ماجرای دعوای جنجالی مسعود فراستی و نعیمی در برنامه هفت | حاشیه های تلویزیون ایران

  • ۱۰:۵۴



فیلم دعوای لفظی مسعود فراستی و نعیمی در برنامه هفت



 دعوای لفظی مسعود فراستی و نعیمی در برنامه هفت


 دعوای لفظی شدید مسعود فراستی و اصغر نعیمی کارگردان فیلم سایه های موازی در برنامه سینمایی هفت جمعه ۳۰ مهر ماه به نقد فیلم سایه‌ های موازی پرداخت اما اصغر نعیمی کارگردان این فیلم سینمایی اواسط برنامه ناراحت شد و از ادامه نقد فیلمش جلوگیری کرد.

برنامه سینمایی «هفت» ‌ شب گذشته در بامداد شنبه ۱ آبان ماه در ادامه بحث جنحالی هفته گذشته خود پیرامون اصالت فرم یا محتوا، با حضور محمدتقی فهیم و اصغر نعیمی روی آنتن زنده شبکه سه سیما رفت.

نعیمی در ادامه به تندی به نقد مسعود فراستی پرداخت و بیان کرد: من خیلی مردد بودم تا به این برنامه بیایم. این درست نیست که به فیلمنامه نویس بگوییم عرضه این را نداشته است! رسانه عمومی جایی است که وقتی ما در آن صحبت می‌کنیم باید مراقب باشیم از چه ادبیاتی استفاده می‌کنیم. اصلا فیلم من فیلم فارسی! فیلم فارسی شرف دارد به اینکه مثل تو بنشینم جلوی تلویزیون از یک رانت و موقعیت مسمومی استفاده کنم و بدانیم هیچ کسی هم نمی‌ تواند جواب ما را بدهد.

نعیمی: فراستی! مسیری که می‌ روی غم انگیز است

وی خطاب به فراستی گفت: مسعود! تو مسیری که می‌ روی مسیر غم انگیزی است و آدم غم انگیزی شده‌ ای! من دلم برایت می‌ سوزد. از اینکه تو لذت می‌ بری من را و فیلم مرا سخیف کنی، من ناراحت می‌ شوم.

فراستی در پاسخ به جنجال‌ های نعیمی گفت: پشت این جمله‌ها مخفی نشو. عرضه یعنی توان! توان این را نداشته است. تو با ادبیات خودت برداشت کن. بجای آنکه ناراحت شوی و استرس بگیری، به نقد فیلمت پاسخ بده.

نعیمی ادامه داد: حرف من این است که مسعود فراستی که به همه فیلم‌ ها از «فروشنده» تا «سایه‌ های موازی» نقد می‌ کند، آیا جرات دارد وارد مسائل دیگری مثل فساد مالی یا پولشویی در سینما شود؟ چرا آن‌ها را نقد نمی‌ کند؟!

افخمی در پاسخ به این اظهارات نعیمی گفت: یعنی مسعود فراستی به عنوان یک منتقد فیلم درباره مسائل پولشویی در مملکت صحبت کند؟!! مسعود که وظیفه خود را به درستی انجام می‌ دهد، ما نیز وظیفه خود نمی‌ دانیم به هر مسئله‌ ای در جامعه ورود کنیم.

فراستی: وقتی فیلم نساختی انتظار تعریف نداشته باش

فراستی نیز بیان کرد: ‌ وقتی فیلم نساختی، وقتی یک حرکت دوربین درست نداری و تنها یک لوکیشن پیدا کردی و دو بازیگر را روبروی هم نشاندی که با دیالوگ‌ های ضعیف عقیقی که واقعا فیلمنامه دبیرستانی نوشته، تنها یک پن کنی، از من انتظار تعریف نداشته باش.

در ادامه نعیمی: اگر همه فیلم‌ ها بد هستند چرا وقت خود را برای نقد آن‌ ها تلف می‌ کنی؟ بالاخره ۱۰ فیلم که ارزش نقد جدی را دارند. اگر مشکلت پول است من دستمزد حضورت در برنامه «هفت» را می‌ دهم تا برای معیشتت، همه را خراب نکنی! فقط برای معیشت صحبت نکن. کار تو نفرت پراکنی است! مسعود وقتی متوجه این نیست که اصغر نعیمی به نسبت فیلم قبلی‌ اش چقدر تلاش کرده که فیلم بهتری بسازد و اشکالاتش را رفع کند، در حالی که باید ببیند، نقدش غلط است.

افخمی بیان کرد: این چنین نیست. وقتی می‌ گویی تنها ۱۰ فیلم در سال ارزش نقد واقعی را دارند، یعنی ارزش این را دارند که منتقد به لحاظ زیبایی‌ شناسی با فیلم مواجه شود. باقی‌ اش وظیفه من و برنامه هفت است.





مطالب مرتبط با موضوع


«فروشنده» فیلمی اجتماعی نیست و اساسا در این دسته بندی نمی گنجد. به قولی در فیلم های فرهادی، واقعه است که جای واقعیت را می گیرد. یعنی چه؟ یعنی آنقدر با واقعه درگیر می شود و ور می رود که اساسا در دام آن اسیر می شود. 

فرد متجاوز جوراب، سوئیچ ماشین، موبایل و پولش را جا می گذارد. اما کارت ماشین یا کارت ملی اش را جا نمی گذارد؟ چرا؟ چون در این صورت تصویر او که یک پیرمرد است لو می رفت و ما در انتهای فیلم غافلگیر نمی شدیم. یا اینکه چرا با سوئیچ زاپاس به سراغ وانتش نمی آید تا ببرد؟ همه اینها در فیلمنامه بر پایه واقعه ساختی فیلمساز است. به نظرم این چینش خیلی آگاهانه است و در عین حال هیچ گونه منطقی در آن دیده نمی شود.

لذا این موقعیت برای من بیشتر یک موقعیت کمیک است تا یک موقعیت هولناک. چون غیرمتحمل ترین گزینه در انتها سوژه اصلی است!

به هر حال امروز جو به گونه ای است که فیلم مهمی به اسم «فروشنده» که دو جایزه مهم هم در سطح جهانی برای ایران آورده و در زمانی که دارد می فروشد را ما در تلویزیون در این مدت کم باید نقد کنیم، و سخت است. اما باید توجه کرد که نباید سادلوحانه با آن روبرو شد.

من جز یک جوراب موتیف مشترکی بین فیلمنامه «فروشنده» و نمایش «مرگ فروشنده» آرتور میلر ندیدم!

نقد مسعود فراستی بر فیلم «فروشنده»

 اساسا «فروشنده» نون نسبی گرایی افراطی اش را می خورد. با وقتی کمی که هست مجبورم تلگرافی نقد کنم. «فروشنده» حتی قبل از فیلمِ بد است و هنوز شکل نگرفته است. 

کارگردان دوست دارد جنجال کند و برای فیلم طرفی ببندد. والا اساسا تعمیم دادن فیلم شعاری است. مگر می شود این موقعیت را تعمیم داد؟ در 5 دقیقه یک پیرمرد که با یک سیلی می میرد؟

پس مسئله فیلم چیست؟ یک جمله از ترانه علیدوستی در فیلم است که می گوید «من باید می مردم!» که این دیالوگ به قدری تند است که انگار واقعا تجاوز شده است. درصورتی که چنین نشده است. فیلمساز در فیلم با کیست؟ با پیرمرد است.

«فروشنده» می خواهد در ایران به هر قیمتی بفروشد و سرکار بگذارد. در آن طرف هم با اسم «مشتری» حاضر شود. اینکه این زن و مرد بعد این واقعه چگونه خود را تحلیل می کنند در فیلم جایش خالی است و اساسا بدان نمی پردازد. و شما هرجوری هم که این رابطه را تحلیل کنید سر از آن طرف در می آید!


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
مجله اینترنتی سیمرغ شهر اخبار بازیگران بیوگرافی بازیگران اخبارسینمای ایران اخبار سینمای جهان اخبار تلوزیون ایران اخبار تلوزیون جهان اخبار موسیقی ایران اخبار موسیقی جهان


مجله اینترنتی سیمرغ شهر حذف
اخبار روز حذف
اخبارسینما حذف
اخبار موسیقی حذف
اخبارتلویزیون حذف
اخبار فناوری مصالب طنز وسرگرمی حذف
بیو گرافی بازیگران حذف
اخبار داغ سلبریتی های ایرانیx
بیوگرافی بازیگران سینما و تلویزیون ایرانx
فرهنگ وهنر ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
نویسندگان
موضوعات
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan