- يكشنبه ۱۶ آبان ۹۵
- ۱۲:۵۱
... ما در نظام خودمان داریم کسانی که ۳۴ سال است که ۳-۴ ماشین دنبال اینها میدوند و به درد نظام هم نمیخورند، گاهی فتنه و شیطنت هم میکنند و خاندانشان هم... و خرجشان برای این نظام زیاد است؛ چرا که بیش از حد متوقع هستند. اگر ما محاسبه نمیکنیم، خداوند محاسبهگر دقیقی است. پسر من نوعی که آفتابه دزدیده او را به زندان میاندازند ولی پسر فلان آقا شتر دزدیده، تازه ۱۰سال است که ورق میزنند تا اینکه جرمش را پیدا کنند!
...این چنین آدمهایی همچون بعضی از خواص بیبصیرت حالا میخواهند با آمریکا رابطه داشته باشیم. آمریکایی که در والاستریت خودش گیر کرده، اینکه آخوندی پیدا شود و بگوید با آمریکا میخواهیم رابطه برقرار کنیم، عین حماقت است. باید به او گفت تو مرگ بر آمریکا نگو! چرا فضولی ما را میکنی؟ ما از تو که تقلید نمیکنیم. تو که امام و رهبر ما نیستی. لابد فردا هم میگویی شب خواب امام را دیدم که ایشان به من فرمود غنیسازی متوقف شود!
...امام که اگر بود دهنت را خرد میکرد. مگر حضرت امام نفرمود که رابطه ما با آمریکا رابطه گرگ و میش است؟ پس چوپان عاقل باید گله را به جایی ببرد که هم آب دارد و علف و هم گرگ ندارد. چوپان احمق آن کسی است که گوسفندانش را به جایی میبرد که آب و علف ندارد تازه گرگ هم دارد!
...ما باور نمیکردیم ولی دیدیم که یک بسیجی ۱۷ ساله هدف دارد و عقلش بیشتر میرسد و متوجه موضوع است، ولی او با این همه کبکبه و کلهگندگی نمیفهمد(!) و روز قیامت به جهنم میرود. یا مثلا احمق آن کسی است که سطح جرم منافقین و سران فتنه را پایین میآورد و میگوید اینها را آزاد کنید و الا برای نظام ضرر دارد! من خودم از افرادی بودم که معتقدند رافت اسلامی چرا باید در مورد اینها اجرا شود؟ بنده که عمدا این شیشه را شکستهام باید خسارت آن را پرداخت کنم. با این وصف چگونه می شود این تعابیر را تفسیر کرد؟!
...در این مملکت، بعضیها دنبال حرام میدوند ولی چیزی گیرشان نمیآید. در حالی که آنچه به دنبالش هستند بیتالمال است. امیرالمومنین(ع) به برادرش فرمود: اگر پول زیادی میخواهی برو از آن مغازههایی که صاحبان آنها به نماز رفتهاند بدزد. برادر حضرت اعتراض کرد: یا علی، مرا به دزدی تحریک میکنی؟ حضرت فرمود: تو مرا به چه چیزی تحریک میکنی؟ در صورتی که در روز قیامت تو با صاحب مغازه رو به رو هستی، ولی من با یک ملتی رو به رو میشوم. چطور از من میخواهی که از بیتالمال مسلمین به تو بدهم!؟
...بنده در کشور لیبی برایآخوندهای سنی آنجا یک خطبهای از نهجالبلاغه خواندم که همه متعجب شدند. در آن خطبه امیرالمومنین(ع) میفرماید: چهار چیز آفت نظام شماست یکی ظلم به مردم، دوم کش رفتن و بلند کردن بیتالمال مسلمین، سوم فامیلبازی و چهارم رشوه است. در ایام انتخابات بعضی گفتند باید شایسته سالاری باشد و نه فامیلسالاری و این در حالی است که همین ها به یک شخصی ۷ تا کار دادهاند!
...سال گذشته بعد از راهپیمایی ۲۲ بهمن بنده مصاحبه کردم و گفتم عجب مردمی هستند که اینگونه به راهپیمایی میآیند، کانه طلب اینهاست! و گفتم: الان در حدود سی و چند سال است که برخی مسئولین ما میخواهند نظام را واژگون کنند ولیکن مردم نمیگذارند. خیلی از بزرگان مملکت به بنده زنگ زدند و گفتند عجب مصاحبهای کردی. گفتم: وقتی من میبینم فردی با زن و بچه شتابان به سمت میدان آزادی میرود، این بدان معنی است که این انقلاب متعلق به اوست و اوست که شاه را بیرون کرده و امام را آورده است. انقلاب متعلق به مردم است و مردم به احترام انقلابشان به راهپیمایی میآیند. اینکه حالا چهار تا و نصفی بخواهند در این مملکت فتنه کنند که راه به جایی نمیبرند.
...چندی پیش با سیدحسن نصرالله دیداری داشتم که ایشان نظرم را راجع به فتنه ۸۸ پرسید به او گفتم: حاج آقا، حواس همه ما پیش توست که بزنی خیک اسرائیل را پاره کنی. شما نگران فتنه ۸۸نباش. باز هم پرسیدند که میخواهم نظر شما را بدانم. من گفتم:عزیز من، شما مشغول کار خودت باش. همه ما شما را دعا میکنیم. نظر من این است که اینها عددی نیستند و گفتم: حاج آقا، یک معلمی به شاگردش گفت که یک موجودی را نام ببر. این شاگرد کمی فکر کرد و گفت: یخ. گفت: چرا در این همه موجودات اسم یخ را بردی؟ شاگرد در جواب گفت: الان من از کوچه رد میشدم سه چهار تابلو دیدم که روی آن نوشته بود یخ موجود است. سیدحسن میخندید و گفت: آقای شجونی، باز هم بگو. گفتم: من میگویم اینها قابل نیستند. یک مورچهای رفته بود خون بدهد پرستار پرسید: شما چند سیسی خون میدهید. گفت: من سیسی می سی متوجه نمیشوم، بگویید بشکه بیاورند!
حالا دیروز محمدرضا خاتمی برادر رئیس جمهور اسبق چرت و پرتی گفته و اظهار داشته که آقای امام جمعه (سیداحمد خاتمی) در نماز جمعه گفته که ۹ دی میآید و شما را چنین و چنان میکند، شما به ما هم اجازه راهپیمایی بدهید تا ما هم جمعیت را بیاوریم، ببینیم علیه ۹ دی چه میکنند! حالا یک ...چرت و پرت گفته است. هم خودش چرت و پرت میگوید و هم همسرش.
...من یک بار به سیدحسن خمینی نوه امام گفتم: حسن آقا، این امام عزیز ما مثل پیامبر اسلام است. گفت: چطور؟ گفتم: عدهای از فامیلهایش ضدانقلاب هستند. اینها جرأت نمیکردند به اسب شاه بگویند یابو، حالا یک متر و نیم زبان درازی میکنند، مخصوصاً این روزهایی که آقای روحانی آمده است. نمیدانم این طرفی است یا آن طرفی! آیا اینها اعتدال است؟ وزیر علومش که سنگر به سنگر آدمها را عوض میکند که یعنی حق ما بوده است و ما آن را گرفتیم! این آقا باید بفهمد که چه میکند. من نمیدانم اگر کسی طرفدار امام خامنهای باشد که این طور افراد را سر کار نمیآورد؛ یکی را به خاطر دل آقای هاشمی و یکی را به خاطر دل آقای خاتمی بیاورد، این چه وضعی است؟ و کجای این اعتدال است؟! من نمیدانم و دلم هم نمیخواهد حرفی بزنم. من تابع مقام معظم رهبری هستم و ایشان هم فرمود که به دولت کمک کنید. ما هم تا حالا کمک کردهایم.
...بعد از صد روز میآید به جای اینکه، فکری به حال بیکاری و گرانی کند، میگوید ما در ژنو موفق شدیم، حالا منتظریم ببینیم بقیه روزها چه میشود. به یک آقایی ۷ تا شغل میدهند، به آقای فلان جزیره کیش را دادند. علیایحال خداوند را شاهد میگیرم به روح پاک شهید نواب صفوی که بنده اول مرید او بودم، هیچ در دلم، خواری کسی را نمیخواهم، این نظام متعلق به خود ماست و باید با چنگ و دندان آن را نگه داریم و عیبهای آن را برطرف کنیم، اما چرا دروغ و ناحق؟ چرا آدمهای غیرموجه!؟ آقای دانشجو را که خواستند بردارند، گفتند چون دولت عوض شده است، ما باید رئیس دانشگاه را عوض کنیم.
...این همه دولت در طول انقلاب عوض شد، چرا یک بار جاسبی را عوض نکردید؟ چرا دروغگو هستید؟! آقای مجید انصاری، به عنوان معاون پارلمانی رییسجمهور معرفی شده است، کسی که نسبت به فتنه ۸۸ موضع مناسبی نداشت. نمیدانم روحانی میخواهد به قول معروف آش این را بخورد و حلیم مشتی حسین را هم، هم بزند! من حدود چهل سال در زرند کرمان منبر میروم و میدانم ایشان چه کرده است. من از مقامات مملکت میخواهم که از ایشان و برادرش تحقیق و تفحص کنند که مبلغ قابل توجهی برای حرم حضرت امام میگیرند، چه میکنند. والله خود امام راضی به این نیست. این چه کسی است که معاون پارلمانی خودت کردهای؟!ما ناصح و دوست و مشفقیم، نمیخواهیم آقای روحانی خوار شود.
... متاسفانه امروز بعضیها شعار آزادی سران فتنه را میدهند. من که از اول گفتم کروبی و میرحسین باید محاکمه شوند، بعد به زندان بیفتند. در آنجا قوه قضائیه تقاضا کند تا عفو رهبری شامل حالشان شود و آزاد بشوند. همین جوری که نمیشود. اینها فتنه کردهاند. طلبکار هم شدهاند! اینها خائن هستند، چه طلبی دارند که محمدرضا خاتمی گفته ما از طلب خود در سال ۸۸ گذشتیم؟! تو اصلا کی هستی که طلبکار باشی؟! همان طور که آیتالله جنتی فرمودند؛ حداقل حکم اینها اعدام است...
شجونی: من از پول متنفرم و هر چهار بچه ام بیکارند، ولی فائزه امروز فرار کرده رفته
اعتماد نوشت: تنها توجه رسانههای اصولگرا به سخنان آقای شجونی نیست که شما را برای گفتوگو با او وسوسه میکند. او صاحب منبر است و مخاطب. سالهاست که تکلیف خودش را با سیاست روشن کرده و بیهیچ تغییری فقط یک حرف میزند: اصلاحطلبان بدند و اصولگرایان خوب. همین! دیگر هیچ بحث و استدلالی در مقابل این گزاره توان مقاومت ندارد.گفتوگوی زیر تلفنی صورت گرفته و نمیتوان آن را یک گفتوگوی سیاسی دانست بلکه صرفا جملهسازی با کلمات سیاسی است.
در آخرین اظهارنظرتان فرمودید اصلاحطلبان برای آمدن به تکاپو افتادهاند اما کسی منتظر آنها نیست. میتوانید بگویید این تکاپوها دقیقا به چه صورت است؟
اینها همچنان دچار توهماند. مدام خودشان را به عنوان کاندیدا معرفی میکنند و میگویند ما در آینده موفقیم در حالی که اصلا کسی منتظر اینها نیست. زمانی یک فردی در یک دورهیی کار درخشانی انجام داده که مایه سربلندی مردم بوده. این طبیعی است که نامش در ذهن مردم مانده باشد اما اینها که گلی به سر مردم نزدهاند که فکر میکنند در انتخابات موفق خواهند شد.
الان بیشترین کسانی که مدام در پی مطرح کردن کاندیداهای اصلاحطلب هستند، اصولگراها هستند. مشخصا کدام اصلاحطلب برای کاندیدا شدن تلاش میکند؟
آقای عبدالله نوری و قدرتالله علیخانی.
آقای نوری چند روز پیش بیانیهیی صادر کردند مبنی بر اینکه دیدارهایش هدف انتخاباتی ندارد. شیخ قدرت هم که قصد رییسجمهور شدن ندارد.
اطلاعات همه ما همین چیزهاست. اگر دیدارهای او انتخاباتی نیست، پس چیست؟ خوئینیها که در دادگاه ویژه روحانیت محکوم شده، الان چه میگوید؟ کجا مردم منتظر او هستند؟
شما از قبل از انقلاب وارد کار سیاسی شدهاید و به خوبی میدانید که خیلی از کسانی که امروز مورد غضب شما هستند، از ابتدای انقلاب بخشی از پیکره نظام سیاسی بودهاند و بخشی از مرم هم طرفدار آنها هستند. وقتی شما حکم به نبودن آنها در سیستم میدهید، به فکر این هستید که بدنه اجتماعی آنها جذب چه گروهی خواهند شد؟
بدنه اجتماعی؟ مردم از اینها حمایت نمیکنند. کسی از اینها خیری ندیده است.
از کجا میدانید که مردم اصلاحطلبان را قبول ندارند؟
از کجا فهمیدم؟ برای اینکه به اینها رای ندادند. آقای علیخانی خودش در قزوین رای نیاورده، حالا ادعا میکند مردم از اصولگراها متنفرند و این دفعه به اصلاحطلبها رای میدهند. پس چرا خودش در قزوین رای نیاورد؟
در چه انتخاباتی اصلاحطلبها بدون آنکه ردصلاحیت شوند، آمدند و شکست خوردند؟
در دوره اصلاحات حداقل دو قوه در دست آنها بود، هم قوه مقننه و هم قوه مجریه. آنها وقتی به مجلس رفتند، به جای اینکه برای مردم کاری کنند، گفتند ما میخواهیم از حاکمیت بیرون برویم. اینها اعتصاب کردند، استعفا کردند، از مجلس هم بیرون رفتند حالا چرا باید مردم دوباره به آنها رای دهند. اصلا مگر میشود تاجری که سرمایهاش تمام شده را به سرمایهگذاری دعوت کرد.
با توجه به عملکرد اصولگرایان در این بازار، آنها چقدر سرمایه دارند؟
فعلا باد به پرچم اصولگرایی میخورد. دیو چو بیرون رود، فرشته درآید. آنها رفتند، اینها آمدند. حالا منتظریم ببینیم در مجلس چه کار میکنند؟ کسی که به تاریخ پیوسته، دیگر دورانش تمام شده است.
شما که سرد و گرم روزگار را چشیدهاید، روی چه حسابی میگویید اصلاحطلبان به تاریخ پیوستهاند؟
یک وقتی یک آدمی شخصیت بزرگی دارد مثل گاندی و عبدالناصر و مصدق. اینها که اینجور نیستند. اصلاحطلبها نمیتوانند بین مردم آفتابی شوند. مردم از اینها با لنگه کفش استقبال میکنند.
از چند درصد مردم حرف میزنید؟
اکثریت مردم.
براساس آمارگیری خاصی این حرف را میزنید؟
کلهگنده این جریان که هاشمیرفسنجانی است، جرات ندارد به نماز جمعه بیاید چون مردم به او حمله میکنند. اگر خاتمی و کروبی بیایند دیگر بدتر. افکار عمومی را همین جوری میشود فهمید.
یعنی الان اگر چند نفر از مخالفان شما در مراسمی به شما حمله کنند یا ناسزایی بگویند، اصلاحطلبان مجازند بگویند آقای شجونی جرات ندارد آفتابی شود و همه از او متنفرند؟
ما آخوندها در بحث علمی میگوییم مورد، موسس نیست. اینکه شما گفتید موردی است. من که در جامعه ظاهر میشوم، مردم با من سلام و علیک و روبوسی میکنند ولی اینها اینطور نیستند.
چرا شما این بحث را مطرح نمیکنید که شورای نگهبان به همه اصلاحطلبان اجازه حضور در انتخابات را بدهد تا مردم قدرت انتخاب میان دو گزینه را داشته باشند و همین سخن شما به صورت عینی و نه موردی اثبات شود؟
شورای نگهبان مگر میتواند خاصهخرجی کند. مقررات و قانون هست.بعضیها طبق قانون میتوانند فعالیت کنند، بعضیها کارنامه منفی دارند و نمیتوانند فعالیت کنند. شورای نگهبان که از پیرمردهای 80، 85 ساله تشکیل شده، نمیتواند روی هوای نفس تصمیم بگیرد.اصلاحطلبها پرونده دارند چرا که وقتی داخل سیستم شدند، گفتند ما نظام را قبول نداریم. در تمام دنیا هیچکس به براندازها اجازه فعالیت نمیدهد.
آیا انتقاد کردن به معنای براندازی است؟
انتقاد با براندازی فرق دارد. اما اصلاحطلبها هم انتقاد کردند، هم اعتراض و هم براندازی. و هم اینکه برای دشمن سیگنال فرستادند به هوای حرکات اینها، از پادگان اشرف تا سلطنتطلبها، تا فدایی خلق و بهایی و هم کسانی که اصلا رای نداده بودند، مجال عرضاندام پیدا کردند. فکر کردند حلیم پخش میکنند.
دقیقا همانطور که گفتید، کمپ اشرفیها و فداییها چه ربطی به دوستان و یاران امام دارند؟
اینها با امام بودند ولی الان میگویند ما با افکار امام مخالف بودیم.
چه کسانی گفتند؟
خوئینیها و امثال ذلک گفتند ما ولایت فقیه را قبول نداشتیم. اصلا خود اینها بیایند از خودشان دفاع کنند. شما چرا دفاع میکنید؟
من دفاع نمیکنم. سوالم این است که آیا آقای خوئینیها گفته من امام را قبول نداشتم؟
این افکار را، نه خود امام را. پول امام را همه قبول داشتند. دادستانی امام را همه قبول داشتند. کروبی پول امام را قبول داشت اما ولایت فقیه را نه. اینها فقط دم از امام، میزنند. به حسن خمینی میگویند یادگار امام، من هم میگویم. اما شورای نگهبان را که آن هم یادگار امام است، قبول ندارند. آقای محتشمی در سخنرانیاش صراحتا گفت 12 عضو شورای نگهبان اصلا صلاحیت ندارند.
نظارت استصوابی شورای نگهبان در زمان امام هم بود یا بعد از مجلس چهارم شروع شد؟
شورای نگهبان زمان امام هم رد صلاحیت میکرد.
چطور کسی که چندین دوره تایید صلاحیت شده، دیگر تایید نمیشود.
چون در عرض چند روز هم میشود پروندهدار شد. همین الان در روزنامهها به برادر رییس قوه قضاییه تهمت میزنند و برادرش هم میگوید باید بررسی شود. مساله این است که اصلاحطلبها از چشم مردم افتادهاند.
شما نماینده چند درصد مردم هستید؟
شما چرا دلت برای یک سری آدم عوضی میسوزد؟ مثل اینکه خودت هم یک مرضی داری.
من مرضی ندارم فقط میخواستم بدانم دلیل تهمت زدن به بخشی از نیروهای سیاسی چیست، اخیرا ثابتی، معاون ساواک، در کتابش اتهامات زیادی به شما وارد کرده. آیا درست است که این اتهامها را بدون بررسی در مورد شما روا بدانیم و اصلا به شما اجازه دفاع از خودتان را ندهیم؟
ثابتی قاتل آیتالله سعیدی و غفاری بوده. من پاسخ همه تهمتهایش را هم دادهام.
پس نتیجه میگیریم تهمتی که زده میشود، فرد باید بتواند از خودش دفاع کند نه اینکه مردم فقط شنونده یکسری تهمت و ادعا باشند.
ثابتی ساواکی است. یک عمر خون ریخته و جنایت کرده. خودشان به من گفتند ما برای 300 نفر که بین آنها سناتور هم بودند، از این مونتاژها درست کردهایم. یک وقتی من را از خیابانها دزدیدند و بردند معاون ساواک تهران آقای تهامی یک چمدان از همین عکسها ریختند روی میز از آقای آیتالله لواسانی، مصطفی خمینی، آقای فلسفی و… عکس درست کرده بودند که ما برویم ساواکی بشویم و الحمدلله ما ساواکی نشدیم. حالا با سرمایههای ایران آروغ ویتامین میزنند و از این حرفها میگویند.
از من پرسیدید چرا از اصلاحطلبها دفاع میکنم. خود شما چرا از اصولگراها حمایت میکنید؟
مثل این است که بپرسید چرا آب گوارا میخوری؟ اما اصلاحطلبها چه گلی به سر شما زدهاند؟ چون حرفهای ضدانقلابی میزنند، محبوب شما هستند.
خیر به دلیل اینکه معتقد به اصلاح ساختارند نه دفاع از نقایص به هر قیمتی.
هر اصولگرایی اصلاحطلب است اما هر اصلاحطلبی اصولگرا نیست. اینها از اهداف امام جدا شدهاند. اینها به حزب شیطان پیوستند.
در حال حاضر قوه مجریه، مقننه و قوه قضاییه در دست اصولگراهاست. شما الان رضایت کامل دارید؟
ما انتقاد داریم ولی ویرانگر نیستیم. یک موقع ماله دست میگیرند تا دیوارها را بالا ببرند. یک وقتی کلنگ دستشان میگیرند تا ویران کنند.
در حال حاضر شما به چه چیزی انتقاد دارید؟
ما غلطگیریم.
اصلاحطلبها هم غلطگیرند.
آنها نیامدهاند غلط بگیرند. آنها با دشمنان نظام همدست شدهاند.
نگفتید از چه چیزی انتقاد دارید؟
بنده به خود شما که الان سنگ اینها را به سینه میزنید، انتقاد دارم. شما هم دستی در آتش دارید.
شغل من شرافتمندانه نیست؟
خیر، این چه شغلی است که مدام سوال بیخود میکنی. من شما را مثل فرزند خودم دوست دارم. تمام دنیا میداند کروبی 300 هزار تا رای آورد، شما چه میگویی.
سال 84 آقای کروبی پنچ میلیون رای آورد. سوال فقط این است که چه شد که این پنج میلیون تبدیل به 300 هزار تا شد؟
چند میلیون؟
پنج میلیون.
پس طرفدار کروبی هم هستی.
من فقط سوال پرسیدم.
مردم در این چهار سال فهمیدند که اشتباه کردند و دیگر به او رای ندادند.
شما در گذشته رفاقتی هم با این افرادی که الان متهم میکنید، داشتید؟
بله، من که در مجلس بودم، آقای هاشمی رییس بود، یک دوره دیگر آقای کروبی بود. ما آن موقع به آنها عزت و احترام میکردیم.
رفاقت هم داشتید؟
بله.
گاهی دلتان برای آن دوران تنگ نمیشود؟
نه اصلا دلم تنگ نمیشود. من آدم هدفی هستم نه علفی. من اصولی هستم. من و آقای کروبی با هم زندان بودیم. با پدر خدابیامرزش هم زندان بودم. همه ما طرفدار امام بودیم. این مسائل سیاسی و فتنهها ما را از هم جدا کرد. الان دلم برای چه تنگ شود؟ اول از همه ما دنبال شهید نواب صفوی رفتیم، بعد پیوند زدیم به امام. از امام هم هزار تومان گیرم نیامده است. من از پول، مخصوصا پول حرام متنفرم. الان چهار بچه دارم که همه بیکارند.در مقابل فائزه امروز صبح فرار کرده رفته، پسر هاشمی در لندن پرخوری میکند، اینها نظام را فدای فرزندان خودشان کردند. باعث غم و غصه رهبر شدند. کارد بخورد به آن دل که برای آنها تنگ شود./سایت انتخاب
دبیرکل جامعه وعاظ تهران در آخرین مصاحبه مطبوعاتی خود، نکات جالب و تامل برانگیزی را مطرح کرده است. وی در این گفتوگو اطرافیان آیت الله بروجردی از مراجع تقلید شیعیان را به ضد انقلاب بودن متهم کرده و خود ایشان را هم به ناآشنا با اتفاقات روز معرفی کرده است!
حجت الاسلام جعفر شجونی در گفتوگو با ماهنامه «نسیم بیداری» با اشاره به مشی روحانیت در مبارزات پیش از انقلاب گفت: مرام روحانیت با اصل «سرنگونی» مخالف است و حتی قبل از آیت الله بروجردی، چهره های برجسته ای چون آیت الله حائری شیرازی، آیت الله خوانساری، آیت الله فیض قمی و آیت الله حجت کوه کمره ای بسیار تلاش کردند تا شاه را متوجه اشتباهاتش کنند اما او اختیاری از خود نداشت و به حدی ندانم کاری هایش را ادامه داد تا به وسیله نهضت امام خمینی همه چیزش را از دست داد. حتی امام هم در اوایل نهضت به شاه تاکید می کردند که باید اصلاحاتی را در سیاست هایش به وجود بیاورد.
شجونی در پاسخ به این سوال که چرا امام خمینی تا پیش از فوت آیت الله بروجردی نمود سیاسی چندانی نداشت، خاطرنشان کرد: ایشان ملاحظه آیت الله بروجردی را می کردند و چون احساسشان این بود که در زمان حیات او انقلاب عملی نمی شود، بعد از رحلتشان نهضت را گسترش دادند.
عضو جامعه روحانیت مبارز در توصیف دلیل مخالفت آیت الله بروجردی با مبارزه سیاسی، وی را نا آشنا با اتفاقات روز معرفی کرد و گفت: خودشان چندان با اتفاقات آشنا نبودند. دفتر ایشان سالم نبود و رئیس دفتر ایشان شیفته و تحت تاثیر رئیس شهربانی قم بود و رئیس شهربانی قم هم نوکری علومی مقدم رئیس کل شهربانی را می کرد. حتی می توان گفت که «سر» دفتر آیت الله بروجردی بر بالین دربار بود، به طوری که که در قضیه اعدام شهید نواب، نقش مهمی را ایفا کرد. در کل می توانم بگویم که اطراف آیت الله بروجردی را عده ای ضد انقلاب و دوستدار شاه گرفته بودند.
به گزارش دادنا، وی در پاسخ به این سوال که چرا امام سعی نکرد آیت الله بروجردی را از شرایط اطرافش مطلع کند؟ گفت: آقای بروجردی دقیقا مثل شیخ کریم حائری، اصلی ترین دغدغه خود را حفظ حوزه علمیه گذاشته بود و به همین دلیل، چندان تمایل نداشت تا وارد بحثهای این چنینی شود. در این فضا امام نمی توانستند فشاری به ایشان بیاورند و به همین دلیل، بلافاصله پس از رحلت آیت الله بروجردی نهضت را با جدیت بیشتری دنبال کردند.
شجونی در ادامه به ریزش های انقلاب اشاره و خاطرنشان کرد: هیچ انقلابی با ریزش نیروهایش موافق نیست. این انقلابیون هستند که به خاطر کارهایی که انجام داده اند، گمان می کنند که می توانند سهم خواهی کنند. این گروه ها هر وقت که می بینند نمی توانند آنطور که میخواهند به منفعت های شخصی برسند از قطار انقلاب پیاده می شوند. ...مثلا همین آقای کروبی 30 سال با استفاده از انقلاب و نام خمینی به هر چه می خواست رسید، اما وقتی مشخص شد که دوبار از شهرام جزایری پول گرفته است، مشخص شد که نمی تواند جایی در بین انقلاب و انقلابیون داشته باشد. واقعا متاسفم که چنین فردی این همه وقت، خود را به عنوان یک انقلابی و یکی از نزدیک ترین یاران امام معرفی کرده بود.
وی در پاسخ به این نکته که کروبی بالاخره دو دوره رئیس مجلس شورای اسلامی بوده، این سمت را کم اهمیت توصیف و خاطرنشان کرد: چرا فکر می کنید رئیس مجلس شدن اتفاق مهمی است؟ شما هم اگر آئین نامه داخلی مجلس را مطالعه کنید، می توانید به راحتی ریاست نمایندگان مجلس را به عهده بگیرید.
دبیرکل جامعه وعاظ در ادامه رئیس مجلس خبرگان را نیز از حملات خود بی نصیب نگذاشت و گفت: امثال هاشمی رفسنجانی و کروبی و دیگر هم مسلکانشان در انقلاب رفوزه شدند و دیگر نمیتوانند ادعای خودی بودن یا دلسوزی داشته باشند. باید منتظر ماند و دید دستگاه قضا چه زمانی جواب تحرکات ضد انقلابی اینها را میدهد.
سلام نو: هرچند که با پایان دولت احمدینژاد برخی از اقشار جامعه تمایل دارند که دیگر بحثی در این مورد مطرح نشود و آن مقطع زمانی به فراموشی سپرده شود. اما با توجه به هجم فرصتهای اقتصادی و سیاسی که کشور از دست داد و هزینههایی که به آن تحمیل شد، مشخصا آسیبشناسی چرایی وقوع آن اتفاقات لازم به نظر میرسد. اخیرا علی اکبر جوانفکر، از مشاورین نزدیک احمدینژاد گفته که هاله نور را قبول دارم. به همین بهانه سلام نو گفتگویی با یکی از حامیان سرسخت و سابق احمدی نژاد، حجتالاسلام جعفر شجونی انجام داده که در ادامه میخوانید:
این عضو جامعه
روحانیت مبارز در رابطه با امکان واقعیت داشتن مسائلی مانند هاله نور گفت:
اگر توفیق خدا شامل حال کسی بشود، این مسائل ممکن است. حافظ هم در شعری
گفته است که فیض روح القدس هر باز مدد فرماید، دیگران هم بکنند آنچه مسیحا
می کرد. این مسائل امکان دارند. اما اینکه آیا احمدی نژاد چنین کارهایی
کرده است یا خیر را نمی دانم. چون دیگر چنین کارهایی تکرار نشدند.
در عالم وجود این مسائل امکان دارند
حجتالاسلام
جعفر شجونی به «پایگاه خبری تحلیلی سلام نو» گفت: الان دیگر احمدی نژاد
مرده است و دیگر پی کارش رفته است. بحث روی این مسائل دیگر فایده ای ندارد.
در عالم وجود این مسائل امکان دارند اما اینکه صحیح است یا خیر را نمی
دانم.
شجونی ادامه داد: جاروجنجال راه انداختهاند و افکار مردم را
مشغول یک مسائلی کرده اند. ما نباید راجع به این مسائل بحث کنیم. باید این
سوالات را از آقای جوادی آملی پرسید.
وی افزود: ابن سینا می گوید
هرچه را نمی فهمی را باید زیر گنبد امکان ببری. یعنی ممکن است که بعضی
چیزها زیر گنبد امکان محقق شوند و آنها را باور کنیم. امکان دارد که یک
روز یک جوانی هم بتواند مثل آقای بهجت شود و این کار خوبی نیست که ما
قاطعانه منکر این مسائل بشویم.
از احمدینژاد حمایت نخواهم کرد
وی
در پاسخ به این سوال که اگر احمدینژاد مجددا کاندیدای ریاست جمهوری شود،
آیا از وی حمایت خواهد کرد یا خیر، گفت: به خاطر مشایی نه. البته اگر مشایی
هم نباشد باز هم نه. قحطی آدم نیست. ممکن است فردی بیاید که بهتر از احمدی
نژاد باشد.
وی در خصوص تغییر نظر حمایتی بخشی از جریان اصولگرا در
خصوص احمدینژاد گفت: برخی از رفتارها باعث شد که شک و تردید پیدا کنیم.
انسان قابل تغییر است. ممکن است انسان روزی یقین پیدا کند اما بعد مسائلی
را ببیند و اذعان کند که در انتخابش اشتباه کرده است.
این فعال
اصولگرا توضیح داد: الان برخی می گویند که احمدی نژاد خیلی کار کرده و بی
خوابی کشیده است. اما اینکه وزیر خارجه در سفر خارجی باشد و همانجا عزلش
کنند از کارهای بد آقای احمدینژاد بود. بیرون کردن خانم دستجردی به آن شکل
هم درست نبود. رئیس جمهور می تواند کسانی را عوض کند اما راهش این نیست.
این کارهای احمدی نژاد خیلی بیخود بود.
خودم را مقصر نمیدانم
جعفر
شجونی در پاسخ به این سوال که آیا به خاطر حمایت خود از احمدینژاد، خود
را در مشکلاتی که برای کشور پیش امده مقصر میدانید یا خیر، گفت: نه. انسان
این است. انسان قابل تغییر است. من در بینش تغییر نکرده ام. احمدی نژاد
تغییر کرد.
وی در پایان گفت: فقط یک بار که احمدی نژاد 400 نفر از
نمایندگان ادوار را دعوت کرد و افطار داد، ما هم رفتیم آن افطار را خوردیم.
جدای از این کار دیگری با احمدی نژاد نداشتم. من حتی خودم مشکلات اداری
داشتم. به من گفتند که مشکلات را بگویید و من هم گفتم که من خودم از طریق
رایج قانونی کارها را پیگیری می کنم. البته رفتم و ضرر کردم.