شما ندهند، ولی بدانید نتیجه کار برایتان خوب خواهدبود.
تاحالا خیلی انتخاب های این مدلی داشته ام؛ انتخاب هایی که حال و هوای رفاقتی تری داشته اند یا شرایط پروژه به گونه ای بوده که از لحاظ مالی چندان نمی توانسته تامین کننده سقف معمول دستمزدم باشد ولی با این حال چون کار را دوست داشتم، حاضر شدم در مورد مساله مالی سختگیری نکنم. هرچند کی بدش می آید که هم کار خوب بکند و هم دستمزد خوبی بگیرد. البته منظورم رقم های نجومی نیست. همان حد استاندارد را هم بدهند ما راضی هستیم (می خندد). راستش دوست ندارم از فیلمنامه ای خوشم بیاید، ولی بگویند پول ندارم، همیشه امیدوارم پول به آن پروژه هایی برسد که با سلیقه من جور است، ولی تا به حال خیلی این جوری نبوده.
 
از آن دسته بازیگرانی هستید که اعتبار کارنامه کاریتان بیشتر به کارهایی بر می گردد که نقش مکمل بوده اید. حتی اولین سیمرغ تان را هم برای یک نقش مکمل گرفتید. به این اعتقاد دارید که اصولا در سینما چه در ایران و چه در جهان بازیگرهایی هستند که برای نقش های اصلی ساخته شده اند و بازیگرانی هم هستند که خوراکشان درخشیدن در نقش های مکمل است.
من معتقدم اندازه نقش نمی تواند بازیگر خوب را محدود کند. ولی خب کارنامه کاری من به گفته شما پر از نقش های مکمل است، پس بنابراین تا زمانی که تعداد نقش های اصلی ام به اندازه نقش های مکملی که بازی کرده ام، نشود نمی توانم درخصوص حرفی که می زنید، قضاوت درستی کنم؛ مثلا فیلم «ماراتن زمین» به کارگردانی کمال تبریزی که چهار سال پیش آن را بازی کردم، هنوز دیده نشده و اولین فیلمی که به عنوان نقش اصلی دیده شدم «مستانه» بود و  امیدوارم فیلم «نیم رخ ها» به کارگردانی آقای ایرج کریمی که به تازگی در آن بازی کردم هم به خوبی دیده شود و نظرها را درخصوص آن بشنوم.
 
کم کم وقتی اندازه نقش های اصلی ام به اندازه نقش های مکملم شود، می توانم این قضاوت را داشته باشم که در کدام زمینه موفق ترم، ولی طبق همان حرفی که زدم اگر بازیگری کارش را بلد باشد از پس هر اندازه نقشی بر می آید.
 
از خیلی  ها شنیدم پشت دوربین از آن دسته بازیگرانی هستید که شوخ و پرانرژی اند. با توجه به اینکه به هر حال در زندگی روزمره هر آدمی مشکلات و منحنی های خاصی وجود دارد، زمانی که قرار است جلوی دوربین یا روی صحنه بروید، چقدر همه مشکلات را پشت در لوکیشن می گذارید و بعد وارد کارتان می شوید؟ اصلا به این روش اعتقاد دارید؟
خیلی خوشحالم که پشت سرم حرف های خوبی زده می شود. به نظر همه سرمایه یک بازیگر، دردها و لحظات شیرینی است که تجربه کرده، اگر قرار باشد سر فیلمی سکانسی را بازی کنم و از تجربیات شخصی و زندگی ام وام نگیرم، خیلی تنگدستم. هیچ وقت رابطه زندگی خودم را با زندگی نقش قاطی نمی کنم. بنابراین هیچ وقت چیزی از خودم را پشت در نمی گذارم.
 
به نظرتان «عصر یخبندان» همان فیلمی بود که حقتان بود برایش سیمرغ بگیرید؟ یا بهتر بگوییم خودتان چنین احساسی برای سیمرغی که گرفتید، دارید؟
واقعا نمی توانم بگویم حق من بود سیمرغ بگیرم یا دوستان دیگرم که نامزده شده بودند، ولی می توانم با اطمینان بگویم که برای این فیلم خیلی زحمت کشیدم. تک تک عوامل از بازیگران و کارگردان انرژی بسیار خوبی به من دادند و کمک های زیادی برای بهترشدن نقش کردند. نقشی که در «عصر یخبندان» بازی کردم ریسک بسیار بزرگی برای من بود، چون با یک اشتباه کوچک نقش می توانست تبدیل به یک تیپ کلیشه ای شود، اما خوشبختانه همه چیز دست به دست هم داد تا این تلاش گروهی ثمربخش باشد.
 
 سحر دولتشاهی و هانیه توسلی ، عکسهای بازیگران زن ایرانی ، sahar dolatshahi
 
با توجه به اینکه نقش های امسالتان در «عصر یخبندان» و «شکاف» مملو از اکت های حسی بیرونی و لحظات پرتنش فراوان بود، شاید جالب باشد برایمان بگویید سخت ترین لحظاتی که در این دو فیلم تجربه کردید، کجا بود؟
خب «شکاف» واقعا یک پیچ مهم در بازیگری ام بود و سکانس پایانی فیلم واقعا تمام ابعاد زندگی ام را تحت الشعاع قرار داد. شخصا برایم تجربه بسیار عیجبی بود. اما در مورد نقشم در عصر یخبندان این نکته جالب است که وقتی اولین بار فیلمنامه را خواندم،خودم این شخصیت را پیدا نمی کردم و خیلی دوستش نداشتم، خب مطمئن بودم با این ذهنیت و نگاه نمی توانم نقش را درست بازی کنم، چون من حتما باید نقشی را که بازی می کنم، دوست داشته باشم و بغلش کنم.
 
چی شد که توانستید نقش را بغل کنید؟
دلم برایش سوخت و دیدم عسل برای بقایش چه ماسک های مختلفی زده و چقدر از واقعیتی که دارد فرار کرده. البته در پیداکردن خیلی از ریزه کاری های این شخصیت، آقای کیایی به من کمک کردند.
 
و بالاخره سوال آخر، سال 93 تمام شد و وارد سال 94 می شویم. خانم دولتشاهی سال 93 را برای خودش چگونه تعریف می کند و دوست دارد سال 94 چگونه برایش تعریف شود؟
سال 93 در عین حال که سال شلوغی برایم بود در تنهایی لذت بخشی هم سپری شد. نه فقط به عنوان یک بازیگر، بلکه در خیلی جهات رشد خوبی داشتم، سال 93 غم شیرینی برایم داشت و یک رهایی جالبی برایم بود. برای سال 94 و همه سال هایی که می آیند هم امیدوارم مهر بیشتری وجود داشته باشد هم از طرف من نسبت به اطرافیانم و هم از طرف آنها نسبت به من.
 
دوست دارم حال مردم کشورم خوب باشد، آرزوهای خیلی خوبی برایشان دارم، خصوصا در دورانی که احساس می کنم کمی بیش از حد طبیعی دلمردگی و ناراحتی در آنها وجود دارد، خیلی دوست دارم خیابان های کشور همیشه پر از مردم سالم و سرحال و خندان باشد.
 
خط قرمزی به نام حریم خصوصی که نباید حتی نزدیک آن شد
یکی زمانی بازیگر یا هر شخص دیگری اطلاعات بخشی از زندگی خصوصی اش را در مصاحبه ها یا روابط اجتماعی اش به شکل عمومی در اختیار مخاطبان قرار می دهد. من هم {متاسفانه} در مقطعی این کار را کردم.
 
خب بعد از اینکه این اطلاعات را دارید، مخاطب پیگیر آن بخش زندگی خصوصی شما می شود، این مساله را کاملا درک می کنم، ولی گاهی مسائلی پیش می آید و طی آن سوالاتی از شما می شود که با تمام احترامی که برای پرسش کننده اش قائل می شود اما جواب دادن به آن سوال ها باعث می شود پای افراد ذینفع دیگری غیر از خود شخص هم به میان بیاد از اینجا به بعد ماجرا اصلا قشنگ نیست.
 
 عکس سحر دولتشاهی ، sahar dolatshahi ، سحر دولتشاهی
 
یادمان باشد که گاهی کنجکاوی های ته ذهن ما زخم یک نفر است که ما مدام در حال کندن آن هستیم. خیلی بهتر است قبل از پرداختن به هر موضوعی به این نکته فکر کنیم. واقعا مقابل این حجم از کنجکاوی ها ایستادن، کار بسیار سختی است. با این حال من از مردم می خواهم نه تنها در این مورد، بلکه در بسیاری از موضوعات روزمره زندگیشان این جمله را فراموش نکنند که چیزی را که برای خودشان دوست ندارند برای دیگران هم دوست نداشته باشند.
 
درباره حس و حال دولتشاهی از حس و حال لحظه دریافت سیمرغ می گوید 
زمانی که کار می کنم، برنامه ریزی خاصی در مورد گرفتن سیمرغ ندارم (می خندد) این بار هم از لحاظ کاری سال بسیار لذت بخشی داشتم، حتی اگر سیمرغ نمی گرفتم. ولی تجربه بسیار عجیبی بود، هیچ وقت فکر نمی کردم این قدر هیجان زده شوم. احساس کوهنوردی را داشتم که قله ای را فتح کرده. وقتی جایزه را بالای سرم گرفتم، یواشکی به خودم گفتم: «دمت گرم».
 
راستش هنوز هم وقتی به لحظه گرفتن سیمرغ فکر می کنم، ذوق می کنم ولی خب تغییر خاصی در من ایجاد نشده، هنوز همان سحر دولتشاهی هستم که عاشق کارش است؛ همان آدمی که وقتی کار می کند، بهترین احساس ممکن را نسبت به زندگی اش دارد. همیشه گفته ام در دنیا آدم های کمی پیدا می شوند که شغلشان همانی است که عاشقش هستند و از اینکه در چنین دسته ای هستم، خیلی احساس خوشبختی می کنم.
 
علت کم کاری در تلویزیون 
من نه تنها به تلویزیون کاری ندارم، بلکه تاثیرگذاری و اهمیت آن را به خوبی درک می کنم. خیلی ها می گویند الان مردم پای شبکه های ماهواره ای می نشینند یا مدیوم های دیگری را برای سرگرم شدن انتخاب می کنند ولی اگر بخواهیم فراگیر به این مساله نگاه کنیم، می بینیم که اتفاقا هنوز هم خیلی از ایرانی ها همچنان انتخاب اولشان تلویزیون خودمان است.
 
در این شرایط، آدم نباید حضور در چنین مدیومی را از دست بدهد؛ چرا که وقتی می بینم هنوز هم مردم من را با شخصیت «سرهنگ ناهید» در «مسافران» می شناسند یا «نابرده رنج» را به یاد دارند، متوجه قدرت و نفوذ این مدیوم در بین مردم می شودم ولی خب طبق حرف های قبلی مان شرط اصلی حضورم در هر کاری کیفیت است، بنابراین اگر کار با کیفیتی هم در تلویزیون به من پیشنهاد شود و شرایط حضور در آن کار را به لحاظ زمانی داشته باشم، چرا که نه.
 

وارد شدن به حریم خصوصی دیگران به ویژه بازیگران معمولا حواشی زیادی را همراه دارد که بارها در مورد چهره های زیادی این اتفاق افتاده و با واکنش هم همراه بوده. رسانه ها در پرداختن به این حواشی نقش زیادی دارند به ویژه شبکه های اجتماعی که معمولا حواشی و شایعات از آنجا نشأت می گیرد. جدایی رامبد جوان و سحر دولتشاهی هم خبری بود که از زمان مطرح شدنش با اما و اگرهای زیادی در شبکه های اجتماعی همراه شد اما جوان و دولتشاهی هر دو در این باره سکوت کردند، تا مدتی پیش که رامبد جوان در برنامه بعضیا نکاتی را مطرح کرد و حالا سحر دولتشاهی هم در تازه ترین گفتگوی خود از زندگی شخصی اش می گوید و اینکه برای وارد شدن به زندگی خصوصی دیگران شاید بهتر باشد خودمان را کمی جای طرف مقابل قرار دهیم:
زخم های کهنه را تازه نکنیم
"یک زمانی بازیگر یا هر شخص دیگری اطلاعات بخشی از زندگی خصوصی اش را در مصاحبه ها یا روابط اجتماعی اش به شکل عمومی در اختیار مخاطبان قرار می دهد. من هم متأسفانه در مقطعی این کار را کردم.
خب بعد از اینکه این اطلاعات را دادید، مخاطب پیگیر آن می شود این مسأله را کاملا درک می کنم ولی گاهی مسائلی پیش می آید و طی آن سوالاتی از شما می شود که با تمام احترامی که برای پرسش کننده اش قائل می شوی اما جواب دادن به آن سوال ها باعث می شود پای افراد ذینفع دیگری غیر از خود شخص هم به میان بیاید  از اینجا به بعد ماجرا اصلا قشنگ نیست.
 یادمان باشد که گاهی کنجکاوی های ته ذهن ما زخم  یک نفر است که مدام در حال کندن آن هستیم خیلی بهتر است قبل از پرداختن به هر موضوعی به این نکته فکر کنیم. واقعا مقابل این حجم از کنجکاوی ها ایستادن، کار بسیار سختی است. با این حال من از مردم می خواهم نه تنها در این مورد بلکه در بسیاری از موضوعات روزمره زندگیشان این جمله را فراموش نکنند که چیزی را که برای خودشان دوست ندارند برای دیگران هم دوست نداشته باشند. به هر حال هر کسی که مخاطب داشته باشد به شکلی کاملا طبیعی مدام در حال رور در رو شدن با سوالاتی از این قبیل است، در همه جای دنیا هم این  اتفاق رخ می دهد. اما نحوه برخورد شخص با آن موضوع می تواند به آدم ها نشان دهد که آیا او دوست دارد در خصوص هر اتفاقی در زندگی خصوصی اش پاسخگو باشد و اطلاعات بدهد یا نه.
بهتر است گاهی به این فکر کنیم که شاید طرف مقابلی که ما در مقابل این سوالات قرارش می دهیم، دارد تلاش می کند از موضوع مورد بحث ما دور شود و از آن عبور کند. پس به نظرم در این مواقع بهتر است کمی خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم."  
تقریبا اواسط دی ماه بود که رامبد جوان هم با حضور در برنامه بعضیا در گفتگو با علی ضیاء در مورد زندگی خصوصی اش بر این نکته تأکید داشت که دوست ندارد کسی در مورد زندگی خصوصی اش از او سوال کند.

 نکته ای که در مورد صحبت های جوان و دولتشاهی وجود دارد این است که رامبد جوان و سحر دولتشاهی که یک اتفاق خصوصی مشترک در زندگی شان مدتی با شایعات و گمانه زنی در رسانه ها به ویژه شبکه های اجتماعی مطرح شد هر دو بر این نکته تأکید دارند که خیلی جاها امکان مطرح کردن تمام اتفاقات شخصی یک فرد وجود ندارد و اصلا شاید آن شخص علاقه ای به گفتن موضوعات شخصی اش نداشته باشد

 

اولین واکنش سحر دولتشاهی بعد از جدایی

بعضی وقیحانه در زندگی آدم جستجو می‌کنند
جوان این طور گفت: " من دلیل این هیجان و شهوت دیگران برای سرک کشیدن در زندگی خصوصی افراد را نمی‌دانم چیست و چرا اینقدر زیاد است. حتی جایی مطلب نوشتم که نمی‌دانم چرا بعضی وقت‌ها برخی اینقدر وقیحانه در زندگی آدم جستجو می‌کنند.  باید ازبرخی آدم‌ها خواست به انسان احترام بگذارند و فاصله بگیرند. شاید اصلا من دوست نداشته باشم کسی اینقدر بهم نزدیک شود.
ترجیح می‌دهم به عنوان یک رفتار مقاومتی در برابر این جنس از هیجان برای دانستن زندگی شخصی، کاملا به حق در برابر همه اعلام کنم دوست ندارم درباره زندگی خصوصی‌ام روی آنتن رسانه ملی حرف بزنم. اگر می‌خواستم حرف بزنم به جای خانه در خیابان زندگی می‌کردم. دوست ندارم کسی درباره زندگی خصوصی‌ام از من سوال بپرسد. زندگی خودم است مال خودم است.
این هنرمند یادآور شد: برخی منطق عجیبی می‌آورند که خیلی بامزه است. در برخی کامنت‌ها خوانده‌ام که افراد نوشته‌اند «یعنی چه همه جای دنیا مردم درباره زندگی آدم‌های محبوب سوال می‌کنند و آنها هم جواب می‌دهند». فرهنگ ما فرق می‌کند. زندگی خصوصی من زندگی خصوصی من است و هر اتفاقی که در زندگی من افتاده به خود من و آدم‌هایی که در زندگی ام هستند ربط دارد و لاغیر."
نکته ای که در مورد صحبت های جوان و دولتشاهی وجود دارد این است که رامبد جوان و سحر دولتشاهی که یک اتفاق خصوصی مشترک در زندگی شان مدتی با شایعات و گمانه زنی در رسانه ها به ویژه شبکه های اجتماعی مطرح شد هر دو بر این نکته تأکید دارند که خیلی جاها امکان مطرح کردن تمام اتفاقات شخصی یک فرد وجود ندارد و اصلا آن شخص شاید علاقه ای به گفتن موضوعات شخصی اش نداشته باشد و اینکه افراد باید به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارند. رامبد جوان و سحر دولتشاهی با وجود اینکه از هم جدا شدند اما با احترام به یکدیگر هیچکدام سعی در تخریب و وارد شدن به زندگی طرف مقابل خود نداشتند و به زندگی خصوصی هم احترام گذاشتند و به طور طبیعی این توقعی است که در مورد مخاطبان و رسانه ها هم وجود دارد.

 

بیوگرافی و عکس سحر دولتشاهی همسر سابق رامبد جوان

بیوگرافی سحر دولتشاهی , عکس اینستاگرام سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی

 

بیوگرافی سحر دولتشاهی

سحر دولتشاهی ، بازیگر زن سینما، تئاتر و تلویزیون ایران در شانزدهم مهر ماه پنجاه و هشت (۱۳۵۸/۷/۱۶) دیده به جهان گشود. وی در رشته‌ های مترجمی زبان فرانسه و ادبیات نمایشی فارغ‌التحصیل می‌باشد. او فعالیت هنری را از سال ۸۰ با تئاتر آغاز کرده و به مرور وارد عرصه سینما و تلویزیون شد. این بازیگر مستعد دورادور با رامبد جوان آشنا بوده که به واسطه تئاتر با ایشان آشناییت کامل پیدا کرده و سرانجام در ۲۷ اسفند ۱۳۸۷ با او ازدواج می کند؛ اما متاسفانه این ازدواج بیش از ۶ سال به طول نیانجامیده و در سال ۹۳ منجر به طلاق آن ها می شود.

سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی رامبد جوان , اینستاگرام سحر دولتشاهی ,سلفی سحر دولتشاهی

کاندیداتوری جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن از چهاردهمین جشن خانه سینما جهت بازی در فیلم طلا و مس به کارگردانی همایون اسعدیان در سال ۱۳۸۸ و دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم عصر یخبندان از جمله افتخارات سحر دولتشاهی می باشد. در ادامه ضمن نگاهی به کارنامه هنری ایشان، جدیدترین عکس های او را نیز ملاحظه فرمایید.

بیوگرافی سحر دولتشاهی , عکس اینستاگرام سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی

عکس سحر دولتشاهی

فیلم های سینمایی سحر دولتشاهی

فیلم سینمایی چهارشنبه‌ سوری – به کارگردانی اصغر فرهادی  – ۱۳۸۴
فیلم سینمایی میم مثل مادر – به کارگردانی رسول ملاقلی‌پور  – ۱۳۸۵
فیلم سینمایی وقتی همه خوابیم – به کارگردانی بهرام بیضایی  – ۱۳۸۷
فیلم سینمایی فرزند صبح – به کارگردانی بهروز افخمی  – ۱۳۸۷
فیلم سینمایی طلا و مس – به کارگردانی همایون اسعدیان  – ۱۳۸۷
فیلم سینمایی آسمان زرد کم عمق – به کارگردانی بهرام توکلی  – ۱۳۹۱
فیلم سینمایی گذشته – به کارگردانی اصغر فرهادی  – ۱۳۹۱ – (صداپیشه)
فیلم سینمایی متروپل – به کارگردانی مسعود کیمیایی  – ۱۳۹۲
فیلم سینمایی نیمرخ‌ ها – به کارگردانی ایرج کریمی  – ۱۳۹۳
فیلم سینمایی مستانه – به کارگردانی حسین فرح‌بخش  – ۱۳۹۳
فیلم سینمایی مرگ ماهی – به کارگردانی روح‌الله حجازی  – ۱۳۹۳
فیلم سینمایی عصر یخبندان – به کارگردانی مصطفی کیایی  – ۱۳۹۳
فیلم سینمایی شکاف – به کارگردانی کیارش اسدی‌زاده  – ۱۳۹۳
فیلم سینمایی دلم می‌خواد – به کارگردانی بهمن فرمان‌آرا  – ۱۳۹۳

بیوگرافی سحر دولتشاهی , عکس اینستاگرام سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی

عکس جدید سحر دولتشاهی

مجموعه های تلویزیونی سحر دولتشاهی

سریال کتابفروشی هدهد – به کارگردانی مرضیه برومند  – ۱۳۸۶
سریال مسافران – به کارگردانی رامبد جوان  – ۱۳۸۸
سریال نابرده رنج – به کارگردانی علیرضا بذرافشان  – ۱۳۸۸
سریال توطئه فامیلی – به کارگردانی رامبد جوان  – ۱۳۸۹
سریال آب پریا – به کارگردانی مرضیه برومند  – ۱۳۸۹
سریال قلب یخی – به کارگردانی فصل سوم – به کارگردانی سامان مقدم  – ۱۳۹۱

بیوگرافی سحر دولتشاهی , عکس اینستاگرام سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی

سحر دولتشاهی بازیگر زن ایرانی

آثار تئاتر سحر دولتشاهی

نمایش نیمروز خواب‌آلود ( کارگردانی آیت نجفی)
نمایش مرغ دریایی ( کارگردانی آیت نجفی)
نمایش قوی‌تر ( کارگردانی سحر دولتشاهی و آیت نجفی)
نمایش دوشیزه ژولی ( کارگردانی آیت نجفی)
نمایش زائر ( کارگردانی حمید امجد)
نمایش خبرهایی از تهران ۲ ( کارگردانی آیت نجفی)
نمایش کلاغ و دوچرخه ( کارگردانی آتیلا پسیانی)
نمایش بی شیر و شکر ( کارگردانی حمید امجد و سید مهرداد ضیایی)
نمایش هی مرد گنده گریه نکن ( کارگردانی جلال تهرانی)
نمایش تجربه‌های اخیر ( کارگردانی امیررضا کوهستانی)
نمایش تلخ مثل عسل ( کارگردانی آتیلا پسیانی)
نمایش سیفون ( کارگردانی آروند دشت‌آرای)
نمایش بازگشت به خان نخست ( کارگردانی آروند دشت‌آرای)
نمایش تیغ و ماه ( کارگردانی آتیلا پسیانی)
نمایش زخمه بر رمل ( کارگردانی آتیلا پسیانی)
نمایش آناتو تیغ ( کارگردانی آتیلا پسیانی)
نمایش یک سمفونی ناکوک ( کارگردانی آتیلا پسیانی)
نمایش کشتی شیطان ( کارگردانی آتیلا پسیانی)
نمایش زنی از گذشته ( کارگردانی محمد عاقبتی)
نمایش پاورقی ( کارگردانی احمد کچه‌چیان)
نمایش دراکولا ( کارگردانی ستاره پسیانی)
نمایش جاده طولانی مارپیچ ( کارگردانی رضا گوران)
نمایش ترن ( کارگردانی نیما دهقان)
نمایش تن‌ تن و راز قصر مونداس ( کارگردانی آروند دشت‌آرای)
نمایش خانه سربی ( کارگردانی علی نرگس‌نژاد)
نمایش ترانه‌های قدیمی ( کارگردانی محمد رحمانیان)
نمایش از بیت‌المقدس تا اریحا ( کارگردانی بیتا الهیان)
نمایش خشکسالی و دروغ ( کارگردانی محمد یعقوبی)
نمایش دور همی زنان شکسپیر ( کارگردانی بهاره رهنما)

بیوگرافی سحر دولتشاهی , عکس اینستاگرام سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی

عکس ۹۴ سحر دولتشاهی

تله فیلم های سحر دولتشاهی

فیلم تلویزیونی فراموشی – به کارگردانی مسعود مددی  – ۱۳۸۶
فیلم تلویزیونی اخراجی – به کارگردانی مهدی کرمپور  – ۱۳۸۶
فیلم تلویزیونی یک اسم – به کارگردانی بیژن میرباقری  – ۱۳۸۸
فیلم تلویزیونی دنیای بهتر – به کارگردانی بهروز شعیبی  – ۱۳۹۱
فیلم تلویزیونی چند روز بیشتر – به کارگردانی پریسا گرگین  – ۱۳۹۲
فیلم تلویزیونی گنجینهٔ شرق – به کارگردانی کمال تبریزی  – ۱۳۸۹
فیلم تلویزیونی سوگ – به کارگردانی مرتضی فرشباف  – ۱۳۸۹
فیلم تلویزیونی اکباتان، بلوک ۹ – به کارگردانی مجید توکلی  – ۱۳۹۰

فیسبوک سحر دولتشاهی

سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی رامبد جوان , اینستاگرام سحر دولتشاهی ,سلفی سحر دولتشاهی

سحر دولتشاهی در عصر یخبندان

عکس سحر دولتشاهی , عکس اینستاگرام سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی

سحر دولتشاهی و عوامل فیلم

سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی رامبد جوان , اینستاگرام سحر دولتشاهی ,سلفی سحر دولتشاهی

سحر دولتشاهی همسر سابق رامبد جوان

سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی رامبد جوان , اینستاگرام سحر دولتشاهی ,سلفی سحر دولتشاهی

سحر دولتشاهی بازیگر فیلم عصر یخبندان 

سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی رامبد جوان , اینستاگرام سحر دولتشاهی ,سلفی سحر دولتشاهی

عکس زیبای اینستاگرام سحر دولتشاهی

عکس سحر دولتشاهی , عکس اینستاگرام سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی

سلفی سحر دولتشاهی

عکس سحر دولتشاهی , عکس اینستاگرام سحر دولتشاهی , سحر دولتشاهی

فرشید نوابی و سحر دولتشاهی

 


 

 

....مسعود ....
برای جامعه ی به اصطلاح هنری متاسفم. اار همشون خواهر برادرن، بعضیاشون که کشف حجاب کردن فقط یه نخ دستمال رو سرشونه
ببین کی واسم می خواد از طریق فیلم فرهنگ سازی کنه کسی که خودش مورد هجوم قرارگرفته
خیلی برای خودم و مسلمانان ایران متاسفم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
مجله اینترنتی سیمرغ شهر اخبار بازیگران بیوگرافی بازیگران اخبارسینمای ایران اخبار سینمای جهان اخبار تلوزیون ایران اخبار تلوزیون جهان اخبار موسیقی ایران اخبار موسیقی جهان


مجله اینترنتی سیمرغ شهر حذف
اخبار روز حذف
اخبارسینما حذف
اخبار موسیقی حذف
اخبارتلویزیون حذف
اخبار فناوری مصالب طنز وسرگرمی حذف
بیو گرافی بازیگران حذف
اخبار داغ سلبریتی های ایرانیx
بیوگرافی بازیگران سینما و تلویزیون ایرانx
فرهنگ وهنر ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
نویسندگان
موضوعات
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan