عامل 60 درصد از روابط جنسی نامشروع در ایران کشف شد | تلگرام مسئولیت 60 درصد از روابط نامشرع ایران را به عهده گرفت

  • ۲۰:۵۹
نتیجه تصویری برای تلگرام

سرپرست دادسرای ارشاد با اشاره به آمار جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی گفت: 60 درصد روابط نامشروع از طریق فضای مجازی برقرار شده است.

خبرگزاری میزان: امیرآبادی فراهانی سرپرست دادسرای ارشاد در دومین نشست دادستانی تهران در حوزه‌ آسیب‌های اجتماعی به ارایه آمار مربوط به پرونده‌های پنج ماهه اخیر پرداخت.

وی  از مفتوح شدن 1440 فقره پرونده پیرامون فروش و توزیع لباس‌های خلاف عفت عمومی، 1066 فقره در موضوع مصرف مسکر و 767 فقره پرونده مربوط به رابطه نامشروع خبر داد.

سرپرست دادسرای ارشاد اظهار داشت: 60 درصد روابط نامشروع از طریق فضای مجازی برقرار شده است.




عاقبت رابطه نامشروع دختر 15 ساله با دو مرد مسن!!

مجموعه : مجله خبری روز

عاقبت رابطه نامشروع دختر 15 ساله با دو مرد مسن!!

عاقبت رابطه نامشروع دختر 15 ساله با دو مرد مسن سمانه دختر 15 ساله با خبرنگاران از اتفاقات تلخ زندگی اش صحبت کرد و گفت : من بچه بودم و خوب و بد را تشخیص نمی دادم. اما او که مردی 41 ساله است با سوء استفاده از اعتماد مادرم، مرا شیفته محبت های دروغین خودش کرد و برای این که بتواند نقشه های شوم خود را عملی کند یک گوشی تلفن همراه و سیم کارت اعتباری برایم هدیه خرید.

 

این دختر جوان در ادامه بیان کرد : خانواده ام از این بابت خیلی خوشحال شدند و از این مرد حقه باز تشکر کردند ولی از همان روز پیامک بازی های او شروع شد وبه من پیشنهاد دوستی داد و من با دریافت این پیامک ها خیلی ناراحت شدم و گفتم موضوع را به خانواده ام اطلاع می دهم. اما این مرد شیطان صفت تهدیدم کرد اگر یک کلمه حرف بزنم مادرم را از کار اخراج خواهد کرد. «نقی» آن قدر سماجت نشان داد و با جملات عاطفی و خرید کادوی جشن تولد و… روی احساساتم پا گذاشت که فریبش را خوردم و….

 

سمانه افزود : ما یک سال به طور پنهانی با هم رابطه داشتیم تا اینکه والدینم فهمیدند چه حماقت بزرگی کرده ام. مادرم که کارگر خانه این مرد هوس باز بود به خاطر این مسئله با نقی درگیر شد و کار خودش را از دست داد. البته او خیلی زود به استخدام یک شرکت درآمد و کار مناسبی برایش جور شد؛ مدتی از این ماجرا گذشت و چون خانواده ام نسبت به من بدبین و بی اعتماد شده بودند

 

 

و زیر ذره بین قرار داشتم تصمیم احمقانه دیگری گرفتم و با پسر عمویم ارتباط برقرار کردم. اوکه جوانی الاف و بیکار بود به خواستگاری ام آمد و با وجود آن که پدر و مادرم جواب منفی داده بودند با امیر فرار کردم و والدینم مجبور شدند از ترس آبروی شان با ازدواج ما موافقت کنند.

 

دختر جوان 15 ساله در ادامه گفت : متاسفانه این ازدواج عجولانه به سرنوشت خوبی ختم نشد و در مدت کوتاهی فهمیدم شوهرم به کراک و شیشه آلوده است و او حتی می خواست مرا هم به دام مواد مخدر و فساد اخلاقی بیندازد. با نگرانی موضوع را به خانواده ام اطلاع دادم و در سن 15 سالگی ، مهر طلاق صفحه شناسنامه ام را سیاه کرد.

 

البته این تنها اشتباه زندگی ام نبود و در ادامه من در برابر این شکست تلخ نتوانستم طاقت بیاورم و متاسفانه دوباره با نقی تماس گرفتم و او با بهانه کمک و جبران اشتباهات گذشته مرا به مردی 50 ساله که از اقوام شان است معرفی کرد و این مرد هوس باز که همسر و سه فرزند دارد به خواستگاری ام آمد. اما پدر و مادرم مخالفت شدید خود را با این پیشنهاد اعلام کردند.

 

من که فقط دنبال راه نجاتی بودم ارتباط مخفیانه ام را با او و نقی ادامه دادم و بالاخره به اتهام رابطه نامشروع دستگیر شدیم.سمانه با ابراز پشیمانی توصیه ای به هم سالان خود داشت و گفت : ای کاش با پدر و مادرم دوست بودم تا چنین سرنوشتی برایم رقم نمی خورد. من از دخترهای هم سن و سال خودم خواهش می کنم مراقب خودشان باشند و هیچ مسئله ای را در زندگی ازپدر ومادرشان مخفی نکنند.



در جلسه محاکمه این متهم بعد از اینکه یازرلو، نماینده دادستان تهران کیفرخواست را خواند و درخواست صدور حکم قانونی داد، حامد پسر نوجوان مقتول در جایگاه حاضر شد.
او در توضیح ماجرا گفت:پدرم – سعید – معلم بود اما به موادمخدر اعتیاد داشت. شب حادثه برای خرید مواد بیرون رفت. نیمه شب بود که مادرم من را بیدار کرد و گفت پدرت هنوز نیامده است. نگرانش نشدم و گفتم حتما تا صبح برمی گردد. وقتی صبح بیدار شدم و دیدم نیست به فامیل خبر دادم و چند نفری برای جست وجو بیرون رفتیم و جسد پدرم را ته دره ای پیدا کردیم. مدتی بعد وقتی پلیس کشف کرد پدرم در پی رابطه هوشنگ با مادرم به قتل رسیده و عامل قتل هوشنگ است، تازه متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. من از مادرم هیچ شکایتی ندارم اما از هوشنگ شکایت دارم و می خواهم او قصاص شود. در ادامه هوشنگ متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد.
او گفت:سال ۸۵ بود که با نسرین آشنا شدم. من گیم نت داشتم و دو پسر نسرین که آن موقع خیلی کوچک بودند به مغازه من می آمدند. چندباری نسرین آمد تا بچه هایش را ببرد و این طور بود که با هم آشنا شدیم. یک روز با من تماس گرفت و گفت بچه هایش نیستند و از من خواست به خانه اش بروم. اولین بار بود که با او رابطه ای جدی برقرار می کردم. از آن به بعد رابطه ما خیلی جدی تر شد. شب ها که بچه ها خواب بودند با من تماس می گرفت و با هم به پشت بام می رفتیم و رابطه برقرار می کردیم.
تا اینکه شب حادثه دوباره با من تماس گرفت و خواست به پشت بام بروم. وقتی رسیدم تلفن همراه نسرین زنگ خورد و او با مردی صحبت کرد. من خیلی عصبانی شدم و با نسرین دعوا کردم یکدفعه مردی به پشت بام آمد و من توانستم خیلی سریع خودم را مخفی کنم و نسرین با آن مرد پایین رفت چند دقیقه بعد دوباره بالا آمد و تازه آن موقع بود که متوجه شدم نسرین شوهر دارد و این موضوع را از من مخفی کرده است. خیلی ناراحت شدم و دوباره با نسرین جروبحث کردم. شوهر نسرین دوباره به پشت بام آمد و من خودم را مخفی کردم. این بار نسرین نرفت و از من خواست کمکش کنم تا از عذابی که در زندگی می کشد راحت شود.
شوهر نسرین من را دید و ما باهم درگیر شدیم. من آن مرد را زدم و به زمین انداختم. نسرین با چادرش روی دهان او را پوشاند و بعد من خفه اش کردم. جسد را به طبقه پایین بردیم که از خانه دورش کنیم. قرار بود آن را با ماشین مقتول منتقل کنیم. ماشین با سیم روشن می شد. نسرین به خانه رفت و آن سیم را از پسرش که منکر اطلاع از رابطه من و مادرش می شود گرفت و بعد با هم جسد را به ماشین منتقل کردیم و به سمت دره رفتیم و آنجا انداختیم.
متهم در مورد اینکه چرا بعد از اینکه فهمید نسرین شوهر دارد به ارتباطش پایان نداد، گفت:آن قدر آلوده این رابطه شده بودم که دیگر نمی توانستم خودم را بیرون بکشم. نسرین کاری کرده بود که نتوانم رهایش کنم و به هیچ زنی به جز او فکر نمی کردم.
در این هنگام قاضی عزیزمحمدی – رییس دادگاه- از متهم خواست تا واقعیت را بگوید. متهم گفت:دروغ گفتن من فایده ای ندارد چون در پرونده ای دیگر محکوم به اعدام هستم آنچه گفتم عین واقعیت است نسرین و پسرش هر دو در جریان قتل بودند.
در ادامه نسرین متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد.
او همه اتهامات را رد کرد و گفت:من و هوشنگ فقط ارتباط تلفنی باهم داشتیم و من هیچ کدام از اعترافات او را در مورد رابطه جنسی قبول ندارم. شوهرم معتاد بود و من فکر می کردم برای خرید مواد بیرون رفته و کشته شده است شاید اصلا هوشنگ قاتل نباشد. بعد از مرگ شوهرم من ازدواج کردم و حالا فرزند ۱۰ماهه ای از او دارم. می خواهم به زندگی آرامی که دارم ادامه دهم و درخواست تبرئه دارم.
بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات تحقیقات در مورد نسرین را ناقص دانستند و پرونده را برای تکمیل نواقص به دادسرای نهاوند بازگرداندند.



مجله ویترینو
خدا لعنتشون کنه..................
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
مجله اینترنتی سیمرغ شهر اخبار بازیگران بیوگرافی بازیگران اخبارسینمای ایران اخبار سینمای جهان اخبار تلوزیون ایران اخبار تلوزیون جهان اخبار موسیقی ایران اخبار موسیقی جهان


مجله اینترنتی سیمرغ شهر حذف
اخبار روز حذف
اخبارسینما حذف
اخبار موسیقی حذف
اخبارتلویزیون حذف
اخبار فناوری مصالب طنز وسرگرمی حذف
بیو گرافی بازیگران حذف
اخبار داغ سلبریتی های ایرانیx
بیوگرافی بازیگران سینما و تلویزیون ایرانx
فرهنگ وهنر ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
نویسندگان
موضوعات
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan