. زمانی که یک کودک بودم، رویاهای بسیار زیادی داشتم، و فکر می‌کردم چیزی که نقش مهمی در به واقعیت پیوستن رویاهایم داشت، این بود که فرصت زیادی برای مطالعه بسیار داشتم.

۷. جشن گرفتن موفقیت خوب است، اما از آن مهم‌تر، توجه کردن به درس‌هایی است که از شکست می‌گیریم.

۸. من به غذا و لباس بسیار اهمیت می‌دهم. پول بعد از یک نقطه خاص برای من هیچ فایده و کاربردی ندارد و بعد از این نقطه کاربرد آن در ایجاد یک سازمان و کمک به مردم فقیر جهان است.

۹. ما محصولات خوبی را ارائه داده‌ایم، اما تمام این محصولات خیلی زود کهنه و از کار افتاده می‌شوند، برای ما هم سال‌های محدودی وجود دارد و من شمار این سال‌ها را نمی‌دانم... وقتی که زمان ما هم تمام می‌شود.

۱۰. ناراضی‌ترین مشتریان شما بزرگ‌ترین منابع برای یادگیری هستند.

۱۱. با در نظر گرفتن تاثیر پشه‌ها، شاید انتظار برود که توجهی بیش از این را به خود جلب کنند. در حالی که کوسه‌ها سالانه کمتر از ۱۲ نفر را می‌کشند و در ایالات متحده امریکا یک برنامه تلوزیونی هفتگی به آن‌ها اختصاص داده شده است.

۱۲. به مراکز Infosys در شهر بنگلور بروید و برای درک این که این شهر یک جهنم است کافی است به اندازه سه مایل از این نقطه حرکت کنید تا مردمی را ببینید که بدون توالت و آب زندگی می‌کنند. متوجه خواهید شد که جهان یک‌دست نیست.

۱۳. مایکروسافت در گذشته رقبای آشکاری داشته است و ما می‌توانیم سند این رقابت‌ها را برای همه به نمایش بگذاریم.

۱۴. اگر من فکر کنم که چیزی نامناسب است یا فقط باعث اتلاف وقت می‌شود، آن‌‌ را دور‌می‌اندازم. این زمان است که برای من اهمیت دارد. ممکن است که در طول جلسات، شما بارها جمله‌ی" این احمقانه‌ترین ایده‌ایست که تا به حال شنیده‌ام"، را از من بشنوید.

۱۵. شاید تمام جهان متعلق به من نباشد، اما باید اعتراف کنم که همه‌چیز در این جهان برای من خوب پیش می‌رود.

۱۶. شما باید در رابطه با این‌که دولت یک ابزارسنگین و غیر دقیق است، واقع‌بینی مطلق داشته باشید و بدون توجه دائم افراد شایسته با معیار‌های حقیقی، کار‌ها به درستی انجام نمی‌شود.

۱۷. تنها از نظر تخصیص منابع زمانی، اعتقادات برای من زیاد کارآمد نیست، کارهای بسیار زیاد دیگری وجود دارد که من می‌توانم در صبح روز یکشنبه انجام دهم.

۱۸. اگر نمی‌توانید کاری را درست کنید، حداقل کاری کنید که ظاهر آن درست به نظر بیاید.

۱۹. این موضوع بسیار شگفت انگیز است که از جهانی که کامپیوتر‌ها بسیار کم و غیرمعروف بودند، وارد دنیایی شوی که کامپیوترها در تمام کارهای هر روزه ما حضور دارند. این رویایی بود که من دوست داشتم آن را به واقعیت تبدیل کنم و گمان می‌کنم که تا حد زیادی آن را عملی ساخته‌ام.

۲۰. کامپیوترها جهان را در هر زمینه‌ای بتوانید فکر کنید تغییر داده‌اند. این وسایل تحولات و پیشرفت‌های شگفت‌انگیزی در ارتباطات، همکاری و بهره‌وری داشته‌اند و علاوه بر آن انواع جدیدی از سرگرمی و رسانه‌های اجتماعی را به همراه آورده‌اند. .

۲۱. مهم‌ترین کاری که من انجام داده‌ام، تلاش برای پیشرفت کامپیوتر‌ها بوده است. این چیزی است که من درنوجوانی  و در دهه بیست و سی زندگی‌ا‌م پرورش داده ام، و حتی قبل از انجام این‌ کار به ازدواج فکر نکرده بودم زیرا کار بخش بزرگ و پر‌اهمیتی از زندگی من بوده و هست.