سیمرغ شهر || نقد و بررسی فیلم CAPTAIN AMERICA : CIVIL WAR | معرفی و نقد وبررسی فیلم های و سریالهای جدید آمریکا و هالیود

  • ۱۴:۵۷
2015CaptainAmerica_CivilWar_301015.article_x4

افزودنی‌های جدید، قهرمانان قدیمی و سرنوشت قدرتمند‌ترین قهرمانان زمین


توجه: این نقد، داستان فیلم را فاش نمی‌کند.

 

فیلم : کاپیتان آمریکا : جنگ داخلی

کارگردانان : آنتونی روسو و جو روسو

نویسندگان : کریستوفر مارکوس و استیون مک فیلی

بازیگران: کریس اوانز – رابرت دنی جونیور – اسکارلت جوهانسون- پاول راد- سباستین استن – الیزابت اولسن و ….

کمپانی: دیزنی- مارول

مدت زمان: ۱۴۷ دقیقه

بودجه: ۲۵۰ میلیون دلار

منتقد: جیم وجوودا (منتقد آی جی ان)

امتیاز: ۷.۸ از ۱۰

مترجم : فرنوش فدایی

 


 

“کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی” برای “کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان” و “انتقامجویان: عصر اولتران”، دنباله‌ای لذت‌بخش ولی پر نقص محسوب می‌شود. فیلم به اندازه‌ی سرباز زمستان نیرومند یا جذاب و همه گیر نیست، ولی در عین‌حال نسبت به عصر اولتران در مدیریت تعداد زیادی کاراکتر به مراتب موفق‌تر عمل می‌کند.
بعد از حوادث پر هزینه و مرگبار  اولین فیلم “انتقامجویان”، “سرباز زمستان” و “عصر اولتران”، رهبران دنیا درخواست می‌کنند بر روی قدرتمندترین قهرمانان زمین، نظارت داشته باشند. آیرن من (رابرت داونی جونیر) حاضر به امضای تفاهم‌نامه‌ی ساکوویا می‌شود، در حالی که کاپیتان آمریکا (کریس اوانز) کاملا مخالف این قرارداد است. بعد از یک حمله ی مرگبار به قصد جان رفیق قدیمی کاپیتان، باکی بارنز یا همان سرباز زمستان (سباستین استن)، کاپیتان تصمیم می گیرد تا مکان دوست قدیمی‌اش را پیدا و از او محافظت کند، در عین حال تونی استارک و انتقام جویانی که طرف او هستند، ضرب العجلی تعیین کرده‌اند که کاپیتان و باکی را متوقف کنند تا عناصر خصمانه‌تری به سمتشان سرازیر نشوند. در حالی که قهرمان های جدید به نزاع ملحق می شوند جبهه‌بندی ابرقهرمانان در مقابل هم کم‌کم شکل می‌گیرد، و یک کینه‌جوی مرموز، هلموت زمو (دنیل برول)، نقشه‌های سایه‌وار و طولانی‌مدت خود را عملی می‌سازد.
این فیلم همانطوری که باید باشد، فیلم کاپیتان است و استیو راجرز یک بار دیگر ثابت می‌کند که قلب و روح جهان مارول است. او مرد خوبیست که باید تصمیمات سخت بگیرد، و به رغم اینکه توسط دوستان ابرقهرمانش همراهی می شود، ولی اساسا در این جهان تنهاست. نبرد ایدئولوژیکی او با تونی درگیر کننده است، ولی هرگز از سطح تکرار مکرر یک سلسله استدلالی در خلال سراسر فیلم پیش تر نمی رود و هر دو طرف کار هایی انجام می دهند که نمایان سازند چرا ممکن است حق با دیگری باشد.


2015CaptainAmerica_CivilWar_301015.article_x4
داونی جونیور به نوبه ی خود به شخصیت عبوسی که تونی استارک باشد تبدیل می شود، حتی دمدمی مزاج‌تر از چیزی که در “عصر اولتران” و “آیرن من ۳” بود. او قطعا دلایل خوبی برای کوتاه آمدن دارد ، اگرچه این طعم جدید کاراکترش، جذابیت و سرگرمی بذله‌گویانه‌ای را که آیرن من مدت زیادی به آن تکیه کرده بود تا به مخاطب عرضه کند تضعیف می‌کند. ایدئولوژی متفاوت او از کاپیتان، مسئله‌ی بغرنج فلسفی جنگ داخلی و نبرد واقعی فیلم است. ولی، مثل آن فیلم دیگر ابر قهرمان علیه ابر قهرمان سال ۲۰۱۶، این مناقشه‌ی بی‌پروا و تکراری به آرامی و به مرور زمان ضعیف میشود.
خوشبختانه در هر دو فیلم “جنگ داخلی” و “بتمن در برابر سوپرمن”، نیاز هواداران به آنکه خسارات وارده به مردم و شهرها به رسمیت شناخته شود مرتفع گردید. این فیلم اما در عین این واقع‌گرایی موفق شد به آن یگانه عنصر متمایزکننده‌ی فیلم‌های ابرقهرمانی – فراز از واقعیت-  توسل بجویند. اینطور نیست که بگوییم فیلم های ابرقهرمانی نمی توانند یا نباید به مسئولیت اخلاقی قهرمانان یا انعکاس نگرانی‌های دنیای واقعی اشاره ای کنند، ولی علی‌الدوام در این باب سخن راندن و انداختن تمام تقصیرات بر دوش قهرمانان داستان (و تعمیم آن به گرده‌ی بیننده) نتیجه‌ای جز ملال‌اوری بی‌پایان و زائل شدن تمام نقاط لذت سرگرم‌کننده‌ی ژانر را دربر نخواهد داشت.
به همان اندازه ای که رابطه ی کاپیتان و تونی در بوته ی آزمایش قرار می گیرد، هواخواهی برومنتیک کاپیتان نسبت به باکی است که از هر چیز دیگری پیشی میگیرد. سباستین استن بار دیگر انسانیت را در جنگجوی قاتل خونسردی که بازی میکند پیدا می کند، و حتی رقابتی بر سر علاقه‌ی کاپیتان به فالکون (با بازی آنتونی مکی) آغاز می کند. رابطه‌ی این دو کمیک ریلیفی است که کمک می کند تا فضای پر تنش و حتی لحن تاریک فیلم تعدیل شود. می‌توانید حدس بزنید چه کاراکتر دیگری خنده را به جنگ جهانی می آورد؟ هم محله‌ای دوست داشتنی شما و عضو جدید دنیای مارول که بسیار انتظارش را می‌کشیدیم.
بی چون و چرا باید گفت اسپایدرمن بهترین قسمت فیلم است. او نه تنها سپر کاپیتان را می‌دزدد، بلکه فیلمش را هم می دزدد. البته چیزی که ممکن است دوست نداشته باشید که بشنوید این است که: اسپایدی کاملا از داستان تفکیک‌پذیر است. می توان او را حذف کرد بدون اینکه هیچ تفاوتی در روایت داستان ایجاد شود.
در هر صورت، تام هاولند موفق شد با نقش آفرینی‌اش نشان دهد که چه چیزی پیتر پارکر را به قهرمانی بزرگ و دوست داشتنی بدل می‌سازد و مخاطبین را در حالی که از او بیشتر می خواهند رها می کند. و بعد از پنج حضور در صفحه نمایش بزرگ، تا به اینجا هاولند نزدیک‌ترین و بهترین شباهت با کاراکتری که کمیک ها می‌شناسیم را داشته.

Captain-Aem-3

برخلاف اسپایدرمن، جداناپذیرترین عنصر از طرح داستانی در فیلم، تازه وارد مارول، بلک پنتر (با بازی چادویک بزمن) است که به اندازه ی ثور هم شاهوار و هم قدرتمند است.صحنه های مبارزه ی پنتر به شدت جذابند، کاستومش عالی بنظر می‌رسد، و آرک احساسی‌اش نیاز به یک داستان اصلی در فیلم آینده ی خودش را توجیه می کند. مانند اسپایدی، مخاطب بیشتر از این کاراکتر می خواهد و مایه ی تاسف است که غلاف تاربفت عنکبوت محبوب جهان مارول توجهی که بلک پنتر لایق آن است را در بر گرفت و دزدید.
تماشای تلاش ویژن برای انسان بودن، دوست داشتنی و بامزه است. تصویر او در حالی که یک سوئتر و تی شرت پوشیده است و در آشپزخانه کار می کند، حسابی شما را به خنده می اندازد. علاقه اش به اسکارلت ویچ (الیزابث السن) واضح است ولی از عناصر اصلی داستان نیست. اینکه اغلب به ویژن وظایف خانه داری داده می شود اعصاب خورد کن است. آن هم وقتی که در لحظات خاصی در میدان نبرد، وجودش لازم است. بیشتر مواقع با او مثل یک سگ نگهبان با یک “سنگ بی نهایت” رفتار می شود.
همینطور به عنوان ویلن داستان، زمو ( در اینجا دیگر بارون نیست) که توسط دنیل برول بازی میشود، به جمع رو به افزایش و پرجمعیت ویلن های مارول که توسط بازیگران خوبی ایفای نقش شده‌اند ملحق می‌شود. فیلم های مارول که به نظر می‌آید از تمام ویلن‌ها به جز لوکی قطع امید کرده‌اند، تاکید خود را بر درگیری قهرمان هایشان با یکدیگر گذاشته‌اند. با اینکه انگیزه ی زمو خیلی انسانی و متقاعد کننده است، طرح واقعی‌اش تحت بررسی دقیق قرار نمی گیرد و به اتفاق‌های تصادفی زیادی متکی است. (بیشتر به آن پرداختن، باعث لو رفتن بخشی از داستان می شود.)

Black Widow Civil War

بدون شک، صحنه ی مبارزه ی فرودگاه در جنگ داخلی بهترین صحنه ی ابرقهرمانی است که در صفحه نمایش بزرگ نشان داده شده است. این یک رویای شهوانی طرفداران کامیک بوک است که به هر کاراکتری لحظه ای می دهد تا در نبرد بدرخشد. اسپایدرمن طعنه زنان وارد می شود، پنتر با استایلی تماماً متعلق به خودش رد می شود، و انت من (پاول راد) به هر دوی این تازه وارد ها تقابلی درخور تحویل می‌دهد که ارضاکننده ترین لحظات برای طرفداران خواهند بود . این سکانس مبارزه ی ابرقهرمانی است که مردم از فیلم به یاد خواهند داشت و گیک ها تا سال ها درباره اش حرف خواهند زد.
ولی درحالی که این صحنه ی مبارزه ی حیرت آور اتفاق می افتد، نبرد نهایی با همه ی احساسی بودنش، به طور قابل توجهی بدون انرژی است. هرچند خوب است که مرحله ی نهایی و اوج آن شامل یک دستگاه پرتال دیگر در آسمان یا شهر در حال سقوط نیست، ولی همچنین کاملا به دسیسه های زمو وابسته است و یک لحظه ی “آها” که بنظر می رسد کمی اجباری است فقط برای اینکه به تضاد بین کاپیتان و تونی اضافه شود در آن محوریت دارد.
همه ی صحنه های اکشن سینمایی فیلم به اندازه ی صحنه ی فرودگاه خوب از آب درنیامده اند. اگرچه سرعت دیوانه وار صحنه های بین اونجرز و کراس بونز (فرانک گریلو) بیشتر از چیزی‌ست که انتظارش را دارید.همچنین یک لحظه بین استیو و یکی دیگر از کاراکتر ها وجود دارد که بنظر می آید درست پرداخت نشده است و وقتی اتفاق می افتد بطرز شدیدی در داستان نامناسب است. و در نهایت، اگر منتظرید تا مارتین فریمن را در دنیای مارول ببینید، بهتر است که سطح انتظارتان را پایین بیاورید، چون کار زیادی انجام نمی دهد.

11
در نهایت، می خواهم به توئیتی که درست بعد از دیدن فیلم ارسال کردم اشاره کنم که در آن از فیلم به عنوان یک “ناامیدی” یاد کردم. “کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان” فیلم مورد علاقه ی من از دنیای مارول بود، هوشمندانه، شخصیت محور، عملگرا، با احساس، با دل و جرات و مشتاقانه بود و چیز مهمی برای گفتن داشت. در حالی که “جنگ داخلی” قطعا بعضی از همان گزینه ها را اجرا کرده بود، ولی من به سادگی آن را به اندازه ی فیلم قبلی اش تاثیر گذار ندیدم. به همین دلیل این فیلم برای من ناامید کننده بود. از آنجایی که “جنگ داخلی” اصلا هم بد نیست، شاید عبارت ضعیفی برای گفتن باشد. این فقط یک فیلم خوب است، در تضاد با چیز محشری که من  امیدوارش بودم.

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
مجله اینترنتی سیمرغ شهر اخبار بازیگران بیوگرافی بازیگران اخبارسینمای ایران اخبار سینمای جهان اخبار تلوزیون ایران اخبار تلوزیون جهان اخبار موسیقی ایران اخبار موسیقی جهان


مجله اینترنتی سیمرغ شهر حذف
اخبار روز حذف
اخبارسینما حذف
اخبار موسیقی حذف
اخبارتلویزیون حذف
اخبار فناوری مصالب طنز وسرگرمی حذف
بیو گرافی بازیگران حذف
اخبار داغ سلبریتی های ایرانیx
بیوگرافی بازیگران سینما و تلویزیون ایرانx
فرهنگ وهنر ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
نویسندگان
موضوعات
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan