- پنجشنبه ۲۵ شهریور ۹۵
- ۲۰:۰۵
انتقاد شدید روحانی مشهور از یالثارات ||
خبرگزاری
ایسنا: محمدرضا زائری از چهرههای فرهنگی و روحانیون مشهور تهران، در
یادداشتی عملکرد هفتهنامه «یالثارات» را مورد انتقاد شدید قرار داد.
در بخشی از این یادداشت که با عنوان «کدام خونخواهی؟ کدام حسین؟» در ماهنامه «خیمه» منتشر شده است، میخوانیم: «در دنیای امروز موضوعات مختلفی مانند حفظ حرمتها و قداستها و ارزشها، حجاب و حیا و عفاف، تقدسزدایی و عادیسازی اهانتها، پاسداشت مناسبتهای مذهبی و ... میتواند زمینه و مجال بروز چالشها و درگیریهای جدی و سوءتفاهمهای عمیق باشد. یکی از این چالشها و درگیریها ماجرای واکنش نشریه "لثارات الحسین" به کیفیت حضور برخی هنرمندان و هنرپیشههای سینما روی فرش قرمز در جشن هنری حافظ در تالار وحدت تهران بود. حالات و اشکالی که به طور طبیعی در چنین فضایی و از چنین اشخاصی دیده میشود، قطعا مورد تأیید افراد مؤمن و مذهبی نیست و با معیارهای دینی و شرعی نمیتوان آن را توجیه و تحمل کرد اما واکنش در مقابل چنین رفتارها و صحنههایی چگونه باید باشد و آیا معیارها و شاخصهای دینی و اخلاقی ما اجازه هر گونه واکنشی را میدهد؟
در آیین و مذهبی که حتی شیشه شراب شخص عرقخوار و مجرم، مالیت دارد و شما حق ندارید شیشه را بشکنید و تنها مجاز به تلفکردن شراب هستید (بلکه اگر بگوید من خودم شراب را خالی میکنم باید به خودش اجازه دهید این کار را بکند) و اگر شیشه او را بشکنید مدیون هستید و باید پول شیشه خالی را به او برگردانید، تکلیف آبروی افراد چه میشود؟ در چنین دین و مذهبی آیا مجاز هستیم هر طور میخواهیم با دیگران برخورد کنیم و هر چه میخواهیم به آنان بگوییم و نسبت بدهیم؟ آیا پیشوایان ما در برخورد با خطاکاران و مجرمان، سنت و سلوک روشنی نداشتهاند و آیا شیوه صحیح نهی از منکر را به ما آموزش ندادهاند؟
رفتار عجیب و غریب نشریه "لثارات" در برابر جشن حافظ چنان غیر منتظره و غیر قابل باور بود که بسیاری از دلسوزان و دردمندان فضای فرهنگی جبهه انقلاب را متحیر ساخت و فرصت هرگونه عکسالعمل و تحرکی را از آنان گرفت. از یکسو این رفتار زشت و نادرست به هیچوجه با فرهنگ دینی و مبانی ارزشهای اسلامی قابل هضم نبود و از سوی دیگر موضوعی که همواره مورد انتقاد همه مؤمنین و متشرعین است به شکل بدی دستمالی شده بود. با انتشار این نشریه، بسیاری از چهرههای دینی و حوزوی به صراحت موضع گرفتند و آن را محکوم کردند و از این شیوه اعلام انزجار و برائت نمودند و حتی یکی از فضلای برجسته حوزه، یادداشتی صریح با این عنوان نوشت که "این صدای حوزه نیست"!»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «حقیقت این است که این عملکرد نشریه لثارات بیش و پیش از هر کسی به جبهه خودی ضربه زد و ظرفیت نهی از منکر و تقبیح رویدادهای ناشایست امثال جشن حافظ را تخریب کرد و باعث شد موضع منتقدان و معترضان به این مسائل تضعیف شود زیرا برای مخاطب عام و انسان معمولی که معمولا ذهنش دوقطبی است، وقتی یک طرف تخریب شود به طور طبیعی جبهه مقابل تقویت میشود. مثلا در دوقطبی ایرانیها و خارجیها! وقتی جنس ایرانی تضعیف شد و اعتماد به نفس ایرانی از بین رفت و خود را آفتابهساز دانست، خود به خود تصور شخص از کیفیت جنس خارجی مثبت میشود و کالای غیرایرانی قیمت و ارزش پیدا میکند! در موضوعات فرهنگی نیز اگر یک دانشآموز از معلم دینی یا قرآن کودکیاش کتک خورد و خاطره بدی پیدا کرد، به طور ناخواسته نسبت به رفتارهای ضددینی و غیردینی گرایش مییابد!
وقتی نشریهای که حتی نام عربی به معنای شعاری دینی را دارد، موضوعی نادرست و غیر قابل تأیید مثل پوشش غیرمطلوب و ناروای هنرپیشههای زن سینما را به شکلی بدتر و غیرقابل قبولتر و غیرقابل تأییدتر مورد نقد قرار میدهد، قبل از هر چیز راه را بر انتقاد منطقی و صحیح از آن رفتار غلط میبندد! وقتی کسی مثلا برای مجازات یک مجرم کاری غیر اخلاقی و زشت کرده باشد، مجرم در موضع قدرت قرار میگیرد و حتی اگر قتل و غارت و جنایت هم کرده باشد، زبان شما در مقابل او بسته است!
نشریه "لثارات" با رفتار غیر اخلاقی و نادرست خود بیش از هر کسی به جبهه انقلاب و متدینین ضربه زد و زبان آنها را بست! نشریهای که شعار خونخواهی امام مظلوم و شهید کربلا را بر تارک خود دارد و همیشه مدعی پرچمداری مرام و مسلک حسینی بوده است، چگونه میتواند به راحتی تهمتی شنیع و زننده به دیگران بزند و چیزی را ادعا کند که حد شرعی دارد؟ اگر آنچه رخ داده است منکر بوده چرا تصاویر آن در این نشریه به چاپ میرسد و جزئیاتی که معمولا هم مورد توجه قرار نمیگیرد با شرح و تفصیل و به شکل زننده بازتاب مییابد؟ از آن بدتر این است که این نشریه از کار خود نه تنها شرمنده و پشیمان نباشد بلکه با چاپ مجدد تصاویر در شماره بعد، منتقدان خود را انگلیسی و ... بنامد و بیش از گذشته بر خلاف خود اصرار کند!
آیا شیوه جذب مخاطبان به سوی آستان مقدس حسینی چنین است؟ آیا گشودگی مبنای "باب الحسین أوسع" که قرار است حتی شهروندان اروپایی و آمریکایی را با هر حال و روزی شامل شود و آنان را به سعادت برساند اینگونه در مورد شهروندان ایرانی به ضیق و تنگی میرسد؟ آیا وسعت و فراخی "سفینة الحسین" که قرار است هر گمگشته غرقاب سیلهای آخرالزمان را نجات بخشد و هدایت کند این طور در مورد هموطنهای شیعه خودمان به تنگنا میرسد؟ آیا دستور "کن محبا لمحبینا ولو کانوا فاسقین / دوستداران ما را حتی اگر خطاکار بودند دوست بدار " که امام هشتم علیه السلام به کارواندار سنی اصفهانی خود فرمود اینگونه فراموش میشود؟»
در بخش پایانی یادداشت زائری نیز آمده است: «هنرمندان و بازیگران و کارگردانان سینمایی که در جشن حافظ حضور داشتند (حتی خانمهایی که با وضعی زننده و ناشایست قدم بر فرش قرمز گذاشته بودند) همه کسانی هستند که ارادت و احترام خود را به ساحت قدسی سیدالشهدا ابراز کردهاند. برخی از این بانوان کسانی هستند که در سالهای اخیر روضهخوان سیدالشهدا بودهاند و با قرائت مقتل عاشورا در مراسم عزاداری برخی مراکز فرهنگی و هنری مانند برج میلاد به سبک و شیوه خود در اقامه عزای سالار شهیدان مشارکت کردهاند. آیا معیارهای شرعی و قواعد عقلی حکم میکند که از این بهانه استفاده کنیم و با شیوهای نیکو و زبانی نرم و روشی پسندیده آنان را بیشتر و بهتر در این فضا و محیط نگه داریم یا اینکه با برخورد بیادبانه و رفتارهای غیرشرعی و غیراخلاقی همین فرصت نزدیکشدنشان به درگاه نجاتبخش قلعه و بارگاه توسل به سیدالشهدا علیهالسلام را هم از آنان بگیریم؟ خدا به کدام یک بیشتر راضی است؟ ارباب و مولایمان کدام را بیشتر میپسندد؟ کدام روش و شیوه، صحیح و سزاوار است؟»
مطالب مربوط به موضوع ||
فرادید: هفته نامه یالثارات در تازه ترین شماره خود نسبت به برنامه خندوانه و رامبد جوان انتقادات تندی را مطرح کرد.
یالثارات درباره ی برنامه ی خندوانه نوشت: ترویج موسیقی و تشویق مردم به شادیِ پوچ و کاذب، بواسطه صرف وقت برای تماشای افرادی که تحت عنوان کمدین بازیگری میکنند، روندهایی است که رسانه ملی تنها از آنها برای جلب مخاطب استفاده میکند. البته در این میان شخصیتهای عروسکی مثل جناب خان نیز زیرکانه مشغول بازخوانیِ ترانههای آن سوی آبی در وصف نوامیس مردم هستند و مجری برنامه نیز به سبک خواجههای حرم سرا در بین زنان مدعو، قهقه زنان با خوشوبش و بیحیایی، رفتارِ غیر شرعی را نهادینه میکند.
هفته نامه ی یالثارات در شماره ی اخیر خود در متنی با تیتر «از مجریگری به سبک خواجههایحرمسرا تا ترویج موسیقیِ حرام»، خواستار سخت گیری بیشتر شورای نظارت بر صداوسیما شد.
متن کامل متن یالثارات در پی می آید:
آیتالله سیداحمد خاتمی روز سه شنبه ۱۳ اردیبهشت ماه سال جاری با اشاره به عادی شدن بدحجابی در جامعه، به حوزه صدا و سیما ورود و تاکید کرده بود: «رسانه ملی به عنوان یک دانشگاه بزرگ، میتواند به مجری و بازیگر بگویند که این سیمای جمهوری است و پوشش خود را درست کنید.»
امام جمعه موقت تهران وارد مصادیق جزئیتری از عملکرد غلط و وارونه رسانه ملی نیز شده و با اشاره صریح به برنامه «خندوانه» ،گفته بود: «چند خانم در برنامه خندوانه قهقه میخندیدند تا مردها را بخندانند، به چه قیمتی میخواهیم شادی باشد؟ به قیمت شکستن حریم ها؛ خنداندن مردم کار پسندیدهای است، اما نه با شکستن حریمها.»
اما رامبد جوان، سازنده و مجریِ برنامه خندوانه بعد از چند روز سکوت با انتشار یک ویدئو که با تلفن همراه از خود تهیه کرده بود خیلی ساده اذعان کرد که نیازی به پاسخ او نیست و اساسا اگر نیاز به ارائه پاسخ باشد، این مسئولین رسانهملی هستند که باید به آن بپردازند. رامبد جوان در توجیه این موضع تاکید داشت که او تحت قوانین جمهوری اسلامی و نظارت مسئولین برنامه میسازد.!
یالثارات در آن مقطع طی گزارشی تحلیلی به این نتیجه رسید که «کسی در رسانه ملّی، جواب پَس نمیدهد»
اما واقعا این سازمان عریضوطویل به کجا پاسخگوست؟ رؤسای آن یکی بعد از دیگری صندلی و میز ریاست را به هم تحویل میدهند، اما رسانه ملی همچنان بر همان ریل قبلی حرکت میکند.ظاهرا شورای نظارت بر صدا وسیما بر اساس اصل ۱۷۵ قانون اساسی موظف به رسیدگی به عملکرد سازمان صدا و سیما و حساب پس کشیدن از رئیس آن است. این شورا متشکل از ۶ رجل اجرایی، قضایی و تقنینی است که در کنار مشغلههای زیاد؛ باید بر کار سازمان عریض و طویل صداوسیما هم نظارت کنند!
اگرچه هنوز تعریفِ دقیق نظارت این شورا برای ما مشخص نیست؛ چه اهداف و سیاستهایی دارد؟ اختیارات و سیاستگذاریهای اعضایش تا کجاست؟ نه گزارشی از عملکرد این شورا در اختیار مردم قرار میگیرد و نه مشخص است که این ساختار در مقابل تُرکتازیهای رایج در رسانه ملّی چه کاره است؟
در حال حاضر حجت الاسلام اِژه ای به جای حجت الاسلام رئیسی در سمت ریاست این شورا انجام وظیفه میکند که هر دو نماینده قوه قضائیه در جایگاه معاون اولی و دادستان نیز خدمت کرده و میکنند. علی القاعده آنچه ظاهراً معلوم است، سازوکار عملکرد شورای نظارت بر صدا و سیما، آنطور نیست که قادر به جلوگیری از روند فاسد جاری در رسانه ملّی باشد. با این وصف درحالی طی سالهای آزگارِ گذشته تنها مأمن شکایت حزب الله از عملکرد صدا و سیما، همین شورا بوده، حالا امروز این تردید و سوال وجود دارد که نکند شاکیان سوراخ دعا را گم کرده باشند.
فضای رها شده رادیو و فضاحتهای جاری در آن به کنار، اما حداقل تا کنون بارها به الگو سازی فاسد در رسانه ملّی و در قالب برنامههای جذاب هشدار دادهایم. شوخی با زنان نا محرم خندوانه و دورهمی در حالی با گذشت حدود ۲ سال از اجرای اولین دور از ساخت و پخش چنین برنامه هایی ادامه دارد که سازندگان آنها همواره از اهرمهایی با ظاهر دینی و فعالیتهای شبه دینی – مدنی برای مشروعیت زایی در این برنامهها تلاش کرده اند. چنین روندی با حضور عجیب و پر رنگ زنان محجبه چادری در حالی که با تن دادن به برنامه سخیفِ خندوانه مشغول دست زدن و هم نوایی با ترانهها میشوند، آغاز شد.
این وضعیت با دعوت از برخی روحانیون و تلاش برای گره زدن فلسفه پوچ برنامه به احادیث و روایات و جعل واژه شادیِ دینی ادامه پیدا کرد. این روند چنان شیب تندی به خود گرفت که مهران مدیری در برنامه دورهمی، حداقل دو بار اقدام به نمایش افرادی کرد که با لباس روحانیت نه به عنوان میهمان، بلکه به عنوان تماشاچی مشغول تماشای محتوای سخیف این برنامه در محل اجرای آن بودند. خَلطِ محتوای بد با خوب در قالب اقدامات بشر دوستانه، مثل جمع آوری کمک برای آزادی زندانیان و خیریهها و… از جمله دیگر ترفندهای مشروعیت زایی است که محتوای فاسد در لابلای آنها زَرورق پیچی و مخفی میشوند.
ترویج موسیقی و تشویق مردم به شادیِ پوچ و کاذب، بواسطه صرف وقت برای تماشای افرادی که تحت عنوان کمدین بازیگری میکنند، روندهایی است که رسانه ملی تنها از آنها برای جلب مخاطب استفاده میکند. البته در این میان شخصیتهای عروسکی مثل جناب خان نیز زیرکانه مشغول بازخوانیِ ترانههای آن سوی آبی در وصف نوامیس مردم هستند و مجری برنامه نیز به سبک خواجههای حرم سرا در بین زنان مدعو، قهقه زنان با خوشوبش و بیحیایی، رفتارِ غیر شرعی را نهادینه میکند.
این در حالی است که یکی از کجتابترین برنامههای ساخته شده در طول ۳۷ سال بعد از انقلاب، نیز تحت عنوان «شب کوک»، اولین تجربه خط شکنی در ترویج موسیقی را پشت سر گذاشت و دور جدید آن نیز در سایه تساهل حاکم بر رسانه ملی و فقدان اهرمهای بازدارنده در راه است.
با این وصف به نظر میرسد قوه قضائیه باید علاوه بر جرائم رایج در سانههای مکتوب و مجازی، بر اساس وعده دادستان تهران به وضع وخیم جاری در رسانه ملّی نیز رسیدگی کند. اهمیت ورود قوه قضائیه به پرونده صدا و سیما از این منظر اهمیت دارد که مخاطبان در خطر انحراف آن نه اقشارِ ماهواره بین، بلکه مردم بینوایی هستند که با اعتماد به عملکرد نهادهای برآمده از نظام مثلا اسلامی، با خیال راحت ذهن عائله خود را به برنامههای شبههناک صدا و سیما میسپارند تا سبک زندگی آنان با اباطیل تزئین شده، دچار التقاط شود.
هشدار جدی به قوه قضائیه درباره عملکرد صدا و سیما از این منظر اهمیت مضاعف دارد که نااهلان مرتزق از بیتالمال در این سازمان مشغول تولید برنامه هایی هستند که برآیند آن روند نرم تبدیل معروف به منکر است.
کلمات کلیدی مربوط به موضوع ||
هفته نامه هتاک یالثارات . توهین یالثارات به رامبد جوان . متلک خنده دار رضا عطاران به یالثارات
توهین جدید یالثارات . انتقاد از یاثارات
در بخشی از این یادداشت که با عنوان «کدام خونخواهی؟ کدام حسین؟» در ماهنامه «خیمه» منتشر شده است، میخوانیم: «در دنیای امروز موضوعات مختلفی مانند حفظ حرمتها و قداستها و ارزشها، حجاب و حیا و عفاف، تقدسزدایی و عادیسازی اهانتها، پاسداشت مناسبتهای مذهبی و ... میتواند زمینه و مجال بروز چالشها و درگیریهای جدی و سوءتفاهمهای عمیق باشد. یکی از این چالشها و درگیریها ماجرای واکنش نشریه "لثارات الحسین" به کیفیت حضور برخی هنرمندان و هنرپیشههای سینما روی فرش قرمز در جشن هنری حافظ در تالار وحدت تهران بود. حالات و اشکالی که به طور طبیعی در چنین فضایی و از چنین اشخاصی دیده میشود، قطعا مورد تأیید افراد مؤمن و مذهبی نیست و با معیارهای دینی و شرعی نمیتوان آن را توجیه و تحمل کرد اما واکنش در مقابل چنین رفتارها و صحنههایی چگونه باید باشد و آیا معیارها و شاخصهای دینی و اخلاقی ما اجازه هر گونه واکنشی را میدهد؟
در آیین و مذهبی که حتی شیشه شراب شخص عرقخوار و مجرم، مالیت دارد و شما حق ندارید شیشه را بشکنید و تنها مجاز به تلفکردن شراب هستید (بلکه اگر بگوید من خودم شراب را خالی میکنم باید به خودش اجازه دهید این کار را بکند) و اگر شیشه او را بشکنید مدیون هستید و باید پول شیشه خالی را به او برگردانید، تکلیف آبروی افراد چه میشود؟ در چنین دین و مذهبی آیا مجاز هستیم هر طور میخواهیم با دیگران برخورد کنیم و هر چه میخواهیم به آنان بگوییم و نسبت بدهیم؟ آیا پیشوایان ما در برخورد با خطاکاران و مجرمان، سنت و سلوک روشنی نداشتهاند و آیا شیوه صحیح نهی از منکر را به ما آموزش ندادهاند؟
رفتار عجیب و غریب نشریه "لثارات" در برابر جشن حافظ چنان غیر منتظره و غیر قابل باور بود که بسیاری از دلسوزان و دردمندان فضای فرهنگی جبهه انقلاب را متحیر ساخت و فرصت هرگونه عکسالعمل و تحرکی را از آنان گرفت. از یکسو این رفتار زشت و نادرست به هیچوجه با فرهنگ دینی و مبانی ارزشهای اسلامی قابل هضم نبود و از سوی دیگر موضوعی که همواره مورد انتقاد همه مؤمنین و متشرعین است به شکل بدی دستمالی شده بود. با انتشار این نشریه، بسیاری از چهرههای دینی و حوزوی به صراحت موضع گرفتند و آن را محکوم کردند و از این شیوه اعلام انزجار و برائت نمودند و حتی یکی از فضلای برجسته حوزه، یادداشتی صریح با این عنوان نوشت که "این صدای حوزه نیست"!»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «حقیقت این است که این عملکرد نشریه لثارات بیش و پیش از هر کسی به جبهه خودی ضربه زد و ظرفیت نهی از منکر و تقبیح رویدادهای ناشایست امثال جشن حافظ را تخریب کرد و باعث شد موضع منتقدان و معترضان به این مسائل تضعیف شود زیرا برای مخاطب عام و انسان معمولی که معمولا ذهنش دوقطبی است، وقتی یک طرف تخریب شود به طور طبیعی جبهه مقابل تقویت میشود. مثلا در دوقطبی ایرانیها و خارجیها! وقتی جنس ایرانی تضعیف شد و اعتماد به نفس ایرانی از بین رفت و خود را آفتابهساز دانست، خود به خود تصور شخص از کیفیت جنس خارجی مثبت میشود و کالای غیرایرانی قیمت و ارزش پیدا میکند! در موضوعات فرهنگی نیز اگر یک دانشآموز از معلم دینی یا قرآن کودکیاش کتک خورد و خاطره بدی پیدا کرد، به طور ناخواسته نسبت به رفتارهای ضددینی و غیردینی گرایش مییابد!
وقتی نشریهای که حتی نام عربی به معنای شعاری دینی را دارد، موضوعی نادرست و غیر قابل تأیید مثل پوشش غیرمطلوب و ناروای هنرپیشههای زن سینما را به شکلی بدتر و غیرقابل قبولتر و غیرقابل تأییدتر مورد نقد قرار میدهد، قبل از هر چیز راه را بر انتقاد منطقی و صحیح از آن رفتار غلط میبندد! وقتی کسی مثلا برای مجازات یک مجرم کاری غیر اخلاقی و زشت کرده باشد، مجرم در موضع قدرت قرار میگیرد و حتی اگر قتل و غارت و جنایت هم کرده باشد، زبان شما در مقابل او بسته است!
نشریه "لثارات" با رفتار غیر اخلاقی و نادرست خود بیش از هر کسی به جبهه انقلاب و متدینین ضربه زد و زبان آنها را بست! نشریهای که شعار خونخواهی امام مظلوم و شهید کربلا را بر تارک خود دارد و همیشه مدعی پرچمداری مرام و مسلک حسینی بوده است، چگونه میتواند به راحتی تهمتی شنیع و زننده به دیگران بزند و چیزی را ادعا کند که حد شرعی دارد؟ اگر آنچه رخ داده است منکر بوده چرا تصاویر آن در این نشریه به چاپ میرسد و جزئیاتی که معمولا هم مورد توجه قرار نمیگیرد با شرح و تفصیل و به شکل زننده بازتاب مییابد؟ از آن بدتر این است که این نشریه از کار خود نه تنها شرمنده و پشیمان نباشد بلکه با چاپ مجدد تصاویر در شماره بعد، منتقدان خود را انگلیسی و ... بنامد و بیش از گذشته بر خلاف خود اصرار کند!
آیا شیوه جذب مخاطبان به سوی آستان مقدس حسینی چنین است؟ آیا گشودگی مبنای "باب الحسین أوسع" که قرار است حتی شهروندان اروپایی و آمریکایی را با هر حال و روزی شامل شود و آنان را به سعادت برساند اینگونه در مورد شهروندان ایرانی به ضیق و تنگی میرسد؟ آیا وسعت و فراخی "سفینة الحسین" که قرار است هر گمگشته غرقاب سیلهای آخرالزمان را نجات بخشد و هدایت کند این طور در مورد هموطنهای شیعه خودمان به تنگنا میرسد؟ آیا دستور "کن محبا لمحبینا ولو کانوا فاسقین / دوستداران ما را حتی اگر خطاکار بودند دوست بدار " که امام هشتم علیه السلام به کارواندار سنی اصفهانی خود فرمود اینگونه فراموش میشود؟»
در بخش پایانی یادداشت زائری نیز آمده است: «هنرمندان و بازیگران و کارگردانان سینمایی که در جشن حافظ حضور داشتند (حتی خانمهایی که با وضعی زننده و ناشایست قدم بر فرش قرمز گذاشته بودند) همه کسانی هستند که ارادت و احترام خود را به ساحت قدسی سیدالشهدا ابراز کردهاند. برخی از این بانوان کسانی هستند که در سالهای اخیر روضهخوان سیدالشهدا بودهاند و با قرائت مقتل عاشورا در مراسم عزاداری برخی مراکز فرهنگی و هنری مانند برج میلاد به سبک و شیوه خود در اقامه عزای سالار شهیدان مشارکت کردهاند. آیا معیارهای شرعی و قواعد عقلی حکم میکند که از این بهانه استفاده کنیم و با شیوهای نیکو و زبانی نرم و روشی پسندیده آنان را بیشتر و بهتر در این فضا و محیط نگه داریم یا اینکه با برخورد بیادبانه و رفتارهای غیرشرعی و غیراخلاقی همین فرصت نزدیکشدنشان به درگاه نجاتبخش قلعه و بارگاه توسل به سیدالشهدا علیهالسلام را هم از آنان بگیریم؟ خدا به کدام یک بیشتر راضی است؟ ارباب و مولایمان کدام را بیشتر میپسندد؟ کدام روش و شیوه، صحیح و سزاوار است؟»
مطالب مربوط به موضوع ||
فرادید: هفته نامه یالثارات در تازه ترین شماره خود نسبت به برنامه خندوانه و رامبد جوان انتقادات تندی را مطرح کرد.
یالثارات درباره ی برنامه ی خندوانه نوشت: ترویج موسیقی و تشویق مردم به شادیِ پوچ و کاذب، بواسطه صرف وقت برای تماشای افرادی که تحت عنوان کمدین بازیگری میکنند، روندهایی است که رسانه ملی تنها از آنها برای جلب مخاطب استفاده میکند. البته در این میان شخصیتهای عروسکی مثل جناب خان نیز زیرکانه مشغول بازخوانیِ ترانههای آن سوی آبی در وصف نوامیس مردم هستند و مجری برنامه نیز به سبک خواجههای حرم سرا در بین زنان مدعو، قهقه زنان با خوشوبش و بیحیایی، رفتارِ غیر شرعی را نهادینه میکند.
هفته نامه ی یالثارات در شماره ی اخیر خود در متنی با تیتر «از مجریگری به سبک خواجههایحرمسرا تا ترویج موسیقیِ حرام»، خواستار سخت گیری بیشتر شورای نظارت بر صداوسیما شد.
متن کامل متن یالثارات در پی می آید:
آیتالله سیداحمد خاتمی روز سه شنبه ۱۳ اردیبهشت ماه سال جاری با اشاره به عادی شدن بدحجابی در جامعه، به حوزه صدا و سیما ورود و تاکید کرده بود: «رسانه ملی به عنوان یک دانشگاه بزرگ، میتواند به مجری و بازیگر بگویند که این سیمای جمهوری است و پوشش خود را درست کنید.»
امام جمعه موقت تهران وارد مصادیق جزئیتری از عملکرد غلط و وارونه رسانه ملی نیز شده و با اشاره صریح به برنامه «خندوانه» ،گفته بود: «چند خانم در برنامه خندوانه قهقه میخندیدند تا مردها را بخندانند، به چه قیمتی میخواهیم شادی باشد؟ به قیمت شکستن حریم ها؛ خنداندن مردم کار پسندیدهای است، اما نه با شکستن حریمها.»
اما رامبد جوان، سازنده و مجریِ برنامه خندوانه بعد از چند روز سکوت با انتشار یک ویدئو که با تلفن همراه از خود تهیه کرده بود خیلی ساده اذعان کرد که نیازی به پاسخ او نیست و اساسا اگر نیاز به ارائه پاسخ باشد، این مسئولین رسانهملی هستند که باید به آن بپردازند. رامبد جوان در توجیه این موضع تاکید داشت که او تحت قوانین جمهوری اسلامی و نظارت مسئولین برنامه میسازد.!
یالثارات در آن مقطع طی گزارشی تحلیلی به این نتیجه رسید که «کسی در رسانه ملّی، جواب پَس نمیدهد»
اما واقعا این سازمان عریضوطویل به کجا پاسخگوست؟ رؤسای آن یکی بعد از دیگری صندلی و میز ریاست را به هم تحویل میدهند، اما رسانه ملی همچنان بر همان ریل قبلی حرکت میکند.ظاهرا شورای نظارت بر صدا وسیما بر اساس اصل ۱۷۵ قانون اساسی موظف به رسیدگی به عملکرد سازمان صدا و سیما و حساب پس کشیدن از رئیس آن است. این شورا متشکل از ۶ رجل اجرایی، قضایی و تقنینی است که در کنار مشغلههای زیاد؛ باید بر کار سازمان عریض و طویل صداوسیما هم نظارت کنند!
اگرچه هنوز تعریفِ دقیق نظارت این شورا برای ما مشخص نیست؛ چه اهداف و سیاستهایی دارد؟ اختیارات و سیاستگذاریهای اعضایش تا کجاست؟ نه گزارشی از عملکرد این شورا در اختیار مردم قرار میگیرد و نه مشخص است که این ساختار در مقابل تُرکتازیهای رایج در رسانه ملّی چه کاره است؟
در حال حاضر حجت الاسلام اِژه ای به جای حجت الاسلام رئیسی در سمت ریاست این شورا انجام وظیفه میکند که هر دو نماینده قوه قضائیه در جایگاه معاون اولی و دادستان نیز خدمت کرده و میکنند. علی القاعده آنچه ظاهراً معلوم است، سازوکار عملکرد شورای نظارت بر صدا و سیما، آنطور نیست که قادر به جلوگیری از روند فاسد جاری در رسانه ملّی باشد. با این وصف درحالی طی سالهای آزگارِ گذشته تنها مأمن شکایت حزب الله از عملکرد صدا و سیما، همین شورا بوده، حالا امروز این تردید و سوال وجود دارد که نکند شاکیان سوراخ دعا را گم کرده باشند.
فضای رها شده رادیو و فضاحتهای جاری در آن به کنار، اما حداقل تا کنون بارها به الگو سازی فاسد در رسانه ملّی و در قالب برنامههای جذاب هشدار دادهایم. شوخی با زنان نا محرم خندوانه و دورهمی در حالی با گذشت حدود ۲ سال از اجرای اولین دور از ساخت و پخش چنین برنامه هایی ادامه دارد که سازندگان آنها همواره از اهرمهایی با ظاهر دینی و فعالیتهای شبه دینی – مدنی برای مشروعیت زایی در این برنامهها تلاش کرده اند. چنین روندی با حضور عجیب و پر رنگ زنان محجبه چادری در حالی که با تن دادن به برنامه سخیفِ خندوانه مشغول دست زدن و هم نوایی با ترانهها میشوند، آغاز شد.
این وضعیت با دعوت از برخی روحانیون و تلاش برای گره زدن فلسفه پوچ برنامه به احادیث و روایات و جعل واژه شادیِ دینی ادامه پیدا کرد. این روند چنان شیب تندی به خود گرفت که مهران مدیری در برنامه دورهمی، حداقل دو بار اقدام به نمایش افرادی کرد که با لباس روحانیت نه به عنوان میهمان، بلکه به عنوان تماشاچی مشغول تماشای محتوای سخیف این برنامه در محل اجرای آن بودند. خَلطِ محتوای بد با خوب در قالب اقدامات بشر دوستانه، مثل جمع آوری کمک برای آزادی زندانیان و خیریهها و… از جمله دیگر ترفندهای مشروعیت زایی است که محتوای فاسد در لابلای آنها زَرورق پیچی و مخفی میشوند.
ترویج موسیقی و تشویق مردم به شادیِ پوچ و کاذب، بواسطه صرف وقت برای تماشای افرادی که تحت عنوان کمدین بازیگری میکنند، روندهایی است که رسانه ملی تنها از آنها برای جلب مخاطب استفاده میکند. البته در این میان شخصیتهای عروسکی مثل جناب خان نیز زیرکانه مشغول بازخوانیِ ترانههای آن سوی آبی در وصف نوامیس مردم هستند و مجری برنامه نیز به سبک خواجههای حرم سرا در بین زنان مدعو، قهقه زنان با خوشوبش و بیحیایی، رفتارِ غیر شرعی را نهادینه میکند.
این در حالی است که یکی از کجتابترین برنامههای ساخته شده در طول ۳۷ سال بعد از انقلاب، نیز تحت عنوان «شب کوک»، اولین تجربه خط شکنی در ترویج موسیقی را پشت سر گذاشت و دور جدید آن نیز در سایه تساهل حاکم بر رسانه ملی و فقدان اهرمهای بازدارنده در راه است.
با این وصف به نظر میرسد قوه قضائیه باید علاوه بر جرائم رایج در سانههای مکتوب و مجازی، بر اساس وعده دادستان تهران به وضع وخیم جاری در رسانه ملّی نیز رسیدگی کند. اهمیت ورود قوه قضائیه به پرونده صدا و سیما از این منظر اهمیت دارد که مخاطبان در خطر انحراف آن نه اقشارِ ماهواره بین، بلکه مردم بینوایی هستند که با اعتماد به عملکرد نهادهای برآمده از نظام مثلا اسلامی، با خیال راحت ذهن عائله خود را به برنامههای شبههناک صدا و سیما میسپارند تا سبک زندگی آنان با اباطیل تزئین شده، دچار التقاط شود.
هشدار جدی به قوه قضائیه درباره عملکرد صدا و سیما از این منظر اهمیت مضاعف دارد که نااهلان مرتزق از بیتالمال در این سازمان مشغول تولید برنامه هایی هستند که برآیند آن روند نرم تبدیل معروف به منکر است.
کلمات کلیدی مربوط به موضوع ||
هفته نامه هتاک یالثارات . توهین یالثارات به رامبد جوان . متلک خنده دار رضا عطاران به یالثارات
توهین جدید یالثارات . انتقاد از یاثارات