همه چیز درباره پروفسور سمیعی پزشک سرشناس ایرانی | معرفی پزشکان سرشناس ایرانی

  • ۲۱:۲۳

آشنایی با یکی از چهره های ماندگار: پروفسور مجید سمیعی

 

پروفسور مجید سمیعی در مرداد ماه سال 1316در شهرستان رشت در خانواده ای فرهنگی چشم به جهان گشود وی پس از اتمام دوران متوسطه در کشور در سال 1335برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر کرد و در آلمان غربی ساکن شد و توانست در رشته بیولوژی و پزشکی در دانشگاه به تحصیل مشغول شود و ادامه تحصیل و تخصصش را در رشته جراحی مغز و اعصاب تحت نظر پروفسور کورت شورمن تکمیل و اعتلاء بخشد و در سال 1351 به درجه پروفسوری جراحی مغز واعصاب نایل شود.  وی توانست در پی سلسله مطالعات و تحقیقات علمی ، نخستین جراحی میکروسکوپی مغز را در سال 1356در دنیا ابداع و به سرانجام برساند و پشت بند آن هم وی اولین پزشکی بود که توانست عمل جراحی قاعده جمجمه را در دنیا ابداع کند. جراحی در محل قاعده جمجمه به علت اینکه تمام عروق و اعصاب ورودی و خروجی به مغز از آن عبور می‌کند، حساسیت بسیار بالایی دارد و اگر هنگام درآوردن تومور در این محل بی‌دقتی شود خطرات زیادی از جمله فلج شدن صورت فرد اتفاق می‌افتد. این عمل مورد توجه جراحان تراز اول دنیا قرار گرفت تا آنجاییکه امروزه پروفسور سمیعی سالن مدار بسته ای را کنترل می کند که ده ها هزار جراح مغز از گوشه و کنار جهان حرکت دست پروفسور سمیعی را در این نوع عمل می بینند. سمیعی در دهه 1350 تصمیم گرفت تخصصی ترین بیمارستان جراحی مغز را در شهر هانوفر آلمان که معماری آن شبیه مغز انسان است تاسیس کند و خوشبختانه در این کار هم موفق شد. او در سال 1367 کرسی جراحی مغز واعصاب هانوفر آلمان را پذیرفت و همزمان با عنوان ریاست فدراسیون جهانی انجمن های قاعده جمجمه برگزیده شد. در این سال، صدراعظم آلمان به پاس خدمات وی در جراحی مغز واعصاب نشان درجه یک دولت آلمان غربی را به وی اعطا نمود.

پروفسور سمیعی تاکنون حدود 8 هزار بار عمل جراحی را در قاعده جمجمه انجام داده‌ است. همچنین او مجموعه ادبیات علمی خود را تاکنون در قالب 13 کتاب و بیش از 200 مقاله علمی منتشر کرده که مهم ترین مرجع برای جراحان مغز واعصاب دنیا به شمار می آید.

گفتنی است پرفسور سمیعی هر شش ماه یک بار برای درمان جانبازان به ایران سفر می کند. ایشان تابحال چندین عمل در تهران داشته اند، که به صورت زنده در سالن سمپوزیوم نمایش داده شده است (برای مثال آذر ماه سال 1386). وی در خصوص این که مهم ترین اهدافش از آموزش متخصصان ایرانی چیست می گوید: می خواهم تازه های پزشکی در زمینه مغز و اعصاب هر چه سریع تر به کشور عزیزم ایران منتقل شود.

............................................................

به نظر شما، دلیل آوردن شرح زندگی پروفسور سمیعی در این وبلاگ چه بوده است؟... شاید جواب شما یکی از موارد زیر باشد:

  • برای آشنایی با مشاهیر و دانشمندان ایرانی... خیر
  • برای تحسین ایرانی و ایرانیان (!!!)... خیر
  • برای معرفی دکتری مناسب (در مواقع ضروری!!!)... خیر

ماجرا از جایی شروع شد، که حدود دو سال پیش، اخبار ساعت 22 شبکه سه، گزارشی کوتاه از حضور پروفسور سمیعی در ایران پخش کرد... در طول گزارش یک سئوال هم توسط گزارشگر از سمیعی پرسیده شد... سئوالی مهم، که اگر ما هم جای گزارشگر بودیم و فرصت پرسیدن یک سئوال را داشتیم، همین سئوال را می پرسیدیم... سمیعی در 30 ثانیه جواب سئوال را داد... جوابی که من هنوز با شنیدن آن، مو به تنم راست می شود... جوابی ساده ولی به نظر من منحصر به فرد که فقط از زبان افرادی مثل پروفسور سمیعی می توان شنید...

 

مصاحبه کننده می پرسد:

پروفسور، خیلی ها دوست دارند بدانند که رمز موفقیت شما چه بود؟ چه شد، که شما به این جایگاه رسیدید؟

پروفسور سمیعی در حالیکه لبخندی بر لب دارد، پاسخ میدهد:

« کار خاصی نکردم... هفت سالم بود که مثل همه به دبستان رفتم... پس از آن به راهنمایی... در پانزده سالگی مثل همه به دبیرستان رفتم... پس از اتمام دبیرستان مانند بسیاری از جوانان برای دانشگاه اقدام کردم... وارد دانشگاه شدم... تخصص گرفتم و تصمیم گرفتم با توجه به علاقه ام، تمام فکر و ذهنم را به شغل و تخصصم اختصاص بدهم... همین!!! »

 

صحبت های پروفسور سمیعی دقیقاً همین ها بود.... به نظر شما چه رمزی در حرف های او هست؟... شاید رمزی در کار نیست... شاید اصلاً سمیعی نخواسته راز موفقیت خودش رو لو بدهد(!!!)... نه عزیز من... اشتباه نکن... رموز موفقیت دکتر در لابلای همین سخنانه... اگر شما خواهان دستیابی به این رموز هستی، باید قادر به تجزیه و تحلیل حرف های او باشی... مشاهده گر(من!) اینکار را برای شما انجام داده... ولی قبل از کشف رمز، اجازه دهید یک بار دیگر پاسخ او را با دقت بخوانیم:

« کار خاصی نکردم... هفت سالم بود که مثل همه به دبستان رفتم... پس از آن به راهنمایی... در پانزده سالگی مثل همه به دبیرستان رفتم... پس از اتمام دبیرستان مانند بسیاری از جوانان برای دانشگاه اقدام کردم... وارد دانشگاه شدم... تخصص گرفتم و تصمیم گرفتم، با توجه به علاقه ام، تمام فکر و ذهنم را به شغل و تخصصم اختصاص بدهم... همین!!! »

 

همانطور که متوجه شدید، در متن فوق بعضی از لغات به صورت خط دار نمایش داده شده... به نظر من، اعتقاد پروفسور سمیعی به این لغات است که باعث موفقیت او (و حتی امثال او) شده است... می گویید چگونه؟... پس با من همراه شوید:

 

-        کار خاصی نکردم...: سمیعی بی ادعاست... این رو از روی قیافش هم می توان فهمید... همانطور که از قیافه بیل گیتس هم می توان به این بی ادعایی پی برد... سال پیش او در جواب فردی که گفته بود، شما تنها کسی هستید که می توانید این عمل (قاعده جمجمه) را انجام دهید، گفته بود: جراحان زیادی هم در داخل ایران و هم در دنیا این عمل را انجام می‌دهند اما شاید تجربه من نسبت به جراحان دیگر در این نوع عملها اندکی بیشتر باشد... خود این سخن به تنهایی ثابت می کند که او فردی بی ادعاست...

 

-        مثل همه...: او این اصطلاح را چند بار تکرار می کند... چرا؟... چون او تصور می کند که کار خاصی نکرده... معجزه نکرده... او بر این باور است که مانند همه هم دوره های خود عمل کرده... دوران مدرسه و تحصیل رو گذرانده... نمره خوب و بد آورده... تجدید شده (شاید)... منظور سمیعی چیزی جز این نیست که موفقیت او به سبب متفاوت بودن او، هوش زیاد، شانس، موقعیت مالی بالا نبوده (هرچند که به نظر می آید او همه موارد مذکور را داشته ولی مطمئناً دلیل اصلی موفقیت و جایگاه او، اینها نیستند)...

 

-        مانند بسیاری از جوانان...: این جمله استاد مختص اکثر جوانان ماست... تعداد دانشجویان و فارغ التحصیلان، در جامعه ما هر روز در حال افزایش است... به نظر شما از این تعداد زیاد، چند درصد و شاید بهتر باشد بگویم چند نفر در راه پروفسور سمیعی قدم بر می دارند....؟

 

-        تصمیم گرفتم...: تصمیم یعنی اراده یعنی خواستن... اکثر ما در تصمیم گیری (مهم ترین عامل موفقیت)، ضعیف هستیم... روزانه بارها تصمیم می گیریم... اراده می کنیم... اما کاری صورت نمی دهیم... توجه کرده اید که خیلی اوقات ما در توجیه عدم موفقیت خود می گوییم: «همه چیز جور نشد... فکر کنم یک چیزی کم داشتم»... دوست من آن یک چیز، اراده شما بود... شکستهای خود را مرور کنید تا به حرف من برسید... اگر هر روز کلی کتاب برای تقویت اراده و تصمیم گیری منتشر می شود و نتیجه ای نمی گیریم، حالا به اینجا خوب دقت کن، شما امروز در این وبلاگ با کسی آشنا شدید که به قول یارو گفتنی «فعل خواستن را معنی کرد»...

 

-        با توجه به علاقه ام...: شاید با خودتون بگویید که این جمله استاد هم تکراری از آب درآمد و گوش ما از این حرف ها پره... بله دوست من، سمیعی چیز جدیدی نگفته... همین هم باعث شگفتی من و شما باید باشه...!!!

 

-        تمام فکر و ذهنم...: یعنی چه؟... یعنی من فقط و فقط به هدف یا اهدافم فکر خواهم کرد... و هر کاری که انجام می دهم در راستای رسیدن به اهدافم خواهد بود... به زبانی دیگر، فرض کن می خواهی یک بستنی و یک  پفک بخری ولی پول کافی برای خرید هر دو را نداری... از طرفی بستنی رو بیشتر دوست داری... پس مجبور خواهی بود از خرید پفک صرفنظر کنی (مثال در حد بچه های 5 ساله بود... برای فهم بیشتر شما!!!... شوخی کردم، جدی نگیرید)...

 

-        همین...: فکر کنم دکتر سمیعی این عبارت رو از من قرض گرفته بود(!!!)... گفتن «همین»، یعنی اینکه، اینا که کاری نبود... خجالت نمی کشید.. یک بار دیگه سخن پروفسور را بخوانید تا واقعاً به معنی کلمه «همین» پی ببرید...

 

سخن پایانی نگارنده:

دوست من... سوال گزارشگر اخبار شبکه سه، یکی از مهمترین سئوالات زندگی ماست... افراد مختلف، با زبان های مختلف (منظورم جملات متفاوته نه مثلاً زبان ژاپنی!!!) به این سئوال جواب داده اند... نکات مشترک زیادی بین این پاسخ ها وجود دارد که رمز موفقیت ما هم (در هر کاری) در آنها نهفته شده... این نکات مشترک را میتوان به شاهراهی تشبیه کرد...  شاهراهی که برای رسیدن به آن باید:

-         اراده داشته باشی،

-         صبور باشی،

-         پر تلاش باشی،

-         با هدف باشی،

همچنین باید قبول کنی... تکرار می کنم، باید قبول کنی که هوش زیاد، شانس و پول همیشه راهگشا نخواهد بود... خیلی ها در این دنیا هستند که بدون داشتن این موارد هم به موفقیت رسیده اند...  

از ما گفتن بود... تو خود، صلاح خود بهتر دانی... همین!!!

از کار کردن خسته نمی‌شوم


در خصوص کار کردن و توان کاری باید بگویم که هیچ‌وقت از کار خسته نشده‌ام زمانی که چندساعت جراحی می‌کنم پس از اتمام آن برای ویزیت بیماران به بخش‌های مختلف سرکشی می‌کنم و بعد هم وقت‌های درمانگاهم را تنظیم کرده و به یک سری امور شخصی کاری که در زندگی روزمره هر فردی وجود دارد می‌رسم.

رمز موفقیت من

یکی از رموز موفقیت من این است که پرخوری در زندگی‌ام مفهومی ندارد و سعی می‌کنم با غذاهای کم‌حجم ولی پرانرژی روزم را به شب برسانم و این مسئله موجب شده تا سنگین نشده و دچار رخوت و سستی نشوم. امروزه با ورزش، تحرک و تغذیه سالم می‌توان از بروز بسیاری از بیماری‌ها به‌ویژه سکته مغزی جلوگیری کرد.  باید دانست که یکی از مهم‌ترین علت‌های سکته مغزی در سنین پایین تغذیه نامناسب و فشارخون است. کیفیت جدار عروق نقش مهمی در طول عمر آن‌ها و مقاومت‌شان دارد. اگر از موادغذایی نامناسب و غیرتازه مصرف کنیم این جدار عروقی دچار انسداد و پارگی می‌شود.




پروفسور سمیعی پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی است. او در حال حاضر ریاست فدراسیون جهانی انجمن جراحان اعصاب و ریاست بیمارستان علوم عصبی هانوفر در آلمان را بر عهده دارد. وی در زمینهٔ تورم مغز و ترمیم و بازسازی جراحی دستگاه عصبی محیطی مطالعات زیادی انجام داده است. پروفسور سمیعی بیشترین اعمال جراحی را روی تومورهای موسوم به «نورینوم آکوستیک» انجام داده است .

حرکت خداپسندانه پروفسور سمیعی

پروفسور سمیعی

تاکنون این جمله را شنیده اید که همه چیز را با پول نمی توان خرید  اما این جمله برای برخی فقط در حد حرف است و شعار! این روزها در بین برخی افراد پول به اندازه ای مهم است که پولدار بودن افراد را نشانه ی شخصیت  می دانند. برخی افراد برای به دست آوردن پول کارهای ناشایست و خلاف زیادی انجام میدهند٬اما همه آنها این  را فراموش کرده اند که با پول  نمی توان  همه چیز را خرید. گاهی لازم است برای رسیدن به اوج انسانیت و  به آنچیزی که می خواهیم از پول بگذریم تا هم دنیای خود را آباد کنیم و هم آخرتمان را.

وینستون چرچیل جمله ی زیبایی دارد که  ما بر حسب آنچه بدست می آوریم زندگی میکنیم و بر حسب آنچه که میبخشیم زندگی بدست می آوریم.

گاهی لازم است برای کمک کردن به دیگران و دست به خیر داشتن از خیر پول گذشت.  برخی از ما به راحتی می توانیم  در طول زندگی و شرایط مختلف به دیگران کمک کرده و توانایی ها و ظرفیت مان را افزایش دهیم.این روزها برخی افراد در ازای هرکاری که می خواهند انجام دهند اول به دستمزد خود فکر می کنند. انگشت شمار پیدا می شوند افرادی که حاضرند  در صورت تنگ دستی کسی، از او پولی نگیرند .

از معلمان  جامعه گرفته تا پزشکانی که با جراحی های میلیونی ،اول پولشان را میگیرند و بعد کارشان را شروع می کنند اما در بین این افراد هم هستند کسانی که در بالاترین درجه ی علمی قرار دارند و با  گرفتن دست دیگران خود را در جایگاهی بالاتر از سطح علمی شان  قرار می دهند نظیر این افراد هستند کسانی مانند پرفسور سمیعی که  در ذهن افراد اهل دانش ایران یادآور انسانی وارسته و مردی پرتلاش در عرصه تخصصی جراحی مغز و اعصاب است . وی  با اقدام عجیب خود در مقابل جانباز نابینا نشان داد که می توان در بالا ترین سطح علمی بود و از علم خود برای کمک به دیگران استفاده کرد بدون اینکه به منافع خود فکر کرد.

پروفسور سمیعی بهترین جراح مغز جهان

ساختمانی که به افتخار ایشان ساخته شده است

پروفسور مجید سمیعی در ساختمانی بسیار زیبا که به افتخار حضور علمی و درمانی اش در آلمان و تلاش برای نجات جان بیماران ساخته شده فعالیت می کند که اخیرا برای عمل یکی از بیمارانش به ایران آمد اما جریان به ایران آمدن پرفسور سمیعی از این قرار است...پنج شیش سال پیش، خانم رضا دچار درد و مشکل عجیبی شد. وقتی به بیمارستان مراجعه کرد، جواب معاینات و آزمایش پزشکان خیلی بد بود..رضا  سال 67 در جبهه چشمانش مورد اصابت ترکش قرار گرفتند و نابینا شد.ده بیست سالیه که ازدواج کرده است .

پنج - شش سال پیش، خانمش دچار درد و مشکل عجیبی شد. وقتی به بیمارستان مراجعه کرد، جواب معاینات و آزمایش پزشکان خیلی بد بود. یک تومور بدخیم در سر همسر رضا جا خوش کرده بود.اون قدر وخیم بود که ظاهرا از دکترهای ایرانی کاری برنمی اومد.

به پیشنهاد یکی از دکترها، مدارک رو برای پروفسور سمیعی که خارج از ایران بود، ایمیل کردند. در کنار مدارک پزشکی، آقای دکتر توضیحی هم از وضعیت خانوادگی بیمار و این که شوهر وی جانباز نابیناست، نوشت.

پروفسور سمیعی که ظاهرا در طول سال فقط چند روزی به ایران می آید و به لطف خدا و همت والایش، کولاک می کند و بیماران بسیاری را درمان می کند، پذیرفت که همسر رضا را عمل کند.

مدتی بعد، پروفسور سمیعی به تهران آمد و همسر رضا را خدمت ایشان بردند. پس از معاینات اولیه، برای عمل و برداشتن تومور وقت تعیین کرد.آن طور که می گفتند، احتمال داشت عمل موفق نباشد و همسر آقا رضا ...

روز عمل، رضا که تحمل چنین مسئله ای نداشت، همراه خانمش به بیمارستان نرفت.کادر پزشکی و اتاق عمل آماده شدند.بیمار را که به اتاق عمل آوردند، پروفسور سمیعی مکثی کرد. از کادر پزشکی سراغ همسر بیمار یعنی آقا رضا را گرفت که به ایشان توضیح دادند به دلیل اینکه احتمال خطر برای همسرش هست، تحمل نداشته و نیامده است.

پروفسور سمیعی، در اقدامی عجیب گفت: "تا همسر ایشان نیاید، من عمل را شروع نمی کنم."

بالاجبار با رضا تماس گرفتند که با آژانس خودش را به بیمارستان رساند. وقتی رضا وارد بیمارستان شد، پروفسور سمیعی جلو رفت و پس از روبوسی با او گفت:

"من فقط خواستم تو را ببینم تا بهت بگم "کاری که تو و امثال تو برای کشور انجام دادید، از کارهای من خیلی باارزش تر و بزرگتره."

و همسر رضا را بدون اخذ ریالی، عمل کرد که به لطف خدا و معجزه علم و عمل پروفسور سمیعی، خوب شد و همچنان در کنار خانواده خوش می گذراند.

ای کاش روز به روز شاهد اقدامات عجیب و خیر خواهانه ی افرادی همچون پرفسور سمیعی ها باشیم  و این را بدانیم که درخواستهای مردم از شما، از نعمتهای الهی است و نباید از این نعمتها ملول و خسته شویم.





توصیه های پروفسور سمیعی: مغزتان را مشوش نکنید، کودکان از کامپیوتر دور کنید

جامعه > سلامت - دنیای امروز شاید باعث شود حجم زیادی از اطلاعات در آن واحد وارد مغز شود اما باید بسیار مراقب بود که مسائل مختلف را وارد مغز نکنیم چرا که این کار کیفیت ارتباط سلول‌های مغز را دچار اختلال می‌کند.

فهیمه حسن‌میری: نام پروفسور مجید سمیعی نه تنها برای ما مردم ایران بلکه برای مردم جهان شناخته شده است. این مشهورترین جراح متخصص مغز و اعصاب که بیش از ٣5 سال مسئولیت بزرگ‌ترین مرکز بین‌المللی علوم اعصاب (جامعه جهانی جراحان مغز و اعصاب) را بر عهده داشته، از متخصصان و جراحان زبده ایرانی‌الاصل مقیم کشور آلمان است و به عنوان پایه گذار و مبدع روش نوین جراحی قاعده جمجمه شناخته شده است. دکتر سمیعی در حال حاضر رئیس مرکز علوم اعصاب آلمان، مشاور صدراعظم آلمان و مشاور رئیس جمهور چین و رئیس انجمن جهانی جراحی قاعده مغز است؛ اما در کنار تمام این مشغله‌ها همچنان به سرزمین مادری خود توجه ویژه‌ای دارد و برای رشد علمی ایران تلاش می‌کند.

این چهره ماندگار علمی ایران همچنین در این دوره از سفر به ایران در کنار برگزاری همایش‌ها و کنگره‌ها و انجام اقدامات علمی، همه نشان های خود را به موزه تاریخ علوم پزشکی ایران هدیه کرد که نشان نوبل، نشان فدراسیون جهانی جامعه جراحان مغز و اعصاب جهان، نشان اهدایی جمهوری فدرال آلمان، جام اهدایی دانشگاه هاروارد و نشان ریاست فدراسیون جهانی جراحان مغز و اعصاب بخشی از آنهاست.

با پروفسور سمیعی در آخرین ساعات حضورش در ایران درباره آخرین سفرش به ایران و دستاوردهایی که این سفر داشته، گفتگو کردیم. او همپنین چند توصیه داشت.

گفتگوی خبرآنلاین با پروفسور سمیعی را در ادامه می‌خوانید؛

 

آقای دکتر، اگر بخواهید به طور خلاصه به دستاوردهای این دوره از سفرتان به ایران اشاره کنید چه مواردی را مطرح میکنید؟

از مهمترین اقدامات می‌توان به مرکز جامع علوم اعصاب جهان در ایران که در منطقه 22 تهران واقع شده است اشاره کرد که امیدواریم با اقداماتی که در حال انجام است، تا پایان سال آینده افتتاح شود. این مرکز علاوه بر اینکه به مقوله درمان بیماران می‌پردازد، از حیث پژوهشی و علمی نیز فعالیت خواهد کرد که اهمیت بسیاری دارد. تمام هزینه‌های این مرکز را خیرین متقبل شده‌اند و قرار است رهبری علمی آن توسط پزشکان جوان تحت نظر من انجام شود و امیدوارم بتوانیم امکانات درمانی در سطح عملی بالا را به مردم ارائه دهیم.

 

بعد از راه اندازی این مرکز، هزینه های درمانی در آن طوری هست که مردم بتوانند به راحتی از آنجا امکانات بگیرند؟

قرار شده برای اینکه بتوانیم به تمامی مردم از طبقات مختلف جامعه در این مرکز سرویس بدهیم، چندین بنیاد را درست کنیم که هزینه درمان افراد بی‌بضاعت از طریق این بنیادها پرداخت شود.

 

شما ریاست مرکز بین ‌المللی علوم اعصاب در هانوفر آلمان را هم به عهده دارید، این مرکز قرار است فعالیتی مشابه آن داشته باشد؟

 نقشه‌ای که برای مرکز علوم اعصاب ایران در نظر گرفته شده شبیه آنجاست یعنی شبیه مغز انسان است ولی مقداری از ساختمان‌های کنار را هم به آن اضافه کرده‌ایم و هنگام عبور از اتوبان همت می توان آن را دید که بسیار جالب توجه است. از نظر فعالیت نیز در نظر دارم با تجربه 12 ساله‌ای که در آنجا داریم تمام آن دانش و فنون را به اینجا منتقل کنم تا مرکز علوم اعصاب ایران به یک مرکز بی‌نظیر در دنیا تبدیل شود. تلاش من این خواهد بود که دانشی که در آنجا گردآوری شده در این مرکز هم به طور علمی و کاربردی به اجرا درآید و فکر میکنم برای 20 – 10 سال آینده از اهمیت فراوانی در جهان برخوردار شود.

 

درباره سمپوزیوم‌ بین‌المللی مغز و اعصاب که با حضور شما در ایران انجام شد هم کمی توضیح دهید.

موضوع مورد بحث در این سمپوزیوم درمان جراحات ناشی از تصادفات بود که با حضور استادان برجسته‌ای از سراسر جهان که در حوزه تصادفات مغزی فعالیت می‌کنند، مورد بررسی قرار گرفت. در این کنگره به موضوع صدمه مغزی ناشی از تصادفات پرداخته شد که موضوع مهمی است زیرا مرگ و میر بر اثر ضربه مغزی در تصادفات بسیار بالاست. این سمپوزیوم از آن جهت اهمیت دارد که کلیه اطلاعات و گزارشات مربوط به تصادفات مغزی جمع‌آوری شده و با طراحی یک گایدلاین در این خصوص و ارائه آن به دانشگاه علوم پزشکی تهران از میزان بالای مرگ و میر و معلولیت تصادفات کاسته شود. همانطور که می دانید 9 درصد دلایل مرگ و میر در جهان مربوط به تصادفات است و سالانه 150 تا 200 میلیون انسان جان خود را براثر تصادفات از دست می‌دهند. هزینه انجام عمل‌های جراحی ناشی از این تصادفات برای کشورها 300 تا 400 میلیون دلار است و متاسفانه هر روز در کشور سه تا چهار جوان تحصیلکرده به دلیل سرعت بالا هنگام رانندگی، با تصادفات بسیار شدیدی مواجه می‌شوند که لازم است با اتخاذ راهکارهایی از این میزان کاسته شود.

 

یکی از اتفاقات مهم دیگر سفرتان، اهدای نشان‌های علمی‌تان به موزه تاریخ علوم پزشکی ایران بود. چه شد که تصمیم گرفتید این کار را بکنید؟

امیدوارم با این کار جوانان سختکوش ایران انگیزه بیشتری به دست آورده و بدانند با وجود سختی‌هایی که وجود دارد می‌توان به مدارج بالای علمی دست پیدا کرد. جوان‌ها بدانند که با علم‌آموزی است که به سعادت اصلی دست پیدا می‌کنند، چرا که اگر در پی ثروت باشند و آن را به دست هم بیاورند ممکن است از دست برود اما علم همواره به انسان امید، لذت و مصونیت می‌دهد.

 

شما به عنوان جراح مغز و اعصاب چه توصیه‌های کاربردی به مردم دارید تا با به کار گرفتن آنها در زندگی روزانه، سلامت ذهن و مغزشان را تامین کنند؟

یکی از مطالب مهم این است که مغزمان را مغشوش نکنیم. دنیای امروزه شاید باعث شود حجم زیادی از اطلاعات در آن واحد وارد مغز شود اما باید بسیار مراقب بود که مسائل مختلف را وارد مغز نکنیم چرا که این کار کیفیت ارتباط سلول‌های مغز را دچار اختلال می‌کند. به تمام افراد و به ویژه به جوان‌ها توصیه می‌کنم ابتدا یک کار را به انتها برسانند و بعد به سراغ مطالب دیگر بروند چرا که در غیر اینصورت رفته رفته عملکرد مغز کاهش می‌یابد.

توصیه‌ای هم که برای والدین دارم این است که تا جایی که می‌توانند کودکان را از کامپیوتر دور کنند و اجازه ندهند وقت زیادی از آنها از طریق بازی‌های کامپیوتری پر شود چون حجم زیاد اطلاعاتی که به مغز کودک وارد می‌شود باعث آلودگی مغزی و فکری در کودکان می‌شود. به‌ ویژه بازی‌های رایانه‌ای که اگر به‌مدت طولانی از آنها استفاده شود جز تلف کردن انرژی مغزی و آسیب‌های جسمی و مغزی به کودکان دستاورد دیگری در پی ندارد.



ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
مجله اینترنتی سیمرغ شهر اخبار بازیگران بیوگرافی بازیگران اخبارسینمای ایران اخبار سینمای جهان اخبار تلوزیون ایران اخبار تلوزیون جهان اخبار موسیقی ایران اخبار موسیقی جهان


مجله اینترنتی سیمرغ شهر حذف
اخبار روز حذف
اخبارسینما حذف
اخبار موسیقی حذف
اخبارتلویزیون حذف
اخبار فناوری مصالب طنز وسرگرمی حذف
بیو گرافی بازیگران حذف
اخبار داغ سلبریتی های ایرانیx
بیوگرافی بازیگران سینما و تلویزیون ایرانx
فرهنگ وهنر ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
نویسندگان
موضوعات
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan