سیمرغ شهر : همه چیز درباره شقایق دهقان

  • ۱۹:۱۸

شقایق دهقان ، بازیگران زن مشهور ایرانی ، شقایق دهقان و همسر و فرزندش

 

بیوگرافی شقایق دهقان را در ادامه ببینید.

نام : شقایق

نام خانوادگی : دهقان 

تاریخ تولد : 1357/12/4

محل تولد : لان گسین آلمان

همسر: مهراب قاسمخانی

فرزندان : نویان قاسم خانی

 

---------------------------------------

شقایق دهقان در چهارمین روز از اسفند ماه سال 1357 در لان گسین آلمان متولد شد و سه ماه بعد هم زمان با اتمام تحصیلات پدرش به همراه خانواده به ایران بازگشت.

کودکی شقایق دهقان و همسرش ، زندگینامه شقایق دهقان ، بازیگران و همسرانشان

کودکی شقایق دهقان و همسرش

او همسر مهراب قاسم خانی نویسنده میباشد و یک پسر به نام نویان دارد. شقایق دهقان جاری بهاره رهنما بازیگر میباشد.

شقایق دهقان و همسرش ، بازیگران و همسرانشان ، بیوگرافی کامل بازیگران ایرانی

شقایق دهقان کارهای هنری را در سن 17 سالگی آغاز کرد؛ زمانی که برای گذراندن اوقات فراغت در یکی از کلاس های عروسک گردانی فرهنگسرای امیر کبیر ثبت نام کرده بود (تابستان 1374). دو سال بعد، هم زمان با امتحانات نهایی سال چهارم دبیرستان از طرف معلمی که در آن کلاس با او آشنا شده بود به یک گروه تئاتر عروسکی که برای جشنواره عروسکی آماده می شدند معرفی شد و آغاز به کار کرد.

شقایق دهقان ، بیوگرافی کامل بازیگران ایرانی ، بیوگرافی بازیگران زن

سپس از طریق یکی از همکارهایش به گلچهره سجادیه معرفی شد و با همکاری با گروه او اجرای یک نمایش جدی را تجربه کرد. در همین زمان کار نوشتن برای برنامه کودک را هم انجام می داد.

شقایق دهقان ، بیوگرافی بازیگران زن ، زندگینامه بازیگران

پس از آن به پیشنهاد یکی از کارگردان های گروه کودک تلویزیون در سریال او بازی کرد و بدین ترتیب کارش را در تلویزیون با فعالیت در گروه کودک آغاز کرد و به قول خودش عضو جدایی ناپذیر خانواده تلویزیونی ها شد. در این بین در دو کار سینمایی هم بازی کرد: زیر نور ماه و نقش کوتاهی در فیلم سیندرلا.

شقایق دهقان ، زندگینامه بازیگران ، مهراب قاسم خانی

در پاییز سال 1381 پیشنهاد بازی در مجموعه طنز پاورچین را پذیرفت و در پی آشنایی با مهراب قاسم خانی نویسنده و طراح صحنه این مجموعه زندگی مشترک خود را با او با آغاز کرد.

شقایق دهقان ، مهراب قاسم خانی ، بازیگران زن مشهور ایرانی

پاورچین نام سریالی تلویزیونی است که در سال های 1381 و 1382 از شبکهٔ تهران پخش شد. کارگردانی این فیلم را مهران مدیری بر عهده داشت و پیمان قاسم خانی نیز سرپرست نویسندگان آن بود.

شقایق دهقان ، بازیگران زن مشهور ایرانی ، شقایق دهقان و همسر و فرزندش

 

عمده فعالیت وی در سریالهای نود شبی مهران مدیری می باشد. از بازی های معروف او ایفای شخصیت خانم شیرزاد در سریال ساختمان پزشکان به کارگردانی سروش صحت در سال 1390 است.


فیلم شناسی شقایق دهقان

سینمایی

  •     شرف خانواده فاضل  ١٣٩٣
  •     آتیش بازی١٣٩٢
  •     گنجینه جواهر پشته س 1390
  •     زیر نور ماه  1379

مجموعه های تلویزیونی

  •     سر به راه (1393)
  •     یادداشت های یک زن خانه دار (1393)
  •     قایم موشک
  •     پژمان (1392)
  •     مهرآباد (1392)
  •     دزد و پلیس 1391
  •     مسیر انحرافی1391
  •     ساختمان پزشکان1390
  •     مرد هزار چهره 1387
  •     شب می گذرد  1387
  •     مسافران 1388
  •     زن بابا 1389
  •     باغ مظفر 1385
  •     شب های برره  1384
  •     کوچه اقاقیا 1382
  •     پاورچین  1381
  •     مثل زندگی 1379
  •     دختران 1379 به عنوان بازیگر مهمان
  •     بیست 1377

فیلمنامه

    کمربندها را ببندیم (یکی از نویسندگان)

شبکه نمایش خانگی

  •     شام ایرانی(1390)
  •     گنج مظفر (1386)

اعضای هنرمند خانواده

  •     مهراب قاسم خانی (همسر)
  •     پیمان قاسم خانی (برادر شوهر)
  •     بهاره رهنما (جاری)
  •     نیروانا قاسم خانی (دختر همسر)

عکسهای شقایق دهقان

بیوگرافی شقایق دهقان + عکس ، شقایق دهقان و همسر و فرزندش ، شقایق دهقان و همسرش مهراب قاسم خانی

شقایق دهقان

شقایق دهقان و پسرش ، شقایق دهقان و همسرش مهراب قاسم خانی ، خانم شیرزاد

 شقایق دهقان و پسرش

بیوگرافی شقایق دهقان + عکس ، خانم شیرزاد ، شقایق دهقان ساختمان پزشکان

عکس شقایق دهقان

بیوگرافی شقایق دهقان + عکس ، شقایق دهقان ساختمان پزشکان ، شقایق دهقان

 

خانه ای گرم و صمیمی در محله قیطریه تهران. خانه ای که شکل و شمایل قدیمی خود را میان انبوهی از آپارتمان های نوساز سر به فلک کشیده حفظ کرده و می توان بوی آرامش و عشق را از بیرونش حس کرد. خانه ای که مامن گرم و صمیمی خانواده چهار نفره قاسم خانی است. مهراب، شقایق، نیروانا و نویان. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان خانواده ای خونگرم، صمیمی و دوست داشتنی که لبخند از لب هایشان لحظه ای محو نشد و نگاههای پر از محبت شان در استقبال و بدرقه ما به یادگار از این گفت و گو ماند. به بهانه چهل و سومین سالگرد تولد مهراب قاسم خانی در کنار خانواده اش جمع شده ایم و به گفت و گو نشسته ایم. از آنچه که در این سال ها در زندگی شخصی و کاری اش برای خودش و خانواده اش خاطره ساز شده است. از بالا و پایین شدن های زندگی. از آرزوها و حسرت ها. از آنچه که تا به الآن به دست آورده اند و آنچه که برای داشتنش برنامه ریزی می کنند. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان گفت و گو با شقایق دهقان اولین باری که مهراب را دیدید خاطرتان هست؟ – بله، کاملا. برای نویسندگی برنامه ای قرار بود به سازمان بروم و طبق قوانین، سازمان تعاریف معینی برای پوشش و حضور در آنجا دارد. من دیدم که مهراب با موهای بلند و شلوار جین و یک پیراهنی که شکلی عجیب و غریب داشت و سندلی که پوشیده بود، ایستاده تا وارد سازمان بشود. با خودم گفتم این آقا را بابت هرچیزی راه بدهند داخل، قطعا بابت موهای بلندش راه نخواهند داد. ولی با تعجب دیدم زودتر از من از در حراست گذشت و وارد سازمان شد. آن موقع نمی شناختمش. من با یکی از دوستانش به اسم آقای حمید برزگر که نویسنده بودند آشنا بودم و قرار بود یک کاری برای گروه کودک تهیه کنیم که مهراب هم آمده بود. آن زمان، اصلا فکر هم نمی کردم که قرار است در آینده کنارش زندگی کنم. غیر از علاقه ای که طی سال های قبل از ازدواج بین شما وجود داشت، چه فاکتورهای دیگری در مهراب باعث شد تا جواب مثبت به او بدهید؟ – من بعضی وقت ها با مهراب شوخی می کنم، می گویم من تو را فقط به خاطر خودت دوست دارم چون چیز دیگری نداری (می خندد). حقیقت این بود که مهراب به عنوان یک دوست، بسیار خوش اخلاق بود. معاشرتی بود، اهل بگوبخند بود، بسیار خوش اخلاق بود و همیشه سعی می کرد من را خوشحال کند. سر کار، همه دوستش داشتند و این برای من مهم بود با کسی ازدواج کنم که مورد علاقه همه باشد و همه دوستش داشته باشند. البته نه به اندازه من (می خندد). مهراب به شدت آدم راستگو و صادقی است و به هیچ وجه شبیه به آدم های مشکوک نیست و هرکسی یک بار با مهراب برخورد داشته باشد کاملا متوجه می شود که مهراب بلد نیست دروغ بگوید یا چیزی را پنهان کند. مهراب خیلی دست و دلبار و مهربان، دوست و همراه است. در زندگی مشترک و هر ازدواجی هیچ وقت همه چیز به شکل ایده آل و بهترینش وجود ندارد و ارجحیت های زندگی قطعا آن قدر مهم می شوند که در انتخاب خود نمی توانید یک پکیج از ایده آل ترین ها را داشته باشید. مهراب هم قطعا نقاط ضعفی دارد، ما هم در زندگی با هم قهر کرده ایم که البته همیشه من قهر کرده ام و زمان در کوتاه مدت خودش همه چیز را درست کرد، اما اگر مثلا قرار بود مسئول پذیرتر و پولدارتر باشد ولی اخلاق خوبی نداشته باشد هرگز با او ازدواج نمی کردم چون اعتقاد دارم اگر همراه زندگی تان خوش خلق و دوست تان نباشد، در زندگی به مشکلات زیادی بر خواهید خورد. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان وضعیت مالی در ابتدای زندگی تان به چه شکل بود؟ – (هر دو می خندند). اولین خانه ای که داشتیم یک خانه ۳۵ متری زیرزمینی بود که اجاره کرده بودیم. یک تلویزیون قدیمی از پیمان (برادر مهراب) گرفته بودیم. به جای پرده از روزنامه استفاده کردیم. یک مایکروویو و یک قهوه جوش داشتیم و یک دست رختخواب که مادرم به ما داد و یک پراید که پدرم به ما هدیه کرده بود. به همین سادگی! اما اولین چیزی که در این وضعیت خریدیم یک ویدئو پروژکتور به قیمت ۲ میلیون تومان بود، در حالی که پول پیش خانه مان یک میلیون تومان بیشتر نبود (می خندد). درواقع هیچ وقت برای بنای زندگی مان تا به امروز با منطق جلو نرفته ایم، همیشه همه چیز برحسب دل مان جلو می رود. وقتی نویان به زندگی شما آمد، مهراب چه قدر تغییر کرد؟ – مهراب یک بار قبلا پدر بودن را به واسطه نیروانا تجربه کرده بود. البته بماند که من گاهی بابت نیروانا به مهراب غر می زنم که به اندازه ی که باید به نیروانا و درس و مسائلش رسیدگی نکردی، مثلا نیروانا آخر هفته ها پیش ما می آمد و در من دیکته، ریاضی، درس و مشق کمکش می کردم اما یکبار هم نمی آید که مهراب کتاب نیروانا را دستش گرفته باشد و به او دیکته گفته باشد. اما در مورد نویان، مهراب بیشتر از حد انتظار من از خود شنان داد. بیشتر با او همکاری می کند، حتی تازگی ها جلسه های مدرسه نیروانا را هم شرکت می کند و عضو انجمن اولیا و مربیان هم شده است. مهراب اساس پدر باحالی است و نویان گاهی با عذرخواهی اعتراف می کند که «مامان، من می دونم تو خیلی برای من زحمت می کشی و حواست هست، اما ببخشید، من بابامو بیشتر دوست دارم چون باحال تره» (می خندد). و خب خدا را شکر که مهراب در کنار پدربودنش همچنان همسر، دوست و همراه خوبی در کنار من مانده است. تا به حال، زندگی شرایطی را برایتان پیش آورده است که به او بگویید «کاش نویسنده نبودی و یک کارمند عادی بودی با یک حقوق ثابت»؟ – هرگز! یکی از دلایلی که با مهراب ازدواج کردم نویسنده بودنش بود و بزرگترین آرزوی زندگی من این است که نویان هم مثل پدرش نویسنده شود. مردهای نویسنده را دوست دارم و قطعا مهراب با نویسنده بودنش برای من دوست داشتنی تر شده است. مهراب چه قدر در خانه به شما کمک می کند؟ اصولا مردی هست که اهل خانه داری هم باشید یا خیر؟ – (می خندد)، راستش را بخواهید نه. اصولا هم علاقه ای به کار خانه ندارد غیر از آشپزی. مهراب غذاهای عیجب و غریب خوشمزه درست می کند. غذاهای مکزیکی را از هر رستوران مکزیکی ای خوشمزه تر درست می کند یا سوشی که در خانه ما بسیار طرفدار دارد به بهترین شکل ممکن توسط مهراب درست می شود، اما اگر فکر کنید اهل شستن ظرف ها باشد یا جاروبرقی بکشد و این دست کارها، سخت در اشتباهید. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان شما چه طور؟ آشپزخانه همیشه به راه است؟ – خیلی دوست دارم که همیشه به راه باشد، اما عملا نمی رسم که همیشه آشپزی کنم و به امور آشپزخانه برسم. اما اصولا عاشق آشپزی هستم. مهراب و نیروانا می دانند که من آن قدر که به آشپزی تعصب دارم به بازیگری ندارم. اگر کسی از بازی ام انتقاد کند که خوب نبود ناراحت نمی شوم ولی اگر کسی بگوید که آشپزی ات خوب نیست خیلی ناراحت می شوم (می خندد). حتی دوست ندارم کسی همراه با غذاهایی که درست می کنم چیزی بخورد، مثلا ماست بخورد یا به غذایش سس بزند. دوست دارم که همیشه سالم غذا درست کنم. سال هاست که از روغن هسته انگور و کنجد برای طبخ غذا استفاده می کنم. سبزی تازه می ریزم و کم نمک درست می کنم، اما سعی می کنم که به سلیقه خانواده هم بها بدهم و مورد دلخواه آنها را هم بپزم. به قول نیروانا، شقایق غذای سالم درست می کند. بابا برای خودش به آن کره و نمک می زند و می خورد (می خندد). چه قدر زمان های باهم بودن تان زیاد است؟ مهراب شغلی دارد که بیشتر در خانه می نشیند و می نویسد. زمان های کار و خوابش گاهی با من جور در نمی آید، مثلا پیش آمده که من صبح بلند شدم تا به آفیش بروم، مهراب تازه خودش را برای خواب آماده کرده است. یا کلا از زمانی که من مادر شدم، صبح هایی هست که باید زود بیدار شوم و نویان را راهی مدرسه کنم و این کار تماما بر عهده من است، در نتیجه زمان های با هم بودن مان گاهی کم می شود یا با هم دیگر جور در نمی آید. ولی زمان هایی بود که بسیار با یکدیگر فیلم می دیدیم و درباره آن با هم صحبت می کردیم، یا زمان های زیادی را کنار یکدیگر صرف نوشتن می کردیم ولی شاید الان به دلیل مشغله های یک زندگی عادی در کنار زندگی حرفه ای مان، زمان های باهم بودن مان محدود شده باشد. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان چرا با او به برزیل نرفتید؟ – مهراب، عاشق مسافرت رفتن است. مهراب عاشق فوتبال دیدن است. پس طبیعتا مسافرتی که در آن فوتبال داشته باشد باید برای او خیلی جذاب باشد مخصوصا اگر پای تیم ملی در میان باشد. کمااین که فوتبال اصلا برای من جذاب نیست و دوست ندارم. بسیار اصرار کرد که با او همراه بشوم اما من هم سر کار بودم و هم اصلا برایم جذابیتی نداشت. من در طول زندگی ام کلا دو بار بیشتر فوتبال تماشا نکردم. بار اول وقتی بود که مهراب به استادیوم رفته بود تا فوتبال ببیند و من می خواستم ببینم، می توانم او را پیدا کنم یا نه؟ (می خندد) و دومین بار هم پسرم نویان با او همراه بود و می خواستم ببینم پسرم را می توانم ببینم یا نه؟ (می خندد). وقتی نویان از استادیوم آمد با هیجان به من گفت، مامان دید، یکی اونجا وایساده بود؟ اون من بودم. (می خندد) مهراب در فضای مجازی فعال است. چرا شما حضور ندارید؟ – مهراب برعکس من به فضاهای مجازی علاقه دارد و من اصلا در هیچ صفحه ای در فضای مجازی حضور ندارم. البته همیشه تحسینش می کنم که آن قدر ظرفیت و اعتماد به نفس و حوصله دارد که می تواند همه این نظرات مخالف را در فضای مجازی بخواند و با آن کنار بیاید، چون آنچه که من می بینم این است که در فضای حقیقی و اجتماع، نهایت یک انتقاد به بدترین شکلش این است که بگویند ما آن کارتان را دوست نداشیتم ولی در فضای مجازی، به بدترین شکل و بیان ممکن است از شما انتقاد کنند. انگار آدم ها در آن فضای مجازی می توانند خود را پشت آن قائم کنند و با شما بی رحم شوند و جرات کنند تا با بی احترامی کامل شما را زیر ذره بین قرار دهند. من هیچ وقت این گونه فضاهای پرحاشیه را دوست نداشتم. اصولا از حاشیه ها می ترسم و دوری می کنم. ترجیح می دهم همیشه در کار و زندگی ام بدون حاشیه پیش بروم. هیچ وقت هم به مهراب نگفتم که چرا فعالیت می کنی. او اعتماد به نفس این را دارد که با هر نظری رو به رو شود و به آن گوش دهد حتی اگر مخالف آن است. دمش گرم! کمی بیشتر به خودتان و فعالیت هایتان بپردازیم. مدرک تحصیلی تان چیست؟ فعالیت هنری تان را از چه زمانی آغاز کردید؟ – من دیپلم ریاضی هستم. سه بار دانشگاه آزاد در رشته ادبیات نمایشی و همچنین نمایش قبول شدم و با خودم گفتم خب می خوانم تا سال دیگر سراسری قبول شوم، اما این اتفاق نیفتاد چون درگیر کار شدم و عملا زمانی برای درس خواندن و کنکوردادن و به دانشگاه رفتن نمانده بود. البته ناگفته نماند که اصرار پدرم مبنی بر رفتن من به دانشگاه بود. او مهندس مکانیک بود و دوست داشت تمامی بچه هایش مثل خودش مهندس شوند و وقتی دید من هیچ علاقه ای به مهندسی ندارم و هنر را دوست دارم، به من گفتند حداقل تحصیلات آکادمیک اش را انجام بده. که بنا به دلایلی که گفتم این اتفاق نیفتاد. من سال چهارم دبیرستان بودم و مشغول دادن امتحانات سالچهارم که در فرهنگسرایی که در پارک قیطریه بود به نام امیرکبیر کلاس های عروسک گردانی با خانم نغمه ثمینی را می گذراندم. یک روز ایشان به من گفتند که عروسک گردانی که قرار بود کارش به جشنواره عروسکی برسد، همزمان در دو کار حضور دارد و نمی رسد که بیاید. تو می توانی بیایی و انجام دهی؟ من هم چون قبلا این کار را انجام داده بودم، قبول کردم و بعد از آن کار، بلافاصله کارهای بعدی پیش آمد تا به امروز. هیچ زمان پشیمان نشدید که چرا به دانشگاه نرفتید؟ – نه. چون از سیستمی که حاکم بر وضعیت کار و تحصیل است متاسف هستم. یک جوان ۱۸ ساله حداقل چهارسال از زمان خودش را سپری می کند تا کار نکند، درآمدی نداشته باشد و به جای آن درس می خواند و تحقیق و پژوهش می کند تا زمانی که خواست سر کار برود حداقل حقوقش از کسی که دیپلم دارد یا به هر دلیلی دانشگاه نرفته است بیشتر باشد، اما عملا می بینیم که وقتی با مدرک تحصیلی کارشناسی یا حتی دکترا برای کار اقدام می کند، ته صف کسانی قرار می گیرد که از لحاظ تحصیلات از او پایین تر هستند و یک سوم حقوق آنها را می گیرد و این به نظرم عادلانه نیست. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان چه شد که تئاتر بازی کردید؟ – من قبل از فیلم زیر نور ماه هم یک بار تئاتر را تجربه کرده بودم، اما همیشه دوست داشتم زمانی به تئاتر بپردازم که با فراغ بال و آرامش بتوانم به آن برسم و طبیعتا در همه این سال ها زمانش پیش نیامد تا امسال که در تئاتر «نمایش اسپانیایی» بازی کردم. چه قدر تئاتر برایتان جدی است و دوست دارید ادامه دهید؟ – من تئاتر را بسیار دوست دارم سخت و جذاب است با آنکه نمی توان از آن توقع درآمد داشت، اما اگر نقش خوبی به من پیشنهاد بشود، نقشی که برایم جذاب باشد و جای کار داشته باشد انجام می دهم، تئاتر، سینما و تلویزیونش تفاوتی ندارد. شما در تمامی این سال ها به عنوان بازیگر زن کمدی مطرح شده اید. آیا دوست دارید که در این زمینه تبدیل به یک الگوی بازیگری شوید یا اصل بازیگری برایتان مطرح است؟ – من در تمامی این سال ها اعتقاد دارم که کمدی را آبرومند انجام داده ام. با گروه ها، کارگردان ها و نویسندگانی کار کردم که بهترین شیوه از طنز را ارائه داده اند و برای خودشان صاحب سبک و نشانه هستند و نسبت به این قضیه افتخار می کنم. اما برای من اصل بازیگری مهم است. من نقش های غیر از طنز را نیز دوست دارم کمااین که اولین بازی من در فیلم زیر نور ماه بود. اما به این دلیل که در تمامی این ۱۸-۱۷ سال، برای زمان های طولانی، مثلا ۹۰ قسمت و هرشب، من به عنوان کمدین حضور داشتم، کارگردان ها و تهیه کنندگان کمتر ریسک می کنند تا نقشی متفاوت از این سبک به من پیشنهاد کنند در نتیجه میزان پیشنهادات غیرطنز من کم است. اما این که بخواهم تبدیل به یک الگوی بازیگری شوم، باید بگویم خیر! هیچ وقت اینچنین هدفی ندارم. برای من نقش خوب، خوب است و بازی می کنم، چه طنز چه غیرطنز. هیچ وقت نبود امنیت شغلی درحرفه بازیگری، شما را نگران نکرد؟ – چرا، خیلی. من از روز اول تا به امروز هر بازی ای که کردم و تمام شد با خودم گفتم این آخرین کاری است که دارم انجام می دهم و معلوم نیست کار بعدی کی خواهد بود ولی خب خدا را شکر این اتفاق هیچ وقت نیفتاد و من بعد از اتمام یک کار مستقیما سر کار بعدی رفته ام. غیر از سالی که پدرم فوت کرد و من بنا به شرایط روحی ای که داشتم یک سال هیچ کاری انجام ندادم. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان کدام یک از نقش هایی را که بازی کرده اید و مهراب نوشته است را بیشتر از بقیه دوست دارید؟ – من همه نقش هایی را که بازی کرده ام دوست دارم، اما نقش «فریبا» در سریال «دزد و پلیس» را بیشتر از باقی نقش ها دوست دارم. اصولا سریال «دزد و پلیس» را بسیار دوست دارم به این دلیل که همه چیزش بجا و اندازه بود. طنز نقش ها، کشمکش ها، بازی ها، کارگردانی و همه چیزش. یک پکیج کامل بود. شاید چون من اصولا سلیقه طنزم از آن دست نیست که مرا از خنده روده بر کند. طنزی را دوست دارم که شما با درد به آن بخندید و دزد و پلیس از آن دست بود. چند سال تان شد؟ – من متولد شانزدهم آذرماه ۱۳۵۰ هستم. ۴۳ سالم تمام شد. ۴۳ سالگی چه حسی دارد؟ – پیر شدم. (می خندد). من تا قبل از ۴۰ سالگی همش نگران بودم که «دارم پیر می شوم» و می ترسیدم چون اصولا از پیرشدن و مردن می ترسم ولی وقتی ۴۰ سالم شد خیلی راحت گفتم «خب پیر شدم». فکر می کنم باقی افراد می گویند «چهل سالگی اول چل چلیست» بیشتر می خواهند کم نیاورند و خود را گول بزنند، نه! از ۴۰ سال به بعد دیگر پیر شده است. البته ناگفته نماند که الان آرامش بیشتری دارم، هدف هایم عوض شده است و بخش پدربودنم را بیشتر دوست دارم. حتی دوست دارم که پدربزرگ باشم و نوه هایم مرا «بابابزرگ» صدا کنند. ولی از این که در این سن پدر هستم و بچه هایم مرا «بابا» صدا می کنند بسیار خوشحالم. در چندسالگی پدربودن را تجربه کردید؟ – نیروانا وقتی دنیا آمد من ۲۵ سال سن داشتم. با هر منطقی که بشود حساب کرد ۲۵ سالگی بسیار سن کمی بود برای پدرشدن، مخصوصا برای شرایط آن زمان من، که دانشجو بودم و خرج تحصیل و زندگی ام را خانواده ام تامین می کردند دخل و خرج اصلا جور نبود و از لحاظ مالی شرایط مناسبی برای داشتن یک بچه نبود. اما از لحاظ احساسی بسیار خوشحال بودم و در پوست خودم نمی گنجیدم که پدر شده ام. اتفاقی که در مورد پدرشدنم برای نیروانا افتاد این بود که من بزرگ نشده بودم، بالغ نشده بودم تا پدر باشم. من همزمان با نیروانا بزرگ می شدم و تجربه می کردم و در کنارش بزرگ شدن خودم را می دیدم. اما در مورد نویان داستان فرق می کرد. من قبل از آن یک بار پدر بودم و این بار جدی تر و پخته تر عمل می کردم. پدرشدن، مادر شدن و در کل صاحب فرزندشدن، تجربه نوعی دوست داشتن است که شما هرگز قبل از آن تجربه نکرده اید. شما پدر و مادرتان را دوست دارید. همسرتان و دوستان تان را همچنین. اما دوست داشتن موجودی که تماما محصول خودتاست و از پوست و گوشت توست، لذتی وصف نشدنی دارد که قابل توصیف نیست. خیلی خوشحال که پدر هستم و تمام تلاشم را می کنم که بهترین پدر برای فرزندانم باشم، امیدوارم حداقل تا ۵۰ سالگی این اتفاق بیفتد (می خندد). چه شد که با شقایق دهقان ازدواج کردید؟ – شقایق در دوره ای به زندگی من وارد شد که من از لحاظ روحی شرایط نابسامانی داشتم و بین ما دوستی عمیق و صمیمی شکل گرفت و در مسیری که رابطه ما پیش می رفت، چیزی غیر از ازدواج ما دو نفر امکان اتفاق افتادن نداشت و من اصولا مردی هستم که خانواده داشتن را دوست دارم. من عاشق بچه داشتن، زندگی متاهی و خانواده هستم. من هیچ چیز را به خانواده ام و فضای آن ترجیح نمی دهم. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان شما فارغ التحصیل رشته نقاشی هستید. چه شد که نویسنده شدید؟ – نویسندگی هیچ وقت در برنامه زندگی من نبود و من هیچ وقت به آن فکر نمی کردم. هنوز هم اگر با نقاشی مقایسه اش کنید، نقاشی را بیشتر دوست دارم. من قبل از آن که نویسنده بشوم نقاشی می کردم و چون خرج زندگی از طریق نقاشی هرگز نمی گذشت، رشته های وابسته به آن را که بلد بودم مثل گرافیک، دکوراسیون و طراحی داخلی و همچنین طراحی صحنه انجام می دادم. در یکی از کارهای آقای مدیری که «ببخشید شما» نام داشت، من به عنوان طراح صحنه حضور داشتم و به طور اتفاقی برای دو تا از آیتم ها متن نوشتم و متن ها مورد استفاده قرار گرفت. با من قرارداد بستند و پولم را دادند و من نویسندگی را شروع کردم. چه شد که دیگر نقاشی نکردید؟ نقاشی در کنار نویسندگی چه منافاتی داشت؟ – من به دو دلیل نقاشی را کنار گذاشتم. دلیل اول این بود که درآمد آن چیزی نبود که بشود با آن زندگی کرد. دلیل دوم هم این بود که اذیت می شدم که با آن همه زحمت نقاشی بکشم و نهایتا ۵۰ تا ۱۰۰ نفر به دیدن آن بیایند. اما همیشه نقاشی برای من یک آرزو و حسرت ماند. چون بیشتر از نویسندگی دوستش دارم و باور دارم که اگر نقاشی را ادامه می دادم، نقاش بهتری می شدم تا نویسنده ای که الان هستم. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان پیمان چقدر در شکل گیری سلایق شما تاثیر داشت؟ – خیلی. پیمان از من پنج سال بزرگتر است و از کودکی برای من یک الگو بود. دوست داشتم شبیه به او باشم و تمام کارهایی که انجام می داد را دوست داشتم و از روی او الگوبرداری می کرد. فیلم هایی که او دوست داشت می دیدم. آن قدر به اون نزدیک بودم و هستم که می توانم بگویم کاملا شکل او شده ام. حتی آن قدر سلیقه اش را می شناسم که می دانم برای مثال اگر این فیلم را ببیند از آن خوشش می آید یا خیر؟ یا با کدام قسمت از طنز این سریال بیشتر ارتباط برقرار می کند. کلا پیمان در زندگی من نقش بسیار مهمی دارد. ما حتی دخترهایمان هم سن هستند. پس نقاشی را کنار گذاشتید و نویسندگی را هدفمند ادامه دادید؟ – زمانی که نویسندگی برایم جدی شد، درواقع از همان ابتدایش، با خودم قرار گذاشتم که اگر روزی تبدیل به یک نویسنده معمولی بشوم که قرار باشد بیکار بمانم و متنم را زیر بغلم بزنم و به دنبال کسی باشم که آن را بسازد، حتما نویسندگی را کنار می گذارم. سقف هدف هایم در نویسندگی بسیار بالاست و همچنان هنوز به آن نرسیده ام. البته کارهای بسیار خوبی از نظر خودم و همچنین از لحاظ سلیقه عام که دوستش داشته باشند در رزومه کاری خود دارم. مثل پاورچین، شب های برره، کمدی هایی بودند که میان مردم به خوبی شکل گرفت و مورد استقبال شان بود. درواقع از آن زمان بود که نویسندگی به شکل امروزش مورد توجه قرار گرفت و من فکر می کنم حضور پیمان بسیار در آن موثر بود. از زمانی که پیمان وارد عرصه نویسندگی طنز شد، نویسنده ها تازه دیده شدند و به آنها بها داده شد. با آنها مصاحبه شد و تازه خیلی ها متوجه شدند که هسته اصلی هر اثری نویسنده آن است. دستمزدها تغییر کرد و معقول شد. طی سال ها قبل از آن دستمزدها آن قدر ناچیز بود که قابل بیان نیست ولی الان وجهه نویسنده در جایی است که می توان به درآمد آن اعتماد کرد. البته بگویم که من هنوز به خیلی از اهدافم در کار نرسیده ام. دوست دارم ژانرهای دیگری را تجربه کنم و در آن بنویسم. حتی دوست دارم روزی با خیال آسوده به کارگردانی بپردازم. شقایق در جریان است که من نزدیک به ۸-۷ سال است که طرحی را در ذهنم دارم که طنز هم نیست و دوست دارم آن را کارگردانی کنم. اما هرگز زمانش نرسیده که با خیال آسوده بتوانم به آن برسم و دغدغه های زندگی معمول را نداشته باشم. اما تمام سعی ام را می کنم تا یکی، دو سال آینده بتوانم. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان از درگیری های زندگی معمول بگویید. – ما هم مثل همه. اجاره خانه داریم، خرج مدرسه نیروانا و نویان هست و همه اینها باعث شده که دخل و خرج با همدیگر جور در نیاید. البته ماب ه دشت ولخرجیم. (می خندد). من حتی تا دو سال پیش برای خودم حساب بانکی نداشتم و هر آنچه در می آوردیم را خرج می کردیم. همه اینها دست به دست هم می دهند که من درگیر خیلی کارها بشوم تا به آن سقف هدف هایم نرسم. این که بدانیم برای مثال شش ماه، کاری ندارم غیر از ساختن فیلمی که می خواهم با نوشتن متنی که دوست دارم. البته پیش آمده که شش ماه کار نداشتم، اما در کنارش پول هم نداشتیم و در نتیجه آسودگی خاطری برای تمرکزکردن نبوده است. (می خندد) چه قدر اهل تئاتر رفتن و تئاتر دیدن، فیلم و سینما رفتن هستید؟ – من تئاتر را دوست ندارم. در سلیقه من نیست. فیلم های خارجی زیاد می بینم. اما فیلم های ایرانی شاید جمعا ۱۰ عدد دیده باشم. فیلم های پیمان بوده، فیلم های آقای فرهادی، رامبد جوان و فیلم آقای معادی که دوست شان هم داشت. به تازگی کلاس های «سیت کام- Situation Comedy» یا همان کمدی موقعیت را برگزار می کنید. کمی راجع به آن برایمان توضیح دهید. – دوستی دارم که اوایل تابستان به من پیشنهاد داد که نویسندگی را تدریس کنم. اول با آن مقاومت کردم چون نویسندگی را به شکل آکادمیک نخوانده بودم و در خودم نمی دیدم که بخواهم نویسندگی را تدریس کنم، اصلا من اجازه اینچنین کاری را ندارم. بعد پیشنهاد داد تا ۱۵ جلسه، دیدن و تحلیل فیلم بگذاریم. یعنی من ۱۵ فیلم را انتخاب کنم، کنار آنها ببینم و راجع به آن حرف بزنیم. هرچه قدر فکر کردم دیدم از فضای روحیه من دور است، نوعی کلاهبرداری است و من نمی توانم بابت این موضوع از کسی پول بگیرم. اصلا اینچنین پولی از گلوی من پایین نمی رود. بعد پیشنهاد دادند که کلاس های «کمدی موقعیت» برگزار کنم. خب، کمدی موقعیت نوعی از کمدی است که من نزدیک به ۱۶ سال است که انجام می دهم و فرصت خوبی است که از آموزه های خودم استفاده کنم و در اختیار بقیه قرار دهم. ابتدا شروع به مطالعه در مورد آن کردم و چون منابع به زبان فارسی کم است، چند منبع خوب خارجی در مورد آن را مورد مطالعه قرار دادم و تحقیق بیشتر کردم. سپس فراخوان برای حضور در امتحان ورودی گذاشتیم. از میان عده ای که امتحان گرفتم ۱۵ نفر را انتخاب کردم. برایم مهم بود که اگر قرار است کاری را انجام دهم به بهترین شکل و کیفیت ممکن انجام دهم. به همه آنها امیدوارم و تمام تلاشم را می کنم تا بهترین موقعیت را برایشان ترتیب دهم. به فکر کلاس دیگری نیستم و می خواهم برای این بچه ها سرمایه گذاری کنم تا بتوانم یک گروهی را تشکیل دهم و خودم به عنوان سرپرست نویسندگان حضور داشته باشم. شاید به این شکل زمان بیشتری پیدا کنم تا به کارهایی که دوست دارم بیشتر بپردازم. جریان سریال پژمان ۲ چیست؟ – بعد از اتمام سریال پژمان، اوایل امسال قرار شد که پیمان سینمایی آن را بنویسد که اتفاقا فکر می کنم تا دو ماه دیگر کلید بخورد که البته شکل و طرحش با سریالی آن متفاوت است. اما سریال پژمان ۲، قرار است فصل دوم از سریان پژمان باشد، با همان گروه بازگیران. ساخت قسمت دوم آن از همان اولین روزهای تمام قسمت اول به ما پیشنهاد شد. بهار سال آینده کلید خواهیم زد و در ادامه پژمان یک خواهد بود. پژمان ۲ قطعا بهتر از پژمان یک خواهدشد، چون تیمی از شاگردان کلاس من با یک دنیا انگیزه و فکر نو مشغول نوشتن آن هستند و من در کنار آنها به عنوان سرپرست نویسندگان مدیریت می کنم. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان نگران نیستید که درگیر کلیشه های آن شوید؟ – نه، اصلا. این روال همه سریال سازی ها در تمام دنیاست. شما همه سریال های پرطرفدار دنیا را که ببینید، می بینید که حتی تا ۱۲ فصل هم ادامه داشته است. اتفاقا به نظر من باید این روش در ایران نیز باب شود تا سریال ها از روز اول برای پنج سال آینده اش حداقل، برای پنج فصل با گروه قرارداد بسته شود تا متن ها هم قوی تر شوند و هم جای ادامه دادن داشته باشند. البته این کار را آقای مقدم در سریال پایتخت انجام داده اند و بسیار هم موفق بوده اند و تاکنون سه فصل از آن را ساخته اند. امیدوارم با بازگشت آقای پورمحمدی به عنوان معاونت سیما، این اتفاق سهل تر انجام شود چون اعتقاد دارم آقای پورمحمدی به درک درستی در سریال سازی رسیده اند و بستر برای ساخت و پرداخت به سریال ها به شکل بهتری فراهم خواهدشد. باز هم با مهران مدیری کار خواهید کرد؟ – من مهران را «خیلی» دوست دارم. روی خیلیش تاکید می کنم که بدانید واقعا خیلی دوستش دارم. اما در برنامه ای که برای یکی، دو سال آینده ریخته ام، فعلا همکاری با مهران را در آن جا نداده ام. بیشتر تمرکزم را در پرورش هنرجویانم می گذارم و هم این که شرایطی را می خواهم فراهم بیاورم تا بتوانم طرح مدنظر خودم را کارگردانی کنم. تولدتان مبارک. – ممنون از شما. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان صحبت های نیروانا بابای من خیلی بابای باحالیه. دوست و رفیق است و به شدت دوست داشتنی است. لباس های عجیب و غریب می پوشد و شبیه به هیچ یک از باباهای دیگر نیست. یک بار یک جلسه خیلی مهمی در مدرسه ما بود و قراربود کارنامه بدهند و ناظم و مدیر خواسته بودند تا پدران مان شرکت کنند. خب طبیعی است که همه پدرها با یک لباس نرمان و کیف سامسونت آمده بودند. یادم نمی رود که میان آن همه پدر با لباس های رسمی، پدر من با یک تی شرت قرمز رنگ که عکس «انگری برد» روی آن بود به مدرسه آمد. با او خیلی دوست هستم و حرف هایم را با او می زنم. او گاهی سکوت می کند. گاهی مثل یک دوست برخورد می کند و گاهی هم شبیه به یک پدر می شود! سختگیر! اما شقایق نه. شقایق فراتر از دوست است و من همه چیزم را به او می گویم، حتی چیزهایی را که می دانم بابا نباید بداند و مطمئن هستم که شقایق هرگز به او نمی گوید. شقایق همیشه مثل یک دوست به حرف های من گوش می دهد و هروقت از او راهنمایی بخواهم حتما راه خوب را با مثال از تجربیات خودش برایم نشان می دهد. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان نویان برادر کوچک تر من است که به شدت پسربچه آروم و دوست داشتنی است. کسی را اذیت نمی کند، مزاحم کار کسی نمی شود و برای خودش استقلال دارد. هیچ وقت با او دعوا نکرده ام و آن قدر دوستش دارم که می دانم می توانم مدت های زیادی بدون حضور پدر و شقایق در کنار او باشم و خسته نشوم. از زمانی که می دانستم صاحب برادر شده ام تا به امروز دوست داشتم اول همه چیز را برای او بخواهند و تهیه کنند تا برای من. در حال حاضر گرافیک می خوانم و امسال دیپلم می گیرم. با این که نقاشی، گرافیک، عکاسی و هرآنچه وابسته به گرافیک هست را بسیار دوست دارم، اما می خواهم در دانشگاه کارگردانی بخوانم و این تصمیم را از ابتدا داشتم. اما دوست داشتم در هنرستان رشته دیگری بخوانم تا بتوانم حرفه دیگری را نیز بلد باشم. همسر مهراب قاسم خانی همسر شقایق دهقان همسر بازیگران بیوگرافی مهراب قاسم خانی بیوگرافی شقایق دهقان بیوگرافی بازیگران ازدواج شقایق دهقان

 

 

ویکی پدیا : شقایق دهقان یکی از بازیگران زن ایرانی است. همسر او مهراب قاسم خانی نویسنده و طراح صحنه کارهای نود شبی تلویزیون می‌باشد که در جریان سریال پاورچین با هم آشنا شدند. عمده فعالیت وی در سریالهای نود شبی مهران مدیری می‌باشد. از بازی‌های معروف او ایفای شخصیت خانم شیرزاد در سریال ساختمان پزشکان به کارگردانی سروش صحت در سال ۱۳۹۰ است.شقایق دهقان چهارم اسفند ۱۳۵۷ در لان گسین آلمان متولد شد و سه ماه بعد هم‌زمان با اتمام تحصیلات پدرش به همراه خانواده به ایران بازگشت. مدت ۶ سال به دلیل کار پدرش در یکی از شهرهای شمال ایران ساکن شدند و سپس به تهران آمدند.

وی کارهای هنری را در سن ۱۷ سالگی آغاز کرد؛ زمانی که برای گذراندن اوقات فراغت در یکی از کلاس‌های عروسک گردانی فرهنگسرای امیر کبیر ثبت نام کرده بود (تابستان ۱۳۷۴). دو سال بعد، هم‌زمان با امتحانات نهایی سال چهارم دبیرستان از طرف معلمی که در آن کلاس با او آشنا شده بود به یک گروه تئاتر عروسکی که برای جشنواره عروسکی آماده می‌شدند معرفی شد و آغاز به کار کرد. سپس از طریق یکی از همکارهایش به گلچهره سجادیه معرفی شد و با همکاری با گروه او اجرای یک نمایش جدی را تجربه کرد. در همین زمان کار نوشتن برای برنامه کودک را هم انجام می‌داد.

پس از آن به پیشنهاد یکی از کارگردان‌های گروه کودک تلویزیون در سریال او بازی کرد و بدین ترتیب کارش را در تلویزیون با فعالیت در گروه کودک آغاز کرد و به قول خودش "عضو جدایی ناپذیر خانواده تلویزیونی هاً شد. در این بین در دو کار سینمایی هم بازی کرد: زیر نور ماه و نقش کوتاهی در فیلم سیندرلا.

در پاییز سال ۱۳۸۱ پیشنهاد بازی در مجموعه طنز پاورچین را پذیرفت و در پی آشنایی با مهراب قاسم خانی نویسنده و طراح صحنه این مجموعه زندگی مشترک خود را با او با آغاز کرد. حاصل این ازدواج یک پسر به نام نویان است و دخترشان نیروانا از همسر اول محراب قاسمخانی است

عکسهای متفاوت شقایق دهقان در کنار پدر و مادر ، خواهر ، همسر و دوفرزندش / شقایق از بیماری سخت پدرش می گوید

مجله زندگی ایده آل: پدر شقایق دهقان این روزها بیمار است. پدری که کافی است چند دقیقه پای صحبت‌های شقایق و خواهر و برادرش، بنفشه و مهریار، بنشینید تا ببینید چطور عاشقانه او را می‌پرستند. قرار ملاقات را در بیمارستانی گذاشتم که پدر شقایق در آن بستری شده است. برای اینکه شقایق نمی‌خواست از پدرش دور شود. احسان کرمی موضوع مصاحبه را ترس انتخاب کرد و با شقایق از تمام ترس‌های کودکی‌اش تا بزرگ‌ترین ترس این روزهایش یعنی از دست دادن کسی که دوستش دارد حرف زد. نتیجه‌اش مصاحبه زیبا و پر احساسی شد که پیش رو دارید. از طرف تمام خانواده زندگی ایده‌آل آرزو می‌کنم حال پدرت هر چه زودتر خوب شود شقایق شجاع و دوست داشتنی!

 شقایق دهقان در کنار پدر و مادر و خواهر و احسان کرمی

(( شقایق دهقان در کنار پدر و مادر و خواهرش / احسان کرمی ) - عکاس : کورش جوان

   خواهر و برادرم پخ می‌کردند

یادت می‌آید اولین چیزی که در زندگی از آن ترسیدی چه بود، مثلا از تاریکی، سیاهی، اشباح و خیالات می‌ترسیدی؟

نه از این چیزها نمی‌ترسیدم. معمولا وقتی با خواهر و برادرم بازی می‌کردیم و آنها سعی می‌کردند من را بترسانند می‌رفتم به کسی که سعی می‌کرد من را بترساند می‌چسبیدم!

چند تا خواهر و برادر داری؟

 دو تا خواهر و یک برادر دارم و من بچه دوم هستم.

اهل ترساندن خواهر و برادرهایت نبودی؟

نه ولی یکی از تفریحات خواهر و برادر کوچک‌ترم این بود که من را بترسانند! در تاریکی می‌ایستادند و پخ می‌کردند!یک خواهر بزرگ‌تر دارم که مسئول دعوا کردن آنها بود که چرا من را ترسانده‌اند.

خانه‌تان فضای قدیمی و ویلایی داشت؟

بله ویلایی بود.

هیچ وقت دزد آمد؟

بنفشه: دو، سه بار آمد. وقتی خانه نبودیم. چون ته خانه باغ بود جای پاهای‌شان معلوم بود.

این در شما ایجاد ترس و توهم نکرد؟

شقایق: نه!

چه آدم بی‌خیالی بودی! (می‌خندد).

نه بی‌خیال نبودیم. ما همه اینها را از پدرمان داریم. پدر من دخترهایش را مثل پسر بزرگ کرد. از بچگی یاد گرفته‌ایم که از تاریکی و تنهایی نترسیم. یاد گرفته‌ایم که دزد هم مثل همه ماست.

   تنها که باشم تلویزیون را روشن می‌گذارم

اولین باری که در خانه تنها ماندی یادت می‌آید؟

زیاد پیش می‌آید. من الان یک عادتی دارم: از صبح که از خواب بیدار می‌شوم تلویزیون را روشن می‌کنم.

فارغ از اینکه نگاه کنی یا نه؟

آره و این از بچگی بوده است. یادم است که در بچگی اگر در خانه تنها می‌ماندم حتما تلویزیون را روشن می‌کردم.

پس قاعدتا تنهایی برای شما آنقدر ترس‌آور نبوده که یادت باشد اولین باری که تنها ماندی چه احساسی داشتی؟

نه. من از بچگی تا الان اگر در خانه تنها باشم و یک صدایی از جایی بیاید حتما می‌گردم و منشا صدا را پیدا می‌کنم.

و اگر نشد؟

اگر نشد فرار می‌کنم! (خنده جمع). به روح و اینجور چیزها اعتقاد ندارم. اگر هم داشته باشم معتقدم آنقدر توانایی ندارند که بتوانند چیزی را تکان بدهند یا سرو صدایی ایجاد کنند. برای همین مطمئنم اگر صدایی از یک جایی می‌آید منشایی فیزیکی دارد.

   پدری مقتدر و مهربان

در مدرسه چیزی بود که تو را بترساند؟ این ترس می‌توانسته ترس از مدیر، ناظم، معلم یا حتی یک نمره کم باشد.

آخر اینها ترس نیست. به نظرم اسمش نگرانی یا استرس هست ولی ترس نیست.

ولی من همیشه از بابام به دلیل نمره‌های بد می‌ترسیدم!

من همیشه از بابام حساب می‌بردم ولی ترسیدن فرق می‌کند.

از چه چیز در پدرت حساب می‌بردی؟

پدر من هم خیلی مدیر و مقتدر است و هم اینکه همیشه خیلی با ما مهربان بود و با دل‌مان راه می‌آمد. چیزی که نگرانم می‌کرد بیشتر این بود که ناراحتش کنم.

   از ارتفاع می‌ترسم

ترس‌هایی هستند که شبیه دلهره‌اند و در مقاطع مختلف اتفاق می‌افتند. یکی در کنکور و دیگری در ازدواج دچارش می‌شود و ممکن است این ترس‌ها نسبت به سن و شرایط اجتماعی رشد کنند. هیچ‌وقت از این ترس‌ها داشته‌ای؟

دلهره نه. ولی من 15، 16 سال است که کار می‌کنم و هنوز هر موقع سر کار می‌روم دو سه روز اول استرس خیلی وحشتناکی دارم تا اینکه آرام‌آرام کم می‌شود و یک کم اعتماد به نفس پیدا می‌کنم. سر هر کاری که می‌روم عین کار اولم آن استرس را دارم.

بعضی‌ها هستند که انواع فوبیا دارند. مثلا از ارتفاع یا تاریکی می‌ترسند.

من از ارتفاع می‌ترسم.

بعضی‌ها به استقبال ترس‌های‌شان می‌روند. مثلا اگر از ارتفاع می‌ترسند از روی دایو شیرجه می‌زنند. اینطوری هستی؟

اصلا! آن طوری که فکر کنی از چیز خاصی بترسم آدم ترسویی نیستم ولی آدم قوی‌ای هم نیستم. مثلا رانندگی نمی‌کنم برای اینکه رانندگی کردن به من استرس می‌دهد. در ارتفاع نمی‌ایستم
برای اینکه به من استرس می‌دهد. سعی می‌کنم از اینها دوری کنم.

ترس‌هایی هست که داشته باشی و با امتحان کردن‌شان از آنها لذت ببری؟ مثلا خیلی‌ها فیلم ترسناک می‌بینند و لذت می‌برند. البته به نظر من یک‌جور بیماری است! (می‌خندد).

فیلم ترسناک برایم مثل بقیه فیلم‌ها می‌ماند. یعنی اگر خوش ساخت باشد آن را دوست دارم و اگر فیلم بدی باشد دوستش ندارم. اکثر فیلم‌های ترسناک هم فیلمنامه‌های خوبی ندارند.

 

   ژاپنی‌ها ترسناک هستند!

بهترین فیلم ترسناکی که دیدی چی بود؟

«آدرز» را خیلی دوست داشتم ، ورژن ژاپنی eye را دوست داشتم اما ورژن آمریکایی‌اش خیلی خوب نبود. ورژن ژاپنی رینگ هم بهتر بود و دوست داشتم.

پس ژاپنی‌ها ترسناک هستند!

اصولا به نظرم ژاپنی‌ها همین جوری بایستند جلوی دوربین ترسناک هستند! فیلم «آی» بهترین فیلم ترسناکی بود که در زندگی ام دیده‌ام. به دلیل اینکه تمام فیلم‌های ترسناک سعی می‌کنند شمارا به فضای تاریکی و تنهایی ببرند و بعد بترسانند ولی موفقیت این فیلم این است که در روز و بین جمعیت سکانسی دارد که شما را می‌ترساند. دختری دارد در رستوران غذا می‌خورد و یک خانمی با بچه در بغلش رد می‌شود و جمعیت هم حضور دارند. روز هم هست ولی همان صحنه بدون پخ شما را می‌ترساند!

   خیالم از بابت پدرم راحت است

تا حالا شده از شجاعت زیاد لطمه بخوری؟

نه. من خیلی محافظه‌کار هستم.

بزرگ‌ترین ترس زندگی‌ات چیست؟

راستش بزرگ‌ترین ترس زندگی‌ام این بوده که کسی که خیلی دوستش دارم را از دست بدهم یا اینکه دچار بیماری خیلی سختی شود. البته بعد که در موقعیتش قرار گرفتم دیدم آنقدر که فکر می‌کردم غیر قابل تحمل نیست.

الان در موقعیتش قرار گرفته‌ای؟

بله و من فکر می‌کنم که پدرم چیزهای خیلی زیادی در زندگی به من یاد داده که در این موقعیت یکی از مهم‌ترین‌هایش همین است. تا وقتی که در موقعیتش قرار نگرفته باشی نمی‌توانی خودت را بسنجی. من الان نمی‌توانم به شما بگویم نه نگران نباش (اگر چنین اتفاقی برایت افتاد).

می‌توانی به من بگویی؟ چون من دقیقا این حس را دارم. احساس وابستگی شدیدی به پدرم دارم و همیشه فکر می‌کنم که اگر برایش بیماری سختی پیش بیاید من آچمز می‌شوم. فکر می‌کنم که در این زمینه مشترک هستیم.

من همیشه می‌گفتم خدایا اگر قرار است برای پدرم اتفاقی بیفتد من قبل از او بروم. از اینکه چنین روزی را ببینم خیلی می‌ترسیدم. یکی، دو روز پیش آقای دکتر با من صحبت کرد و گفت وخامت بیماری پدرتان را که می‌دانید؟ و من خیلی محکم جوابش را دادم و گفتم بله. با خودم فکر کردم که چقدر عجیب است حالا که در این موقعیت قرار گرفته‌ام دارم اینقدر راحت این موقعیت را می‌پذیرم. باز به این نتیجه رسیدم این هم چیزی است که پدرم در این سال‌ها به ما یاد داده است. پدرم همیشه می‌گفت آدم یک موقعی می‌آید و یک موقعی می‌رود. این آرامش همیشه در پدرم بوده و الان آنقدر خیالم از طرف خودش راحت است که استرس چیزی را ندارم.

   به خاطر نویان سوسک هم می‌کشم!

یکی از چیزهایی که من در فیلم‌های ترسناک دوست ندارم همین پخ کردن است برای اینکه ساده ترین راه همین است. چیزی که هم در فیلم سایلنت هیل و هم در رینگ بود و به داستان منطق می‌دهد رابطه مادر و فرزندی است. برای اینکه تنها آدمی که ممکن است تنها به مکان ترسناکی برای نجات کسی برود، مادر یا پدری است که برای نجات فرزندش می‌رود. آن وقت شما می‌پذیرید که این آدم برای بچه‌اش ممکن است دست به هر کاری بزند.

خودت این کار را برای بچه‌ات کرده‌ای؟ کاری که می‌ترسیده‌ای را انجام داده ای؟

قبلا سوسک که می‌دیدم می‌ایستادم، جیغ می‌زدم و می‌گفتم آی سوسک تا مهراب بیاید و آن را بکشد. ولی الان وقتی نویان سوسک می‌بیند بدون اینکه فکر کنم دم پایی را برمی‌دارم و سوسک را می‌کشم!

   می‌شود نترسید!

فکر می‌کنی که نترسیدن در شرایطی که تو الان در آن هستی قابلیت همه انسان‌ها نیست بلکه یک مسئله اکتسابی است.

قطعا. پدر من از هیچ چیزی نمی‌ترسد و تا الان هم نترسیده. به این دلیل که همیشه درست زندگی کرده، هیچ وقت به کسی بدهکار نبوده، هیچ وقت کسی را اذیت نکرده و دلی را نشکسته است. همیشه در حق بقیه کمک و خوبی کرده. حالا در این شرایط خیالش راحت است.

 از طرف خودم هم نمی‌ترسم چون هیچ وقت به عنوان بچه‌اش در تمام زندگی‌ام کاری نکردم که از من کوچکترین اذیت و آزاری ببیند. می‌دانم که از من راضی است و همین خیالم را راحت می‌کند. فکر می‌کنم در درس خواندنم، موقع ازدواجم و بعد از آن هیچ وقت هیچ بار فکری عجیب و غریبی برای پدرم نداشته‌ام. این خیالم را راحت می‌کند که آخیش حالا هر اتفاقی بیفتد دیگر نگرانش نیستم! می‌دانم که همه بچه‌ها موقعی که این اتفاق برای پدرشان می‌افتد می‌نشینند با خودشان دو دو تا چهار تا می‌کنند که من برای پدرم این کار را نکردم و غیره. البته این موقعیتی است که برای همه پیش  می‌آید.

ولی همه ترس از دست دادن این نیست.

ببینید پدر من پدری بوده که به شدت در زندگی‌اش مدیر و مقتدر بوده و در عین حال همیشه هوای ما را داشته. ما 4 تا بچه بودیم. بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم پدرم با آن همه کار و مشغله‌ای که داشته چطوری فرصت می‌کرده برای هر کدام از ما جداگانه وقت بگذارد.

 من به عنوان یکی از این 4 بچه کلی خاطرات تنهایی مشترک با پدرم دارم. خاطره دارم از اولین باری که شنا کردم و توانستم طول یک استخر را بروم و پدرم برایم دست زده. اولین باری که پدرم اجازه داده من روی صندلی جلوی ماشین بنشینم و فکر می‌کنم که چقدر پدر خوبی بوده که توانسته برای هر کدام از ما جداگانه وقت بگذارد.

   اول از همه از پدرم می‌پرسم

ان‌شاءالله که خوب می‌شود و برمی‌گردد ولی چیزی که باعث می‌شود از دست دادنش من را نترساند این است که پدرم همیشه تکیه‌گاه ما بوده است. همین الان هم من اگر بخواهم هر کاری در زندگی‌ام انجام دهم اول از همه زنگ می‌زنم و از پدرم می‌پرسم و مشورت می‌کنم. همه خواهر و برادرهایم هم اینجوری هستند. از این ممنونم که همه ما را جوری بار آورده که می‌دانم اگر هم روزی نباشد ما دیگر یاد گرفته‌ایم که در زندگی چطوری تصمیم‌گیری کنیم. همین باعث می‌شود نترسم.

ولی باز هم همه ترس از دست دادن این نیست. ماجرا همان خاطره‌هاست.

خب این هست و ناگزیر هم هست. نمی‌توانی هیچ کاری بکنی. همین هم که می‌دانی خاطره‌های خوب داری خوب است! من پدر پدرم را در 12سالگی از دست دادم و پدر مادرم را در 20-19 سالگی. همین الان بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم و می‌بینم چقدر خوشحالم که از آنها خاطره دارم. هنوز وقتی به خاطره‌های‌شان فکر می‌کنم حالم خوب می‌شود.  مثلا یادم است که وقتی بابابزرگم توی باغچه می‌رفت، بیل می‌زد و گل می‌کاشت کلاغی بود که روی شانه‌اش می‌نشست. تمام زمانی که بابابزرگم گل‌کاری می‌کرد آن کلاغ روی شانه‌اش نشسته بود و وقتی کار وی تمام می‌شد پرواز می‌کرد و می‌رفت.حتی این را یادم است که وقتی بچه بودم برایم شعر می‌نوشت. من باید آنها را حفظ می‌کردم و دوباره به او جواب می‌دادم. برای بچه خودم خوشحالم که هم از پدر من و هم از پدر مهراب خاطره دارد ان‌شا‌الله که صد سال زنده باشند ولی اگر هم رفتند خوشحالم که از پدربزرگ‌هایش خاطره در ذهنش می‌ماند. خودش یک شانس بزرگ است.


   پدرم که بیمار شد عصبانی شدم

فکر می‌کنی بزرگ‌ترین چیزهایی که از پدرت یاد گرفته‌ای همین قوی بودن و نترسیدن بوده؟

بله. فکر می‌کنم بزرگ‌ترین چیزی که از پدرم یاد گرفتم استقلال داشتن و وابسته و محتاج کسی نبودن بوده است. اینکه نترسی و هیچ مشکلی آنقدر بزرگ نیست که نتوانی آن را حل کنی؛ هیچ وضعی آنقدر بد نیست که نتوانی تحملش کنی.

حالا که با این ترس بزرگ پیشینت روبه‌رو شده‌ای فکر می‌کنی که ترس بزرگ دیگری هم چنان پیش‌رویت قرار داشته باشد؟

قطعا! البته خیلی سخت است اگر آدم بخواهد با ترس زندگی کند ولی فکر می‌کنم بزرگ‌ترین ترس زندگی‌ام این است که آدم کسی که دوستش دارد را از دست بدهد.

 احتمالا الان با این ترس هم راحت‌تر کنار می‌آیی؟

بگذارید برای تان یک مثال بزنم. اوایل که پدرم بیمار شد قبل از اینکه ناراحت شوم عصبانی شده بودم که من آدم به این خوبی در زندگی‌ام ندیده‌ام. این را به خاطر این که پدر من است نمی‌گویم. با خودم فکر می‌کردم چرا برای کس دیگری اتفاق نیفتاده یا حتی در ذهنم فکر می‌کردم چرا برای فلان شخص خاص اتفاق نیفتاده! آخر به نتیجه‌ای رسیدم. من قبل از عید برای برنامه تحویل سال به بیمارستان حضرت علی‌اصغر رفته بودم، آنجا بچه‌ای 40روزه بود که سرطان داشت. بچه‌ای 2ساله بود که سرطان داشت. فکر کردم آنها آنقدر پاک هستند که اگر قرار باشد بلایی سر کسی بیاید، نباید سر آنها هم بیاید. اما آنها در این موقعیت گیر افتاده‌اند.

   خودتان را محکوم نکنید

به خانواده وابسته‌ای؟

به شدت. داشتم فکر می‌کردم این را هم بگویم که من از سریال «کلید اسرار» خیلی بدم می‌آید. چرا باید آدمی را بترسانی که آخ آخ! مواظب باش اگر کار بدی کردی حتما سرت می‌آید؟ چرا در مقابلش سریالی نمی‌سازند که اگر اتفاق بدی سرت آمد دنبال اینکه مگر من چه کاری کرده‌ام ،خدایا چرا برای من این اتفاق افتاده، نگردد!

یعنی آدم خودش را محکوم نکند.

آره. من می‌گویم دست‌تان درد نکند که آن سریال را ساختید. یک سریال هم بسازید که نشان دهد ممکن است بدترین بلاهای زندگی سرتان بیاید ولی شما بهترین آدم دنیا باشید. مثلا پدر من توی زندگی‌اش سیگار نکشیده،کار خلاف نکرده، ورزشکار بوده و به همه تا جایی که توانسته محبت کرده، اما در نهایت گرفتار چنین بیماری سختی شده است. دیگر نمی‌توانم فکر کنم که اگر کسی اتفاقی برایش می‌افتد حتما به دلیل این است که قبلا در زندگی‌اش کار بدی کرده.

 یعنی خودمان را بگذاریم در چرخه طبیعت و بی خودی قضاوت نکنیم.

آره.

   این معتاد می‌شود!

در مورد بچه‌هایت نگرانی خاصی داری؟

در مورد بچه‌هایم تمام سعی‌ام را می‌کنم که نگران نباشم. حالا نیروانا که خیلی پیش ما نیست ولی در مورد نویان تمام تلاشم را می‌کنم که بعدا خیالم راحت باشد.

این که می‌گویی تمام تلاشم را می‌کنم یعنی ترسی هم نداری؟ چون ممکن است تمام سعی‌ات را بکنی ولی باز هم از یک چیزهایی بترسی؟

ببین ترس‌های کوچک برای هر پدر و مادری هست. به خصوص پدر و مادرهای الان که معمولا یک بچه بیشتر ندارند و رویش خیلی متمرکز هستند. مثلا اگر بچه انگشتش را بخورد می‌گوید اوه اوه این معتاد می‌شود! این ترس با همه پدر و مادرها هست ولی من همه تلاشم را می‌کنم که بعدا چیزی کم نگذاشته باشم و او را در مسیر درست هدایت کنم. اگر بترسم سعی می‌کنم که با مشاور صحبت کنم که ببینم چه راهی پیش بگیرم که درست باشد. /مجله زندگی ایده آل

 
 عکسهای متفاوت شقایق دهقان در کنار پدر و مادر ، خواهر ، همسر و دوفرزندش

شقایق دهقان و همسرش محراب قاسمخانی و دو فرزندشان

 عکسهای متفاوت شقایق دهقان در کنار پدر و مادر ، خواهر ، همسر و دوفرزندش

بهاره رهنما همسر پیمان قاسمخانی جاری شقایق دهقان


عکسهای متفاوت شقایق دهقان در کنار پدر و مادر ، خواهر ، همسر و دوفرزندش

قاسم خانی، ژوله و همسرش و شقایق دهقان با آقای خاتمی

عکسهای متفاوت شقایق دهقان در کنار پدر و مادر ، خواهر ، همسر و دوفرزندش

عکسهای متفاوت شقایق دهقان در کنار پدر و مادر ، خواهر ، همسر و دوفرزندش

 

عکسهای متفاوت شقایق دهقان در کنار پدر و مادر ، خواهر ، همسر و دوفرزندش

شقایق دهقان و دو فرزندش -- نیروانا و نویان

عکسهای متفاوت شقایق دهقان در کنار پدر و مادر ، خواهر ، همسر و دوفرزندش


 

 

 

 


 

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
مجله اینترنتی سیمرغ شهر اخبار بازیگران بیوگرافی بازیگران اخبارسینمای ایران اخبار سینمای جهان اخبار تلوزیون ایران اخبار تلوزیون جهان اخبار موسیقی ایران اخبار موسیقی جهان


مجله اینترنتی سیمرغ شهر حذف
اخبار روز حذف
اخبارسینما حذف
اخبار موسیقی حذف
اخبارتلویزیون حذف
اخبار فناوری مصالب طنز وسرگرمی حذف
بیو گرافی بازیگران حذف
اخبار داغ سلبریتی های ایرانیx
بیوگرافی بازیگران سینما و تلویزیون ایرانx
فرهنگ وهنر ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
نویسندگان
موضوعات
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan