تابستان ۲۰۱۶ هم به اتمام رسید، در این فصل عناوین بسیار خوبی از ناشران مختلف عرضه شدند. با معرفی تعدادی از آن‌ها در خدمت شما هستیم.

I Hate Fairyland #8

• نویسنده و طراح: Scotty Young
• ناشر: Image

ولیوم ۲ «من از سرزمین پریان متنفرم» در حالی شروع می شود که گرترود در سرزمین پریان به جایگاهی جدید دست پیدا کرده است که نه خودش از آن راضی است و نه مردم آن سرزمین (هرچند پیش از این هم وضع همین بود). گرترود همچنان به ویرانگری و سوء استفاده از موقعیتش به نفع خودش بدون توجه به هیچ موجود زنده ی دیگری ادامه می دهد. و باز هم برای پیدا کردن راه بازگشت به خانه در این سرزمین سرگردان می شود. او بسراغ هر کسی می رود، به هر معامله ای تن می دهد، دست به هر کاری می زند و همچنان در رسیدن به هدفش ناکام می ماند.

موانع زیادی سر راه گرترود قرار دارد که به هر طریقی حالا یا با زور بازوی خودش یا شانسی که مثل یک اژدها از آسمان در دامنش میافتد، آن ها را از میان برمیدارد. ولی با این حال او به همین سادگی از قضایا جان سالم بدر نمی برد. و همین موضوع از جذابیت های غیر قابل انکار این مجموعه است. گرترود بطور خستگی ناپذیری برای رسیدن به مقصودش دست به هر کاری می زند، موانع را یک به یک از سر راهش برمیدارد و سر هر کسی که جلوی راهش را بگیرد، می بُرد و روی سینه اش می گذارد و درست وقتی که مهار نشدنی بنظر می آید و در یک قدمی رسیدن به خانه است، ورق بر ضد او برمی گردد، شکست می خورد و زخمی و ذیلی گوشه ای میافتد. ولی باز هم از پا نمی نشیند.

در تمام این مدت لری، حشره ای که در هنگام ورود گرترود به این سرزمین به عنوان راهنما و همراهش معرفی شد و از آن به بعد همه جا و تحت هر شرایطی با او بود، مثل قبل او را همراهی می کند. رفتارش طوری است که از گرترود خسته شده است و می خواهد زودتر از دستش خلاص شود، ولی درواقع برای کمک به او دست به هر کاری می زند و گرترود بیشتر از آنچه که نشان می دهد به لری وابسته است. درواقع رابطه ی آن ها مثل دو دوست صمیمی است که مدام به هم تکه می اندازند، مسخره می کنند و از ضایع شدن یکدیگر به خنده می افتند.

در این بین شخصیت های بسیار دیگری هم می آیند و می روند که حضورشان هر چقدر هم کوتاه ولی جالب توجه است. همچنین با یک شخصیت جدید آشنا می شویم که حالا مهمان جدید سرزمین پریان است. او برای برگشتن به خانه دنباله رو گرترود و لری می شود، که احتمالا تصمیم چندان عاقلانه ای نباشد. چه بسا که از همان ابتدا گرترود او را به نوچه ی خودش تبدیل می کند.

روابط بین شخصیت ها و دیالوگ هایی که بینشان برقرار می شود، جدا از داستان و اتفاقات آن، از نقاط قوت این کمیک است. همچنین جا دارد به نحوه ی درست چیدن حوادث و رخ دادنشان هم اشاره کرد که به جذابیت روایی داستان می افزاید.

در آخرین شماره ای که منتشر شد، اسکاتی یانگ دست به طراحی جدیدی می زند که هم مطابق با منطق داستانی اش است، هم کمیک را از یکنواخت شدن نجات می دهد و هم چشمه ای دیگر از طراحی فوق العاده و داستان سرایی اش را نشانمان می دهد. همچنین این امکان را فراهم می کند تا خواننده انتظار وقایع دیگر از این دست را داشته باشد، و این فکر را بوجود می آورد که هنوز خیلی چیزها در سرزمین پریان مانده است که ندیده ایم و دنیاهای دیگری در گوشه و کنار در انتظارمان است تا با گرترود در جستوجوی راه خانه به آن ها سر بزنیم.

فرنوش فدایی
۹ از ۱۰

———————————–

Sherlock: A Study In Pink #3

• نویسنده: Steven Moffat, Mark Gatiss
• طراح: Jay
• ناشر: TITAN COMICS

دیگر کمتر کسی پیدا می شود که سریال شرلوک BBC را ندیده باشد. (مگر اینکه طرفدار سرسخت جرمی برت باشد که هیچ شرلوک دیگری را زیر نظر نیاورد، بخصوص که جوان باشد و آیفون دستش بگیرد.) مانگای ژاپنی شرلوک، که اقتباسی از این سریال شبکه ی BBC است، برای اولین بار سال ۲۰۱۲ در ژاپن منتشر شد و هواداران این سریال را در سرتاسر دنیا هیجان زده کرد. تا بحال سه اپیزود فصل اول این سریال به صورت مانگا درآمده است و انتشارات کادوکاوا در ژاپن به منظور آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان ژاپنی، این مانگا را به انگلیسی ترجمه و بصورت متن دو زبانه منتشر کرد.

حال بتازگی ترجمه ی انگلیسی ۳ شماره از ۶ شماره ی جلد اول آن که اقتباسی از اپیزود اول سریال است، توسط تایتان کامیکز در آمریکا و انگلیس منتشر شده است. نویسنده ی آن، شورانر اصلی سریال، استیون موفات و طراحی اش کاری از شخصی بنام جی است. داستان با آشنایی و همخانه شدن دکتر جان واتسون و شرلوک هولمز شروع می شود و سپس با تلاششان برای حل پرونده ی قتل های زنجیره ای که در ابتدا خودکشی بنظر می آیند، آشنایی با شخصیت های دیگر از قبیل خانم هادسن و مایکرافت هولمز و شکل گیری رابطه دوستانه ی عجیبی بین جان و شرلوک ادامه میابد.

البته اگر سریال را دیده باشید (یا حتی کتاب های اصلی کانن دویل را خوانده باشید) این چیز ها را دیگر خودتان می دانید. در ادامه، پنل به پنل سه شماره ی منتشر شده از مانگا دقیقا مطابق با سریال است. هیچ چیز جدیدی نیست که بخواهید در مانگا دنبالش باشید. شخصاً تا اینجا ترجیحم بر آن است که بجای خواندن مانگای شرلوک، سریالش را ببینم و در کنار داستان، از بازی بندیکت کامبربچ و مارتین فریمن و موسیقی دیوید آرنولد و مایکل پرایس لذت ببرم.

هرچند که مانگا به نوع خودش کاری سرگرم کننده است و طراحی خوبی دارد، ولی همچنان بنظر نمی آید خواندن آن امری ضروری باشد، چون داستان هیچ چیز به مخاطب و دانسته هایش اضافه نمی کند یا چیزی را تغییر نمی دهد. با این حال این احتمال وجود دارد که در آینده شاهد تغییراتی در داستان اصلی باشیم که این موضوع باعث می شود مانگا خط داستانی جدیدی برای خودش داشته باشد و دیگر خواندن آن کاری عبث بنظر نرسد. این را دیگر گذر زمان و خواندن شماره های بعد مشخص می کند.

فرنوش فدایی
۷ از ۱۰

———————————–

All Star Batman #1

• نویسنده: Scott Snyder
• طراح: John Romita Jr
• ناشر: DC Comics

اسکات اسنایدر بلاخره بعد از ماه ها به عنوان نویسنده ی  بتمن بازگشته است ! اما این بار به جای گرگ کاپولو، جان رومیتا جونیور صاحب نام  بر کرسی طراحی تکیه زده است.

داستان از جایی روایت می شود که بتمن مجبور به انتقال دوچهره به خارج از گاتهام می شود اما در عین حال که هارلی دنت از بتمن کمک می خواهد،نیمه ی تاریک او،دوچهره، با قرار دادن مبلغی هنگفت به عنوان جایزه برای کشتن بتمن مانع از انتقالش به خارج از گاتهام می شود.
شاید اولین نقطه ی قوت کار اسنایدر استفاده ی به جا  از فلش بک در هنگام داستان باشد.اگر بخوایم روراست باشیم بخش عمده ای از داستان اسنایدر را فلش بک ها تشکیل می دهند. تعداد زیادی از نویسندگانی که این رویه را در پیش می گیرند معمولا در استفاده ی به موقع یا صحیح فلش بک ها دچار مشکل می شوند ولی اسنایدر با مهارت کافی این مورد را به یکی از نقاط قوت این داستان تبدیل کرده است و تنها در نقاطی بسیار ریزی خطا رخ داده است.

خود داستان اما روایتی دلپذیر در اتمسفری متفاوت از داستان های معمولی بتمن است؛ همیشه و همیشه داستان های بتمن با گاتهام پیوندی عمیق داشته است و ماجراهای این شخصیت در دل این شهر اتفاق می افتاده است.اما داستانی که اورا خارج از گاتهام و علی الخصوص در طی یک سفر جاده ای نشان بدهد… می شود گفت تازه است!

مضاف بر نکات فوق الذکر، جدال بتمن و دوچهره نیز طعم دلنشینی دارد؛ بتمنی که باور دارد همه می توانند خوب باشد در شرایطی قرار می گیرد که دوچهره فراهم کرده است و قصد دارد تا ثابت کند که همه یک نیمه ی تاریک دارند و باید آنرا بپذیرند. در نهایت نیز اسکات اسنایدر با توئیست و کلیف هانگری بی نقص بخش داستانی این اثر را تقریبا بی نقص کامل می کند.

طراحی رومیتا نیز پا به پای داستان اسنایدر می تازد و عقب نمی ماند.طراحی های رومیتا به زیبایی عمق و رنگ کاراکتر ها را به نمایش می گذارد.از سمتی دیگر رومیتا به زیبایی اتمسفر داستان را درک و آنرا در طراحی هایش پیاده کرده است.برای مثال در حالی که همه ابهت بتمن را در فضایی تاریک و روی برج و باروهای گاتهام به همراه صدای صاعقه تصور می کنند رومیتا  همین تصور با با فضایی روشن و روی کپه ای چوب و علف های زرد و سبز می سازد. (صحنه ای که بتمن با ارّه ی برقی بالای چوب ها ایستاده است!)

در نهایت اثر رومیتا و اسنایدر را می توان اثری خوشخوان با فضایی تازه و طراحی های دلچسب خواند.

کسرا اشرفی
۹٫۵ از ۱۰

———————————–

Demonic #1

• نویسنده: Christopher Sebela
• طراح: Niko Walter
• ناشر: Image Comics

اسکات گریوز به عنوان یک کاراگاه هرکاری برای محافظت از خانواده اش می کند؛حتی حاظر است روحش را مبادله کند.حالا دیگر خلافکاران نیویورک ترسناک ترین موجودات شهر نیستند.در هر حال،قیمت روحی که از قبل آسیب دیده است چقدر است؟

کریستوفر سبلا را احتمالا با عنوان (high crimes) به خاطر می آورید.این عنوان نیز در گاهی اوقات شبیه اثر مذکور عمل می کند؛مانند دیالوگ سرایی های به موقع و دقیق و یا اکشن های نفس گیر.در این مورد نیز سبلا به زیبایی یک درامای پلیسی را با یک داستان وحشت شیطانی در هم می آمیزد و با استفاده از عناصری به خصوص شما را تا آخرین صفحه پای این عنوان نگه می دارد.خط داستانی نیز به خودی خود جذاب است و کشش لازم را برای نگه داشتن مخاطب دارد.

در بخش طراحی داستان نیز نیکو والتر کاری دیدنی ارائه داده است.نمایش دقیق و زیبای حس ترس یا خشونت نقطه ی قوت اصلی کار والتر نیست؛ بلکه استفاده ی دقیق از خطوط روشن و سایه با توجه به محتوای هر پنل این نقطه ی قوت است.

داستان سرایی سبلا،رنگ آمیزی دن براون و طراحی نیکو والتر یک مثلث قوی تشکیل داده است که شمارا تا آخرین صفحه پای این اثر می نشاند.

کسرا اشرفی
۱۰ از ۱۰

———————————–

Superman #5

• نویسنده: Peter J. Tomasi, Patrick Gleason
• طراح: Doug Mahnke, Jaime Mendoza
• ناشر: DC Comics

آخرین قسمت از آرک پسر سوپرمن. اریدیکتر به زمین آمده و شکست ناپذیر جلوه می کند.سوپرمن حالا مجبور است برای نجات پسرش زمین را ترک کند!

ران توماسی که در اوایل بی رمغ نشان می داد در دو شماره ی پایانی این آرک فضای خوبی را برای مخاطب رقم زده است.سیر داستانی در حالت کلی جذاب است و مشکلاتش معدود.اگرچه شیوه ی داستان سرایی توماسی و گلیسون در این شماره حال و هوایی ترسناک و هاررگونه دارد(مانند صحنه ی تعقیب لوییس و جان) که خوب درآمده است و به جذابیت اثر افزوده است.فداکاری های خانواده ی کنت درکنار یک سوغاتی از بت کیو نیز صحنه های زیبایی را رغم زده است.

با اینکه طراح های این شماره با شماره ی قبل فرق دارند ولی کار مانکه و مندوزا بی نهایت شبیه کار گلیسون و گری است.همین امر نشان دهنده ی مهارت طراح ها و تلاششان برای یک دست جلوه کردن طراحی های هر جلد است.

داستانی نسبتا خوب، طراحی های مناسب با روایت و رنگ زنی نسبتا عالی جلد ۵ از سوپرمن را به تجربه ای خوب تبدیل کرده است.

کسرا اشرفی
۸ از ۱۰

———————————–

Black Widow #6

• نویسنده: Chris Samnee, Mark Waid
• طراح: Chris Samnee
• ناشر: Marvel Comics

وقتی مردی مرموز با نام ویپینگ لاین به خطرناک ترین راز زندگی ناتاشا رومانوف پی می برد؛ بیوه ی سیاه چاره جز اطاعت از او ندارد.ناتاشا به اجبار دست به دزدی اسنادی محرمانه از رییس قبلی اش در سازمان شیلد،مامور الدر، می زند و در این راه برخوردی با یک همکار انتقام جوی قدیمی، تونی استارک، نیز دارد.

اگرچه داستان حفره های کوچکی نیز دارد(مانند مسائل پیرامون راز ناتاشا) ولی در نمای کلی داستان با بهره گیری از توئیست های مناسب جذابیت خود را حفظ می کند.جدای از مسئله ی اخاذی از ناتاشا برخورد او با تونی نیز جالب است.این قسمت علاوه بر نشان دادن احساسات دو همکار قدیمی بار درامای اثر را نیز به دوش می کشد و شخصیت رومانوف را بیشتر معرفی میکند.

به لطف سینماتوگرافی ها و فیشال اکسپرشن های دقیق کریس سامنی احساسات ناتاشا بیشتر در معرض دید قرار می گیرد.در بخش هایی از داستان شما احساس می کنید که قرار است درگیری در کار باشد ولی در نهایت این درگیری ها لغو می شود؛ سامنی به زیبایی این احساس را در شما تقویت می کند و فضارا طوری جلوه می دهد که انگار واقعا  درگیری پیش رو هست!
مارک وید در این ران با ارائه ی یک تریلر جاسوسی گیرا بیوه ی سیاه را به جمع عناوین خواندنی مارول پیوند داده است.

کسرا اشرفی
۹ از ۱۰

———————————–

Kill Or Be Killed #2

• نویسنده: Ed Brubaker
• طراح: Sean Philips
• ناشر: Image Comics

هر قاتلی باید اولین قتل خود را تجربه کند… این بار نویت دیلان است!
جلد دوم از داستان خاص بروبیکر پیرامون تصمیمات و اعمال ما و در نتیجه عواقب آن هاست.شاید به نظر بیاید که دیلان  یک قاتل خونسرد است ولی بروبیکر به زیبایی با مونولوگ های دقیق و خاص(بعضی از این مونولوگ ها به شیوه ی جالبی خارج از پنل ها قرار گرفته اند !) کشمکش درونی شخصیت اصلی و کلنجارهای او را با وجدانش نشان می دهد.
داستان از هر لحاظی کامل و بدون نقص است؛هر شخصیتی در جایگاه خود ضروری تعریف شده و تمامی اتفاقات بدون حفره توضیح داده شده اند  اگرچه در قسمت های کوچکی شاید حس شود که بروبیکر دارد این قسمت را بیهوده کش می دهد.

از طراحی فیلیپس اما نمی توان ایرادی گرفت.کار او روح و جان مخصوص خود را دارد.تمامی احساسات شخصیت اول به زیبایی توسط فیلیپس به شما نشان داده می شود.علی الخصوص صحنه های اکشن  که خوش ساخت و جذاب جلوه می کنند و علی رغم کم بودنشان اثر مثبت خود را می گذارند.

شماره ی دوم از بکش یا کشته شو موفقیت جلد قبلی را ادامه می دهد و همچنان خود را عنوانی خواندنی نشان می دهد.

کسرا اشرفی
۹٫۵ از ۱۰

———————————–

Batman #5

• نویسنده:  Tom King
• طراح: David Finch
• ناشر: DC Comics

۴ شماره ی اول پیرامون معرفی دو شخصیت جدید با نام های گاتهام و گاتهام گرل گذشت. در شماره ی پنجم، گاتهام که تحت تاثیر قدرت های یک شرور به اسم سایکو پایرت قرار می گیرد، دست به تخریب گاتهام می زنید و این بار نوبت بتمن است که اورا متوقف سازد.

این شماره لبریز از اکشن و صحنه های به یاد ماندنی است.از آلفرد در لباس بتمن و سوار بر بت موبیل گرفته تا کمک خواستن بتمن از یگ عدالت و پذیرش هرگونه عملی برای نجات گاتهام.
از نکات جالب این جلد این است که در این شماره، شخصیت های مکمل نقش نسبتا زیادی را بر دوش می کشند.از سویی آلفرد که با فداکاری خود برای بتمن وقت می خرد و از طرف دیگری گاتهام گرل که علیه برادر خود اقدام می کند و پس از صحبت با دوک فاکس، نوید شروع رابطه ای جدید در داستان های بتمن را می دهد.

در سویی دیگر گاتهام گرل راز قدرت خود وبرادرش را فاش می کند و در نهایت می بینیم که چه بهایی را برای کمک به گاتهام پرداخته اند.

طراحی های فینچ مانند مجلدهای قبل مناسب و درخور در آمده اند. صحنه های انفجار و اکشن به زیبایی طراحی شده اند و لحظات درام بی نقص بار درام را القا می کنند.البته در مورد دیالوگ های آخر این شماره می توان اشاره کرد که با توجه به شرایط روحی کارکترها شاید این دیالوگ ها چندان هم مناسب نباشند.

ران کینگ و فینچ شاید یکی از کندترین ریتم های موجود را دارا باشد ولی این ریتم کند ارزش این اثر را زیر سوال نمی برد!

کسرا اشرفی
۹٫۵ از ۱۰

———————————–

Alena #1

• نویسنده: Kim Andersson
• طراح: Kim Andersson
• ناشر: Dark Horse Comics

زندگی آلنا جهنمی زنده است. از وقتی که  پایش را به مدرسه ی اسنوبیش گذاشته است هر روز توسط فیلیپا و دوستانش مورد آزار قرار می گیرد.اما بهترین دوست او جوزفین دیگر نمیخواهد به این آزارها تن دهد؛ نه از سمت دختر ها و نه از سمت مقامات مدرسه.در این میان آلنا باید با این افراد مبارزه کند.چرا که اگر چنین نکند جوزفین مشکلات را به روش خودش حل می کند.اما فقط یک مشکل وجود دارد…جوزفین یک سال است که مرده!

روابط جالبی در این اثر نشان داده می شود؛ از طرفی خود آلنا که باید جلوی قلدرهای مدرسه بایستد و از طرفی اندوهش پیرامون مرگ جوزفین. از طرفی رابطه ی جوزفین و آلنا بیشتر از دوستی برای جوزفین محسوب می شود و همین باعث می شود تا جوزفین مانع گسترش روابط آلنا با بقیه شود که بار درام و پیچیدگی خاصی به داستان می دهد.
از طرفی شیوه ی روایی داستان نیز چالش برانگیز است؛ راوی داستان آلناست که بر روی لبه ی جنون راه می رود.هربار که جوزفین به کسی حمله می کند این احتمال وجود دارد که آلنا آن کار را کرده باشد.از طرفی دخترک قلدر،فیلیپا، نیز از اختلالاتی مانند آلنا رنج می برد و در صحنه هایی شباهت هایی میان خود و آلنا و جوزفین نشان می دهد که پیچیدگی داستان را دوچندان می کند.آیا نقش او در داستان فقط یک قلدر ساده است؟ یا چیز دیگری اورا آنقدر مهم کرده است؟
از بخش طراحی داستان تنها ایرادی که می توان گرفت اغراق موجود در بعضی صفحات است که شاید بعضی آن را قوت، و بعضی ضعف حسابش کنند(مثل من!). صحنه های فلش بک نیز به زیبایی طراحی شده  اند و فضای جنون آمیز را به خوبی نشان می دهند.

کسرا اشرفی
۹ از ۱۰

———————————–

Daredevil #11

• نویسنده: Charles Soule
• طراح: Ron Garney
• ناشر: Marvel Comics

قاتلی که قربانیانش را تبدیل به آثار هنری می کند همچنان آزاد است و در شهر چرخ می زند.آیا دردویل و بلایند اسپات موفق به پیدا کردن او می شوند؟
چالرز سول داستان جذابی را برای این آرک از دردویل انتخاب کرده است.اگرچه او در پختن این داستان و رسیدن به پتانسیل کامل آن ناموفق عمل کرده است.

نقاط غیرقابل توضیح در داستان به چشم می آیند و گاها دل را می زنند.از طرفی اما پایان این جلد و در نهایت فضای دارک این اثر از نقاط قوت محسوب می شوند.

طراحی اثر به مراتب بهتر از بخش داستانی است. درگیری های خیابانی، دنیا از دید مت مورداک و در نهایت ویلنی که به شدت از ریخت افتاده از صحنه های خوب بخش طراحی هستند.

کسرا اشرفی
۷٫۵ از ۱۰

———————————–

Walking Dead #158

• نویسنده: Robert Kirkman
• طراح: Charlie Adlard, Stefano Gaudiano, Cliff Rathburn
• ناشر: Image Comics

قسمت دوم از جنگ نجواها. این قسمت پیرامون جنگ ریک با نجواکنندگان و درعین حال تنش میان کمپ خود او می گذرد.

در عین حال که بیشتر این جلد اکشن های خونین و نفس گیر است، کات سین هایی به گذشته را نیز شاهد هستیم که وضعیت استراتژیک باند ها و کمپ های دیگر،نجوا کننده ها و حتی واکر هارا نشان می دهدولازم به ذکر است که تمامی این صحنه ها حیاتی و به جا هستند.با این حال باز هم  اکشن بیش از حد رمقی برای خود داستان نمی گذارد.

مسئله ی بعدی نگان است ! جهت و هدف کلی او از نکاتی است که تا پایان جلد مشخص نمی شود؛ آیا او به دوایت و تیمش خیانت میکند؟ آیا او واقعا می خواهد به تیم ریک بپیوندد؟

اکشن و طراحی این جلد کامل و چشمگیر است.تیم طراحی با استفاده از واکرها و نجواکنندگان صحنه های شلوغی پدید می آورند و خواننده را کاملا غرق در بحبحه و شلوغی میدان جنگ می کنند.اگرچه گاهی این شلوغی مانع پرداختن دقیق به جرئیات شده است.

کسرا اشرفی
۸ از ۱۰

———————————–

Moon Knight #6

• نویسنده: Jeff Lemire
• طراح: Greg Smallwood
• ناشر:   Marvel Comics

مارک اسپکتور مجبور به درهم شکستن جسم خود، برای فرار از زندان مغزی کونشوو است.از طرفی اگر او تسلیم شود کونشوو با استفاده از او پا به زمین می گذارد و زمین را تصرف می کند. اما مارک حاضر است بمیرد تا بگذارد این اتفاق بیفتد!

بعد از آرک اولی درخشان، حالا لمیر به سوی آرک دوم قدم برداشته است و روی وضعیت روانی مون نایت مانور می دهد.در آرک قبل مون نایت به ظاهر مرد ولی در این جلد میبینیم که او در زندان مغزی کونشوو گیر کرده است و حالا بازیگری است که نقش مون نایت را در فیلم همین شخصیت به کارگردانی استیون گرنت بازی می کند.

داستان این قسمت از ریتم تندی برخوردار است و جاذبه ی خاصی دارد.پیچیدگی هایی که در اثر عوض شدن نقش ها به وجود آمده است داستان را تفکربرانگیز کرده است. از طرفی استیون تنها کسی است که انگار به این اوضاع شک کرده است (از روی سری مونولوگ های خوب او می توان به این نکته پی برد !).
از طرفی شیوه ی طراحی این اثر به شدّت چشم نواز و زیباست؛ اسمالوود با دقت و مهارت تک تک شخصیت ها،حالاتشان و فضاهای متنوع را طراحی کرده است.پنل بندی و سایه سازی نیز با تیزبینی کار شده است و فضارا را بیش از پیش واقعی جلوه می دهد.

ران مون نایت جف لمیر اثری تعمق برانگیز و زیبا (از لحاظ بصری) است و خواندن آن به تمامی خوانندگان این متن پیشنهاد می شود.

مطالب مرتبط با موضوع

کارگردان فیلم «لیگ عدالت تاریک» مشخص شد!

بالاخره پس از کش و قوس‌های فراوان برای کارگردانی فیلم «لیگ عدالت تاریک Justice League Dark» کارگردان این فیلم نیز مشخص شد.

به گزارش وبسایت ورایتی امروز کمپانی‌های دی سی و برادران وارنر اعلام کردند که «داگ لیمن Doug Liman» که در کارنامه‌ی خود فیلم‌های موفقی مانند «Bourne Identity» و «Edge of Tomorrow» را دارد، اولین فیلم از دنیای تاریک دی سی را درکنار «اسکات رادین Scott Rudin» به عنوان تهیه‌کننده و «مایکل گیلیو Michael Gileio» به عنوان نویسنده، کارگردانی خواهد کرد!

پیش از این قرار بود که «گیلرمو دل توره Guillermo del Toro» کارگردانی که با ساخت اقتباس‌هایی از شخصیت «پسر جهنمی Hellboy» و همچنین فیلم «Pan’s Labyrinth» با این سبک و فضا کاملا آشنا بود، این فیلم را نویسندگی و کارگردانی کند اما به دلایلی از این پروژه کنار کشید. لازم به ذکر است که لیمن نیز قرار بود فیلمی از کمپانی مارول/فاکس یعنی «گمبیت Gambit» را کارگردانی اما او نیز از این فیلم کناره گیری کرد.