همه چیز درباره نگار عابدی | بیوگرافی کامل و تصاویر بازیگران سینما و تلویزیون ایران

  • ۱۸:۵۷

نگار عابدی در رشته تئاتر از دانشکده هنر و معماری فارغ التحصیل شده است.

 او در فیلم های کوتاهی چون هدیه و خط مستقیم یک دایره حضور چشم گیری داشته است. فعالیت اصلی وی تئاتر است و در نمایش هایی چون باز گشت به خان نخست به کارگردانی محمد رضایی راد و آندرانیک به کارگردانی حمید پورآذری ایفای نقش نموده است.

نگار عابدی

 

او همسر سابق هدایت هاشمی بازیگر میباشد و یک دختر به نام اِما دارند.

نگار عابدی و همسر و دخترش

هدایت هاشمی همسر سابق نگار عابدی متولد 1353 در سبزوار است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی می باشد . او با بازی در فیلم چک برگشتی طرفداران زیادی پیدا کرد.


نگار عابدی بازی در سریال دودکش در سال 1392 و به کارگردان محمدحسین لطیفی در بین مردم شناخته شد. ین سریال در ماه رمضان سال 92 به روی آنتن شبکه سوم سیما رفت و با استقبال خوبی هم روبرو شد.

نگار عابدی و امیرحسین رستمی

سریال دودکش درباره دو خانواده است که زندگی ساده ای دارند و یک قالیشویی را اداره می کنند، اما هر بار ماجراها و مسایلی برای آنها اتفاق می افتد؛ مثلاً کارگاهشان پلمپ می شود و یا ماشینشان توسط پلیس توقیف می شودو از جهت دیگر داماد ان ها نصرت مسائل مالی اش به دیوار خرده است و...


نگار عابدی این شبها در سریال شمعدونی به کارگردانی سروش صحت به ایفای نقش پرداخته است. 

نگار عابدی و رویا میرعلمی

داستان دو خانواده، مشکلات اجتماعی  و ناهنجاری های اجتماعی بویژه مشکلات شهری و شهروندی را به زبان طنز مورد انتقاد قرار می دهد.


نگار عابدی در فیلم سینمایی خانه ای کنار ابرها در کنار همسر سابقش هدایت هاشمی به ایفای نقش پرداخت.

نگار عابدی ، حامد کمیلی و هدایت هاشمی

فیلم خانه ای در کنار ابرها در بخش نگاه نو سی و دومین جشنواره فیلم فجر، نامزد دو سیمرغ بود که در بخش فیلم نامه موفق به دریافت دیپلم افتخار شد. این فیلم همچنین در پنجمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، موفق به کسب فانوس بخش داستانی بلند شد.


فیلمشناسی نگار عابدی

 
سینما
    1 - خانه ای کنار ابرها 1392 
    2 - شب بیرون 1392
    3 - گنجشکک اشی مشی 1392
    4 - محمد 1390
    5 - یه حبه قند 1388
    6 - مانا 1387
    7 - فصل ممنوع 1382 
 
تئاتر
     مصاحبه 1378
    مجلس نامه 1378
    روی زمین 1382
    آندرانیک 1382
    زنی که زیاد میدانست1382
    تیغ کهنه 1383
    هر چی دلت بخواد 1383
    مهاجران 1383
    رؤیای بسته شده به … 1384
    دُن کیشوت 1384
    کبوتری ناگهان 1384
    بازگشت به خان نخست 1384
    اسب های آسمان خاکستر می بارند
    بیوه های غمگین سالار جنگ، 1385
    یک تنبیه با شکوه1386
    خانه 1388
    آسمان روزهای برفی 1388
    ملا نصرالدین 1388
    مرثیه ای برای یک سبک وزن1388
    آخرین پر سیمرغ 2010
    ورود آقایان ممنوع1390
 
 
فیلم کوتاه
    خط مستقیم یک دایره
    هدیه
    کاشکی
    زندگی، رنگ بِژ
 
مجموعه تلویزیونی
    سایه های بلند گناه
    نگرانی
    تئاتر پخش مستقیم از شبکه پنج 
    جنگ دوستانه (1)
    جنگ دوستانه (2)
    گَپ به عنوان بازیگر مهمان
    دودکش
     شمعدونی
 
جوایز
    دریافت سوم بازیگری لباسی برای میهمانی، هجدهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر
    جایزه کانون ملی منتقدان آندرانیک، 1382
    دریافت دوم بازیگری فکاهی نامه ی یک زن، پانزدهمین جشنواره تئاتر دانشجویی
    برگزیده بازیگری سال، جشن بازیگر دن کیشوت، بازگشت به خان نخست، کبوتری ناگهان؛1385
    دریافت دوم بازیگری چراغ ها را خاموش نکنید، مشهد، جشنواره یازدهم تئاتر دفاع مقدس، 1383
    دریافت کاندید بازیگری، جشن بازیگر آندرانیک، 1383
    دریافت کاندید بازیگری، جشن بازیگر خانه، 1389
    دریافت جایزه یونیسف فیلم سینمایی مانا، 1387

عکسهای نگار عابدی 

نگار عابدی



مطالب مرتبط با موضوع


سال‌هاست که ما عادت کردیم خودمان را پشت نقابی از کلمات و رفتارهای غیرواقعی پنهان کنیم و چهره واقعی‌مان را به دیگران نشان ندهیم حال نکته جالب اینجاست که پدیده نقاب زدن در بین چهره‌های سرشناس ما بیشتر رواج دارد و بسیاری از سلبریتی‌ها ترجیح می‌دهند تصویری که از خود به مخاطب نشان می‌دهند متفاوت‌تر از تصویر واقعی‌شان باشد شاید به همین خاطر است که وقتی با فردی مانند نگار عابدی همکلام می‌شوم از هم‌صحبتی با او سر ذوق می‌آیم چراکه با سرخوشی و صداقت خاصی بدون نقاب از خودش می‌گوید


از اینکه در طول سال‌ها سعی کرده مسیر درست و سالمی را در عرصه بازیگری طی کند و حواسش به پله‌هایی که در آن قدم گذاشته بوده و تاوان این سلامت را هم با دیر دیده شدن داده است اما او از این موضوع ناراحت نیست چون معتقد است در این شرایط حداقل به جایی که در آن ایستاده، مطمئن است نگار عابدی به معضلی که این روزها برخی از بازیگران زن به آن دچار شده‌اند اشاره کرد و گفت نباید بازیگران زن ما از تشکیل خانواده و مادر شدن به خاطر ترس از دست دادن جایگاه شغلی‌شان بهراسند و به آن تن ندهند چراکه هیچ چیزی به اندازه داشتن یک خانواده سالم و شیرین نیست نگار از ماجرای جدایی از همسرش هدایت هاشمی گفت  و اینکه بعد از جدایی ترجیح داد مدتی را به خاطر دخترش با خانواده‌اش زندگی کند او نه از جدایی‌اش یک کابوس شوم ساخت نه اینکه این موضوع را پنهان کرد سر بسته اما با صداقت به این نکته اشاره کرد که گاهی افراد در زندگی‌شان تصمیم می‌گیرند مسیرهای جداگانه‌ای را انتخاب کنند


و باید به این تصمیم احترام گذاشت باقی حرف‌ها را از زبان خودش بخوانید رفاقت من با دخترم رابطه من و دخترم از همان ابتدا یک رابطه دوستانه بود به نظرم وقتی بچه‌ها با پدر و مادرشان رفیق هستند راحت‌تر مسائل‌شان را با آنها در میان می‌گذارند «ِاِمای» من هم از همان دورانی که کم سن و سال بود تا حالا که کلاس اول ابتدایی رفته عادت کرده


همه چیز را برایم تعریف کند همین موضوع ما را به‌شدت به هم نزدیک می‌کند هر چند با گذشت سال‌ها او هنوز با کار من کنار نیامده و مدام می‌گوید «مامان سر کار نرو و پیشم بمون» اما من در جوابش می‌گویم سرکار می‌روم تا برایت پول در بیاورم، جواب او هم که خیلی جالب است می‌گوید باشه «برو پول در بیار که من‌رو پارک ارم ببری» (صدای خنده هر دو ما در فضا می‌پیچد) «اِما» دوست دارد بازیگر شود اما من و پدرش نه اِما از همان دوران کودکی‌اش به بازیگری علاقه‌مند بود و در این حرفه هم استعداد دارد اولین بازی‌اش را هم وقتی دو سالش بود در فیلم سینمایی «یه حبه قند» انجام داد هرچند من و پدرش هیچ کدام تمایلی نداریم که او وارد عرصه بازیگری شود ولی اگر بخواهد وارد این حوزه شود هم مخالفت نمی‌کنیم چون معتقدیم افراد باید خودشان برای سرنوشت‌شان تصمیم بگیرند او یکی از مخاطبان جدی تئاتر است و نکته جالب اینجاست


که هروقت من و پدرش روی صحنه هستیم آن کار را بیش از ۱۰بار تماشا می‌کند و مورد نقد قرار می‌دهد خوشبختانه او درسش هم خیلی خوب است و به موسیقی هم علاقه دارد، به همین دلیل دوست دارم او در چند زمینه پیشرفت کند و تنها به شکل تک‌بعدی رشد نکند جرقه‌های بازیگری از دوران کودکی در من زده شد من هم مانند دخترم از همان دوران کودکی به بازیگری علاقه‌مند بودم  یادم است وقتی تنها ۹ سالم بود تمام نمایشنامه‌های شکسپیر را خوانده بودم در آن مقطع ما به‌واسطه شغل پدرم در شهر اهواز زندگی می‌کردیم و به همین خاطر می‌توانستیم سایر شبکه‌های عرب زبان را هم بگیریم من هم از این فرصت استفاده می‌کردم و تئاترهای معروفی نظیر «رومئو و ژولیت» که از شبکه بی‌بی‌سی پخش می‌شد را تماشا می‌کردم این در حالی بود که برخلاف اِما من در خانواده‌ای با علاقه به بازیگری بزرگ نشده بودم هرچند مادرم دستی در نقاشی و طراحی لباس داشت اما جو خانواده و به دنبال آن فامیل‌مان بیشتر تحصیلاتی بود و اکثر آنها در رشته‌های مهندسی، پزشکی و معلمی فعالیت می‌کردند به همین خاطر اصلا برای‌شان قابل باور نبود که من بخواهم وارد عرصه بازیگری شوم یک آگهی سرنوشتم را تغییر داد علاقه‌ا‌م به بازیگری همان‌طور که اشاره کردم از دوران کودکی‌ام همراهم بود اما تا زمانی که به ۲۰ سالگی رسیدم فرصتی برای ابرازش پیدا نکردم یادم است سال اول دانشگاه بودم و در رشته زبان انگلیسی درس می‌خواندم که آگهی کلاس بازیگری در یکی از مجلات نظرم را به خودش جلب کرد حس کردم الان وقت آن فرا رسیده که بازیگری را به شکل جدی تجربه کنم به همین خاطر در آن کلاس ثبت‌نام کردم، کار تدریس بازیگری در آن مجموعه بر عهده مهتاب نصیرپور و رویا تیموریان بود بعد از مدتی وقتی خانم نصیرپور علاقه و پشتکارم را در عرصه بازیگری دید مرا به همسرش محمد رحمانیان برای بازی در یک نمایش معرفی کرد بعد از آن اثر به شکل جدی وارد عرصه تئاتر شدم و برایم به قدری این هنر جدی شد که تا مدت‌ها وسوسه‌ای برای ورود به کار تصویر نداشتم   بعد از جدایی با خانواده‌ام زندگی می‌کنم وقتی دخترم هنوز به دبستان نرفته بود من و همسر سابقم هدایت هاشمی حس کردیم که مسیر زندگی‌مان را باید از هم جدا کنیم به همین خاطر مدتی به اتفاق دخترم به منزل پدر و مادرم رفتم تا کارهای مربوط به جدایی انجام شود بعد از طلاق‌مان هم دخترم باید به دبستان می‌رفت به همین خاطر دوست نداشتم دوباره به او شوکی وارد کنم و با تغییر محل زندگی کنونی‌اش باعث به هم ریختگی روحیه‌اش در ابتدای ورود به مدرسه شوم ترجیح می‌دادم همه چیز در کمال آرامش رخ دهد از طرفی دخترم اِما از دوران کودکی با پدر و مادرم ارتباط نزدیکی داشت ضمن اینکه می‌خواستم به لحاظ مالی به ثبات بیشتری برسم سپس زندگی مستقل و دونفره‌ام را با دخترم آغاز کنم به همین خاطر ترجیح دادم تا آن زمان از حمایت پدر و مادرم برخوردار باشم از مادری تا شیک پوشی چرا خانم کوچیک سریال «پس از باران» نشدم برای من به قدری کار در عرصه تئاتر جدی بود


که به بازیگری در تصویر حتی فکر هم نمی‌کردم و اگر پیشنهادی هم در این حوزه به من می‌شد آن را رد می‌کردم یادم است برای ایفای نقش خانم کوچیک از من دعوت شد اما به‌قدری بازی در تئاتر برایم مهم بود که آن پیشنهاد را رد کردم همین موضوع را در فیلم سینمایی «خیلی دور خیلی نزدیک»تکرار کردم بی‌تردید اگر پیشنهاد بازی در سریال «پس از باران» را قبول می‌کردم مسیر بازیگری‌ام به‌طور کامل تغییر می‌کرد هرچند گاهی خودم را به خاطر این تصمیم مورد پرسش قرار می‌دهم اما از سویی فکر می‌‌کنم من زمانی وارد عرصه تصویر شدم که جایگاهم در آن شکل گرفته بود و کسی نمی‌توانست با یک نقش جایم را چندان تغییر دهد ارزش مادر شدن برخی از بازیگران فکر می‌کنند با ازدواج و بچه‌دار شدن‌شان جایگاه‌شان در بازیگری به مخاطره می‌افتد و باعث می‌شود که نتوانند مانند سابق کار کنند درحالی‌که در کشورهای صاحب سبک در عرصه بازیگری ما شاهد آن هستیم که چهره‌های مطرح تشکیل خانواده می‌دهند و صاحب خانواده پرجمعیتی هم می‌شوند فکر می‌کنم باید جلوی این موج را که به نظر می‌رسد پشت آن عمدی هم در کار باشد را گرفت و اجازه داد افراد در فضای سالمی به حرفه بازیگری بپردازند شاید به شکل مقطعی بازیگران بتوانند به واسطه چهره و موقعیتی که ایجاد می‌کنند پیشرفت کنند اما شک نداشته باشید چون جایگاهی که در آن قرار گرفتند واقعی نیست خیلی زود از آن جایگاه کنار کشیده می‌شوند و فرد دیگری آن جایگاه را تصاحب می‌کند به همین خاطر همواره سعی کردم در عرصه بازیگری در فضای سالمی حرکت کنم


هرچند اگر این سلامت مانع از آن شود که پله‌های ترقی را به سرعت طی کنم و زمان برایم کندتر بگذرد اما معتقدم جایگاهی که در این شرایط به دست می‌آورم قابل اتکاست و برای به دست آوردن آن به توانایی و استعدادم تکیه کرده‌ام خانه‌داری منافاتی با شیک‌پوشی ندارد این روزها تعریف زنانگی تغییر کرده و بسیاری از دختران امروزی فکر می‌کنند زنانگی صرفا در داشتن ظاهری آراسته است و اینکه خودشان هیچ کاری در خانه انجام ندهند هرچند فکر می‌کنم جنس زنانگی و خانه‌داری در طول سال‌ها تغییر کرده و در هر نسلی نسبت به نسل قبل عوض می‌شود و جدا از آن کار در خانه را وظیفه زن نمی‌دانم اما فکر می‌کنم اینکه ما زن بودن را صرفا در ظاهر زیبا ببینیم هم اشتباه است از گذشته این تصویر خوشایند در مورد خانم‌ها وجود داشت که در هر خانه‌ای حضور دارند به آنجا رنگ می‌دهند و ظاهری آراسته به آن می‌بخشند و در آن خانه، بوی خوش عطر غذا می‌پیچد هرچند شاید زن مدرن نتواند همه این کارها را به تنهایی انجام دهد و نباید انجام کار خانه برایش تبدیل به وظیفه شود اما فکر می‌کنم اگر زنی خانه‌اش را آراسته کند و غذای دلخواه اهل خانواده را بپزد اعتمادبه‌نفسش هم بیشتر می‌شود و قالب کلیشه‌ای و مصنوعی را هم می‌شکند مجله زندگی ایده آل





ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
مجله اینترنتی سیمرغ شهر اخبار بازیگران بیوگرافی بازیگران اخبارسینمای ایران اخبار سینمای جهان اخبار تلوزیون ایران اخبار تلوزیون جهان اخبار موسیقی ایران اخبار موسیقی جهان


مجله اینترنتی سیمرغ شهر حذف
اخبار روز حذف
اخبارسینما حذف
اخبار موسیقی حذف
اخبارتلویزیون حذف
اخبار فناوری مصالب طنز وسرگرمی حذف
بیو گرافی بازیگران حذف
اخبار داغ سلبریتی های ایرانیx
بیوگرافی بازیگران سینما و تلویزیون ایرانx
فرهنگ وهنر ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
نویسندگان
موضوعات
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan