سینماپرس: علی دشتبان/ زیر سقف دودی بی شک یکی از آثار اجتماعی است که بی واسطه به مشکلات بسیاری از خانواده ها در نسل های مختلف در رابطه با طلاق عاطفی می پردازد، فیلمی اثرگذار و موشکافانه که با توجه به مؤلفش که جنسیت زن دارد، اسیر بیانیه های ضد مرد و فمنیسم نشده و با نگاهی تحلیل گرانه و آگاه پوسته ظاهری زندگی را کنار زده و با دقت به وارسی معضلات و مشکلات عاطفی و روحی روانی خانواده می پردازد.

فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی پوران درخشنده، که بی شک از برجسته ترین فیلمسازان زن تاریخ سینما و از اثرگذار ترین سینماگران اجتماعی ایران است ساعتی پیش در کاخ جشنواره به عنوان اولین اثر در روز هفتم جشنواره به روی پرده رفت.

فیلم داستان زندگی خانواده ای در طبقه مرفه جامعه است که به دلایل فشارهای اقتصادی جامعه تحت فشار و تنزل قرار گرفته است، اما این موضوع تنها بستری است برای تصویر کردن روابط سرد میان اعضای این خانواده که مشکلات مالی آن ها را در خود غرق می کند. مرد خانواده که کارخانه داری رو به ورشکستگی است سا ل ها است رابطه و زندگی عاطفی خود را با همسرش شیرین قطع کرده است، طلاقی عاطفی بدون آن که آگاهانه متوجه این معضل باشد، چراکه موازی با زندگی واقعی اش رابطه ای پنهانی با زنی جوان دارد که نیازهای عاطفی او را رفع کرده و برایش آسایش و آرامش خاطری نسبی و ظاهری فراهم آورده است موازی با روایت مشکلات زندگی آن ها پسرشان آرمان نیز درگیر رابطه ای احساسی با دختری است که نمی تواند به دلیل سربازی نرفتن و نیز داشتن کار و حرفه ای مشخص به خواستگاری او برود و این رابطه رفته رفته به دلیل فشارهای احساسی که بر او می رود تنگ تر و وخیم تر می شود.
مادر خانواده که پی برده در این مشکلات او نیز تقصیر دارد، و به دلیل نرسیدن به وضع ظاهری خود گویی همسرش را از خود دور ساخته تصمیم می گیرد تا کمی به خودش و ظاهر این زندگی لب مرز قرار گرفته رسیدگی کند تا پیش آنکه کاملا از دست برود بتواند برای نجات آن کاری کند.

اما تلاش های شیرین برای به چشم آمدن شوهرش هیچ فایده ای ندارد و مشخص است تا پای زنی دیگر در میان است مرد هیچ توجهی به همسرش نمی کند. مرد که با وضع مالی روبه راهش تا کنون توانسته جوابگوی مطالبات و خواست های اقتصادی و مالی خانواده به خصوص تک فرزندش باشد، نزد خود احساس میکند همسر و فرزندش به جز درخواست پول چیز دیگری از او نمی خواهند زیرا همچنان با داشتن رابطه پنهانی اش سر خود را در برابر مشکلات عاطفی خود و خانواده اش زیر برف کرده است.

اما با پیش رفتن ماجرا و تلمبار شدن مشکلات آرمان روی هم سرانجام او با بی توجهی و آزادی بیش از اندازه ای که خانواده اش از سر بی آگاهی به او داده اند خود را دچار مشکل می سازد که گریبان خانواده اش را نیز می گیرد. رابطه مرد با زن جوان نیز به دلیل مشغله و گرفتاری های مرد و بی توجهی به خواسته های معشوقه اش در آستانه از هم پاشیدن است، اما مرد در بزنگاهی متوجه باخت بزرگ خود در زندگی اش می شود، که ناگهان همسر خود را ناامید و در آستانه متارکه، معشوق خود را از دست رفته و تنها پسرش را در بازداشتگاه می یابد.

زیر سقف دودی بی شک یکی از آثار اجتماعی قابل توجه است که بی واسطه به مشکلات بسیاری از خانواده ها در نسل های مختلف در رابطه با طلاق عاطفی می پردازد، فیلمی اثرگذار و موشکافانه که با توجه به مؤلفش که جنسیت زن دارد، اسیر بیانه های ضد مرد و فمنیسم نشده و با نگاهی تحلیل گرانه و آگاه پوسته ظاهری زندگی را کنار زده و با دقت به وارسی معضلات و مشکلات عاطفی و روحی روانی خانواده ای می پردازد که چشمش را بر روی خود بسته است. توجه درخشنده به نسل گذشته و نیز نسل جوان به طور توامان از امتیازات فیلم به شمار می رود که در هیچ کدام اسیر شعار و صدور بیانیه علیه نسل یا جبهه یا قشری نشده و تنها با نگاهی آسیب شناسانه از دریچه جذاب دارم و شخصیت  که به شدت همذات پنداری مخاطب را بر می انگیزد، در تصویر کردن چهره واقعی یک زندگی در معرض سقوط تلاش می کند. فیلم دارای بازی های بسیار خوب، فیلمبرداری و طراحی صحنه آگاهانه و ژرف و نیز کارگردانی حساب شده است. چراکه در سبد سینمای ایران و نیز آثار فرهنگی ایرانی جای چنین آثار اجتماعی سالم و آسیب شناسانه ای در خصوص مشکلات خانواده و معضلات عاطفی و روحی خالی است.

زیر_سقف_دودی


کارگردانی که گیشه را فدای درمان «طلاق عاطفی» کرد!

 «زیر سقف دودی» آخرین اثر پوران درخشنده تقریبا با همین تعالی دراماتیک، رویکرد دوگانه طرح چالش و برون رفت از بحران را مبنای دراماتیک قرار می‌دهد و حلاجی بحران اجتماعی، طلاقی عاطفی، توام با بازیابی راه‌حل را مبنای دراماتیک اثرش قرار داده است.

تسنیم: کارنامه سینمایی پوران درخشنده تنیده با دغدغه‌های قابل اعتنای اجتماعی است. سینمایی اجتماعی خاصی که ظرفش با زمانه‌اش نسبتی کاوشگرانه دارد.  پارامترهای دراماتیک طرح شده در روایت‌های سینمایی پوران درخشنده در راستای توسعه اجتماعی خانواده محور است و سینمای درخشنده، در میان هجوم سینمایی که طراح سئوال است، اما درمانگر نیست، متفاوت چشمگیری دارد. هنرمندی که مددیار اجتماعی متفکر سینماست. مددیاری که با  طرح پرسش و مسئله اجتماعی،  سعی در درمانگری دارد.    

فیلم‌های قابل تامل پوران درخشنده واجد چند ویژگی خاص در نوع ارائه راهکارهای اجتماعی دارد.  مهمترین مولفه درمانگر سینمای اجتماعی پوران درخشنده، جهت‌گیری سینمای درخشنده، برای مسیریابی، در برون رفت از بحران اجتماعی طرح شده است. حتی در تجاری‌ترین مدل سینمای درخشنده مثل «عشق بدون مرز» و «هیس دخترها فریاد نمی زنند»، طرح برون رفت از بحران اجتماعی مطروحه با طرح مسئله (گره اجتماعی) پیش می‌رود و به سرانجامی مقبول می انجامد. هیچگاه طرح مسئله در فیلم ، از خط موازی مسیر برون رفت از بحران، پیشی نمی گیرد.
«زیر سقف دودی» آخرین اثر پوران درخشنده تقریبا با همین تعالی دراماتیک، رویکرد دوگانه طرح چالش و برون رفت از بحران را مبنای دراماتیک قرار می‌دهد و حلاجی بحران اجتماعی، طلاقی عاطفی، توام با بازیابی راه‌حل را مبنای   دراماتیک اثرش قرار داده است.   

بحران زناشویی میان بهرام سمیعی(فرهاد اصلانی) و شیرین (مریلازارعی)، چالش های اخلاقی و رفتاری آرمان سمیعی (ابولفضل میری) و زندگی تازه‌اش با کیانا(لاله مرزبان) سرفصل‌های اساسی دراماتیک اثر هستند و کاراکتر روانکاو (آزیتا حاجیان) به عنوان نقطه عطفی برای نمایش طرح برون رفت از بحران‌های مطرح شده، ارائه شده است.
 
اما مهمترین شگرد درخشنده در اغلب آثارش شخصیت پردازی است. پرسوناژهایی که او خلق می‌کند تک بعدی و ناشناخته نیستند. نکته قابل تامل در کارنامه درخشنده این است، در فیلم «زیر سقف دودی» و چه در آثار گذشته‌اش، او شخصیت را بر اساس کنش و واکنش دراماتیک و مسیر قصه‌اش طراحی نمی‌کند. آنچه شخصیت های خلق شده درون قصه های درخشنده را متمایز می‌کند بروز و تجلی ابعاد روانشناختی شخصیت‌هاست که پشتوانه دراماتیک اثر را چند برابر می‌کند. با اینکه بهرام سمیعی( فرهاد اصلانی) و شیرین (مریلا زارعی) شخصیت‌های اصلی فیلم هستند اما مخاطب شخصیتی در متن روایت را کشف می‌کند که ماحصل زندگی این دو نفر است. آرمان: شخصیتی است که موجب ظهور بروز خلاقه کارگردان می شود. آرمان در مواجه با کیانا نامزدش دچار نوعی خشونت است.

 خشونتی که ، عامل ایجاد احساسی ناخوشایند در کیانا می‌شود. این خشونت با توجه به افزوده‌های دراماتیک اثر نشات گرفته از دوران کودکی آرمان، در اثر بی توجهی پدر و ضریب توجهات ویژه مادر شکل گرفته است. حالا در سنین جوانی واکنش شدیدی از خود بروز می‌دهد که دامنه‌اش از اهانتی لفظی تا خشونتی فیزیکی، متغیر است.

زمانی که سرفصل روانکاوانه، تجلی خشونت در افراد، مطرح می‌شود عمدتا این بحث از جانب کارشناسان مطرح می شود که یقینا این خشونت ریشه ژنتیکی دارد یا تابع بازتاب رفتار والدین است. اما خشونت در نسل متولدین پسا ۱۳۷۰ عمدتا ریشه در اختلال‌های خیلی ساده دارد. آرمان با اینکه عصبی است اما شبیه پدرش نیست. حتی با این میزان خشونت آمیخته به عصبیت، سیگار هم نمی‌کشد. معکوس پدرش  رفتارمی‌کند اما میزان خشونت گرایی‌اش از پدرش بیشتر است. وی سعی می‌کند از طریق خشونت فیزیکی یا لفظی، بر نامزدش مسلط شود.

«حس تسلط خواهی» بر زن موضوع تازه ای است که در فیلم درخشنده مطرح می شود. این الگوی  رفتاری آرمان در مقابل نامزدش، میراث پدرش محسوب می‌شود. نوعی آرمان خواهی مردانه که مولف سعی دارد آنرا منسوخ نشان داد. البته واقعیت را باید بپذیریم که شکل سنتی زناشویی در فرهنگ عامه تاکید بر تقویت «تسلط خواهی مرد بر همسر» دارد. اما یک وازدگی و زن گرایی پوچ شبه فمنیستی، این توازن را در جامعه ما برهم زده است. قدر مسلم زنانی که به حس تسلط خواهی، همسرانشان احترام نمی‌گذارند و این حدود را رعایت نمی‌کنند با چالش های جدی مواجه خواهند بود. در واقع خط سیر روانشناختی فیلم در تبیین رفتار شناسی شخصیت ها از آرمان به بهرام منتهی می‌شود. یعنی در ابتدا فرزند را می‌شناسیم و در گام بعدی پدرش را. یک سلوک دراماتیک کاملا هوشمندانه. بهرام و شیرین سالهاست که رابطه گرم زناشویی ندارند و دلیل این گسست این است که شیرین به درکی واقع بینانه از تسلط خواهی شوهرش نرسیده است و کیانا با آرمان، فرجام منتج به زندگی مشترک ندارندئ به این دلیل که کیانا الگوی زیستی خانوادگی آرمان را درک نکرده است. از سوی دیگر آرمان تلاش می‌کند حس تسلط خواهی خود را در مواجه با کیانان تعدیل کند، اما بهرام مرد میانسالی که خمیره اش شکل گرفته و غیر قابل تغییر هم نیست.

آرمان،  نگران، ،آزرده و ناامید از خود نیست، اما قادر به برخورد با احساساتش نبوده و رفتارهای خشونت آمیزی که از خود بروز می‌دهد که آنرا  از الگوهای شخصیتی خاصی نیاموخته است.

اما  عدم وجود پدر و نقش کمرنگ او در شکل گرفتن اراده زندگی آرمان او را به سوی خشونت هدایت کرده است. این مسئله را در متن فیلم از زبان شیرین می‌شنویم که ماجرای بارداری و فاصله گرفتن از همسرش را به شکل دقیقی توضیح می دهد.  ما با آرمانی مواجه هستیم که می خواهد زندگی تازه ای را با کیانا آغاز کند و تحت تاثیر وضعیت خانوادگی آرمان، زندگی جدید او نیز با بحران های جدی مواجه خواهد شد. آرمان تصور می‌کند  موقعیت مالی خود را برای زندگی با کیانا  باید ارتقاء دهد، درصورتی که مولف هوشمندانه این چالش  را مطرح می‌کند که با توجه به خصیصه های رفتاری آرمان،  سرانجام خوبی با کیانا نخواهد داشت. این نحوه پرسشگری نویسنده و کارگردان و عمق نگاه، از زیر سقف دودی، فیلم تامل برانگیزی می سازد. اما واقعیت این است که برخورد عمومی در گیشه با این فیلم خوب نخواهد بود، مگر اتفاقات دیگری رخ دهد. فیلم جذابیت های معمول سینمایی را ندارد و تعمد کارگردان روی روان درمانگری اثرش موجب شده که با فیلم غیرمعمول و نامتعارفی که عامه پسندانه نیست، مواجه نباشیم . پوران درخشنده مشخص است که فیلمساز خوش ذوق و خوش قریحه ای است و می تواند فیلم پرفروش آنچنانی بسازد اما مسئله طلاق عاطفی و روان درمانگی نسلی آنچه برایش اهمیت داشته، که از نمایش خیلی موقعیت های جذاب سینمایی تعمدا پرهیز کرده است و فیلم را به سویه‌ای متفکرانه درباره موضوع ملتهبش هدایت کرده است.

زیر_سقف_دودی

هیس! مادرها فریاد نمیزنند
مسعود غزنچایی

🔷پوران درخشنده با تمام فیلم‌هایش نشان داده که دغدغه مسائل اجتماعی دارد. مسائل خانوادگی و مشکلاتی که نوجوانان، جوانان و سایر اقشار جامعه با آن مواجه هستند، موضوع مهمترین فیلم‌های این فیلمساز است. چنین نگاهی قطعا ارزشمند است و قابل تقدیر. فیلم قبلی درخشنده «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» هم فیلمی اجتماعی با موضوعی حساسیت‌برانگیز یعنی تجاوز به کودکان بود. فیلمی که برخلاف نگاه تراژیک و پایان (عمداً) تلخش، در گیشه هم موفق بود.

🔶با این‌همه اگرچه دغدغه‌های پوران درخشنده در طول زمان، به روز شده اما شکل پرداخت دراماتیک و شخصیت‌پردازی فیلمساز، هنوز واپس‌گرایانه و عقب‌افتاده‌تر از زمان است. «زیر سقف دودی» به شدت عقب‌تر از نمونه‌های مشابهی است که قصه آن‌ها طلاق عاطفی یا خیانت یک مرد میانسال متمول به همسرش است. با این تفاوت که درخشنده با اضافه کردن خودش (با هیبت آزیتا حاجیان) سعی کرده به فیلم، چاشنی سایکولوژیکال(روانکاوانه) بدهد و برای اینکه مخاطب حالش از این همه شعار بد نشود، با موسیقی چاشنی ملودارم به فیلم اضافه می‌کند.

🔷در این بین شخصیت‌پردازی مریلا زارعی بسیار کودکانه می‌نماید. زنی میانسال که زمانی دانشجوی موفقی بوده اما با شوهر کردن، به ناگهان یک کلفتِ بله قربان‌گوی کودن می‌شود که بعد از عروسی‌اش، هیچ وقت موهایش را رنگ نکرده چون شوهر تنوع‌طلب و شنگولش، اجازه نداده موهایش را رنگ کند.

🔶بازی مریلا زارعی در فیلم، بسیار بد است که بخش زیادی از آن ناشی از شخصیت‌پردازی ضعیف فیلمنامه است. تنها فرصت زارعی برای به رخ کشیدن بازیگری‌اش، مونولوگی است که هنگام فهمیدن خیانت همسرش، تصمیم می‌گیرد او را ترک کند. بازی زارعی در این پلان، ناامیدکننده است. مقایسه‌اش کنید با بازی بیاتریس استرایت در فیلم شبکه (Network – 1976) سیدنی لومت، جایی که زن در موقعیت مشابه در هنگام آگاهی از خیانت همسرش و عشق تازه‌ی او، در مقابل شوهرش می‌ایستد و می‌خواهد زندگی‌اش را نجات می‌دهد.

🔷بماند که استرایت فقط برای بازی در همین یک سکانس ۲ دقیقه‌ای، جایزه اسکار بازیگری نقش دوم زن را از آن خود کرد.
اما اینجا شخصیت مادر فیلم، پا پس می‌کشد و کم می‌آورد. در پایان هم در افق محو می‌شود. زیرا از اول بازنده است. معلوم است که با ترسیم چنین شرایطی اصلا تعلیق و کششی در فیلم وجود نخواهد داشت.

🔶فیلم از نابلدی کارگردان یا شاید اپراتور هلی‌کم هم به شدت رنج می‌برد. نمای پایانی با آن حرکت‌های ناشیانه اپراتور هلی‌کم، فاجعه از کار درآمده. همانطور که درخشنده در فیلم قبلی‌اش هم نمای پایانی را جوری انتخاب کرد که بگوید همه دختربچه‌های دبستانی دچار تهدید مشابه هستند، در این فیلم هم در پایان، به قصه‌ی فیلم‌ش، تعمیمی اجتماعی می‌دهد. چنین نمای کلیشه‌ای و نخ‌نما، درخور فیلمی است که فیلمسازش بین طرح مسائل جوانان و زوج‌های میانسال دست و پا می‌زند و نمی‌داند قرار است فیلم اجتماعی روانکاوانه بسازد یا ملودارم خانوادگی.