- سه شنبه ۳۰ شهریور ۹۵
- ۱۵:۱۵
انتقاد میرباقری از «یالثارات»: شرمآور است، اگر حضرت اباعبدالله (ع) بود، امروز قیام می کرد
خبرگزاری
ایلنا: در اختتامیه جشنواره فیلم چهل چراغ درویش و حاتمیکیا درباره هم
سخن گفتند و زارعی و میرباقری به نشریه یا لثارات اعتراض کردند.
داود
میرباقری شامگاه یکشنبه بیست و هشت شهریور در مراسم اختتامیه اولین
جشنواره فیلم و عکس چلچراغ گفت: در شرایطی که بخشی از مطبوعات ازجمله نشریه
یالثارات چنین مطالبی منتشر میکند؛ شرمآور است. اگر حضرت اباعبدالله بود
امروز قیام میکرد که چرا عدهای در مملکت شیعه چنین جراتی میکنند و
هتاکی میکنند ما توقع داریم که بزرگان و مسئولین ورود کنند. دل همه ما را
شکسته است. این جریان اگر ادامه پیدا کند همه متضرر میشوند.
مریلا زارعی نیز که برای بازی در فیلم دستهای خالی تندیس گرفته بود؛ گفت: امروز در این مملکت مجلهای چاپ میشود که به همه ما توهین میکند! و پردهدری میکند! و آبروی مسلمان را میبرد! و بدترین الفاظ آن تیتر میشود. من دیوانه حسین هستم و هنوز هم کار میکنیم. از بزرگان میخواهم ورود پیدا کنند. من دنبال نشانه بودم که حرفم را بزنم.
وی ادامه داد: سیدالشهدا به ما یاد داد خونمان را میریزیم برای اینکه آزاده بمانیم. اگر نام اسلام و حسین زنده است به خاطر نام زینب (س) است. اگر هنرمندی در این عرصه حضور دارد، حتماً توفیقی است که امام حسین (ع) به آن عنایت کرده است. حالا این نشریه فردا در مورد من بنویسد باکی نیست. یا علی.
ابراهیم حاتمیکیا نیز طی سخنانی درباره احمدرضا درویش گفت: درویش فیلمهایی میسازد که من قدرت ساخت آن را ندارم. خیلیها مثل من هستند و دوست دارند درویش دوباره فیلم بسازد و خاطره بسازد.
احمدرضا درویش نیز طی سخنانی گفت: جشنواره چهلچراغ حرکت مثبتی بود که اتفاق افتاد. جشنواره مقاومت هم پیش رو است هر دو رویداد بزرگ هستند و به نظرم در استراتژی فرهنگی ما نقش خواهند داشت. باید شبکه اینترنتی چهلچراغ و مقاومت را راهاندازی شود.
درویش ادامه داد: من حاتمیکیا را چهل و سه سال است که میشناسم. حاتمیکیا همواره برای من الگو بود چه در زمان انقلاب و چه حالا. با او اشکها ریختم و تبسمها کردهام. همیشه نسبت به سکوت و عصبانیتش و هر عمل او در سینما به من احساس خاصی منتقل شده است. این احساس به مخاطبان او هم انتقال یافته است. حاتمیکیا دیدهبان سینمای ایران است.
وی ادامه داد: رستاخیر یک هدیه کوچک و یک قطره از اقیانوس عشق و معرفت سیدالشهدا(ع) است. افتخار میکنم که بخش مهمی از زندگی هنریام را با زندگی امام حسین(ع) سپری کردهام اما در اتفاقاتی که بر «رستاخیز» گذشت چیزی جز زیبایی، تجربه و عبرت ندیدم. رستاخیز شناسنامه من است. وقتی شناسنامه من را گرفتهاند نمیتوانم فیلم بسازم. رستاخیز هویت من است، جان و روح من است. امیدوارم که شناسنامه من را به رسمیت بشناسند.
مطالب مرتبط با موضوع
واکنش ارگان خبری انصار حزب الله به اتفاقات اخیر را می خوانید: انتشار توبیخنامه برخی دوستان علیه هفتهنامه یالثارات، بهانه شد جهت عرض سلامی و کلامی، بدان دلیل که ما امضاکنندگان ذیل توبیخنامه را برادران محترم و خواهران محترمه خویش پنداشته و علیهذا به رسم اخوّت دینی و مرامی، انتقادات به حق عزیزان را به دیده منّت نهاده و مواردی که از سر غفلت و یا سهوغیرعمدی بر قلم نویسنده رفته و موجب رنجش آن عزیز و رواداشتن نسبتها و واژههای نامهربانه در حق برادران خود در یالثارات شده را گوشزده میکند؛ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
در همین ابتدای سخن متذکر می شود، هر آنچه را در این نوشته متعرض نقد آن نشدهایم لابد مورد پذیرش و طبعاً مورد امتنان ماست و اما موارد شایان نقد:
۱- در توبیخ نامه سخن از حرمت قلم و سوگند ذات باریتعالی برآن رفته است که باید بر آن افزود که همو خود صاحب برترین قلم است. چه آنکه «علّمه البیان» به انسان است چه بیان با بنان و قلم «علّم بالقلم» و چه بیان شفاهی و علیهذا شایسته نیست خداوندی که خود منشأ و آفریدگار احسنالبیان است مغفول و خود ما جاعل حد افراط و تفریط قلم شویم. چنانچه قلم و بیان خداوندی هم خود. هم آموزگار کرامت است و هم شکافنده و زداینده هر آنچه زشتی و پلیدی است با همان احسنالبیان، و اینکه دوستان هیچگاه قلم بر ناسزا ناصواب نراندهاند، با عرض پوزش فیه بحث؛ چرا فراموش کردهایم که سایت منتسب به فلان رجل سیاسی که برخی دوستان ما از قلمزنان ثابت یا موسمی آنند خود به کراّت و مراّت مرتکب استهزا و حرام شرعی - حسب نظر اجتهادی فقیه متفکرآیت الله حائری شیرازی- شده است و هنوز نیز بر این وتیره اصرار دارد و در داستان چاپ عکسهای رنگی سینماگران جشن حافظ نیز با تعریف و تمجید سنگ تمام گذاشت و بسی دامنه اشاعه تباهی و مدُپرستی گشود! وانگهی مگر بسیاری از دوستان مستقیم و غیرمستقیم از ایادی و کارگزاران حوزه هنری نیستند و با سکوت توجیه ناپذیر خود مهر تأیید مسبّب بر یکی از بیسابقهترین فیلمهای فسادخیز و شرمانگیز نشدند کجاست انتقاد جدّی و دوری از محافظه کاری دوستان!
۲- این چه سخنی است که دوستان یالثارات نام مبارک سیدالشهداء(ع) را یدک می کشند. این چه بخل ناروایی است در قبال برادرانی که سالیان دفاع مقدس در ذیل همین شعار مقدس شهید و ناقص العضو شدند و بقایای آنان هم اینک به نشانه التزام به آن مشی و مرام به این شعار وفادارند.
۳- تهمت اوج گیری ادبیات سخیف و غیر دینی در یالثارات که هیچ نشانی از رعایت اخلاق و ادب ندارد متأسفانه در قوطی هیچ عطاری جز لای پر قبای دوستان به اثبات نرسیده. آیا مبالغه و یک کلاغ، چهل کلاغ کردن، مصداق نقد منصفانه است. آنچه دوستان غفلتاً از کوه کاهی ساختهاند به فرض اثبات جز دو سه مورد بیش نبوده که طبعاً آن هم در صورت ادعای شاکی خصوصی در محکمه قضایی، صحت و سقم آن برملا خواهد شد.
گفته شد نسبت ناروا به هنرمند! کدام هنرمند. مگر بهره گیری از اسامی غیرواقعی بازدارنده از تحقّق نسبت به شخص معین در عرف روزنامه نگاری نیست.
۴- متأسفانه، واژههای مظلوم، قذف و خلاف شرع بدون توجه به وقوع و موضوعیت داشتن آن نقل و ثبات برخی شده که اساساً با فرهنگ دینی و شرعیات میانه چندانی نداشتهاند و دوستان منتقد ما نیز از این خوان نعمت بی بهره نماندهاند!
۵- دوستان عزیز ما خود را متولیان «سعی در حل منطقی مسایل در جهت بهبود وضعیت فرهنگ» پنداشتهاند و با اعتماد به این توانمندی -لابد انحصاری خود- رویه یالثارات را مشکوک قلمداد میکنند. آیا غنودن در زیر باد ارگانهایی که بر خلاف اهداف انقلابی و قانونی خود، جفای فاحش وذنب لایغفر در حق فرهنگ و اخلاق ومسلمین مرتکب میشوند، را لابد باید نشان صدق پندار دوستان بدانیم، خدا نیاورد روزی را که در اثر اصرار دوستان ادعاها و تهمتهای به ناحق آنان در بوته عدالت و انصاف آقایان محک بخورد.
۶- آیا در عالم واقعیت عشهای از قلم شهیدآوینی در قلم دوستان به چشم میآید؛ کسی که همواره علیه انحراف و مفاسد بی هنران مفسد و مقلّد سینمای مستهجن غرب میخروشید.
۷- به خلاف زعم دوستان، قلمزنان یالثارات عدهای هتّاک و بیادب نیستند و اما چنین هم نیست که عرصه فرهنگ و هنر، ملک طلق و تیول انحصاری دوستان باشد.
گویا نویسنده توبیخ نامه علیه یالثارات، قوه قضائیه را با«قوه پهلوائیه» اشتباه فرموده باشند. قوه قضائیه با آن همه دغدغهها و پروندههائی که سرنوشت اقتصاد و معیشت مردم و آبروی انقلاب در گرو دادرسی مجدّانه و وقتبر آن است، بعید است فرصتی برای شنیدن هیاهوی خارج از گودنشینانی که فرمان لنگ کردن متحکّمانه و بدون طی مراحل دادرسی یالثارات صادر میکننند را داشته باشد.
درپایان، ذکر خاطرهای از رهبرمعظم انقلاب اسلامی، عبرتآموز همه ما و شماست. عدهای از فعالان مجموعههای حزباللهی در تهران طوماری در حاشیه مراسم۲۲بهمن به امضای جمع بسیاری راهپیمایان تهرانی رسانده بودند که در آن از شورای نگهبان خواسته شده بود، برای انتخابات مجلسِ آن دوره صلاحیت لیبرالها و تکنوکرات را رد کند. حضرت آقا با مشاهده این مضمون، علیرغم امضای کثیر ذیل طومار، فرموده بودند شما نباید با شورای نگهبان اینگونه سخن بگوئید، زیرا شورای نگهبان به مّر قانون عمل میکند و نه خواست بنده و شما. آنگاه فرموده بودند، «شما باید از شورای نگهبان بخواهید با شجاعت مسئولیتهای قانونی خود را ایفا کند.»
روابط عمومی هفتهنامه یالثاراتالحسین(ع)
علیرضا عبداللهی
مریلا زارعی نیز که برای بازی در فیلم دستهای خالی تندیس گرفته بود؛ گفت: امروز در این مملکت مجلهای چاپ میشود که به همه ما توهین میکند! و پردهدری میکند! و آبروی مسلمان را میبرد! و بدترین الفاظ آن تیتر میشود. من دیوانه حسین هستم و هنوز هم کار میکنیم. از بزرگان میخواهم ورود پیدا کنند. من دنبال نشانه بودم که حرفم را بزنم.
وی ادامه داد: سیدالشهدا به ما یاد داد خونمان را میریزیم برای اینکه آزاده بمانیم. اگر نام اسلام و حسین زنده است به خاطر نام زینب (س) است. اگر هنرمندی در این عرصه حضور دارد، حتماً توفیقی است که امام حسین (ع) به آن عنایت کرده است. حالا این نشریه فردا در مورد من بنویسد باکی نیست. یا علی.
ابراهیم حاتمیکیا نیز طی سخنانی درباره احمدرضا درویش گفت: درویش فیلمهایی میسازد که من قدرت ساخت آن را ندارم. خیلیها مثل من هستند و دوست دارند درویش دوباره فیلم بسازد و خاطره بسازد.
احمدرضا درویش نیز طی سخنانی گفت: جشنواره چهلچراغ حرکت مثبتی بود که اتفاق افتاد. جشنواره مقاومت هم پیش رو است هر دو رویداد بزرگ هستند و به نظرم در استراتژی فرهنگی ما نقش خواهند داشت. باید شبکه اینترنتی چهلچراغ و مقاومت را راهاندازی شود.
درویش ادامه داد: من حاتمیکیا را چهل و سه سال است که میشناسم. حاتمیکیا همواره برای من الگو بود چه در زمان انقلاب و چه حالا. با او اشکها ریختم و تبسمها کردهام. همیشه نسبت به سکوت و عصبانیتش و هر عمل او در سینما به من احساس خاصی منتقل شده است. این احساس به مخاطبان او هم انتقال یافته است. حاتمیکیا دیدهبان سینمای ایران است.
وی ادامه داد: رستاخیر یک هدیه کوچک و یک قطره از اقیانوس عشق و معرفت سیدالشهدا(ع) است. افتخار میکنم که بخش مهمی از زندگی هنریام را با زندگی امام حسین(ع) سپری کردهام اما در اتفاقاتی که بر «رستاخیز» گذشت چیزی جز زیبایی، تجربه و عبرت ندیدم. رستاخیز شناسنامه من است. وقتی شناسنامه من را گرفتهاند نمیتوانم فیلم بسازم. رستاخیز هویت من است، جان و روح من است. امیدوارم که شناسنامه من را به رسمیت بشناسند.
مطالب مرتبط با موضوع
واکنش ارگان خبری انصار حزب الله به اتفاقات اخیر را می خوانید: انتشار توبیخنامه برخی دوستان علیه هفتهنامه یالثارات، بهانه شد جهت عرض سلامی و کلامی، بدان دلیل که ما امضاکنندگان ذیل توبیخنامه را برادران محترم و خواهران محترمه خویش پنداشته و علیهذا به رسم اخوّت دینی و مرامی، انتقادات به حق عزیزان را به دیده منّت نهاده و مواردی که از سر غفلت و یا سهوغیرعمدی بر قلم نویسنده رفته و موجب رنجش آن عزیز و رواداشتن نسبتها و واژههای نامهربانه در حق برادران خود در یالثارات شده را گوشزده میکند؛ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
در همین ابتدای سخن متذکر می شود، هر آنچه را در این نوشته متعرض نقد آن نشدهایم لابد مورد پذیرش و طبعاً مورد امتنان ماست و اما موارد شایان نقد:
۱- در توبیخ نامه سخن از حرمت قلم و سوگند ذات باریتعالی برآن رفته است که باید بر آن افزود که همو خود صاحب برترین قلم است. چه آنکه «علّمه البیان» به انسان است چه بیان با بنان و قلم «علّم بالقلم» و چه بیان شفاهی و علیهذا شایسته نیست خداوندی که خود منشأ و آفریدگار احسنالبیان است مغفول و خود ما جاعل حد افراط و تفریط قلم شویم. چنانچه قلم و بیان خداوندی هم خود. هم آموزگار کرامت است و هم شکافنده و زداینده هر آنچه زشتی و پلیدی است با همان احسنالبیان، و اینکه دوستان هیچگاه قلم بر ناسزا ناصواب نراندهاند، با عرض پوزش فیه بحث؛ چرا فراموش کردهایم که سایت منتسب به فلان رجل سیاسی که برخی دوستان ما از قلمزنان ثابت یا موسمی آنند خود به کراّت و مراّت مرتکب استهزا و حرام شرعی - حسب نظر اجتهادی فقیه متفکرآیت الله حائری شیرازی- شده است و هنوز نیز بر این وتیره اصرار دارد و در داستان چاپ عکسهای رنگی سینماگران جشن حافظ نیز با تعریف و تمجید سنگ تمام گذاشت و بسی دامنه اشاعه تباهی و مدُپرستی گشود! وانگهی مگر بسیاری از دوستان مستقیم و غیرمستقیم از ایادی و کارگزاران حوزه هنری نیستند و با سکوت توجیه ناپذیر خود مهر تأیید مسبّب بر یکی از بیسابقهترین فیلمهای فسادخیز و شرمانگیز نشدند کجاست انتقاد جدّی و دوری از محافظه کاری دوستان!
۲- این چه سخنی است که دوستان یالثارات نام مبارک سیدالشهداء(ع) را یدک می کشند. این چه بخل ناروایی است در قبال برادرانی که سالیان دفاع مقدس در ذیل همین شعار مقدس شهید و ناقص العضو شدند و بقایای آنان هم اینک به نشانه التزام به آن مشی و مرام به این شعار وفادارند.
۳- تهمت اوج گیری ادبیات سخیف و غیر دینی در یالثارات که هیچ نشانی از رعایت اخلاق و ادب ندارد متأسفانه در قوطی هیچ عطاری جز لای پر قبای دوستان به اثبات نرسیده. آیا مبالغه و یک کلاغ، چهل کلاغ کردن، مصداق نقد منصفانه است. آنچه دوستان غفلتاً از کوه کاهی ساختهاند به فرض اثبات جز دو سه مورد بیش نبوده که طبعاً آن هم در صورت ادعای شاکی خصوصی در محکمه قضایی، صحت و سقم آن برملا خواهد شد.
گفته شد نسبت ناروا به هنرمند! کدام هنرمند. مگر بهره گیری از اسامی غیرواقعی بازدارنده از تحقّق نسبت به شخص معین در عرف روزنامه نگاری نیست.
۴- متأسفانه، واژههای مظلوم، قذف و خلاف شرع بدون توجه به وقوع و موضوعیت داشتن آن نقل و ثبات برخی شده که اساساً با فرهنگ دینی و شرعیات میانه چندانی نداشتهاند و دوستان منتقد ما نیز از این خوان نعمت بی بهره نماندهاند!
۵- دوستان عزیز ما خود را متولیان «سعی در حل منطقی مسایل در جهت بهبود وضعیت فرهنگ» پنداشتهاند و با اعتماد به این توانمندی -لابد انحصاری خود- رویه یالثارات را مشکوک قلمداد میکنند. آیا غنودن در زیر باد ارگانهایی که بر خلاف اهداف انقلابی و قانونی خود، جفای فاحش وذنب لایغفر در حق فرهنگ و اخلاق ومسلمین مرتکب میشوند، را لابد باید نشان صدق پندار دوستان بدانیم، خدا نیاورد روزی را که در اثر اصرار دوستان ادعاها و تهمتهای به ناحق آنان در بوته عدالت و انصاف آقایان محک بخورد.
۶- آیا در عالم واقعیت عشهای از قلم شهیدآوینی در قلم دوستان به چشم میآید؛ کسی که همواره علیه انحراف و مفاسد بی هنران مفسد و مقلّد سینمای مستهجن غرب میخروشید.
۷- به خلاف زعم دوستان، قلمزنان یالثارات عدهای هتّاک و بیادب نیستند و اما چنین هم نیست که عرصه فرهنگ و هنر، ملک طلق و تیول انحصاری دوستان باشد.
گویا نویسنده توبیخ نامه علیه یالثارات، قوه قضائیه را با«قوه پهلوائیه» اشتباه فرموده باشند. قوه قضائیه با آن همه دغدغهها و پروندههائی که سرنوشت اقتصاد و معیشت مردم و آبروی انقلاب در گرو دادرسی مجدّانه و وقتبر آن است، بعید است فرصتی برای شنیدن هیاهوی خارج از گودنشینانی که فرمان لنگ کردن متحکّمانه و بدون طی مراحل دادرسی یالثارات صادر میکننند را داشته باشد.
درپایان، ذکر خاطرهای از رهبرمعظم انقلاب اسلامی، عبرتآموز همه ما و شماست. عدهای از فعالان مجموعههای حزباللهی در تهران طوماری در حاشیه مراسم۲۲بهمن به امضای جمع بسیاری راهپیمایان تهرانی رسانده بودند که در آن از شورای نگهبان خواسته شده بود، برای انتخابات مجلسِ آن دوره صلاحیت لیبرالها و تکنوکرات را رد کند. حضرت آقا با مشاهده این مضمون، علیرغم امضای کثیر ذیل طومار، فرموده بودند شما نباید با شورای نگهبان اینگونه سخن بگوئید، زیرا شورای نگهبان به مّر قانون عمل میکند و نه خواست بنده و شما. آنگاه فرموده بودند، «شما باید از شورای نگهبان بخواهید با شجاعت مسئولیتهای قانونی خود را ایفا کند.»
روابط عمومی هفتهنامه یالثاراتالحسین(ع)
علیرضا عبداللهی