بیوگرافی و زندگینامه نیوشا ضیغمی را در ادامه ببینید...
نام : نیوشا
نام خانوادگی : ضیغمی
تاریخ تولد : 1359/4/18
محل تولد : تهران
تحصیلات : لیسانس روانشناسی کودک
تاهل : متاهل
----------------------------------------------------
زندگی نامه:
نیوشا ضیغمی در 18 تیر ماه 1359 در تهران به دنیا آمد. وی فارغ التحصیل رشته روانشناسی کودک از دانشگاه شهید بهشتی تهران است.
وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر!
وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم
بلافاصله وارد سینما شدم، در همان سال اول نتیجه خوبی حاصل شد، پدرم تغییر
موضع داد و با کار من موافقت کرد.
روشا ضیغمی خواهر نیوشا ضیغمی:
روشا ضیغمی متولد 29 دی ماه 1369 از بازیگران سینما می باشد.
روشا ضیغمی دانشجوی رشته مترجمی
زبان انگلیسی و کار هنری را با گرافیک آغاز کرده است. اولین تجربهٔ وی در
عرصه بازیگری بازی در فیلم کوتاه چهار به کارگردانی پیمان عباسی است و
همچنین او در فیلمی به نام چهارسو با خواهرش همبازی شد.
حکایت
آشنایی من و آرش در نوع خودش بسیار جالب است چون او من را قبل از آشنایی
مان به شکل رسمی به واسطه فیلم هایم می شناخت و همین قضیه باعث شد که از
قبل، پیش فرض هایی نسبت به من داشته باشد. در هر حال آشنایی و ازدواج با او یکی از بهترین اتفاق های زندگی ام بود.
آرش پولادخان: حق با نیوشاست. من مدت ها قبل از اینکه با نیوشا آشنا شوم دوست داشتم با او ازدواج
کنم و یک جورایی او را همسر آینده خودم می دیدم اما تنها دلشوره ام این
بود که نیوشا با تصویری که از او در کارهایش می بینم فاصله داشته باشد، از
طرفی دوست نداشتم که صرفاً به او به عنوان یک هوادار نزدیک شوم به همین
خاطر کلی دودوتا چهارتا کردم تا بالاخره به این نتیجه رسیدم تا از طریق
سرمایه گذاری در فیلمی به او نزدیک شوم که خوشبختانه این اتفاق افتاد اما
نکته مهم در مورد او این بود که به مراتب از آنچه که فکر می کردم صادق و
مهربان تر بود.
ملاک ازدواج نیوشا ضیغمی:
راستش
را بخواهید مهم ترین ملاک من برای ازدواج شخصیت و ادب و احترام بود. من در
بدترین شرایط نمی توانم بی ادب باشم و نمی توانستم با مردی که احترام
نگذارد و بددهن باشد، ازدواج کنم.
مهریه نیوشا ضیغمی:
آرش این ویژگی خوب را دارد که با احترام برخورد می کند و همراه و دوست
واقعی من است. خیلی طول کشید که او را انتخاب کردم اما شرط و شروطی نگذاشتم
که به زور آنها رابطه را حفظ کنم. مهریه ام یک سکه است. نمی توانم درک کنم
که 2 خانواده سر تعداد سکه با هم چانه می زنند.
مادر شدن نیوشا ضیغمی:
پدر
و مادر شدن تصمیم بسیار بزرگی است و شما برای رسیدن به این تصمیم باید از
هر جهت آمادگی داشته باشید. تا به امروز من هنوز این آمادگی را در خودم حس
نکردم به همین جهت این موضوع را به زمان دیگری موکول کردیم هرچند که مدتی
قبل شایعه شده بود که من در انتظار بچه دار شدن هستم و به زودی صاحب فرزند
دختری می شوم. شنیدن این شایعات بی اساس در نوع خودش واقعاً ناراحت کننده
است.
در
زندگی شخصی ام زمانی که درگیر کار خاصی نباشم گاهی درست عین یک زن خانه
دار رفتار می کنم و درگیر کارهای خانه نظیر طبخ غذا، شستن لباس و اتوکشی و
گردگیری خانه هستم البته اگر پای تعریف از خود نگذارید باید بگویم دستپختم
هم به نسبت خوب است.
نیوشا از سفر حج می گوید:
نکته
ای که برای من بسیار جالب بود این که خانه خدا شبیه به هیچ جایی از دنیا
نیست من روز اولی که وارد مکه شدم در شوک بودم، مانند یک قیامت واقعی است
ولی شما زنده آن را تجربه می کنید، شاید شنیده باشید که در قیامت هیچ کس
به فکر کسی نیست و مادر بچه اش را نمی شناسد. همه از کنار هم رد می شوند و
هم را نمی بینند وهمه یکسان هستند. خانه خدا واقعا مانند قیامت است همه
یکسان لباس می پوشند و هیچ تفاوتی ندارند و همه افراد به خدای واحد فکر می
کنند.
نیوشا
ضیغمی و گربه نازش خیلی وابسته به هم هستند این گربه ملوس یکی از بهترین و
گران ترین نژاده های گربه می باشد. این گربه از نژاد پرشین که نژاد
سلطنتی محسوب میشود.
کلینیک زیبایی نیوشا ضیغمی:
نیوشا ضیغمی و همسرش به تازگی در مراسمی یک کلینیک زیبایی به نام نیوشا ضیغمی و
یک گالری نقره جات به نام پولاد خان را با حضور بازیگران مشهور افتتاح
کردند. در این مراسم که در خیابان پاسداران تهران برگزار شد، چهره های هنری
و رسانه ای حضور داشتند که از میان آن ها می توان به محمدرضا شریفی نیا، سید علی ضیاء، آنا نعمتی، بهنوش بختیاری، رضا رویگری، دانیال عبادی، کمند امیرسلیمانی و... اشاره کرد.
نیوشا ضیغمی در مورد علت افتتاح این کلینیک زیبایی می گوید:«من پیش از این، یک کلینیک زیبایی و سلامت پوست
تاسیس کرده بودم که متاسفانه به دلیل بی درایتی و عدم مسولیت پذیری پزشکی
که در این کلینیک با ما همکاری داشت، ترجیح دادم این مرکز را تعطیل کنم. از
این پزشک هم در مراجع قانونی طرح شکایت کردم و هنوز هم پیگیر شکایتم هستم.
در هر صورت به دلایل اتفاقاتی که افتاد آن مرکز تعطیل شد و بعد از وقفه ای
که در این میان ایجاد شد، تصمیم گرفتم کلینیک جدیدی را راه اندازی کنم.»
دنیای بازیگری نیوشا ضیغمی:
نیوشا
ضیغمی با شرکت در کلاس های آزاد بازیگری کانون سینماگران جوان بازیگری را
فراگرفت وبلافاصله بعداز فارغ التحصیلی ازاین کلاس ها در مجموعهٔ تاریخی در
چشم باد نقش یک دختر روستایی را ایفا کرد. نیوشا ضیغمی سپس در اولین تجربه
سینمایی خود در فیلم تردست به کارگردانی محمدعلی سجادی ایفای نقش کردو
همین فیلم سبب همکاری دوباره ضیغمی و محمد علی سجادی در فیلم شوریده گشت.
وی سپس در فیلم های مواجهه، گناه من، بازی کرد ولی تمام این فیلم ها بعد از
چند سال تاخیر اکران محدود شدند و توانایی های نیوشا در این فیلم ها و
مخصوصا شوریده چندان دیده نشد. اما سال 85 سال نسبتا خوبی برای ضیغمی که تا
آن زمان هیچ کدام از فیلم هایش اکران نشده بودند بود.
با اکران
فیلمهای پارک وی و مخصوصا اخراجی ها بالاخره طلسم اکران نشدن فیلم های وی
شکست و نقش نرگس در فیلم اخراجی ها با بازی ضیغمی برای مردم ماندگار شد.
نیوشا ضیغمی در فیلم اخراجی ها
نیوشا ضیغمی در فیلم پارک وی
همچنین
وی برای فیلم حس پنهان در بیست ششمین جشنواره فیلم فجر به طور مجمدد نامزد
دریافت سیمرغ بلورین جشنواره شد. ضیغمی بعد از اکران اخراجی ها پله های
طرقی را به سرعت پی نمود و در سال های 86 و 87 با فیلم های قرنطینه، تلافی و
توفیق اجباری جای خود را در سینما به عنوان یک ستاره و سوپرستار تثبیت
کرد. اما بعد از اکران این فیلم ها نیوشا دیگر حاضر به بازی در هر فیلمی
نبود چون دیگر طرفداران بیشماری پیدا کرده و مردم از او انتظار بیشتری
داشتند وبه همین دلیل حدود یک سالی در هیچ فیلمی بازی نکرد در عوض دفتر
سینمایی را گشود تا در این دفتر از فیلم های خوب سینمایی حمایت شود و با
این کار وی پا به عرصه تهیه کنندگی گذاشت. ضیغمی سپس درفیلم هایی همچون
اخراجی ها 2، زمهریر، دموکراسی تو روز روشن، پرستوهای عاشق، پرتقال خونی،
دختر شاه پریون، سرخابی، چارسو ایفای نقش کرد.
تهیه کنندگی نیوشا ضیغمی:
سرمایه گذاری بر روی فیلم پرتقال خونی به کار گردانی سیروس الوند اولین تجربه ضیغمی در عرصه تهیه کنندگی است.
او با فیلم «پرتقال خونی» در جشنواره فیلم فجر گذشته حضور داشت، اما این بار او فقط بازیگر نبود، نیوشا ضیغمی به همراه همسرش «آرش پولادخان» سرمایه گذاری این فیلم را هم به عهده داشتند.
فیلم شناسی:
فیلم های سینمایی
آینه شمعدون 1391
راستش را بگو 1390
فیتیله و ماه پیشونی 1390
گشت ارشاد 1390
چارسو 1389
دختر شاه پریون 1389
سرخابی 1389
پرتقال خونی 1389
پرستوهای عاشق 1389
زمهریر 1389
دموکراسی تو روز روشن 1388
اخراجی ها 2 1387
تلافی 1386
توفیق اجباری 1386
قرنطینه 1386
اخراجی ها 1385
پارک وی 1385
حس پنهان 1385
گناه من 1385
تردست 1383
شوریده 1383
مواجهه 1383
در چشم باد 1382
یکی برای همه
جشنواره ها
نیوشا ضیغمی کاندیدا نقش اول زن برای فیلم شوریده در بیست و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر شد.
فیلم شوریده به کارگردانی و نویسندگی محمدعلی سجادی و تهیه کنندگی جمال ساداتیان ساخته سال 1383 است.
خلاصه داستان فیلم شوریده:
دختر
جوانی به نام سریر دست به خودکشی می زند. دکتر مهیار مروی به مداوای او می
پردازد و سعی می کند تا به علل این حادثه پی ببرد که درگیر حوادث ناخواسته ای می شود و...
فیلم شوریده در بیست و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر (1384) در 2 بخش
بهترین نقش اول زن (نیوشا ضیغمی) و بهترین چهره پردازی (سودابه خسروی)
کاندیدا این دوره از مسابقات بوده اند.
نیوشا ضیغمی که امسال چهارمین سالگرد ازدواجش را جشن گرفت از تجربه مادرشدن و شغلی که دوست دارد بچه اش داشته باشد می گوید.
بازدید : 25,181 نفر
نیوشا ضیغمی که این روزها فیلم پرفروش ایران برگر را روی پرده دارد بیشتر مشغول فعالیت در کلینیک زیبایی خود میباشد.
او
که صفحه به روزی در اینستاگرام دارد از این شبکه به عنوان یک مرکز جامعه
شناسی یاد می کند که دلخوری هایی هم برایش به وجود آورده است. ضیغمی در
نهایت از فعالیت اخیرش که برایش دلچسب و مهم است (کلینیک زیبایی اش) می
گوید: با نیوشا ضیغمی و دغدغه هایش بیشتر آشنا شوید.
خانواده برایم مهم تر است
روزی که ازدواج کردم همه می گفتند در این سن و با این موقعیت چرا می خواهی ازدواج کنی؟! نمی ترسی موقعیتت را از دست بدهی و... در حالی که من معتقد بودم این دو بحث هیچ ربطی به هم ندارند. درضمن چرا بازیگر باید بخش مهمی اززندگی اش که خانواده و مادرشدن است را از خودش بگیرد؛ از ترس اینکه شهرتش از دست برود. من ازدواج
کردم؛ الان هم چهار سال گذشته؛ نمی خواهم بگویم لحظه لحظه زندگی ام پر از
عشق و خوبی بوده، سختی های خودش را هم داشته است. اما نمی توان از خوشی ها
به دلیل وجود برخی سختی ها گذشت.
چون
اگر بخواهم طبیعی ترین چیزهای زندگی را از خودم سلب کنم، وقتی به 50 سالگی
برسم، می بینم که نه شهرت دارم، نه شوهر و نه بچه. هیچ چیز ندارم. آنوقت
من مانده ام و خودم و تنهایی ام و چروک های صورتم. حالا چه کار کنم؟! برای
همین اگر به خودمان به عنوان انسان نگاه کنیم، زندگی مان را جوری تعریف می
کنیم که بتوانیم با چنین شرایطی چگونه کنار بیاییم.
از مادرشدن نمی ترسم
هیچ وقت از مادرشدن نمی ترسم. نمی دانم ما از چه چیز پیروی می کنیم. در سینمای هالیوود که اندام و فیزیک زنان نقش مهمی در مسیر بازیگری
شان دارد، هیچ وقت مادرشدن را فراموش نمی کنند. حتی هرکدام بیش از 2 یا 3
فرزند دارند. اینکه کسی نعمت مادرشدن را از خودش بگیرد به خودش ظلم کرده
است. این جزو طبیعت زندگی هر انسانی است. من هم چنین تجربه ای را دوست دارم
و هیچ وقت از آن فراری نیستم.
دوست دارم بچه ام بازیگر شود
من
این روزها مشغول اداره مرکز زیبایی ام هستم. مرکزی که دوستش دارم و علاقه
مندم فعالیت هایم را در این زمینه گسترش دهم. فکر می کنم در خوشبینانه ترین
حالت، نیوشا ضیغمی 60ساله 10 تا کلینیک زیبایی دارد (می خندد).
احتمالا آن موقع دیگر بازی نمی کنم و بیشتر در زمینه تولید فیلم فعالیت
دارم. البته نه در زمینه کارگردانی چون فکر نمی کنم هیچ وقت کارگردان شوم
ولی تهیه و تولید فیلم را دوست دارم و قطعا در آن سن پیشرفت زیادی در این
زمینه کردم ام و حتی بازیگر جدید وارد سینما خواهم کرد. در زمینه خانوادگی
هم قطعا بچه ام بزرگ شده است. شاید او هم بازیگر شده باشد، چون خیلی دوست
دارم بازیگر شود.
چه بلایی بر سرمان آمده است؟!
شبکه
های اجتماعی هم معضل خودش را دارد. درباره هر عکس نظرهایی می دهند که نمی
دانیم چه پاسخی به آن بدهیم. چاق باشی می گویند چرا چاقی؟ لاغر می شوی می
گویند، چرا اینقدر لاغر شده ای؟ با همسرت عکس می اندازی می گویند چقدر با
همسرت عکس می گذاری، عکس تکی می گذاری، سریع برایت حاشیه درست می کنند که
حتما اختلاف دارید. در صورتی که می توانند به جای بحث درباره حریم شخصی آدم
ها، انتقادهایی سازنده داشته باشند. امروز در صفحه یکی از روان شناسان
خواندم که چقدر خوب است بیاموزیم حریم خصوصی چیست؟ لزومی ندارد بدون اینکه
نظری از ما بخواهند اظهارنظر کنیم.
مدتی
است در حال تمرین دادن خودم هستم. به خودم می گویم حتی از خواهر خودم هم
نباید خیلی از سوال ها را بپرسم چون قطعا خودش صلاح می داند به من چیزی
نگوید. من آدم صبوری هستم ولی در برهه ای از زمان کم آوردم و صفحه ام را
بستم در حالی که درس اول بازیگری را این می دانم که موظف هستم به مخاطبانم
جواب بدهم با هر سلیقه، نژاد، مذهب و هر کشوری اما گاهی به جایی می رسید که
از حد و توانتان خارج است. یک لحظه احساس کردم برای چه کسی این کار را
انجام می دهم. به همین دلیل تصمیم گرفتم دیگر نشنوم و نبینم اطرافم چه
اتفاقی می افتد و در دنیای نادانسته هایم خوشحال باشم.
بنابراین
از دنیای مجازی خداحافظی کردم ولی بعد از آن دوستان و مخاطبان کم سن و
سالم از من درخواست کردند به این فضا بازگردم و واقعا دلم برایشان لرزید و
احساس کردم شاید کارم خودخواهانه بوده است. الان هم که صفحه ام را به روز
می کنم، اذیت می شوم ولی سعی می کنم بگذرم. بالاخره ما هم انسانیم و دلمان
از این همه نامهربانی می گیرد. به طور مثال خاطرم است سال گذشته که طوفان
عجیبی در تهران آمد، 3 نفر فوت کردند و من هم در صفحه ام به خانواده های
این عزیزان تسلیت گفتم ولی برخی کامنت ها را که می دیدم شوکه ام کرد. مثلا
یکی نوشته بود: «بهتر است همه شماها که در تهران هستید بمیرید!» چه بلایی
به سرمان آمده که چنین احساسی نسبت به همنوع خود داریم؟!
حق گرفتنی است؛ نه دادنی!
متاسفانه
جامعه ما به جایی رسیده که همیشه در انتظار یک اتفاق است که همه چیز برایش
خوب شود. در صورتی که این خودمان هستیم که اتفاق خوب را رقم می زنیم. در
تمام جوامع بشری آدم ها خودشان حقشان را می گیرند. تا زمانی که بنشینیم که
حقمان را بدهند، هیچ کس برایمان چنین کاری نمی کند. نمی گویم در جامعه ما
مشکلات وجود ندارد ولی یقینا دلیل حدود 50 درصد از مشکلات ما به خودمان و
رفتارمان بر می گردد. برخی خیلی راحت می توانند حقشان را بگیرند ولی نمی
گیرند چون غیر از پدر و مادر تمام اتفاقات زندگی مان اختیاری است و می
توانیم آینده ای خوب برای خودمان بسازیم ولی ما همیشه دیگران را مقصر می
دانیم.
سینما با جدایی نادر از سیمین متحول شد
نگاه سینمایی هالیوود، به زیبایی بازیگرانش نسبت به سینمای ایران
متفاوت است. به طور مثال مریل استریپ، بازیگری است که دهه 60 زندگی اش را
سپری می کند. بانویی که 17 بار نامزد اسکار و 3 بار برنده این جایزه شده
است. همیشه هم در اوج است و هیچ گاه در مسیر بازیگری اش، نه از زنانگی اش
خیلی استفاده کرده و نه بعد اروتیزمش و کاملا به بعد بازیگری اش توجه شده
است. در صورتی که این بحث در جامعه ما هنوز جا نیفتاده است. البته
خوشبختانه بعد از فیلم جدایی نادر از سیمین آقای فرهادی اتفاق خوبی که در
سینمای ما افتاد، فارغ شدن از فیلم های دختر و پسری و عاشقانه بود. سینمای
ما وارد جامعه و مشکلاتش، خانواده و... شده است. با این تحول موقعیت
بازیگران و به خصوص بازیگرانی که در سن بالا هستند بهتر از قبل می شود چون
تا پیش از این اکثر فیلم ها برای بازیگران زیر 35 سال بود.
بحران بزرگی به نام کودکان کار
حدود
8-7 ماهی است که در انجمن حامیان کودک کار و خیابان به صورت مستمر فعالیت
دارم. بچه های کار مساله ای پیچیده در جامعه کنونی ماست و بحران بزرگ
اجتماعی محسوب می شوند. این بچه ها در سن کودکی و نوجوانی، با آسیب های
زیادی روبرو هستند. آنها در نهایت نسل آینده جامعه ما هستند که با تعداد بی
شماری از بحران های خانوادگی و اجتماعی بزرگ می شوند و وارد جامعه می
شوند. به همین دلیل فکر می کنم، مردم باید با این مجموعه آشنا شوند و
بدانند کودک کار چیست و چرا وجود دارد.
همکاری
من هم بیشتر برای شناساندن این معضل مستمر شد. تمام تلاشم هم این است که
این انجمن را به مردم بشناسانم و هر کمکی از دستم برییاید چه در راستای
فرهنگ سازی و چه مالی دریغ نکنم ولی فکر می کنم این معضل بیشتر از اینکه به
کمک مالی نیاز داشته باشد، به حمایت فرهنگی نیاز دارد تا جامعه از این
موضوع آگاه شود. اگر بچه سرخورده ای که قرار است در آینده به یک بزهکار
تبدیل شود از دوران کودکی
حداقل آموزش هایی را ببیند، می تواند مهارت هایی را فرا بگیرد و حداقل
شغلی داشته باشد. متاسفانه این کودکان نه خانواده باسوادی دارند و نه
خودشان سواد دارند، به همین دلیل تشخیص خوب و بد برایشان سخت است. فقط به
شکل ناخواسته به بزهکاری کشیده می شوند.
چرا کلینیک؟
ایده
راه اندازی موسسه زیبایی به 6 سال پیش بر می گردد. شاید دلیل علاقه مندی
ام به تاسیس این موسسه، این بود که شخصا یکی از مراجعان مراکز پوست و
زیبایی بودم چون معتقدم ابزار بازیگران و افرادی که کار تصویر می کنند، بدن
و بیان و در نهایت سلامت جسم و روان است. به نظرم پوست هر آدمی نشان
دهنده، درون آدم است. اولین بار که به این مراکز مراجعه کردم 23 ساله بودم.
آن زمان سر فیلمبرداری شوریده بودم و از آنجایی که گریم آن کار خیلی سنگین
بود، گریمور فیلم مرا به این مراکز معرفی کرد و واقعا ممنون ایشان هستم که
مرا در این زمینه راهنمایی کردند چون از آن زمان آموختم باید به پوست
اهمیت داد اما ویژگی متمایز و خاص کلینیک ما این است که پزشکی با مهارت را
برای این کلینیک انتخاب کردیم.
در
ضمن ما سعی کردیم فضایی خیلی آرام و خانوادگی را در کلینیک فراهم کنیم.
اکثر کسانی که به ما مراجعه می کنند، بیشتر از اینکه مراجعه کننده و بیمار
باشند، با ما دوست می شوند. در مورد تکنیک های درمانی هم تمام تکنیک ها،
مواد و دستگاه هایی که در نظر می گیریم به روزترین های دنیا هستند.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
مجله اینترنتی سیمرغ شهر اخبار بازیگران بیوگرافی بازیگران اخبارسینمای ایران اخبار سینمای جهان اخبار تلوزیون ایران اخبار تلوزیون جهان اخبار موسیقی ایران اخبار موسیقی جهان
مجله اینترنتی سیمرغ شهر حذف اخبار روز حذف اخبارسینما حذف اخبار موسیقی حذف اخبارتلویزیون حذف اخبار فناوری مصالب طنز وسرگرمی حذف بیو گرافی بازیگران حذف اخبار داغ سلبریتی های ایرانیx بیوگرافی بازیگران سینما و تلویزیون ایرانx فرهنگ وهنر ایران