با بدترین و جنجالی ترین کمیک های 20 سال اخیر آشنا شوید!

 چند روز پیش سایت comicbook.com یه مقاله خیلی خوب و جامع کار کرد به نام
"10 لحظه جنجالی کمیک بوکی در 20 سال گذشته". مقاله رو خوندم و خیلی ازش
لذت بردم. دو مورد هم به کمیک های اسپایدرمن اختصاص داشت. کمی وسوسه شدم
ترجمه اش کنم ولی به خودم گفتم این مقاله زیاد به سایت من مرتبط نمیشه. از
طرفی خستگی ناشی از ماه رمضان هم مزید بر علت شد تا  قضیه ترجمه این مقاله
را فراموش کنم. ولی نمیدانم چرا حس میکردم حتما باید این مقاله را ترجمه
کنم چون به نظرم علاقمندان به کمیک حتما باید آن را بخوانند. در هر حال

 پس این شما و این هم جنجالی ترین لحظات کمیک بوک
های ابرقهرمانی در دو دهه گذشته!

*سوپرمن تابعیت خود را ترک میکند!*

سوپرمن تابعیت خود را ترک میکند

در شماره 900 از کمیک Action Comics داستان های مختلفی چاپ شد که یکی از
انها باعث به وجود آمدن جنجال های سیاسی فراوانی در آوریل سال 2011 گردید.
در این داستان که نامش "واقعه" (The Incident) بود، سوپرمن که همیشه ادعا
میکرد برای "حقیقت، عدالت و سبک و شیوه آمریکایی" میجنگد، مخالفت خود را با
سیاست خارجی کشور آمریکا اعلام میدارد و میگوید که دیگر حاضر نیست یک
آمریکایی باشد و میخواهد تابعیت آمریکایی خود را ترک کند!

این داستان هیاهوی زیادی در رسانه ها و اخبار سیاسی به پا کرد. «انجی میر»
از طرفداران حزب جمهوریخواه به شبکه فاکس نیوز گفت: "نویسندگان فعلی سوپرمن
دارند  آمریکا را کوچک و سبک میکنند". به همین دلیل درست یک هفته پس از
انتشار این کمیک ، دی سی اعلام کرد که این فقط و فقط یک داستان مستقل بوده
و قرار نیست که تبعات آن پیگیری شود. به عبارت دیگر، دی سی گفت که این
داستان یک داستان خیالی و فرضی بوده که فقط نشان میدهد اگر روزی سوپرمن
تابعیت آمریکایی خود را ترک کند چه میشود!

*واکنش ها به شماره 700 مرد عنکبوتی شگفت انگیز*

واکنش ها به شماره 700 مرد عنکبوتی شگفت انگیز

واکنش های جنون آمیز به شماره 700 کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز"
<http://spidey.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%85%DB%8C%DA%A9/182-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-700-%D9%83%D9%85%DB%8C%D9%83-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%BE-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%85%D9%86-%D8%B4%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2.html>
نمونه کاملی است از اینکه هواداران کمیک بوکی با دسترسی به رسانه های مجازی
و شبکه های اجتماعی مثل توئیتر و تامبلر میتوانند چه آشوبی به پا کنند.
البته قبلا هم خیلی از هواداران از بخش کامنت های سایت ها استفاده میکردند
تا به  نویسنده یا طراحان کمیک حمله و از آثارشان انتقاد کنند   ولی
ایندفعه قضیه فرق میکرد چون در این شماره «پیتر پارکر» به دست دشمن قدیمی
خود یعنی «دکتر اختاپوس» کشته شد (در واقع قبل از مرگ اختاپوس ذهن و جسم
خود را با پیتر پارکر عوض کرد). شیوه مردن پیتر پارکر بسیار دردناک و
مظلومانه بود و بدتر اینکه تمام خاطرات و گذشته او با ذهن و حافظه دکتر
اختاپوس ترکیب شد!  همین مسئله باعث شد تا کامنت هایی بسیار خشن و دارک از
سوی هواداران متعصب مرد عنکبوتی درباره نویسنده این شماره یعنی «دان اسلات»
نوشته شود. کار به جایی رسید که پیام های تهدید آمیز زیادی به اسلات ارسال
و در آنها او به مرگ تهدید شد!

اسلات هم که نشان داده همواره نسبت به کامنت هایی که درباره اش منتشر میشود
بسیار حساس است در صفحه فیس بوک خود نوشت: "چیزی به نام پیام تهدید آمیز
بامزه وجود ندارد. اگر بازهم کسی مرا به مرگ تهدید کند به مقامات مربوطه
گزارش خواهم داد. به نظر من کسانی که چنین واکنش های افراطی نسبت به مرگ یک
شخصیت خیالی از خود نشان میدهند باید خودشان را به روانپزشک معرفی کنند"!



* «مگنتو» در نقش «زورن»!*

مگنتو» در نقش «زورن

در اواسط دهه نخست قرن بیست و یکم نویسنده نامداری به نام «گرنت موریسون»
سعی کرد کمیک های مردان ایکس را از نو احیا کند و بنابراین سری تحسین شده
New X-men را نوشت که خیلی هم مورد توجه قرار گرفت. او در این سری میوتانتی
جدید به نام «زورن» (Xorn)  خلق کرد. او ظاهراً  یک میوتانت چینی بود که
نقاب بر صورت داشت و در کنار گروه مردان ایکس میجنگید. اما در داستان
"سیاره ایکس" او بلاخره نقاب خودش را برداشت و مشخص شد که همان دشمن قدیمی
مردان ایکس یعنی «مگنتو» است!

سپس مگنتو که تحت تاثیر اثرات یک دارو قرار گرفته، دست به کشتار میزند و
حتی «جین گری» را به طور مهلکی زخمی میکند اما در نهایت «ولورین» او را
میکشد. اما چندی بعد ناگهان مگنتو در سری کمیک دیگری به نام Excalibur
دوباره برگشت. جالب تر اینکه مدتی بعد «زورن» هم در کمیک X-men برگشت!
خوانندگان گیج و عصبانی شده بودند چون نه تنها هیچ توضیحی برای زنده شدن
مگنتو ارائه نشده بود بلکه انگار مگنتو و زورن دو شخصیت مجزا بودند. این
موضوع خیلی آنها را عصبانی کرد. ضمن اینکه گرنت موریسون در مصاحبه های خود
اعلام کرد که همواره در نظر داشته زورن همان مگنتو باشد! ولی انگار فایده
ای ندارد چون به عقیده مارول آنها دو شخصیت مجزا هستند!

* جنجال های آقای «میلر»*

بتمن و رابین

در اینکه «فرانک میلر» مهم ترین نویسنده کمیک های بتمن در 30 گذشته است هیچ
شکی نیست ولی او در سالهای اخیر کاری کرده که خیلی از هواداران بتمن از او
رنجیده خاطر شوند. سال 2005 کمیکی تحت عنوان All Star Batman & Robin, the
Boy Wonder منتشر شد. دی سی خیلی روی این کمیک مانور میداد چون نویسنده اش
میلر بود و طراحش «جیم لی» افسانه ای. ولی از همان شماره اول هواداران و
کارشناسان حسابی از آن خشمگین شدند. میلر بتمن را در این سری به طور باور
نکردنی خشن و عصبی به تصویر میکشید طوری که انگار او یک بیمار روانی است!
بتمن در ضمن رفتاری بسیار بیرحمانه و سنگدلانه با دستیار خود یعنی «رابین»
داشت. او رابین را شکنجه میداد و یا بهش غذا بهش نمیداد و بهش میگفت که به
جای غذا باید موش صحرایی بگیرد و بخورد!!! او حتی در یک صحنه رابین را
"عقب مانده" خطاب کرد و بعدش گفت: "من اون بتمن لعنتی هستم" (I’m the
Goddamn Batman). واقعا باورش سخت است که بتمن چنین شخصیت پردازی سادیستی و
غریبی داشته باشد.

ولی این پایان شاهکار میلر نبود. او در سال 2011 کمیکی به نام "تروریسم
مقدس" (Holy Terror) را نویسندگی و طراحی کرد. او در این کمیک ایدئولوژی
اسلامی را هدف قرار داد و آن را مثل یک بمب اتمی مخرب دانست!!!

فرانک میلر

تازه، او ابتدا قرار بود در این داستان بتمن را در مقابل تروریست های
مسلمان قرار دهد ولی دی سی زیر بار نرفت و در نتیجه او از شخصیت های جدیدی
در کمیک خود کرد. میلر خودش گفته که هدفش از این کمیک تبلیغ بر علیه اسلام
بوده . او در این کمیک مسلمانان را همگی به عنوان تروریست های ضد آمریکایی
نشان داده که لیاقت شان فقط و فقط له شدن توسط قهرمان داستان است.

واقعا جای شگفتی است که چطور نویسنده ای مثل میلر در سالهای اخیر اینقدر
سقوط کرده و چنین داستان های توهین آمیزی مینویسد ...


*حذف تاریخچه کاراکترها در New 52*

سال 2011 دی سی وقتی کل کمیک های خودش را تحت عنوان New 52 ریبوت کرد، خیلی
ها نزدیک بود از تعجب شاخ دربیاورند! البته ریبوت یا اصطلاحاً relaunch سری
های کمیک بوکی و چاپ مجدد آنها از شماره 1 یک ترفند قدیمی و مرسوم در دنیای
کمیک است تا فروش بالا برود ولی مشکل اینجا بود که New 52 تبعات شدیدی برای
شخصیت های نمادین دی سی مثل بتمن، سوپرمن و بقیه داشت.

به عبارتی دیگر، در نتیجه New 52 برخی از داستان های مهم و حیاتی دی سی
تغییر کردند و یا کلا پاک شدند (بعنی انگار هرگر اتفاق نیافتاده اند!) مثل
ازدواج سوپرمن با «لوئیز لین».   origin شخصیت هایی مثل Starfire، Guy
Gardner و «تیم دریک» نیز تغییر کرد و یا «باربارا گوردون» که در داستان
مشهور و تحسین شده Batman: The Killing Joke توسط «جوکر» فلج شده بود
دوباره خوب شد! حتی تاریخچه  برخی شخصیت ها مثل «والی وست»، «کاساندرا کین»
و « استتفانی براون» کاملا پاک شد (البته در این میان فقط بتمن بود که
تاریخچه اش تقریبا دست نخورده باقی ماند)

این موضوع باعث شد تا خیلی از خوانندگان قدیمی دی سی گیج شوند و از New 52
سر درنیاورند. آنها از خود میپرسیدند که چرا دی سی دهه ها تاریخچه خود را
قربانی ترفندی مذبوحانه برای فروش بیشتر کرده است؟

* "تولد مجدد قهرمانان"*

تولد مجدد قهرمانان

همانطور که میدانید مارول ناگهان در اواسط دهه 90 میلادی تا آستانه
ورشکستگی پیش رفت. آن موقع شرکتی به نام "ایماژ کامیکس" تاسیس شده بود که
تقریبا تمام طراحان سوپراستار صنعت کمیک را به خودش جلب کرده بود. مارول در
تلاشی مذبوحانه تصمیم گرفت داستانی به نام Onslaught چاپ کند که در آن
"چهار شگفت انگیز"، "اونجرز" و "دکتر دووم " کشته شدند. بلافاصله بعد از
این داستان ، مارول کمیک های "چهار شگفت انگیز"، "مرد آهنی" و "اونجرز" را
از نو و تحت عنوان جدیدی به نام "تولد مجدد قهرمانان" ( Heroes Reborn) چاپ
کرد و طراحی آنها را هم به طراحان کمپانی  ایماژ مثل «جیم لی» و «راب
لیفیلد» سپرد تا شاید با این ترفند از ورشکستگی نجات یابد.

در کمیک های Heroes Reborn، منشا و نحوه پیدایش بسیاری از کارکترهای معروف
مارول تغییر کرد و بخش عمده ای از گذشته آنان پاک شد!!! بنابراین خوانندگان
استقبال مناسبی از آنها نکردند (مخصوصا از کمیک Captain America: Heroes
Reborn که با تنفر شدید مخاطبین روبرو شد) همانطور که قابل پیش بینی است،
مارول دوباره به غلط کردن افتاد و پس از یکسال اعلام کرد که ابرقهرمانانی
که پنداشته میشد در جریان داستان Onslaught کشته شده اند در تمام این مدت
در یک یونیورس دیگر که توسط «فرانکلین ریچاردز» (پسر«رید ریچاردز» و «سو
استورم») خلق شده است، بسر میبرده اند!!! آنها سپس به عالم اصلی مارول
برگشتند و مارول هم از ان موقع تا به حال دیگر سراغی از  Heroes Reborn
نگرفته است!

*کشتار فجیع شخصیت های مارول در "اولتیماتوم"*

کمیک ultimatum

«جف لوب» نویسنده ای است که دوست دارد مرتب جنجال به پا کند (البته او
بسیار با استعداد است و خالق سریال معروف تلویزیونی "قهرمانان" هم هست) او
یکبار در کمیک های Ultimate مارول  جنجال بزرگی به پا کرد و شخصیت های
«اسکارلت ویچ» و «کوئیک سیلور» را کاملا به گند کشید (متاسفانه از دادن
توضیح بیشتر در این باره معذورم!) او سپس یه کمیک 5 قسمتی به نام
"اولتیماتوم" (Ultimatum) نوشت که کاملا در دنیای آلتیمت مارول جریان داشت.
در این کمیک مگنتو پس از مرگ فرزندانش تصمیم گرفت دنیا را نابود کند. با
وجود آنکه شماره نخست این کمیک پرفروش ترین کمیک سال 2009 شد اما خیلی زود
خوانندگان و منتقدین بر علیه آن جبهه گرفتند. چرا؟ چون به طرز بیرحمانه و
عجیبی دنیای التمیت را به تصویر کشید و شخصیت های معروف مارول در این کمیک
به طور وحشتناک و چندش آوری کشته شدند. مثلاً شخصیت خبیثی  مثل Blob مثل یک
حیوان خونخوار جسد «واسپ»  (Wasp) را خورد! بقیه شخصیت ها هم اعضای مختلف
بدنشان قطع شد!

کیفیت داستان ها هم افتضاح بود تا جایی که بسیاری از منتقدین اولتیماتوم را
بدترین کمیک تاریخ میدانند. ولی از ان بدتر اینکه این کمیک میخی بود بر
تابوت کمیک های التمیت و از آن به بعد هیچ کدام از عناوین التمیت نتوانستند
همچون قبل بدرخشند (البته کمیک هایمرد عنکبوتی نهایی

استثنا بود و «برایان مایکل بندیس
اجازه نداد اولتیماتوم گزندی به آن برساند!) الان کار به جایی رسیده که فقط
سه عنوان ماهانه التیمت به چاپ میرسد: Miles Morales: The Ultimate
Spider-Man ، All-New Ultimates و  Ultimate FF(که البته قرار است ماه
اگوست همین امسال کنسل شود!)

*بهم خوردن ازدواج پیتر پارکر و مری جین*

کمیک one more day

هواداران مرد عنکبوتی در طول سالها داستان های عجیب و غریبی همچون "سرگذشت
کلون
Chapter One و Sins Past خوانده اند و شوکه شده اند ولی هیچ کدام از انها
به اندازه داستان One More Day آنها را نارحت و خشمگین نکرده است. در واقع،
مارول از مدتها قبل در صدد بود تا ازدواج بین پیتر پارکر و مری جین
<واج آنها از اول هم اشتباه بوده چون به
عقیده روسای مارول  ازدواج پیتر را پیر تر کرده و باعث شده تا خوانندگان
نوجوان نتوانند با او به قدر کافی ارتباط برقرار کنند (!) بنابراین مارول
چندین و چند بار سعی کرد از شر این ازدواج خلاص شود و مثلا مری جین را از
داستانها خارج کرد (از طریق گذاشتن او  در یک سانحه هوایی ولی بعدا به خاطر
واکنش منفی هواداران مجبور شد بگه مری جین زنده است و در اون سانحه
نبوده!). ایده طلاق هم منتفی بود چون هم یک عمل ناشایست برای یک ابرقهرمان
به شمار می آمد و هم اینکه اسپایدرمن میشد یه مطلقه (!) و بچه ها دیگه اصلا
نمیتونستند باهاش همذات پنداری کنند!!!  خلاصه اینکه مارول تصمیم گرفت
مساله رو ریشه ای حل کنه! بنابراین داستانی به نام One More Day چاپ شد که
به بدترین و توهین آمیز ترین شکل ممکن ازدواج پیتر و مری جین را بر هم زد

خلاصه داستان One More Day از این قرار است:
پیتر پارکر برای نجات زن عموی سالخورده‌اش، با شیطان (که در عالم تخیلی
مارول، «مفیستو» نام دارد) معامله میکند! یعنی شیطان در ازای نجات جان زن
عمو مِی، زندگی زناشویی پیتر و مری جین را از بین میبرد  و کاری میکند که
انگار آنها هرگز با هم ازدواج نکرده‌اند! یعنی هیچ کس (حتی خود مری جین و
پیتر) یادشون نمیاد با هم ازدواج کرده اند !!!!) بعد یه داستان دیگه به نام
One Moment in Time چاپ شد و در آن  نشان داده شد که مفیستو تاریخ را عوض
کرده یعنی پیتر در اصل سر مراسم عروسیش دیر رسیده بوده و مری جین هم دیگه
از تصمیمش برای ازدواج با او منصرف شده!!!! پس بنابراین الان رابطه مری جین
و پیتر مثل دوران قبل از عروسیشونه یعنی مری جین میدونه پیتر اسپایدرمنه،
پیتر ازش خواستگاری کرده ولی چون دیر رسیده مری جین دیگه نمیخود باهاش
ازدواج کنه !!!

البته لازم به ذکره کهone more day به شدت هواداران اسپایدرمن را عصبانی
کرد زیرا آنها اعتقاد داشتند که مارول با چاپ این داستان نه تنها بخش
عمده‌ای از تاریخچه قهرمان محبوبشان را حذف کرده بلکه خاطرات خوانندگانی که
از سال 1987  (یعنی از زمان ازدواج پیتر پارکر و مری جین) با کمیک‌ ‌های
اسپایدرمن زندگی کرده بودند را نابود کرده است. از طرفی چطور شخصیتی
اخلاقمند و اصول گرا مثل پیتر حاضر شده با شیطان معامله کند؟  به همین دلیل
بسیاری از آنها در حرکتی نمادین و در گروه‌های چند نفره کمیک‌ هایOne More
Day را به آتش کشیدند. الان هم اگر در هر لیست "بدترین داستان های مرد
عنکبوتی" نگاه کنید، One More Day در رتبه نخست قرار داره ...