- چهارشنبه ۱۳ مرداد ۹۵
- ۱۶:۴۱
تاریخ
تئاتر ایران بارها شاهد توقف اجرای یک نمایش بوده است، اما در سالهای اخیر
این اتفاق به شکلهای مختلف در مورد نمایشهای متعددی رخ داده است
سایت
خبر آنلاین - درنا حسین زاده: تاریخ تئاتر ایران بارها شاهد توقف اجرای یک
نمایش بوده است، اما در سالهای اخیر این اتفاق به شکلهای مختلف در مورد
نمایشهای متعددی رخ داده است.
توقیف تئاتر «پینوکیا» به کارگردانی شهره سلطانی خاطره توقیف تئاترهایی که در سالهای اخیر روی صحنه رفته بودند و در نیمه راه نمایش از ادامه حرکت بازایستادند زنده میکند. در حالی که به تازگی سینمای ایران با پدیده عجیب توقیف فیلم مذهبی «رستاخیز» مواجه شده بود، تئاتر هم به نوعی دیگر با موضوع جلوگیری از ادامه مسیر اجرای یک نمایش روبرو شده است. نکته مشترک با وجود تفاوتهای کامل محتوایی در هر دو نمونه «رستاخیز» و «پینوکیا» متوقف شدن روند نمایش یک اثر بعد از شروع آن است.
تفاوت توقیف اثری که عرضه شده با اثری که موفق به دریافت مجوز برای عرضه نمیشود در این است که در مورد نخست مسیرهای قانونی طی شده، سازندگان اثر با اطمینان به مسائل قانونی پیش رفتهاند و امید به ادامه کار خود دارند که حالا هر بار بنا به دلایلی چیزی مانع ادامه راه میشود. در مورد «رستاخیز» تجمعهای عجیب و کمجمعیت خیابانی و در مورد «پینوکیا» به گفته کارگردان برخی جوسازیهای صورت گرفته مسئولان را به توقیف این نمایش واداشته است.
شرایطی که برای اجرای تازهترین کار سلطانی به وجود آمده، بهانهای است برای مرور برخی اتفاقات مشابه در تئاتر، مانند آنچه برای «پاییز» نادر برهانی مرند، «تانگوی تخممرغ داغ» هادی مرزبان، «خشکسالی و دروغ» محمد یعقوبی، «هدی گابلر» وحید رهبانی و «شاخ نبات» مهدی شمسایی.
پینوکیا
خبر توقف اجرای نمایش «پینوکیا» بعد از دو شب اجرای آن منتشر شد. مهدی شفیعی مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگویی با «ایسنا» درباره وضعیت به وجود آمده برای این نمایش گفت: «شورای ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی زمانی این نمایش را بازبینی کرد که گروه از لباس اصلی و آرایههای گریم نمایش استفاده نکرده و در واقع کلیات کار پروانه اجرا گرفته بود. بعد از آن کارشناسان شورا و دوستان دیگر در تماشاخانه ایرانشهر متوجه شدند که از لباس، کلاهگیس و آرایههای گریم نامناسبی در نمایش استفاده شده که با قوانین مدون شورا همخوانی ندارد. همان زمان به صورت شفاهی به دوستان در گروه نمایشی گفته شد و شب گذشته (17 مردادماه) من نیز به صورت مکتوب نامهای را خطاب به مدیران سالن فرستادم که نسبت به اصلاح لباس و آرایههای گریم گروه نمایشی اقدام شود. به این ترتیب، به محض اینکه روز چهارشنبه (21 مرداد) بازبینی انجام و اصلاحات لازم صورت گیرد، اجرا از سر گرفته میشود.»
سلطانی کارگردان نمایش، از آنچه ایجاد برخی حاشیهها و جوسازیها که علیه این نمایش توصیف میکند، انتقاد کرد.
سلطانی درباره اینکه گفته شده پوشش بازیگران به نوعی باعث جلوگیری از اجرای نمایش شده است، ادامه داد: «این حرفها بسیارعجیب است، چون مگر ما در این مملکت زندگی نمیکنیم که بدانیم چکونه باید روی صحنه برویم؟ یعنی نمیدانیم که با موهای خودمان نمیتوانیم نقشی را بازی کنیم؟ متاسفم برای برخی همکاران خودم و رسانههایی که این جو را به وجود آوردند. موهایی که برای بازیگران زن استفاده شده همه از جنس پلاستیکی است که از فروشگاههای اسباببازی خریداری شده است.»
سلطانی که به دلیل بیماری مدتی از صحنه تئاتر دور بود، با ابراز ناراحتی از چنین شرایطی اضافه کرد: «این وضعیت فقط استرس مرا زیادتر میکند، چون حق نیست بعد از سالها که فرصت دوباره اجرا کردن را پیدا کردهام، بعد از دو شب کار چنین اتفاقی بیفتد و این حواشی ایجاد شود.»
«پینوکیا» که براساس همان قصه پینوکیو نگارش و توسط حمیدرضا نعیمی دراماتورژی شده است و به گفته کارگردان به از هم گسیختکی روابط آدمها در دنیای ماشینی و قربانی شدن زنان و بچهها و حیوانات اشاره دارد که پایان آن نیز یک تراژدی است.
امید میرود با اعمال برخی اصلاحات اجرای این نمایش در روزهای پایانی هفته از سر گرفته شود.
پاییز
آنچه موجب شد نمایش «پاییز» نادر برهانیمرند در حالی که شش شب تا پایان اجر یک شب روی صحنه نرود، نظر مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان در مورد بازی امیر جعفری بود. گویا در فضای مجازی گفتوگویی میان این مدیر و بازیگر صورت گرفته بود که نتیجه آن صدور دستور یک شب توقف اجرای نمایش بود. این در حالی بود که «پاییز» یکبار سالها قبل روی صحنه رفته بود و در سال 93 برای دومین بار اجرای عمومی داشت. سرسنگی شخصا دستور توقف اجرای این نمایش را داد و در گفتوگویی غیرمستقیم امیر جعفری بازیگر این نمایش را سرپیچی از گفتههای کارگردان، وارد کردن بداهههایی به کار که موجب مستهجن شدن نمایش شده، متهم کرد. این اظهارات سرسنگی پاسخ جعفری را به همراه داشت.
جعفری زمانی که خبر رسید این نمایش نمیتواند روی صحنه برود در گفتوگویی با «خبرآنلاین» ماجرا را چنین روایت کرد: «برای من عجیب است که یک استاد دانشگاه تئاتر، کسی که دکترای تئاتر دارد فرق کارکتر را با شخصیت یک بازیگر متوجه نمیشود. صحبتهای این استاد دانشگاه چنین القا میکند که گویی من به عنوان امیر جعفری شخصیتی لمپن و لوده دارم، در صورتیکه این نقش من در نمایش است نه شخصیت خودم. چطور است که این استاد دانشگاه درک نمیکند آن نقش من است نه خودم.»
جعفری ادامه داد: «بعید میدانم هیچ فردی که من را بشناسد تصور کند که من شخصیتی لوده و لمپن دارم.»
او در مورد ماجرایی که برای «پاییز» رخ داده، گفت: «از چند روز پیش صحبتی در مورد اصلاح نمایش مطرح شد. گفتند 25 مورد اصلاحیه لازم است که بخشهایی از آن مربوط به من بود. اتفاقا در آن زمان اصلا صحبت از آقای سرسنگی و نظر ایشان مطرح نبود، اصلا من نمیدانم ایشان نمایش را دیدهاند که چنین نظر میدهند یا نه.»
او ادامه داد: «وقتی صحبت از 25 مورد اصلاحیه مطرح شد، همه ما روی صحنه آن را رعایت کردیم. به گونهای که وقتی اجرا تمام شد آقای برهانی به همه ما برای اینکه موارد مطرح شده را رعایت کرده بودیم خسته نباشید گفت. من در حالی این تغییرات را در شخصیت اعمال کردم و اصلاحات را رعایت کردم که معتقد بودم این تغییرات به شخصیت لطمه میزند. اصلا به خود آقای برهانی هم گفتم با این تغییرات شخصیت شکل خود را از دست میدهد. من نقش یک لمپن را بازی میکنم و دیگری نقش یک بسیجی را، خب اگر قرار باشد من هم مثل او حرف بزنم و رفتار کنم که تفاوت این شخصیتها اصلا نمایان نمیشود. اما خب من تئاتری هستم و میدانم جایگاه کارگردان چیست و گفته او را رعایت کردم.»
جعفری با اشاره به اینکه این نمایش 13 سال پیش نیز اجرا شده بود، گفت: «این نمایش 13 سال پیش هم اجرا شده بود و جایزه جشنواره دفاع مقدس را به دست آورده بود. چطور شده که در این مدت نظرات عوض شده است؟ چه اتفاقی افتاده است؟ نکند بچههای تماشاخانه ایرانشهر هم جزو دلواپسان هستند؟»
او در مورد آشناییاش با سرسنگی گفت: «من آقای سرسنگی را یکبار دیدم و آن هم در مراسم ختم استاد سمندریان. اصلا من هیچ مدیری را ملاقات نمیکنم باورتان میشود یا نه، الان وارد صداوسیما شوم اصلا نمیدانم مدیریت کجاست؟ من نمیدانم دفتر مدیریت ایرانشهر کجاست؟ این به دور از انصاف است که یک مدیر صرفا به دلیل حفظ جایگاه خود به دیگری توهین کند. واقعا این برای من سئوال است چطور کسی که تئاتر تدریس میکند و دکترای ادبیات نمایشی دارد تفاوت نقش من را با خود من درک نمیکند.»
او در مورد این بخش از سخنان سرسنگی که به مشکلآفرینی جعفری در نمایشهای دیگر هم اشاره داشت، گفت: «سئوال من این است که اصلا آقای سرسنگی چند نمایش از من دیدهاند. اگر من در کارهای دیگر مشکلسازی کرده بودم که حتما الان ممنوعالکار بودم. نمایش «ترن» مشکل داشت یا نمایش «شکلک» و یا تئاتر آقای مهرجویی «درس»؟ کدام یک از این کارها مشکل داشتند که من برای آنها مشکلسازی کرده باشم؟»
جعفری سخنان خود را چنین پایان داد: «من بازیگر تئاتر هستم و میدانم باید مطابق خواسته کارگردان پیش بروم. آقای سرسنگی در صحبتهای خود به من توهین کردهاند که این باید پاسخ داده شود. توهین مستقیم به یک بازیگر برای حفظ میز قطعا اتفاق بدی است. من سالهاست کار تئاتر میکنم، ممکن است بعد از این آقای سرسنگی نخواهند من در ایرانشهر روی صحنه بروم. نمیروم. مشکلی نیست، ما هنرمندیم و میمانیم، این مدیراناند که یک روز هستند و روز دیگر نه.»
بعد از ظهر سهشنبه 19 اسفند ماه مجید سرسنگی در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا، درباره دلایل توقیف نمایش «پائیز» چنین گفت: «حتی اگر یک شب دیگر از اجرای این نمایش باقی مانده بود، باز هم آن را توقیف میکردم. آقای برهانی مرند متنی خوب را پیشنهاد داد و من هم پذیرفتم اما متاسفانه در طول کار، یکی از بازیگران نمایش مطالبی را اضافه کرد که در متن نبود و تماما از آن رکاکت و استهجان میبارید.»
البته تمامی این مسائل زیاد ادامه نداشت و نمایش بعد از یک شب توقف دوباره روی صحنه رفت.
تانگوی تخممرغ داغ
هادی مرزبان «تانگوی تخممرغ داغ» را براساس نوشته زندهیاد اکبر رادی بهار 93 در تالار وحدت روی صحنه برد. این نمایش در تاریخ 16 خرداد برای اجرا دچار مشکل شد و این مشکل ادامه داشت تا زمانی که بالاخره بعد از رفت و آمد چند باره مسئولان و مرزبان به قوه قضاییه حاشیههای به وجود آمده برطرف شد.
آنچه به عنوان دلیل توقیف ذکر شده بود صحنههای نامناسب و الفاظ رکیک بود.
در بیانیهای که زمان توقیف این نمایش از سوی دادستانی انتشار یافت، آمده بود: «در پی اطلاع واصله مبنی بر ارتکاب برخی اقدامات و حرکات خلاف موازین اسلامی در اجرای نمایشنامه «تانگوی تخم مرغ داغ»، در این زمینه پروندهی قضایی تشکیل شد. با ارجاع موضوع به یکی از شعب بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه، بازپرس پرونده پس از بررسی و مشاهده و بازبینی فیلم اجرای تئاتر مذکور و وجود برخی صحنههای نامناسب، دستور توقف ادامهی نمایش آن را صادر کرد. لذا نظر به اظهارات وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص توقیف اجرای نمایش فوق به منظور تنویر افکار عمومی موارد زیر اعلام میشود:
1- از مفاد اظهارات جناب آقای جنتی مستفاد میشود که ایشان خود اذعان به مغایرت برخی صحنههای نمایش مذکور با شؤون و موازین اسلامی و عفت عمومی دارد. از جمله وی اظهار داشته است که: «این نمایش اشکالاتی هم داشته که باید رفع میشد» که خود موید اشکال وارده به اجرای این برنامه است.
2- در برخی از صحنههای تئاتر مورد اشاره، افزون بر صحنههای نامناسب که به طور عمده توسط بازیگر زن اجرا میشود، الفاظ رکیک و اظهارات خلاف موازین اسلامی و عفت عمومی به کار گرفته شده که احساسات عمومی را جریحهدار مینماید. لذا دادستان از باب اجرای وظایف خود به عنوان مدعیالعموم و پیشگیری از وقوع جرم مکلف به جلوگیری از اینگونه برنامهها است؛ به ویژه آن که حسب اظهار آقای جنتی، به دستاندرکاران نمایش از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تذکر و اخطار لازم داده شده است که ادامهی نمایش به همان ترتیب، نشان از عدم توجه به تذکر بوده است.
3- روابط عمومی دادستانی تهران خاطرنشان کرد در گام اول مسؤولان نهادها و سازمانهای متولی اصلی فرهنگ کشور مسؤول برخورد با اینگونه امور هستند و باید پاسخگوی اقدامات صورت گرفته در حوزههای فعالیت خود در این زمینه باشند و اگر چنانچه آنها به وظایفشان عمل کنند نیازی به برخوردهای قضایی نخواهد بود. بدیهی است توقیف و بازداشت نه تنها اختیار بلکه از وظایف مسلم مراجع قضایی است و اقدامات قضایی زمانی صورت میگیرد که مسؤولان مربوطه در انجام وظایف محوله مسامحه نمایند.»
در نهایت بعد از رفت و آمد بسیار با برخی اصلاحات این نمایش کار خود را ادامه داد.
خشکسالی و دروغ
محمد یعقوبی در سال 1390 تصمیم گرفت نمایش «خشکسالی و دروغ» خود را دوباره روی صحنه ببرد. این بار بازیگران باران کوثری، پیمان معادی، علی سرابی و آیدا کیخایی بودند. اجرای این نمایش در تماشاخانه ایرانشهر در تاریخ 24 آذر ماه بعد از سه هفته اجرا متوقف شد. گفته مسئولان حکایت از آن داشت که آنچه برای نمایش یعقوبی مشکل ایجاد کرده، اضافه کردن بخشهایی به نمایش در طول جریان اجرا است.
بعد از حدود یک هفته تلاش، نمایش یعقوبی دوم دی ماه روی صحنه برگشت، اما این پایان حاشیههای «خشکسالی و دروغ» نبود. وقتی گروه این نمایش برای اجرای آن راهی شیراز شدند، به دلیل حضور یکی از بازیگران نمایش، اجرای آن با مشکلاتی روبرو شد.
هدا گابلر
وحید رهبانی نمایش «هدا گابلر» را سال 1389 در تالار چهارسوی تئاترشهر روی صحنه برده بود که بعد از انتشار عکسهایی از این نمایش در یکی از خبرگزاریها حجم انتقاد به این نمایش بالا گرفت و ادامه اجرای آن متوقف شد.
آنچه در بخشی از گزارش منتشر شده از سوی یکی از خبرگزاریها درباره این نمایش آمده بود، به این شرح است: « نمایش «هدا گابلر» به نویسندگی و کارگردانی وحید رهبانی به محلی برای ترویج اباحهگری، ابتذال و عادیسازی چندشوهری، اختلاط زن و مرد و استفاده از نمادهای یک فرقه انحرافی موسوم به «بردگی جنسی و فراماسونری» و دیگر اقدامات ضدارزشی تبدیل شده است. بر اساس این گزارش، نمایش مذکور که مبتنی بر فلسفه نیستانگاری غربی است و هیچ نسبتی با آموزههای ملی و مذهبی ما ندارد، پیش از این در بیستوهفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر و نیز برای اهالی رسانه به صورت اختصاصی به نمایش گذاشته شده بود.» این پایانی بود بر اجرای این نمایش و لغو تمامی مجوزهای آن.
متن هدا گابلر نوشته هنریک ایبسن نمایشنامهنویس نروژی است که در سال ۱۸۹۰ نگاشته شدهاست. این نمایشنامه در مورد زنی ۲۹ ساله به نام هدا است که در محیط دچار مشکلاتی میشود.
شاخ نبات
نمایش «شاخ نبات» برگرفته از داستان «موش و گربه» عبید زاکانی به نویسندگی و کارگردانی مهدی شمسایی بعد از بیش از 20 شب اجرا، سیام مهرماه سال 1393 در پی تذکرقوه قضاییه متوقف شد.
مهدی شمسایی کارگردان نمایش «شاخ نبات» در گفتگویی با خبرگزاری «مهر» دلایل مطرح شده برای توقیف این نمایش را چنین بیان کرد: «ما یک ماه است که با چالش هایی رو به رو هستیم تا در نهایت نمایش «شاخ نبات» توقیف شد. این نمایش با همین متن و بدون هیچ ممیزی سال 89 و در دوران وزارت آقای صفارهرندی روی صحنه رفت و ما فیلم آن اجرا را چندی پیش به اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد دادیم تا مجوز اجرای مجدد کار را بگیریم که در نهایت این مجوز هم صادر شد و ما کار را روی صحنه بردیم. از همان ابتدا که اجرا شروع شد نکاتی از سوی اداره کل هنرهای نمایشی به ما اعلام می شد که ما آنها را در طول اجرا اعمال می کردیم. با وجود اینکه هر آنچه آنها گفتند مدنظر قرار دادیم ولی در نهایت و پس از 26 شب نمایش «شاخ نبات» توقیف شد.»
مهدی شمسایی این نمایش را براساس منظومه «موش و گربه» اثر مشهور عبید زاکانی به صحنه برده بود آن را می توان یک اپراتئاتر دانست.
توقیف تئاتر «پینوکیا» به کارگردانی شهره سلطانی خاطره توقیف تئاترهایی که در سالهای اخیر روی صحنه رفته بودند و در نیمه راه نمایش از ادامه حرکت بازایستادند زنده میکند. در حالی که به تازگی سینمای ایران با پدیده عجیب توقیف فیلم مذهبی «رستاخیز» مواجه شده بود، تئاتر هم به نوعی دیگر با موضوع جلوگیری از ادامه مسیر اجرای یک نمایش روبرو شده است. نکته مشترک با وجود تفاوتهای کامل محتوایی در هر دو نمونه «رستاخیز» و «پینوکیا» متوقف شدن روند نمایش یک اثر بعد از شروع آن است.
تفاوت توقیف اثری که عرضه شده با اثری که موفق به دریافت مجوز برای عرضه نمیشود در این است که در مورد نخست مسیرهای قانونی طی شده، سازندگان اثر با اطمینان به مسائل قانونی پیش رفتهاند و امید به ادامه کار خود دارند که حالا هر بار بنا به دلایلی چیزی مانع ادامه راه میشود. در مورد «رستاخیز» تجمعهای عجیب و کمجمعیت خیابانی و در مورد «پینوکیا» به گفته کارگردان برخی جوسازیهای صورت گرفته مسئولان را به توقیف این نمایش واداشته است.
شرایطی که برای اجرای تازهترین کار سلطانی به وجود آمده، بهانهای است برای مرور برخی اتفاقات مشابه در تئاتر، مانند آنچه برای «پاییز» نادر برهانی مرند، «تانگوی تخممرغ داغ» هادی مرزبان، «خشکسالی و دروغ» محمد یعقوبی، «هدی گابلر» وحید رهبانی و «شاخ نبات» مهدی شمسایی.
پینوکیا
خبر توقف اجرای نمایش «پینوکیا» بعد از دو شب اجرای آن منتشر شد. مهدی شفیعی مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگویی با «ایسنا» درباره وضعیت به وجود آمده برای این نمایش گفت: «شورای ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی زمانی این نمایش را بازبینی کرد که گروه از لباس اصلی و آرایههای گریم نمایش استفاده نکرده و در واقع کلیات کار پروانه اجرا گرفته بود. بعد از آن کارشناسان شورا و دوستان دیگر در تماشاخانه ایرانشهر متوجه شدند که از لباس، کلاهگیس و آرایههای گریم نامناسبی در نمایش استفاده شده که با قوانین مدون شورا همخوانی ندارد. همان زمان به صورت شفاهی به دوستان در گروه نمایشی گفته شد و شب گذشته (17 مردادماه) من نیز به صورت مکتوب نامهای را خطاب به مدیران سالن فرستادم که نسبت به اصلاح لباس و آرایههای گریم گروه نمایشی اقدام شود. به این ترتیب، به محض اینکه روز چهارشنبه (21 مرداد) بازبینی انجام و اصلاحات لازم صورت گیرد، اجرا از سر گرفته میشود.»
سلطانی کارگردان نمایش، از آنچه ایجاد برخی حاشیهها و جوسازیها که علیه این نمایش توصیف میکند، انتقاد کرد.
سلطانی درباره اینکه گفته شده پوشش بازیگران به نوعی باعث جلوگیری از اجرای نمایش شده است، ادامه داد: «این حرفها بسیارعجیب است، چون مگر ما در این مملکت زندگی نمیکنیم که بدانیم چکونه باید روی صحنه برویم؟ یعنی نمیدانیم که با موهای خودمان نمیتوانیم نقشی را بازی کنیم؟ متاسفم برای برخی همکاران خودم و رسانههایی که این جو را به وجود آوردند. موهایی که برای بازیگران زن استفاده شده همه از جنس پلاستیکی است که از فروشگاههای اسباببازی خریداری شده است.»
سلطانی که به دلیل بیماری مدتی از صحنه تئاتر دور بود، با ابراز ناراحتی از چنین شرایطی اضافه کرد: «این وضعیت فقط استرس مرا زیادتر میکند، چون حق نیست بعد از سالها که فرصت دوباره اجرا کردن را پیدا کردهام، بعد از دو شب کار چنین اتفاقی بیفتد و این حواشی ایجاد شود.»
«پینوکیا» که براساس همان قصه پینوکیو نگارش و توسط حمیدرضا نعیمی دراماتورژی شده است و به گفته کارگردان به از هم گسیختکی روابط آدمها در دنیای ماشینی و قربانی شدن زنان و بچهها و حیوانات اشاره دارد که پایان آن نیز یک تراژدی است.
امید میرود با اعمال برخی اصلاحات اجرای این نمایش در روزهای پایانی هفته از سر گرفته شود.
پاییز
آنچه موجب شد نمایش «پاییز» نادر برهانیمرند در حالی که شش شب تا پایان اجر یک شب روی صحنه نرود، نظر مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان در مورد بازی امیر جعفری بود. گویا در فضای مجازی گفتوگویی میان این مدیر و بازیگر صورت گرفته بود که نتیجه آن صدور دستور یک شب توقف اجرای نمایش بود. این در حالی بود که «پاییز» یکبار سالها قبل روی صحنه رفته بود و در سال 93 برای دومین بار اجرای عمومی داشت. سرسنگی شخصا دستور توقف اجرای این نمایش را داد و در گفتوگویی غیرمستقیم امیر جعفری بازیگر این نمایش را سرپیچی از گفتههای کارگردان، وارد کردن بداهههایی به کار که موجب مستهجن شدن نمایش شده، متهم کرد. این اظهارات سرسنگی پاسخ جعفری را به همراه داشت.
جعفری زمانی که خبر رسید این نمایش نمیتواند روی صحنه برود در گفتوگویی با «خبرآنلاین» ماجرا را چنین روایت کرد: «برای من عجیب است که یک استاد دانشگاه تئاتر، کسی که دکترای تئاتر دارد فرق کارکتر را با شخصیت یک بازیگر متوجه نمیشود. صحبتهای این استاد دانشگاه چنین القا میکند که گویی من به عنوان امیر جعفری شخصیتی لمپن و لوده دارم، در صورتیکه این نقش من در نمایش است نه شخصیت خودم. چطور است که این استاد دانشگاه درک نمیکند آن نقش من است نه خودم.»
جعفری ادامه داد: «بعید میدانم هیچ فردی که من را بشناسد تصور کند که من شخصیتی لوده و لمپن دارم.»
او در مورد ماجرایی که برای «پاییز» رخ داده، گفت: «از چند روز پیش صحبتی در مورد اصلاح نمایش مطرح شد. گفتند 25 مورد اصلاحیه لازم است که بخشهایی از آن مربوط به من بود. اتفاقا در آن زمان اصلا صحبت از آقای سرسنگی و نظر ایشان مطرح نبود، اصلا من نمیدانم ایشان نمایش را دیدهاند که چنین نظر میدهند یا نه.»
او ادامه داد: «وقتی صحبت از 25 مورد اصلاحیه مطرح شد، همه ما روی صحنه آن را رعایت کردیم. به گونهای که وقتی اجرا تمام شد آقای برهانی به همه ما برای اینکه موارد مطرح شده را رعایت کرده بودیم خسته نباشید گفت. من در حالی این تغییرات را در شخصیت اعمال کردم و اصلاحات را رعایت کردم که معتقد بودم این تغییرات به شخصیت لطمه میزند. اصلا به خود آقای برهانی هم گفتم با این تغییرات شخصیت شکل خود را از دست میدهد. من نقش یک لمپن را بازی میکنم و دیگری نقش یک بسیجی را، خب اگر قرار باشد من هم مثل او حرف بزنم و رفتار کنم که تفاوت این شخصیتها اصلا نمایان نمیشود. اما خب من تئاتری هستم و میدانم جایگاه کارگردان چیست و گفته او را رعایت کردم.»
جعفری با اشاره به اینکه این نمایش 13 سال پیش نیز اجرا شده بود، گفت: «این نمایش 13 سال پیش هم اجرا شده بود و جایزه جشنواره دفاع مقدس را به دست آورده بود. چطور شده که در این مدت نظرات عوض شده است؟ چه اتفاقی افتاده است؟ نکند بچههای تماشاخانه ایرانشهر هم جزو دلواپسان هستند؟»
او در مورد آشناییاش با سرسنگی گفت: «من آقای سرسنگی را یکبار دیدم و آن هم در مراسم ختم استاد سمندریان. اصلا من هیچ مدیری را ملاقات نمیکنم باورتان میشود یا نه، الان وارد صداوسیما شوم اصلا نمیدانم مدیریت کجاست؟ من نمیدانم دفتر مدیریت ایرانشهر کجاست؟ این به دور از انصاف است که یک مدیر صرفا به دلیل حفظ جایگاه خود به دیگری توهین کند. واقعا این برای من سئوال است چطور کسی که تئاتر تدریس میکند و دکترای ادبیات نمایشی دارد تفاوت نقش من را با خود من درک نمیکند.»
او در مورد این بخش از سخنان سرسنگی که به مشکلآفرینی جعفری در نمایشهای دیگر هم اشاره داشت، گفت: «سئوال من این است که اصلا آقای سرسنگی چند نمایش از من دیدهاند. اگر من در کارهای دیگر مشکلسازی کرده بودم که حتما الان ممنوعالکار بودم. نمایش «ترن» مشکل داشت یا نمایش «شکلک» و یا تئاتر آقای مهرجویی «درس»؟ کدام یک از این کارها مشکل داشتند که من برای آنها مشکلسازی کرده باشم؟»
امیر جعفری در نمایی از «پاییز»
جعفری سخنان خود را چنین پایان داد: «من بازیگر تئاتر هستم و میدانم باید مطابق خواسته کارگردان پیش بروم. آقای سرسنگی در صحبتهای خود به من توهین کردهاند که این باید پاسخ داده شود. توهین مستقیم به یک بازیگر برای حفظ میز قطعا اتفاق بدی است. من سالهاست کار تئاتر میکنم، ممکن است بعد از این آقای سرسنگی نخواهند من در ایرانشهر روی صحنه بروم. نمیروم. مشکلی نیست، ما هنرمندیم و میمانیم، این مدیراناند که یک روز هستند و روز دیگر نه.»
بعد از ظهر سهشنبه 19 اسفند ماه مجید سرسنگی در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا، درباره دلایل توقیف نمایش «پائیز» چنین گفت: «حتی اگر یک شب دیگر از اجرای این نمایش باقی مانده بود، باز هم آن را توقیف میکردم. آقای برهانی مرند متنی خوب را پیشنهاد داد و من هم پذیرفتم اما متاسفانه در طول کار، یکی از بازیگران نمایش مطالبی را اضافه کرد که در متن نبود و تماما از آن رکاکت و استهجان میبارید.»
البته تمامی این مسائل زیاد ادامه نداشت و نمایش بعد از یک شب توقف دوباره روی صحنه رفت.
تانگوی تخممرغ داغ
هادی مرزبان «تانگوی تخممرغ داغ» را براساس نوشته زندهیاد اکبر رادی بهار 93 در تالار وحدت روی صحنه برد. این نمایش در تاریخ 16 خرداد برای اجرا دچار مشکل شد و این مشکل ادامه داشت تا زمانی که بالاخره بعد از رفت و آمد چند باره مسئولان و مرزبان به قوه قضاییه حاشیههای به وجود آمده برطرف شد.
آنچه به عنوان دلیل توقیف ذکر شده بود صحنههای نامناسب و الفاظ رکیک بود.
در بیانیهای که زمان توقیف این نمایش از سوی دادستانی انتشار یافت، آمده بود: «در پی اطلاع واصله مبنی بر ارتکاب برخی اقدامات و حرکات خلاف موازین اسلامی در اجرای نمایشنامه «تانگوی تخم مرغ داغ»، در این زمینه پروندهی قضایی تشکیل شد. با ارجاع موضوع به یکی از شعب بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه، بازپرس پرونده پس از بررسی و مشاهده و بازبینی فیلم اجرای تئاتر مذکور و وجود برخی صحنههای نامناسب، دستور توقف ادامهی نمایش آن را صادر کرد. لذا نظر به اظهارات وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص توقیف اجرای نمایش فوق به منظور تنویر افکار عمومی موارد زیر اعلام میشود:
1- از مفاد اظهارات جناب آقای جنتی مستفاد میشود که ایشان خود اذعان به مغایرت برخی صحنههای نمایش مذکور با شؤون و موازین اسلامی و عفت عمومی دارد. از جمله وی اظهار داشته است که: «این نمایش اشکالاتی هم داشته که باید رفع میشد» که خود موید اشکال وارده به اجرای این برنامه است.
2- در برخی از صحنههای تئاتر مورد اشاره، افزون بر صحنههای نامناسب که به طور عمده توسط بازیگر زن اجرا میشود، الفاظ رکیک و اظهارات خلاف موازین اسلامی و عفت عمومی به کار گرفته شده که احساسات عمومی را جریحهدار مینماید. لذا دادستان از باب اجرای وظایف خود به عنوان مدعیالعموم و پیشگیری از وقوع جرم مکلف به جلوگیری از اینگونه برنامهها است؛ به ویژه آن که حسب اظهار آقای جنتی، به دستاندرکاران نمایش از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تذکر و اخطار لازم داده شده است که ادامهی نمایش به همان ترتیب، نشان از عدم توجه به تذکر بوده است.
3- روابط عمومی دادستانی تهران خاطرنشان کرد در گام اول مسؤولان نهادها و سازمانهای متولی اصلی فرهنگ کشور مسؤول برخورد با اینگونه امور هستند و باید پاسخگوی اقدامات صورت گرفته در حوزههای فعالیت خود در این زمینه باشند و اگر چنانچه آنها به وظایفشان عمل کنند نیازی به برخوردهای قضایی نخواهد بود. بدیهی است توقیف و بازداشت نه تنها اختیار بلکه از وظایف مسلم مراجع قضایی است و اقدامات قضایی زمانی صورت میگیرد که مسؤولان مربوطه در انجام وظایف محوله مسامحه نمایند.»
در نهایت بعد از رفت و آمد بسیار با برخی اصلاحات این نمایش کار خود را ادامه داد.
خشکسالی و دروغ
محمد یعقوبی در سال 1390 تصمیم گرفت نمایش «خشکسالی و دروغ» خود را دوباره روی صحنه ببرد. این بار بازیگران باران کوثری، پیمان معادی، علی سرابی و آیدا کیخایی بودند. اجرای این نمایش در تماشاخانه ایرانشهر در تاریخ 24 آذر ماه بعد از سه هفته اجرا متوقف شد. گفته مسئولان حکایت از آن داشت که آنچه برای نمایش یعقوبی مشکل ایجاد کرده، اضافه کردن بخشهایی به نمایش در طول جریان اجرا است.
آیدا کیخایی، باران کوثری، پیمان معادی و علی سرابی در «خشکسالی و دروغ»
بعد از حدود یک هفته تلاش، نمایش یعقوبی دوم دی ماه روی صحنه برگشت، اما این پایان حاشیههای «خشکسالی و دروغ» نبود. وقتی گروه این نمایش برای اجرای آن راهی شیراز شدند، به دلیل حضور یکی از بازیگران نمایش، اجرای آن با مشکلاتی روبرو شد.
هدا گابلر
وحید رهبانی نمایش «هدا گابلر» را سال 1389 در تالار چهارسوی تئاترشهر روی صحنه برده بود که بعد از انتشار عکسهایی از این نمایش در یکی از خبرگزاریها حجم انتقاد به این نمایش بالا گرفت و ادامه اجرای آن متوقف شد.
آنچه در بخشی از گزارش منتشر شده از سوی یکی از خبرگزاریها درباره این نمایش آمده بود، به این شرح است: « نمایش «هدا گابلر» به نویسندگی و کارگردانی وحید رهبانی به محلی برای ترویج اباحهگری، ابتذال و عادیسازی چندشوهری، اختلاط زن و مرد و استفاده از نمادهای یک فرقه انحرافی موسوم به «بردگی جنسی و فراماسونری» و دیگر اقدامات ضدارزشی تبدیل شده است. بر اساس این گزارش، نمایش مذکور که مبتنی بر فلسفه نیستانگاری غربی است و هیچ نسبتی با آموزههای ملی و مذهبی ما ندارد، پیش از این در بیستوهفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر و نیز برای اهالی رسانه به صورت اختصاصی به نمایش گذاشته شده بود.» این پایانی بود بر اجرای این نمایش و لغو تمامی مجوزهای آن.
متن هدا گابلر نوشته هنریک ایبسن نمایشنامهنویس نروژی است که در سال ۱۸۹۰ نگاشته شدهاست. این نمایشنامه در مورد زنی ۲۹ ساله به نام هدا است که در محیط دچار مشکلاتی میشود.
شاخ نبات
نمایش «شاخ نبات» برگرفته از داستان «موش و گربه» عبید زاکانی به نویسندگی و کارگردانی مهدی شمسایی بعد از بیش از 20 شب اجرا، سیام مهرماه سال 1393 در پی تذکرقوه قضاییه متوقف شد.
مهدی شمسایی کارگردان نمایش «شاخ نبات» در گفتگویی با خبرگزاری «مهر» دلایل مطرح شده برای توقیف این نمایش را چنین بیان کرد: «ما یک ماه است که با چالش هایی رو به رو هستیم تا در نهایت نمایش «شاخ نبات» توقیف شد. این نمایش با همین متن و بدون هیچ ممیزی سال 89 و در دوران وزارت آقای صفارهرندی روی صحنه رفت و ما فیلم آن اجرا را چندی پیش به اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد دادیم تا مجوز اجرای مجدد کار را بگیریم که در نهایت این مجوز هم صادر شد و ما کار را روی صحنه بردیم. از همان ابتدا که اجرا شروع شد نکاتی از سوی اداره کل هنرهای نمایشی به ما اعلام می شد که ما آنها را در طول اجرا اعمال می کردیم. با وجود اینکه هر آنچه آنها گفتند مدنظر قرار دادیم ولی در نهایت و پس از 26 شب نمایش «شاخ نبات» توقیف شد.»
مهدی شمسایی این نمایش را براساس منظومه «موش و گربه» اثر مشهور عبید زاکانی به صحنه برده بود آن را می توان یک اپراتئاتر دانست.