- جمعه ۳۱ ارديبهشت ۹۵
- ۲۰:۳۲
نام: هدیه
نام خانوادگی: تهرانی
تاریخ تولد: 1351/4/4
محل تولد: تهران
-----------------------------
هدیه تهرانی متولد ۴ تیر ماه ۱۳۵۱ در تهران میباشد. او علاوه بر بازیگری در زمینه عکاسی و ورزش تای چی چوان فعالیت دارد.
کودکی هدیه تهرانی
عکسهای هدیه تهرانی
گربه هدیه تهرانی
هدیه تهرانی
عکس هدیه تهرانی
بازیگری که هیچ وقت پی گیر بازیگری نبود
آنطور که خودش در مصاحبه ای گفته :هیچ وقت به صورت جدی و عاشقانه پی گیر بازیگری نبوده است ولی به هرحال برایش جذابیت داشته است .جذابیتی که دنیای نمایش به هرشکلش برای همه دارد .پدر هدیه تهرانی به
گفته خودش خیلی فیلم میدیده وهمیشه اورا هم با خودش به سینما میبرده است
.در ضمن پدرش جسته گریخته کار تئاتر هم میکرده است .جالب است بدانید
مادربزرگ او در سی سالگی دریک فیلم هم بازی کرده است.
اولین
بار که قرار بود بازیگری را شروع کرده و بازی درسلطان را قبول کند با پدرش
مشورت میکند ودر مجموع پدرش نه خیلی موافق بود ونه خیلی مخالف و مثل
همیشه تصمیم نهایی را به خودش واگذار می کند.
هدیه تهرانی اولین بار وی برای بازی در فیلم روز واقعه انتخاب شد اما بعدها لادن مستوفی جای او را گرفت. کیانوش عیاری هم او را برای بازی در بودن یا نبودن انتخاب کرد که بعدها عسل بدیعی به جای او برگزیده شد. اما سرانجام مسعود کیمیایی او را برای فیلم سلطان انتخاب کرد و هدیه تهرانی وارد سینمای حرفهای شد.
بازیهای
راحت و روان او در فیلمهای غریبانه و به خصوص شوکران تحسین منتقدان را
برانگیخت. غریبانه به کارگردانی احمد امینی و محصول سال ۱۳۷۶ میباشد.
خلاصه
داستان: جوانی به نام بزرگ در نمایشگاه اتومبیل شوهر خواهرش که یوسف نام
دارد مشغول به کار است. یوسف از او میخواهد که ماشین گرانقیمت خانم دکتر
ثابتی را به او تحویل دهد. اما بزرگ تصادف کرده و یوسف مجبور میشود برای
پرداخت خسارت چند چک به خانم دکتر بدهد. بزرگ چند بار نزد خانم دکتر میرود
تا رضایتش را بگیرد و به جای یوسف او خسارت بدهد، اما دکتر ثابتی به بزرگ
پیشنهاد میکند که در مقابل چکهای یوسف او باید برای چند ماه همسرش بشود.
یکی
از بهترین نقش آفرینیاش که منجر به دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر
و تندیس زرین جشن خانهٔ سینما شد و تحسین نویسندگان و منتقدان را در پی
داشت، بازی بیادماندنی او در چهارشنبه سوری بود. مجله همشهری جوان، بعد از مهناز افشار وی را به عنوان دومین بازیگر زن پولساز دهه هشتاد خورشیدی انتخاب کرد.
چهارشنبهسوری سومین فیلم سینمایی اصغر فرهادی
است. این فیلم در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۴) نامزد دریافت ۹
جایزه بود، که در نهایت موفق به کسب سیمرغهای بلورین بهترین کارگردانی (اصغر فرهادی)، بهترین بازیگر نقش اول زن (هدیه تهرانی)، بهترین تدوین (هایده صفی یاری) و همچنین سیمرغ بلورین فیلم محبوب تماشاگران شد.
جوایز و افتخارات
نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و هشتمین
جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم هفت دقیقه تا پاییز (۱۳۸۸)
برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم چهارشنبه سوری از دهمین جشن خانه سینما (۱۳۸۵)
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم چهارشنبه سوری (۱۳۸۴)
برنده جایزه از جشنواره بینالمللی فیلم پیونگ یانگ برای بازی در فیلم پارتی (۱۳۸۱)
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم قرمز (۱۳۷۷)
((فیلمشناسی))
سینما
۱۳۷۵ سلطان
۱۳۷۶ غریبانه
۱۳۷۶ قرمز
۱۳۷۷ شوکران
۱۳۷۷ سیاوش
۱۳۷۷ دستهای آلوده
۱۳۷۸ پارتی سامان مقدم
۱۳۷۹ آبی حمید لبخنده
۱۳۷۹ چتری برای دو نفر
۱۳۸۰ زمانه
۱۳۸۰ کاغذ بی خط
۱۳۸۰ خانهای روی آب
۱۳۸۱ آبادان
۱۳۸۱ دنیا
۱۳۸۱ دختر ایرونی
۱۳۸۲ جایی برای زندگی
۱۳۸۲ دوئل
۱۳۸۳ یک بوس کوچولو
۱۳۸۴ چهارشنبه سوری
۱۳۸۴ شبانه
۱۳۸۴ به سوی غروب
۱۳۸۵ نیوهمانگ
۱۳۸۵ نسل جادویی
۱۳۸۶ شیرین
۱۳۸۶ هر کس به سینمای خود
۱۳۸۷ فرزند صبح
۱۳۸۷ تهران ۱۵۰۰
۱۳۸۸ هفت دقیقه تا پاییز
۱۳۹۰ پل چوبی
۱۳۹۰ یک روز دیگر
۱۳۹۰ قلب یخی
۱۳۹۱ آشغالهای دوست داشتنی
تئاتر
این تابستان فراموشت کردم (به کارگردانی بهاره رهنما، ۱۳۹۱)
انتصاب در کمیته تایچیچوان:
هدیه
تهرانی در شهریور ۱۳۹۲ به سمت نایب رئیس کمیته بانوان تای چی چوان منصوب
شد. این انتصاب با واکنشهای متفاوتی روبرو شد ولی از سوی مسئولین فدراسیون
ووشو اعلام شد که وی سابقه مربیگری این رشته ورزشی را دارد.
هدیه تهرانی در نقش های متفاوت
دست های آلوده
شبانه
شوکران
دوئل
تهران 1500
چهارشنبه سوری
نیوه مانگ
شبانه
هفت دقیقه تا پاییز
هدیه تهرانی ،
و عکس هایخانه / اخبار داغ / جدیدترین عکس های “هدیه تهرانی” و همسرش banervista جدیدترین عکس های “هدیه تهرانی” و همسرش در اخبار داغ, داغ ۲۸ خرداد ۱۳۹۳ ۱۵ دیدگاه 129,866 بازدید عکس های زیر را برخی از سایتهای معتبر به عنوان عکسهای هدیه تهرانی و همسرش منتشر کردند . هدیه تهرانی ( متولد ۴ تیر ۱۳۵۱ در تهران ) بازیگر سینما ، تلویزیون و تئاتر ایران است.اولین بار وی برای بازی در فیلم روز واقعه انتخاب شد اما بعدها لادن مستوفی جای او را گرفت. کیانوش عیاری هم او را برای بازی در بودن یا نبودن انتخاب کرد که بعدها عسل بدیعی به جای او برگزیده شد. هیلدا تهرانی همسر هدیه تهرانی همسر بازیگران هدیه تهرانی شوهر هدیه تهرانی بیوگرافی هومن بهمنش ازدواج هدیه تهرانی ازدواج هدیه تهرانی اما سرانجام مسعود کیمیایی او را برای فیلم سلطان انتخاب کرد و هدیه تهرانی وارد سینمای حرفهای شد. بازیهای راحت و روان او در فیلمهای غریبانه و به خصوص شوکران تحسین منتقدان را برانگیخت. یکی از بهترین نقش آفرینیاش که منجر به دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر و تندیس زرین جشن خانه سینما شد و تحسین نویسندگان و منتقدان را در پی داشت، بازی بیادماندنی او در چهارشنبه سوری بود.مجله همشهری جوان، بعد از مهناز افشار وی را به عنوان دومین بازیگر زن پولساز دهه هشتاد خورشیدی انتخاب کرد. هیلدا تهرانی همسر هدیه تهرانی همسر بازیگران هدیه تهرانی شوهر هدیه تهرانی بیوگرافی هومن بهمنش ازدواج هدیه تهرانی ازدواج هدیه تهرانی اما در سال 1386 اتفاق جالبی رخ داد «هدیه تهرانی سرانجام پای سفره عقد نشست تا رسما تشکیل زندگی مشترک بدهد. این مهمترین خبر روزهای ابتدایی سال 8۶ بود. هدیه تهرانی در آستانه 36 سالگی ازدواج کرد آن هم نه با یک بازیگر یا فرد شناخته شدهای برای اهالی هنر و مردم. هومن بهمنش متولد بهمن ماه است. اصلیت او سنندجی است و خانوادهاش در لاهیجان اقامت دارند. او لیسانس سینما از دانشگاه اصفهان است و به همین دلیل چند سالی ساکن اصفهان بوده است. هیلدا تهرانی همسر هدیه تهرانی همسر بازیگران هدیه تهرانی شوهر هدیه تهرانی بیوگرافی هومن بهمنش ازدواج هدیه تهرانی ازدواج هدیه تهرانی او هماکنون در تهران _شهرک غرب_ سکونت دارد و البته یک پژو 206 هم دارد. تهرانی و هومن بهمنش اولین روز سال 138۶ با حضور جمعی از نزدیکان و خانواده آنها به عقد یکدیگر درآمدند تا زندگی مشترک آنها آغاز شود.» لاهیجانیها: هدیه تهرانی عروس لاهیجانیها بعد از کلی اخبار سیاسی و اجتماعی و تحلیل و … خواندن خبر ازدواج یک هنرمند برجسته و محبوب سینمای ایران در این سایت هم میتواند در نوع خود جالب باشد . راست و دروغش با شما . عده ای میگویند دروغ 13 سال بوده و عده ای هم قبول دارند . واقعیت اینکه من در حال سرچ برای موضوعی دیگر بودم که به این مطلب برخوردم . هدیه تهرانی عروس لاهیجانی ها شد . در اولین روز سال 86 و در سن 36 سالگی هدیه تهرانی در کنار هومن بهمنش بر سر سفره عقد نشستند و با حضور جمعی از نزدیکانشان زندگی مشترکشان را آغاز کردند .هدیه تهرانی متولد اول تیر ماه 1351 شمسی در تهران، این اولین مطالبی است که در دفتر قطور محضر بدون درج جزئیات بیشتر درج می شود. بالاخره سوپپر استار سینمایی ایران پای سفره عقد می نشیند و او و اقا داماد خوشبخت در دفتر ثبت 46 امضا می زنند. از شاهدان این ازدواج هیلدا خواهر کوچکتر هدیه تهرانی که او هم در هنر دستی بر اتش دارد و مادرش می توان نام برد. هومن اما متولد بهمن ماه 1359است . لیسانس کارگردانی سینمایش را از دانشگاه اصفهان گرفته است. اقا داماد خوش شانس که اصالتا لاهیجانی است و در این شهر بزرگ شده ، اکنون ساکن شهرک غرب تهران است. او 8 سالی کوچکتر از عروس بلند آوازه خویش است اما عشق کوچک و بزرگی نمی شناسد. پدر و مادرش هنوز هم در لاهیجان به کار پرورش گل فعالیت دارند. میگویند که آشنائی هومن بهمنش و هدیه تهرانی در فیلم جدید کیارستمی ” شیرین ” اتفاق افتاد ، جائیکه هومن به عنوان فیلمبردار و هدیه به عنوان دستیار کارگردان ، برنامه ریز و بازیگر در آن مشغول بودند . در این فیلم 90 بازیگر زن سینمای ایران جلو دوربین رفته اند و هر کدام یک پلان بازی می کنند . بهمنش همچنین مدیر تصویربرداری مستندی است که گروهی انگلیسی از روند تولید پروژه “کودکان و صلح” می سازند. در فیلم کوتاه “کودکان و صلح” 18 کارگردان از 18 کشور مشارکت دارند و در ایران نیز تهمینه میلانی بخشی از این پروژه را در تخت جمشید ساخت.” هومن بهمنش به عنوان جوانترین فیلمبردار جشنواره فیلم فجر در تولید فیلم جدید عباس کیارستمی با این فیلمساز سرشناس همکاری کرده است. او همچنین با دو اثر سینمایی “آن سه” به کارگردانی نقی نعمتی و “لی لی کجاست؟” ساخته محمد شیروانی در بخش های مختلف جشنواره فیلم فجر حضور داشت.” بهمنش در خصوص فعالیت های جدید خود میگوید: “بزودی فیلمبرداری جدیدترین مستند بلند مهرداد اسکویی را آغاز می کنم.
وقتی فیلم «سلطان» در سینما آزادی روی پرده رفت، تنها یک نفر در سالن قدیمی این سینما حضور داشت که دلش می خواست از زور خجالت برود زیر صندلی و تا پایان فیلم و خالی شدن سالن از زیر صندلی بیرون نیاید.
همه در سالن سینما محو دلدادگی سلطان بودند اما هدیه تهرانی خیلی از آنچه که روی پرده سینما می دید خوشش نیامده بود. البته اینها را چند سال بعد به زبان آورد؛ آن هم در گفتگو با نیما حسنی نسب.
سال 1383 در نظرخواهی مجله فیلم، هدیه تهرانی به عنوان یکی از پنج بازیگر برتر سینمای ایران انتخاب شده بود، آن موقع از حضورش در سینمای ایران تنها هشت سال گذشته بود و در این هشت سال او 17 فیلم سینمایی بازی کرده بود که در میان آنها آثار کارگردانان شاخصی نیز وجود داشت. او نخستین سیمرغش را هم به خاطر بازی در فیلم «قرمز» آن هم درست یک سال پس از آغاز دوران بازیگری اش (سومین فیلم کارنامه کاری اش) گرفته بود.
هدیه تهرانی در اوج محبوبیت بود. هم در سینما و هم بین مردم پیشنهادهای بازیگری زیادی داشت اما سخت می گرفت و کم بازی می کرد و گاهی حتی ترجیح می داد سرش را با کارهای دیگری گرم کند. حالا هم خبر زیادی از حضور او در سینمای ایران نیست. تنها یک فیلم با بازی او در گروه هنر و تجربه اکران شده و به تازگی بازی در فیلم «عادت نمی کنیم» را به پایان رسانده است. از سال 91 تا امروز یک فیلم توقیفی هم دارد که حاصل نخستین همکاری اش با محسن امیر یوسفی است: «آشغال های دوست داشتنی».
اماهنوز خبرهای مربوط به او هم برای رسانه ها جذاب است و هم برای مردم. فرقی هم نمی کند که این خبرها چه باشند. عکس نخستین تست گریم او برای بازی در فیلم «روز واقعه» یا عکسی از دوران کودکی اش، او هنوز هم برای سینما و سینمادوستان جذابیت های خاص خودش را دارد. با این حال در حرفه اش حسابی کم کار است. ورزش می کند، عکس می گیرد و احتمالا فیلمنامه های زیادی می خواند اما نتیجه، غیبت مداوم او است؛ روی پرده ای که برای رسیدن به آن، فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته است.
ماجراهای بازیگر شدن یک ستاره تمام عیار
نخستین فیلمی که هدیه تهرانی در آن به ایفای نقش پرداخت، فیلم «سلطان» بود که سال 1375 ساخته شد. آن موقع هدیه تهرانی 24 سال داشت اما اگر همه چیز آن طور که باید پیش می رفت، احتمالا نخستین فیلم کارنامه این بازیگر می شد فیلم«چای تلخ» که اتفاقا هیچ واسطه ای هم این وسط نبود که او را به ناصر تقوایی معرفی کند. هدیه تهرانی به گفته خودش با تقوایی و اکبر عالمی فامیل و آشنا بوده و به همین خاطر در 20 سالگی، ناصر تقوایی به او پیشنهاد بازی در «چای تلخ» را می دهد؛ اتفاقی که نمی افتد.
تهرانی در این فاصله کارهای مختلفی انجام داده و از این شاخه به آن شاخه می پریده، یک روز سرگرم واردات و صادرات می شده و یک روز مربیگری شنا را تجربه می کرده. دکوراسیون داخلی هم برایش جذابیت های خاص خودش را داشته و حتی یک زمانی تصمیم گرفته که برای یاد گرفتن کامل این حرفه راهی آلمان شود و در این کشور طراحی داخلی بخواند اما همه چیز دست به دست هم داده تا او بالاخره بازی در سینما را تجربه کند.
دیدارش با محمدرضا شریفی نیا و آزیتا حاجیان خیلی تصادفی رقم می خورد. در فروشگاه باغ با دستی شکسته همراه دوستش و مادرش می چرخیده که متوجه نگاه آزیتا حاجیان و شریفی نیا می شود. حدس هم می زند (بر اساس تجربه هایش) که چند دقیقه بعد یکی از این دو نفر به او پیشنهاد بازیگر شدن می دهند. چند دقیقه بعد همین اتفاق می افتد.
حاجیان از همسرش جدا می شود، به سراغ او می آید و می پرسد: «دوست داری بازیگر شوی؟» تهرانی جواب می دهد. نه. شریفی نیا شماره مادر دوست تهرانی را می گیرد و بعد از آن روز تماس ها شروع می شود.
نتیجه این تماس ها معرفی به دفتر «هدایت فیلم» مرتضی شایسته است و پیشنهاد بازی در فیلم «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی. او زیر دست عبدالله اسکندری گریم می شود. عکس می گیرد و یک متن را هم برای تست صدا و بازی می خواند اما همان موقع از این نقش خوشش نمی آید.
دلیلش هم کوتاهی نقش و دیالوگ های کم آن بوده است. رقم دستمزدی که برای روز واقعه به او پیشنهاد می شود 100 هزار تومان است؛ رقمی که قید گرفتن آن را می زند و نقش را قبول نمی کند. با این حال اما عکس ها و فیلم تست هایش در دفتر هدایت فیلم باقی می ماند.
در این فاصله یک اتفاق عجیب برایش می افتد. او در یک تصادف آسیب می بیند و چند دقیقه هم به کما می رود. این را بعد که به هوش می آید، همراه و کادر پزشکی به او می گویند. تصادف آنقدر سنگین بوده که ماه ها او را بستری می کند. بعد هم کارش به راه رفتن با واکر می رسد.
در این مدت مهرجویی سرگرم انتخاب بازیگران فیلم «لیلا» بوده که آن موقع «یک داستان واقعی» نام داشته. دست بر قضا هم مدرسه ای هدیه تهرانی در شهرک اکباتان، آناهیتا همتی، گذرش به دفتر مهرجویی می افتد. در فرم ثبت نام مقابل آدرس می نویسد، اکباتان و همانجا از او می پرسند کسی به اسم هدیه تهرانی را در اکباتان می شناسد و او هم پاسخ مثبت می دهد.
تماس ها دوباره شروع می شود. او چند روز بعد به دفتر مهرجویی می رود. مهرجویی فیلمنامه را برایش تعریف می کند و چند عکس هم از او می گیرد. مهرجویی از او می پرسد که چرا اینقدر چاق شده و تهرانی می گوید که داروی کورتن مصرف می کرده و همین باعث شده پانزده کیلو اضافه وزن پیدا کند.
از دفتر که بیرون می آید قید بازی در این فیلم را هم می زند چون برایش قابل هضم نبوده که یک مرد زن دار به خاطر نازا بودن همسرش به فکر ازدواج دوباره بیفتد. خودش بعدها گفته اگر موقعیت سنجی داشته، حتما باید این نقش را قبول می کرد اما آن موقع قبول نمی کند ولی وزنش را کم می کند اما چند ساعت پس از بیرون آمدن از دفتر مهرجویی، آقای رخشا با او برای بازی در فیلم «بودن یا نبودن» کیانوش عیاری تماس می گیرد.
قرارها گذاشته می شود. بعد عیاری را می بیند و فیلمنامه را می خواند و می پسندد اما بازی در این فیلم هم به نتیجه نمی رسد و دست آخر زنده یاد عسل بدیعی در این نقش ظاهر می شود. پس از این ماجرا یک روز دستیار مسعود کیمیایی با او تماس می گیرد. سامان مقدم پس از یک صحبت کوتاه گوشی را به مسعود کیمیایی می دهد و کیمیایی با هدیه تهرانی صحبت می کند.
قرار می گذارد و او هم بالاخره این فیلمنامه را می پذیرد. سال 1375 برای نخستین بار در یک فیلم آن هم در نقش اول ظاهر می شود. نتیجه برای خودش دلچسب نیست اما سکوی پرش خوبی برای آینده او می شود.
بلافاصله موج پیشنهادها آغاز می شود. سال بعد (1376) او در سه فیلم بازی می کند و در این بین برای بازی در «قرمز» فریدون جیرانی نخستین سیمرغ دوران بازیگری اش را به دست می آورد.
جدال با رسانه های زرد
گاهی خودش هم برای خودش حسابی حاشیه می سازد. روی کار آمدن دولت نهم و حضور اسفندیار رحیم مشایی در رأس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بزرگترین حاشیه عمر این بازیگر را رقم می زند. او تصمیم می گیرد نمایشگاه عکسی با موضوع آب برپا کند و رحیم مشایی هم قول می دهد که اسپانسر این نمایشگاه باشد.
انتشار عکسی از او و رحیم مشاعی که کنار هم در یک سالن اجرای برنامه نشسته اند، باعث می شود شایعه های زیادی در مورد ارتباط مالی این دو نفر سر زبان ها بیفتد، حتی برخی پای مسائل دیگری را وسط می کشند.
نمایشگاه برگزار می شود، روز اول افتتاحیه حضور مردم برای دیدن هدیه تهرانی رکوردشکن می شود و در نهایت او می ماند و بدهی های نمایشگاه. رحیم مشایی قولش را عملی نمی کند و هدیه تهرانی می ماند و طلبکارها. کار به شکایت و دادگاه و حتی بازداشت موقت هم می کشید و حاشیه های این اتفاق دامن او را می گیرد. او عکاسی را در ظاهر رها می کند و می چسبد به بازیگری اما تعداد نقش ها و انتخاب هایش روز به روز کمتر می شود.
دوران کم کاری
هدیه تهرانی از سال 1390 تا به حال کلا در چهار پروژه حضور داشته است. او که تا به حال در سریال های تلویزیونی بازی نکرده در این سال در سریال «قلب یخی» ساخته سامان مقدم به ایفای نقش می پردازد. این سریال برای شبکه نمایش خانگی تولید شده و به پایان هم نرسید.
«پل چوبی» ساخته مهدی کرم پور و «یک روز دیگر» ساخته حسن فتحی دو فیلم دیگر او در سال 90 هستند. در سال 1391 او تنها در یک فیلم به ایفای نقش می پردازد که توقیف می شود: «آشغال های دوست داشتنی».
از سال 91 تا امروز هم خبری از او نیست. فیلم «روز مبادا» در گروه هنر و تجربه یکی دیگر از فیل های اوست که در این سال ها هدیه تهرانی در آن به ایفای نقش پرداخته. او در سکانس پایانی این فیلم نقش خودش را بازی می کند؛ زنی که سوپراستار سینماست.
خانم سوپراستار حالا دوباره به همان موقعیت اولش بازگشته است. کسی نمی داند این ستاره می تواند پس از مدت ها کم کاری، روی پرده سینما تولد دوباره اش را نوید دهد یا باز هم بعد از دیدن فیلم تازه اش، دلش می خواهد از خجالت به زیر صندلی برود که روی آن نشسته است.
اگر همه چیز آن طور که باید پیش میرفت احتمالا نخستین فیلم کارنامهی هدیه تهرانی «چای تلخ» به کارگردانی ناصر تقوایی میشد.
وقتی فیلم «سلطان» در سینما آزادی روی پرده رفت، تنها یک نفر در سالن قدیمی این سینما حضور داشت که دلش میخواست از زور خجالت برود زیر صندلی که رویش نشسته و تا پایان فیلم و خالی شدن سالن از زیر صندلی بیرون نیاید.
همه در سالن سینما محو دلدادگی سلطان بودند، اما هدیه تهرانی خیلی از آنچه که روی پرده سینما میدید خوشش نیامده بود. اینها را البته چند سال بعد به زبان آورد، آن هم در گفتوگو با نیما حسنینسب. سال ۱۳۸۳ در نظرخواهی مجله فیلم هدیه تهرانی به عنوان یکی از پنج بازیگر برتر سینمای ایران انتخاب شده بود، آن موقع از حضورش در سینمای ایران تنها هشت سال گذشته بود و در این هشت سال او ۱۷ فیلم سینمایی بازی کرده بود، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، فریدون جیرانی، بهروز افخمی، بهمن فرمانآرا، احمدرضا درویش و ... کارگردانهای مطرحی بودند که در همین فاصله کوتاه تهرانی مقابل دوربینشان به ایفای نقش پرداخته بود. نخستین سیمرغش را هم به خاطر بازی در فیلم «قرمز» آن هم درست یک سال پس از آغاز دوران بازیگریاش (سومین فیلم کارنامه کاریاش) گرفته بود. او در اوج محبوبیت بود، هم در سینما و هم بین مردم. پیشنهادهای بازیگری زیادی داشت، اما سخت میگرفت و کم بازی میکرد و گاهی حتی ترجیح میداد سرش را با کارهای دیگری گرم کند.
ماجراهای بازیگر شدن یک ستاره
نخستین فیلمی که هدیه تهرانی در آن به ایفای نقش پرداخت، فیلم «سلطان» بود که سال ۱۳۷۵ ساخته شد. آن موقع هدیه تهرانی ۲۴ سال سن داشت، اما اگر همه چیز آن طور که باید پیش میرفت احتمالا نخستین فیلم کارنامه این بازیگر میشد، فیلم «چای تلخ» که اتفاقا هیچ واسطهای هم این وسط نبود که او را به ناصر تقوایی معرفی کند. هدیه تهرنی به گفته خودش با تقوایی و اکبر عالمی فامیل و آشنا بوده و به همین خاطر در ۲۰ سالگی ناصر تقوایی به او پیشنهاد بازی در «چای تلخ» را میدهد، اتفاقی که نمیافتد.
تهرانی در این فاصله کارهای مختلفی انجام می داده و از این شاخه به آن شاخه میپریده، یک روز سرگرم واردات و صادارت میشده و یک روز مربیگری شنا را تجربه میکرده. دکوراسیون داخلی هم برایش جذابیتهای خاص خودش را داشته و حتی یک زمانی تصمیم گرفته که برای یاد گرفتن کامل این حرفه راهی آلمان شود و در این کشور طراح داخلی بخواند، اما همه چیز دست به دست هم داده تا او بالاخره بازی در سینما را تجربه کند.
دیدارش با محمدرضا شریفینیا و آزیتا حاجیان خیلی تصادفی رقم میخورد، در فروشگاه باغ با دستی شکسته همراه دوستش و مادرش میچرخیده که متوجه نگاه آزیتا حاجیان و شریفینیا میشود. حدس هم میزند (بر اساس تجربههایش) که چند دقیقه بعد یکی از این دو نفر به او پیشنهاد بازیگر شدن میدهند، چند دقیقه بعد همین اتفاق میافتد، حاجیان از همسرش جدا میشود، به سراغ او میآید و میپرسد: «دوست داری بازیگر شوی؟» تهرانی جواب میدهد، نه.
شریفینیا شماره مادر دوست تهرانی را میگیرد و بعد از آن روز تماسها شورع میشود، نتیجه این تماسهای معرفی به دفتر «هدایت فیلم» مرتضی شایسته است و پیشنهاد بازی در فیلم «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی.
او زیر دست عبدالله اسکندری گریم میشود، عکس میگیرد و یک متن را هم برای تست صدا و بازی میخواند، اما همان موقع از این نقش خوشش نمیآید، دلیلش هم کوتاهی نقش و دیالوگهای کم آن بوده.
هدیه تهرانی آنقدر باهوش بوده که میدانسته برای حضور در پرده سینما و ادامه آن برای نقش اول به چیزی بیشتر از چند دقیقه حضور و چند دیالوگ احتیاج دارد.
رقم دستمزدی که برای روز واقعه به او پیشنهاد میشود ۱۰۰ هزار تومان است. رقمی که قید گرفتن آن را میزند و نقش را قبول نمیکند. با این حال اما عکسها و فیلم تستهایش در دفتر هدایت فیلم باقی میماند.
در این فاصله یک اتفاق عجیب برایش میافتد. او در یک تصادف آسیب میبیند و چند دقیقه هم میمیرد، این را بعدها که به هوش میآید همراهان و کادر پزشکی به او می گویند. تصادف آنقدر سنگین بوده که ماهها او را بستری می کند. بعد هم کارش به راه رفتن با واکر میرسد، در این مدت مهرجویی سرگرم انتخاب بازیگران فیلم «لیلا» بوده که آن موقع «یک داستان واقعی» نام داشته. دست بر قضا هم مدرسهای هدیه تهرانی در شهرک اکباتان، آناهیتا همتی، گذرش به دفتر مهرجویی میافتد.
در فرم ثبت نام مقابل آدرس مینویسد، اکباتان و همان جا از او میپرسند کسی به اسم هدیه تهرانی را در اکباتان میشناسد و او هم پاسخ مثبت میدهد.
تماسها دوباره شروع میشود. او چند روز بعد به دفتر مهرجویی میرود، فیلمنامه را مهرجویی برایش تعریف میکند و چند عکس هم از او میگیرد. مهرجویی از او میپرسد که چرا اینقدر چاق شده و تهرانی میگوید که داروی کورتن در زمان بهبودی مصرف میکرده و همین باعث شده ۱۵کیلو اضافه وزن پیدا کند.
از دفتر که بیرون میآید قید بازی در این فیلم را هم میزند، چون برایش قابل هضم نبوده که یک مرد زندار به خاطر نازا بودن همسرش به فکر ازدواج دوباره بیفتد، خودش بعدها گفته اگر موقعیتسنجی داشته حتما باید این نقش را قبول میکرد، اما آن موقع قبول نمیکند. ولی وزنش را کم میکند.
پیدا شدنش پس از یک مدت ناپدید شدن باعث میشود تا چند ساعت پس از بیرون آمدن از دفتر مهرجویی آقای رخشا با او برای بازی در فیلم «بودن یا نبودن» کیانوش عیاری تماس بگیرد. قرارها گذاشته میشود۷ در ملاقات حضوری رخشا به او میگوید که خوشحال است سالم و سلامت میبیندش چون میترسیده آن تصادفی که وصفش را شنیده منجر به نقص عضو او شده باشد.
بعد عیاری را میبیند و فیلمنامه را میخواند و میپسندد. کار تحقیق را آغاز میکند و به سراغ بیماران قلبی هم میرود، چون قرار بوده نقش دختری را بازی کند که بیماری قلبی دارد. اما بازی در این فیلم هم به نتیجه نمیرسد و دست آخر زنده یاد عسل بدیعی در این نقش ظاهر میشود.
پس از این ماجرا یک روز دستیار مسعود کیمیایی با او تماس میگیرد. سامان مقدم پس از یک صحبت کوتاه گوشی را به مسعود کیمیایی میدهد و کیمایی با هدیه تهرانی صحبت میکند، قرار میگذارد واو هم بالاخره این فیلمنامه را میپذیرد. سال ۱۳۷۵ برای نخستین بار در یک فیلم آن هم در نقش اول ظاهر میشود. نتیجه برای خودش دلچسب نیست، اما سکوی پرش خوبی برای آینده او میشود. بلافاصله موج پیشنهادها آغاز میشود. سال بعد (۱۳۷۶) او در سه فیلم باز میکند و در این بین برای بازی در «قرمز» فریدون جیرانی نخستین سیمرغ دوران بازیگریاش را به دست میآورد.
سال ۱۳۷۷ بهروز افخمی به سراغ ساخت فیلمی میرود که حالا از آن به عنوان یک تابوشکنی در سینما نام برده میشود. برای ایفای نقش اول زن افخمی هدیه تهرانی را انتخاب میکند و هدیه تهرانی هم به این پیشنهاد جواب مثبت میدهد تا نقش یک زن مستقل را در فیلم «شوکران» ایفا کند، «شوکران» بلافاصله بعد از اکران به نقطه عطف کارنامه بازیگری او تبدیل میشود.
در همین سال او در فیلم دیگری هم بازی میکند. «سیاوش» به کارگردانی سامان مقدم و «دستهای آلوده» کار سیروس الوند.
جدال با رسانههای زرد
هر چقدر کار تهرانی روی پرده سینما میگیرد، حاشیههایش هم زیاد میشود. نشریات به دنبال کردن خبرهای او علاقه نشان میدهند، او تمایلی به مصاحبه نشان میدهد. کار خبرسازی در مورد او به جایی میرسد که ظرف یک سال ۸ بار خبر ازدواج و طلاق او با افراد مختلف منتشر میشود. سالها بعد تهرانی درباره این ماجراها به مجله فیلم میگوید اگر من در عالم واقع بخواهم ظرف یک سال چند ازدواج داشته باشم چطور میتوانم با 10 نفر در یک سال ازدواج کنم و بعد طلاق بگیرم. اصلا از لحاظ زمانی امکان پذیر نیست که من از یک نفر طلاق بگیرم زمان شرعی «عده» را بگذرانم بعد دوباره ازدواج کنم؟ آن هم 10 بار در یک سال (نقل به مضمون)
در این مدت تا دلتان بخواهد هدیه تهرانی به نوشته نشریات زرد، زن این و ان شد، یکی از این شوهر ها علی انصاریان مدافع وقت تیم فوتبال پرسپولیس بود. تهرانی حتی حوصله تکذیب این خبرها را هم نداشت ، خودش می گفت، تکذینب کنم که چه بشود؟ فرا بردارند تیتر بزنند هدیه تهرانی خبر ازدواجش را تکذیب کرد.(نقل به مضمون)
در این دوره حاشیهها دست از سر او برنمیدارند، اما گاهی خودش هم برای خودش حسابی حاشیه میسازد. روی کار آمدن دولت نهم و حضور اسفندیار رحیممشایی در راس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بزرگترین حاشیه عمر این بازیگر را رقم میزند.
او تصمیم میگیرد نمایشگاه عکسی با موضوع آب برپا کند و رحیم مشایی هم قول میدهد که اسپانسر این نمایشگاه باشد، انتشار عکسی از او و رحیممشایی که کنار هم در یک سالن اجرای برنامه نشستهاند، باعث میشود شایعههای زیادی در مورد ارتباط این دو نفر روی زبانها بیفتد، حتی برخی پای عقد موقت را وسط می کشند و می گویند رحیم مشایی، او را صیغه کرده.
نمایشگاه برگزار میشود ، روز اول افتتاحیه حضور مردم برای دیدن هدیه تهرانی رکوردشکن میشود و در نهایت او میماند و بدهیهای نمایشگاه، رحیم مشایی قولش را عملی نمیکند و هدیه تهرانی میماند و طلبکارها. کار به شکایت و دادگاه و حتی بازداشت موقت هم میکشد و حاشیههای این اتفاق دامن او را میگیرد.
او عکاسی را در ظاهر ول میکند و میچسبد به بازیگری اما تعداد نقشها و انتخاب هایش روز به روز کمتر میشود.
خانم ورزشکار
هدیه تهرانی به ورزش علاقه زیادی دارد. روزی که شریفینیا او را در فروشگاه باغ میبیند، او با دستی شکسته در فروشگاه حضور داشته، دلیل آن هم ورزش و مربیگری شنا بوده اما از مقطعی به بعد ورزش رزمی «تای چی» را جدی میگیرد، حسابی تمرین میکند و چهره بودنش باعث میشود در این رشته هم زود به مقام و پست دست پیدا کند. در دراسیون ووشو، تهرانی به عنوان نایب رییس سبک تای چی منصوب میشود. این اتفاقها هم حاشیههای زیادی برای او رقم میزند، اما او همچنان این رشته ورزشی را ادامه میدهد و حتی برای پیشرفت و آموزش در این رشته به کشورهای خارجی هم سفر میکند.
در این بین اما اتفاقات عجیب و غریب دیرگی هم برایش رخ میدهد، مثلا او به یاد دارد که زمانی یک مرد با او تماس گرفته و میگفته تهرانی همسر اوست و از او چند بچه هم دارد.
یک بار هم چنین ماجرایی برای یک دختر اتفاق میافتد، کسی که بعد از فوت مادرش فکر می کند که تهرانی مادر اوست. این ماجرا آنقدر برای دختر واقعی میشود که حتی خانه تهرانی را پیدا میکند و یک روز که تهرانی از سفر به خانه برمی گردد میبیند که او روی تختش خوابیده است.
دوران کم کاری
هدیه تهرانی از سال ۱۳۹۰ تا به حال در ۴ پروژه حضور داشته است. او که تا به حال در سریالهای تلویزیونی بازی نکرده است در این سال در سریال «قلب یخی» ساخته سامان مقدم به ایفای نقش میپردازد. این سریال برای شبکه نمایش خانگی تولید میشود و پایان هم نمییابد. «پل چوبی» ساخته مهدی کرمپور، «یک روز دیگر» ساخته حسن فتحی دو فیلم دیگر او در سال ۹۰ هستند. در سال ۱۳۹۱ او تنها دریک فیلم به ایفای نقش میپردازد که توقیف میشود: «آشغالهای دوستداشتنی»
از سال ۹۱ تا امروز هم خبری از او نیست. فیلم «روز مبادا» در گروه هنر و تجربه یکی دیگر از فیلمهای اوست که در این سالها هدیه تهرانی در آن به ایفای نقش پرداخته. او در سکانس پایانی این فیلم نقش خودش را بازی میکند. زنی که سوپراستار سینماست.
سال 94 اما برای او سال بازگشت به سینماست، او حالا دوباره به متن سینما برگشته و میخواهد روی پرده باز هم دنیاهای تازهای را بسازد، «میتواند یا نه؟» پرسشی است که برای یافتن پاسخش باید منتظر ماند.