- جمعه ۲۸ آبان ۹۵
- ۱۴:۵۵
وی افزود: پروانه های ساخت مختص تهیه کننده اثر صادر می شود و در آنصورت سرمایه گذار می تواند در خصوص حق و حقوقش اعتراض کند در غیر اینصورت اعتراضی وارد نیست و نباید جو موجود در شبکه نمایش خانگی را مخدوش کنند.
ایل بیگی در پایان خاطر نشان کرد: با توجه به مشکل جدیدی که برای تهیه کننده فصل دوم "شهرزاد" پیش آمده ، تا زمانی که از سوی نهاد قضایی حکمی صادر نشود این پروژه به ضبط خود ادامه خواهد داد.
مطالب مرتبط با موضوع
«پاسخ به مغالطات پیرامون «نه به شهرزاد»: مغالطه «سرمایهگذار جدید» و باقی قضایا
با افزوده شدن ابهامات در خصوص سریالی که هیچ یک از عوامل و
سرمایهگذاران آن تا کنون و با گذشت سه هفته از طرح پرسشها هنوز
نتوانستهاند سندی دال بر «پاک» بودن منابع اولیه آن ارائه دهند، موجی از
مغالطه از سوی برخی افراد و «محافل» بر علیه مطالبه روشن ما در گرفته است.
در زیر به 8 مغالطه رایج پرداخته و به آنها پاسخ داده شده است:
مغالطه «سرمایهگذار جدید»
رضا کیانیان و نغمه ثمینی (که البته برای
موضعگیری دو سه روز وقت خواسته) میگویند «شهرزاد2»، ازآن حیث که قرار است
با «سرمایه گذار جدید» ساخته شود، همکاری با آن به معنای مشارکت در
پولشویی منتسب به «شهرزاد1» نیست.
پاسخ:
1- انتقال حقوقی «برند
شهرزاد» به «سرمایهگذار جدید»، در صورتی که مدعیان نتوانند مستندات «پاک»
بودن سرمایه اولیه آن را اثبات کنند، بر اساس ماده 2 قانون مبارزه با
پولشویی (مصوب2/11/86) مصداق بارز پولشوییست و پیگرد قانونی دارد:«الف
تحصیل، تملک، نگهداری یا استفاده از عواید حاصل از فعالیت های غیرقانونی با
علم به این که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در نتیجه ارتکاب جرم به دست
آمده باشد. ب تبدیل، مبادله یا انتقال عوایدی به منظور پنهان کردن منشا
غیرقانونی آن با علم به این که به طور مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از ارتکاب
جرم بوده یا کمک به مرتکب به نحوی که وی مشمول آثار و تبعات قانونی ارتکاب
آن جرم نگردد. ج اخفاء یا پنهان یا کتمان کردن ماهیت واقعی، منشا، منبع،
محل، نقل و انتقال، جابه جایی یا مالکیت عوایدی که به طور مستقیم یا
غیرمستقیم در نتیجه جرم تحصیل شده باشد».
به این دوستان توصیه میکنم «بند ج» این ماده قانونی که صراحتا بر « جابهجایی» تاکید گذاشته را به دقت چند بار بخوانند.
3-
با توجه به شهرت برند«شهرزاد 1»، سرمایهگذار جدید، خواسته یا ناخواسته از
شهرت این «برند» منتفع میشود و اگر اثبات شود که «شهرزاد1» با پول کثیف
ساخته شده، برند«شهرزاد2»، عوامل و سرمایهگذار جدید اش نمیتوانند از زیر
بار مسئولیت شانه خالی کنند. علی الخصوص پس از آنکه ابهامات موجود پیرامون
سرمایهگذاری اول، بارها و بارها به آنها گوشزد شده و آنها نیز پاسخی قانع
کننده در برابر ابهامات نداشتهاند.
4- سرمایهگذار جدید، پول
سرمایهگذاری را از کجا آورده است؟ مبادا او هم یکی باشد مانند آن دو که
نمیتوانند نحوه تامین مالی «شهرزاد1» را شفاف کنند.
مغالطه «چه ربطی به عوامل دارد؟»
پاسخ:
1- هیچ یک از «عوامل»
اجرایی، اعم از فیلمبردار، صدا بردار، آبدارخانهدار و ...، و کلیه افرادی
که حقوقی ناچیز از این پروژه دریافت کردهاند و یا در مقام «سخنگو» ظاهر
نشدهاند، مورد پرسش قرار نگرفتهاند. مسئلۀ «سلبریتی»ها، «چهره»ها و
«سرمایهگذاران» اما جداست.
الف، «سلبریتی»ها و «چهره»ها مدعی بر عهده
گرفتن نقش «الگو» در جامعه هستند و مدام از «اخلاق»، «صداقت»، «مردم دوستی»
و ... دم میزنند، در خیریهها «حضور به هم میرسانند»، با کودکان کار
«عکس سلفی» میگیرند، به زندانیان و کودکان جا مانده از تحصیل و زنان
بیسرپرست و غیره «کمک» میکنند و ...، و به همین دلیل حساب آنها از «غیر
سلبریتی»های دخیل در پروژه شهرزاد سواست. چرا که اینان به واسطه «جایگاه
اجتماعی»ای که اشغال کردهاند، ضرورتا باید درباره ارتباط پروژه شهرزاد1 و
ماجرای پولشویی و اختلاس «موضعگیری» کنند تا عیار «صداقت»،«اخلاقمداری» و
«مردم دوستی»شان در نزد افکار عمومی سنجیده شود و روشن شود که آیا واقعا
لیاقت «الگو» بودن دارند یا خیر.
در کل این مدت، هیچ «اتهام» حقوقیای
به این افراد وارد نشده، بلکه از آنها خواسته شده اگر پاسخی قانع کننده و
مستند دال بر «پاک بودن» منابع مالی شهرزاد1 دارند منتشر کنند و اگر ندارند
(که ندارند) بدانند که در صورت مشارکت در شهرزاد 2، تمام ادعای
اخلاقمداری، صداقت و مردم دوستیشان «کاذب» تلقی خواهد شد و به «جایگاه
اجتماعی»خود آنها و اعتماد عمومی ضربهای جبران ناپذیر وارد میشود.
ب،
«سرمایهگذاران» اصلیترین مخاطبان پرسشها هستند. آنها باید بدون هرنوع
سفسطه و بازی با کلمات، منشاء تامین هزینه 14 میلیارد تومانی شهرزاد1 را
روشن کنند.
2- هیچ کس حتی از «سلبریتی»ها و «چهره»های مدعی مردم داری و
اخلاق و صداقت و الگوی جامعه بودن نخواسته است که بگویند «چرا قبل از
پیوستن به شهرزاد1 نرفتهای از سرمایهگذار بپرسی این پول را از کجا
آوردهای»، بلکه سوال این است: حالا که فهمیدهای این سرمایه مشکوک است چه
میکنی؟ همکاری میکنی یا کنار میکشی؟
3- پرسش بند2، پس از آن مطرح شد
که ابتدا ترانه علیدوستی و سپس رضا کیانیان و حالا به شکلی پا در هوا خانم
نغمه ثمینی، در مقام «سخنگوی سرمایهگذار» به ابهامات موجود(مشخصا بحث
سرمایهگذاری و منابع مالی) جوابهای ضعیف، مملو از تجاهل و غیرمنطقی
دادند.
مغالطه «دزد و روزنامه»
آقای اکبر منتجبی، مدیر اجرایی ماهنامه
«مهرنامه» و چند نشریه دیگر گفته است:«اختلاس یک آدم چه ربطی به خلاقیت
دهها ادم دیگر دارد؟؟ خانم ثمینی متن زیبایی نوشته. آقای فتحی کار زیبایی
را ساخته. ترانه و شهاب و علی نصیریان و دیگران به زیبایی بازی کرده اند.
در این فرایند اصلا پولی درگیر نبوده یا اگر بوده به اینها ارتباطی نداشته.
مثل این می ماند که تو در روزنامه ای کار می کنی. زحمت می کشی. نًوشته یا
مصاحبه خوبی را آرائه می کنی و در روزنامه نیز منتشر می شود. مدیر روزنامه
از جای دیگری دزدی می کند و پول تو را می دهد. سر کس دیگری کلاه می کذارد
اما پول تو را می دهد. این چه ربطی به تو دارد ؟؟»
پاسخ:
1- مسئله،
خلاقیتِ نداشتۀ افراد نامبرده نیست، چرا که تا این لحظه هیچ کس جز شخص آقای
منتجبی و کیانیان، پای «ارزش هنری» و «خلاقیت هنری» را در این سه هفته که
از طرح پرسشها میگذرد، به میان نکشیده است. مسئله از ابتدا تا اکنون «رفع
ابهام از ارتباط شهرزاد1 با پرونده اختلاس، فساد و پولشویی» بوده و تا
انتها نیز بر همین مدار خواهد بود.
بنابراین پیش کشیدن این قبیل مباحث و
گزافه گوییهایی چون «اثر ارزشمند»، «تولید ملی»، «خلاقیت» و «متن زیبا»
و...، هدفی جز انحراف از موضوع اصلی ندارد و تا مادامی که ماجرای ابهامات
مالی برطرف نشده، بلاموضوع است.
پس از رفع این ابهامات، وقت برای نشان
دادن «عدم خلاقیت» بازیگران و نویسنده و ...، و «بیارزش» بودن سریال
شهرزاد از منظر زیباییشناسی و هنری بسیار است.
2- جمله «در این فرایند
اصلا پولی درگیر نبوده یا اگر بوده به اینها ارتباطی نداشته» گنگ و نامفهوم
است. در کدام « فرآیند اصلا پولی درگیر نبوده یا اگر بوده به اینها
ارتباطی نداشته»؟
3-«مثل این میماند که ... مدیر روزنامه از جای دیگری
دزدی می کند و پول تو را می دهد. سر کس دیگری کلاه می کذارد اما پول تو را
می دهد. این چه ربطی به تو دارد ؟؟»
در اینجا، مثال از بیخ بیربط است.
در اینجا فردی صاحب یک روزنامه (مثلا شهرزاد1) نبوده است که برود دزدی کند و
پول عوامل را بدهد. بلکه فردی [توضیح کافه سینما: بر اساس اتهام اثبات
نشده مطرح شده در رسانهها] صاحب پول کثیف بوده است و یک روزنامه (مثلا
شهرزاد1) را برای رد گم کردن تاسیس کرده است.
و حالا از افراد سوال شده
که آیا حاضرند با چنین روزنامهای که با پول دزدی تاسیس شده و آنها از
ناپاک بودن آن باخبر شدهاند، همکاری کنند یا خیر.
همچنین از خود آقای مدیر روزنامه هم بارها سوال شده که این پول را از کجا آورده است؟
مغالطه «اگر راست میگی چرا به بقیه گیر نمیدی؟»
پاسخ:
1- من و
دیگر پرسشگران «دروغ» میگوییم و فقط به «شهرزاد» گیر دادهایم. شما که هم
«راستگو»هستید، هم «زرنگ»، هم «شجاع»، هم«پیگیر» و هم «همه چیزدان»، لطفا
آن «بقیه» را پیگیری بفرمایید. ما زور، شعور، سواد و شجاعتمان فقط به همین
یک فقره میرسد.
2- پیگری یک پرونده فساد یا دارای ابهام، نافی و سد راه پیگیری هیچ پرونده دیگری نیست.
مغالطه «شهرت»
پاسخ:
1- آنطور که به نظر میرسد، کسب شهرت برای هر
کس و به هر نحو ممکن مجاز و مشروع است، الا برای کسی که در بایکوت مطلق
رسانهای، یک پرونده فساد یا مشکوک به فساد را پیگیری میکند.
2- کسب
شهرت آنهم از طریق پیگیری بیوقفه یک پرونده که سر آن معلوم نیست به کجا
میرسد، آنهم از تهران، آنهم بدون داشتن «رابطه» و «ارتباط» با یکی از دو
جناح حکومت، آنهم بدون رسانه و ...، بیتردید هزینه دارد. هزینهای که ممکن
است تا مراحلی «زندان» نباشد، اما حجم بالایی از تهدید، هتاکی(بیش از 1500
توئیت رکیک)، تمسخر(دن کیشوت و ...)، فشار عصبی و روحی را به فرد تحمیل
میکند.
هرکس توان تحمل این هزینهها و هزینههای بیشتر را دارد، لاجرم در شهرت ناشی از این ریسک نیز سهیم خواهد بود.
3-
انتخاب انزوا، عدم کسب درآمد از طریق «کار فرهنگی»، عدم حضور در محافل ریز
و درشت، عدم اتصال به «اسپانسر»های فرهنگی( انواع و اقسام موسسات، نشریات،
گالریها، بانکهای خریدار «اثر»، محافل نقد فیلم و ...)، نشانه شهرت طلبی
نیست.
مغالطه« افرادی دیگر دارند کارهای مهمتر و جدیتری میکنند»
پاسخ:
1- کدام افراد (با ذکر نام) و دقیقا چه «کارهای مهمتر و جدیتری»؟
2- بکنند، مگر ما گفتهایم که تنها «کار مهم و جدی» را داریم انجام میدهیم؟
مغالطه «آب به آسیاب رقیب ریختن»
پاسخ: اگر فردی به یک جناح وابسته
است، نمیتواند دیگران را به خاطر عدم وابستگی به جناحها سرزنش کند. کسی
در اینجا در پی ریختن «آب به آسیاب رقیب» شما نیست، چون خود شما را به
اندازه همان رقیبتان، موجد و مقصر «وضع نابهنجار موجود» میداند.
مغالطه «ما بچه زرنگیم»
برخی از افراد که از بیماری «نگاه توریستی به
مسائل» و «کینهتوزی شخصی» رنج میبرند، یا بلاهت ذاتیشان کفاف تشخیص
اولویتها را نمیدهد، گویی تمام هم و غمشان را برای شکست این تمرین
پرسشگری به کار بستهاند. رفتار و گفتارشان به نحویست که نشان میدهد آرزو
میکنند ولو به قیمت نا امیدی همه پرسشگران و آسایش متهمان و اختلاسگران و
شرکاء، «شهرزاد2» با اقتدار به بازار بیاید تا بر حسب ادبیات کودکانهشان
«فلانی کنف شود».
پاسخی به مغالطه روانی-روحی این افراد ندارم جز آنکه
قول میدهم برای تعداد محدودی از آنها که هنوز «کار»شان در پروسه خروج از
کشور و مهاجرت درست نشده، بعد از به سرانجام رسیدن این «کار بیاهمیت»
بستنی شکلاتی یا نان خامهای بخرم.
نکته ضروری:
شک نکنید افزوده شدن بر حجم تخریبها، افرادی که قصد
دلسرد کردن دارند و مدام میگویند«ای بابا همه میخورند، چرا به اینها گیر
داده اید؟» و ...، افرادی که همواره مجهز به یکی از مغالطات بالا هستند،
روزنامهنگاران مواجب بگیر، روشنفکران ارشادی-دستگاهی و ...، نشانهای جز
درستی و دقت در طرح پرسشها نیست.
ما نه ادعای «مبارزه» داریم، نه ادعای «افشاگری»، نه ادعای «سیاست حقیقت» و نه هیچ ادعای دیگری.
ما فقط یک سوال داریم: پول ساخت شهرزاد 1 را از کجا آوردهاید؟»