- شنبه ۲۴ مهر ۹۵
- ۱۰:۴۱
خبرگزاری مهر: باب دیلن در نخستین حضور عمومیاش پس از معرفی نام او به عنوان برنده نوبل ادبیات هیچ واکنشی به این خبر نشان نداد.

به نقل از گاردین، در حالی که باب دیلن پنجشنبه شب مهمان تئاتر چلسی در لاسوگاس بود، در این کنسرت هیچ واکنشی به انتخابش بهعنوان برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۶ نشان نداد.
باب دیلن که در پایان روزی کنسرت داشت که به عنوان برنده نوبل ادبیات انتخاب شد روی صحنه کنسرتش در لاس وگاس حتی به سختی تن به صحبت کردن داد و فقط به اجرای ترانههایی پرداخت که در برنامه داشت.
او پنجشنبه شب با برنامهای کوتاه کنسرتش را با خواندن ترانه «چرا حالا سعی میکنم خودم را عضو کنم» فرانک سیناترا به پایان برد و در حالی که مخاطبان میخواستند تا او ترانههای بیشتری اجرا کند، برنامهاش را خاتمه داد.
دیلن با اجرای ترانههایش و به ویژه ترانههایی درباره ضرورت تغییر از جمله «زمونه داره عوض میشه»، به اسطورهای برای دهه ۱۹۶۰ بدل شد و در فضای اعتراض و تغییری که با توجه به جنبش حقوق مدنی و کمپین پایان جنگ در ویتنام، در آمریکا گسترده بود، جایگاهی ویژه یافت. در طول نیم قرن فعالیت حرفهای او بیش از ۱۰۰ میلیون صفحه فروخته و در سال ۲۰۰۸ نیز یک جایزه ویژه از جوایزه پولیتزر دریافت کرد.
کمیته نوبل ۱۳ اکتبر دیلن را برای «خلق تجربه شعری جدید با سنت ترانهسرایی بزرگ آمریکایی» شایسته این جایزه خواند.
او نخستین موسیقیدانی است که به عنوان برنده جایزه ادبی نوبل انتخاب شده و اولین آمریکایی است که پس از اهدای جایزه ادبی نوبل به تونی موریسون خالق رمانهایی چون «ترانه سالومون» و «محبوب» در سال ۱۹۹۳ این جایزه به او اهدا میشود.
با این حال پاسخ همه به این انتخاب مثبت نبود و رابین علمالدین در توییتی نوشت اهدای جایزه نوبل به باب دیلن مثل این است که خانم فیلد برنده جایزه سه ستاره میشلین برای آشپزی شود. او افزود: همانقدر احمقانه است که اهدای جایزه به وینستون چرچیل احمقانه بود. او اشاره ای به انتخاب چرچیل در سال ۱۹۵۳ به عنوان برنده نوبل ادبیات کرد.
وی افزوده است: اگر میخواستم به یک شاعر جایزه بدهم آن را واقعا به یک شاعر میدادم. چون فکر میکنم باب دیلن یک ترانهسرای فوق العاده است.
در عین حال پرزیدنت اوباما جزو اولین افرادی بود که این موفقیت را به دیلن تبریک گفت. او گفت دیلن از شاعران محبوب اوست و در توییتر نوشت: «تبریک به یکی از شاعران محبوب من، یک نوبل کاملا برازنده»
اوباما سال ۲۰۱۰ دیلن را اولین بار در کاخ سفید ملاقات کرد و همان موقع در مصاحبه با رولینگ استون گفت: او دقیقا همان چیزی بود که انتظارش را داشتید. اوباما مدال هنر آمریکا را به باب دیلن اهدا کرده بود.
دیلن که ابتدا در سبک موسیقی بومی آمریکا به فعالیت میپرداخت، در دهه ۱۹۶۰ میلادی به سبک راک روی آورد و اشعار عاشقانه راک اند رول روز را با اشعار ادبی و روشنفکرانه کلاسیک در هم آمیخت. دیلن در پدیدار شدن سبکی در موسیقی به نام راک فولک یا راک بومی در اواسط دهه شصت بسیار تأثیرگذار بود و به شکسپیر همنسلان خود شهرت یافت.
پنجشنبه شب شمار زیادی از طرفداران دیلن بیرون تئاتر چلسی در لاس وگاس جمع شده بودند تا بتوانند ترانه سرا، خواننده و موسیقیدان محبوب خود را از نزدیک ببینند.
مطالب مرتبط با موضوع
خبرگزاری ایسنا: امسال هم بار دیگر آکادمی نوبل دست به
انتخابی حاشیهساز زد و «باب دیلن» ـ یک ترانهنویس و خواننده ـ را به
عنوان برنده اعلام کرد؛ انتخابی که از همان لحظههای نخستین پس از اعلام،
بحثها و واکنشهای بسیاری برانگیخت هاست. این رویکرد البته در تاریخ نوبل
ادبیات پیشینهی طولانی دارد...
نوبل ادبیات در تاریخ خود بارها با حاشیه و جنجال روبهرو بوده؛ برخی از این واکنشها با گذشت زمان رنگی دیگر به خود گرفته و بعضی در تناقض اولیه خود باقی مانده است.
امسال هم بسیاری پس از شنیدن نام «باب دیلن» بهعنوان برنده جایزه نوبل ادبیات، کمی مکث میکنند... سال گذشته وقتی «سوتلانا الکسییویچ» بلاروسی برنده این جایزه شد، نظرسنجی صورت گرفت و نشان داد نام این نویسنده به گوش ۶۵ درصد مردم روسیه آشنا نیست. «باب دیلن» نسبت به او، مسلما چهره شناختهشدهتر و محبوبتری است اما آیا شایستگی دریافت نوبل را در رشته ادبیات دارد؟
برخی او را هموزن مهمترین جایزه ادبی جهان نمیدانند، اما باید به این عده یادآوری کرد نوبل ادبیات در سال 1953 به «وینستون چرچیل» نخستوزیر سابق انگلستان، و در سال 2009 به «هرتا مولر» اتریشی رسید که بسیاری تا آن زمان نامش را هم نشنیده بودند. با معرفی «دیلن»، آکادمی نوبل باز هم باب مناقشات و پرسشهای بسیاری را در ذهن دوستداران و فعالان عرصه ادبیات باز کرده است. در این گزارش به نمونههای مشابه این اقدام بحثبرانگیز در سالهای گذشته میپردازیم:
بسیاری از اختلافنظرها بر سر اعطای نوبل ادبیات به نویسندگان نامآور به دلایل سیاسی و یا ملایمتر بگوییم، غیرادبی بوده که آکادمی سوئدی نوبل را گرفتار کرده است. در این میان افرادی مثل «لئو تولستوی»، «جیمز جویس»، «آنتوان چخوف»، «مارسل پروست»، «کارلوس فوئنتس»، «ازرا پاوند«، «توماس هاردی»، «مارک تواین»، «هنریک ایبسن»، «خورخه لوییس بورخس»، «جی.آر.آر تالکین»، «آسترید لیندگرن» و «امیل زولا» دستشان از مهمترین جایزه ادبی جهان کوتاه و تا ابد سوالی در ذهن تمام دوستداران ادبیات بر جای مانده است.
شگفتانگیزترین انتخاب آکادمی نوبل در شاخه ادبیات به عقیده بسیاری، «وینستون چرچیل» ـ سیاستمدار انگلیسی ـ بود که در سال 1953 به این عنوان دست یافت. او در واقع برای جایزه صلح نوبل نامزد بود که به عنوان برنده نوبل ادبیات معرفی شد!
نوبل ادبیات در تاریخ خود بارها با حاشیه و جنجال روبهرو بوده؛ برخی از این واکنشها با گذشت زمان رنگی دیگر به خود گرفته و بعضی در تناقض اولیه خود باقی مانده است.
امسال هم بسیاری پس از شنیدن نام «باب دیلن» بهعنوان برنده جایزه نوبل ادبیات، کمی مکث میکنند... سال گذشته وقتی «سوتلانا الکسییویچ» بلاروسی برنده این جایزه شد، نظرسنجی صورت گرفت و نشان داد نام این نویسنده به گوش ۶۵ درصد مردم روسیه آشنا نیست. «باب دیلن» نسبت به او، مسلما چهره شناختهشدهتر و محبوبتری است اما آیا شایستگی دریافت نوبل را در رشته ادبیات دارد؟
برخی او را هموزن مهمترین جایزه ادبی جهان نمیدانند، اما باید به این عده یادآوری کرد نوبل ادبیات در سال 1953 به «وینستون چرچیل» نخستوزیر سابق انگلستان، و در سال 2009 به «هرتا مولر» اتریشی رسید که بسیاری تا آن زمان نامش را هم نشنیده بودند. با معرفی «دیلن»، آکادمی نوبل باز هم باب مناقشات و پرسشهای بسیاری را در ذهن دوستداران و فعالان عرصه ادبیات باز کرده است. در این گزارش به نمونههای مشابه این اقدام بحثبرانگیز در سالهای گذشته میپردازیم:
بسیاری از اختلافنظرها بر سر اعطای نوبل ادبیات به نویسندگان نامآور به دلایل سیاسی و یا ملایمتر بگوییم، غیرادبی بوده که آکادمی سوئدی نوبل را گرفتار کرده است. در این میان افرادی مثل «لئو تولستوی»، «جیمز جویس»، «آنتوان چخوف»، «مارسل پروست»، «کارلوس فوئنتس»، «ازرا پاوند«، «توماس هاردی»، «مارک تواین»، «هنریک ایبسن»، «خورخه لوییس بورخس»، «جی.آر.آر تالکین»، «آسترید لیندگرن» و «امیل زولا» دستشان از مهمترین جایزه ادبی جهان کوتاه و تا ابد سوالی در ذهن تمام دوستداران ادبیات بر جای مانده است.
شگفتانگیزترین انتخاب آکادمی نوبل در شاخه ادبیات به عقیده بسیاری، «وینستون چرچیل» ـ سیاستمدار انگلیسی ـ بود که در سال 1953 به این عنوان دست یافت. او در واقع برای جایزه صلح نوبل نامزد بود که به عنوان برنده نوبل ادبیات معرفی شد!

ماریو بارگاس یوسا
یکی از نمونههای بحثبرانگیز نوبل ادبیات، سال 2010 بود. وقتی نام «ماریو بارگاس یوسا» به عنوان برنده آن دوره اعلام شد، موجی از اعتراضها بهپا خاست. علت این امر عقاید سیاسی نویسنده «سور بز» و فعالیتهای ریشهدار و چپگرای او بود. اختلافها تا جایی پیش رفت که او را «پادشاه حواشی» خواندند. با این حال «یوسا» پس از گذشت 6 سال هنوز به فعالیتهای سیاسیاش ادامه میدهد و دست از رماننویسی هم برنداشته است. کتابهای او به زبانهای مختلف ترجمه میشوند و فروش بالایی هم دارند.
سال 2009 نوبل ادبیات را به «هرتا مولر» دادند و آن روز هم معترضان ساکت ننشستند. امروز قضاوت کردن در اینباره خیلی آسان است اما در آن روزها بسیاری از منتقدان و استادان دانشگاهی آمریکا میگفتند: تا حالا هرگز اسم «هرتا مولر» به گوشمان نخورده! این افراد به اروپاییمحور بودن انتخابهای آکادمی سوئدی معترض بودند.

هرتا مولر
این مساله البته چندان هم دور از ذهن نیست و با نگاهی آماری به برندگان سالهای گذشته میتوان به توجه ویژه آکادمی نوبل به اروپاییها پی برد؛ از مجموع 109 برنده نوبل ادبیات در سالهای گذشته، تنها 30 نفر غیراروپایی بودهاند و حتی کشوری چون سوئد بیشتر از همه کشورهای قاره آسیا، سابقه کسب نوبل ادبیات را دارد. اظهارات چند سال پیش «هوراس انگداهل» - دبیر وقت آکادمی نوبل - که اروپا را محور اصلی جهان ادبیات دانسته بود، به نظر توجیهی برای این جهتگیریهای جغرافیایی است.
آمارها نشان میدهد: نویسندگان فرانسوی با 16 بار کسب نوبل ادبیات، پیشتاز بلامنازع هستند. پس از فرانسه، آمریکا 11 و انگلستان با 10 جایزه نوبل رتبههای دوم و سوم را در دست دارند. آلمان (8)، سوئد (8)، ایتالیا (6)، اسپانیا (5)، لهستان (4)، ایرلند (4) و شوروی سابق (4) دیگر کشورهایی هستند که به دفعات جایزه نوبل ادبیات را کسب کردهاند. این در حالی است که قاره پهناور آسیا تنها در چهار دوره که دو بار آن توسط ژاپن در سالهای 1968 و 1944، یک بار آن توسط «رابیندرانات تاگور» هندی در سال 1913 و بار دیگر توسط «مو یان» رماننویس چینی در سال 2012 بود، این افتخار را کسب کرده است.
از دیگر اتفاقهای حاشیهساز نوبل ادبیات، معرفی «الفرید یلینک» به عنوان برنده سال 2004 این جایزه بود. وقتی نام این رمان و نمایشنامهنویس اتریشی اعلام شد، «کورت آنلوند» از عضویت آکادمی نوبل استعفا کرد و گفت: انتخاب «یلینک» ضربه غیر قابل جبرانی به اعتبار این جایزه وارد کرد.

داریو فو
همچنین وقتی جایزه سال 1997 را به «داریو فو» نویسنده ایتالیایی که روز پنجشنبه (22 مهرماه) فوت کرد، دادند برخی منتقدان با «سبکوزن» خواندن او، این انتخاب را زیر سوال بردند. او پیش از نویسنده شدن، در حرفه بازیگری شهرت داشت و کارهایش از سوی کلیسای کاتولیک سانسور میشد. «داریو فو» نویسنده نمایشنامه «مرگ ناگهانی یک آنارشیست» در سن 90 سالگی و پس از تحمل طولانی مدت بیماری ریوی درگذشت.
یکی دیگر از نادرترین رویدادهای مراسم اعطای این جایزه، انتخاب نویسندهای مُرده به عنوان برنده است. اعضای آکادمی نوبل تنها یکبار در سال 1931 نام «اریک آکسل کارلفلدت» فقید را به عنوان برنده اعلام کردند. البته آکادمی سوئد بعدها در سال 1974 به این نتیجه رسید که دیگر هیچ نویسندهای را پس از مرگ به عنوان برنده معرفی نکند؛ مگر آن که او بعد از اعلام نتایج درگذشته باشد.