- شنبه ۲۲ آبان ۹۵
- ۱۲:۳۱
خبرآنلاین - نژلا پیکانیان: در
سالهای اخیر تلویزیون اشتیاق زیادی برای تولید و ساخت مجموعههای پلیسی
نشان داده است، مجموعههایی که تعداد آثار موفق آن شمار انگشتان دست هم
نمیرسد.
ژانر پلیسی بدون شک از پرطرفدارترین گونههای آثار سینمایی و تلویزیونی است که در همه جای دنیا طرفداران زیادی دارد. روحیه ماجراجویانه ما ایرانیها نیز ما را در زمزه مخاطبان پر و پا قرص این آثار قرار میدهد.
با نگاهی به تاریخچه پخش آثار پلیسی در تلویزیون متوجه میشویم کارگردانهای زیادی پایشان به تلویزیون برای ساخت آثاری در این ژانر باز شده است. علاقه به کارگردانی اثری پرهیجان و معمایی به سالهای پیش از انقلاب هم برمیگردد. برخی از کارگردانان در خلق آثارشان موفق بودهاند و برخی دیگر نه تنها نتوانستند کاری مخاطب پسند ارائه دهند بلکه کیفیت آثارشان از چند اثر قابل قبول در این عرصه نیز پایینتر آمد.
ژانر پلیسی بدون شک از پرطرفدارترین گونههای آثار سینمایی و تلویزیونی است که در همه جای دنیا طرفداران زیادی دارد. روحیه ماجراجویانه ما ایرانیها نیز ما را در زمزه مخاطبان پر و پا قرص این آثار قرار میدهد.
با نگاهی به تاریخچه پخش آثار پلیسی در تلویزیون متوجه میشویم کارگردانهای زیادی پایشان به تلویزیون برای ساخت آثاری در این ژانر باز شده است. علاقه به کارگردانی اثری پرهیجان و معمایی به سالهای پیش از انقلاب هم برمیگردد. برخی از کارگردانان در خلق آثارشان موفق بودهاند و برخی دیگر نه تنها نتوانستند کاری مخاطب پسند ارائه دهند بلکه کیفیت آثارشان از چند اثر قابل قبول در این عرصه نیز پایینتر آمد.

نمیتوان از ژانر پلیسی در کشورمان صحبت کرد، اما به محدودیتهایی که در این زمینه وجود دارد اشارهای نکرد. گرچه در این میان کارگردانهایی مثل مهدی فخیمزاده بودند که توانستند حتی سد حضور خانمها در آثار مردانه پلیسی را هم بشکنند و هم در نقش خلافکار و هم پلیس از خانمهای بازیگر استفاده کنند، ولی به طور کلی امکانات و تجهیزات حرفهای که سریالسازان ما در اختیار دارند با آن سوی آبیها قابل مقایسه نیست و اساسا از آنجاییکه سریال پلیسی ساختن در تلویزیون ما الگوی مناسبی ندارد بیشتر آثار ساخته شده در این زمینه چندان چنگی به دل نمیزنند.
با این اوصاف شاید توقع ساخت آثاری که بتواند با بهترینهای خارجی رقابت کند در ایران وجود نداشته باشد اما ارائه اثری متناسب با استاداردهای خوب و نه عالی جهانی حداقل توقعی است که میتوان از مجموعههای پلیسی ایرانی داشت. به نظر میرسد در سالهای اخیر تلویزیون سعی در ارائه تصویر متفاوت از پلیس به مخاطب داشته، گرچه در این هدف موفق نشده است. از این نکته نیز نباید غافل شد که تولیدات پلیسی سالهای اخیر اغلب با مشارکت نیروی انتظامی و ناجی هنر روانه آنتن شدهاند.
حدود یک هفته از هفته پلیس و پخش سریال «گشت ویژه» که مجموعه مناسبتی امسال تلویزیون برای این ایام بود میگذرد. همین مناسبت بهانهای شد تا نگاهی به سریالهای ساخته شده در ژانر پلیسی بیندازیم، چه آنها که موفق بودند و چه آنهایی که با شکست مواجه شدند.
چنگک/ فریبرز صالح/ سال 56
علاقه به آثار پلیسی از سالها قبل در مخاطبان تلویزیون وجود داشت و ساخت یک اثر پلیسی پیش از انقلاب گواه مدعاست. اولین سریال پلیسی ایرانی «چنگک» نام داشت که فریبرز صالح کارگردان فیلم سینمایی «سفیر» آن را کارگردانی کرده بود. این سریال که در سال ۱۳۵۶ تولید و از تلویزیون ملی ایران پخش شد ماجراهای پلیسی با چاشنی طنز را روایت میکرد. جلال پیشوائیان که در آن سالها بیشتر در نقشهای منفی بازی میکرد به همراه محمد متوسلانی، مرتضی احمدی، عزتالله مقبلی و... در این سریال ایفای نقش میکردند.
هشدارهای پلیس/ محسن شامحمدی/ سال 67
دومین سریال با تم پلیسی و ماجراجویی در ایران تقریبا 10 سال بعد از انقلاب ساخته و پخش شد. مخاطبان پر و پا قرص سریالهای تلویزیونی که در سالهای گذشته تعدادشان بیشتر بود حتما نام محسن شامحمدی را به عنوان کارگردانی پلیسیساز به خاطر میآورند.
شامحمدی در سال 67 با ساخت سریال «هشدارهای پلیس» نام خودش را به عنوان اولین کارگردان پلیسیساز در ایران بعد از انقلاب ثبت کرد و تا سالها نیز در زمینه ساخت آثار پلیسی به فعالیت پرداخت. «هشدارهای پلیس» همچنین اولین سریالی بود که با مشارکت نیروی انتظامی ساخته شد.
این مجموعه درباره یک کلاهبردار حرفهای به نام کمالی بود که تحت تعقیبِ نیروی انتظامی است و هربار ماجرایی از تبهکاری او به نمایش در میآید. نکته جالب اینکه سرهنگ هدایتالله سجادی که در سالهای اخبر به عنوان کارشناس انتظامی در فیلم و سریالها با گروههای سازنده همکاری میکند در این سریال به ایفای نقش پرداخته بود. مهدی آریاننژاد (در نقش کمالی)، بهزاد رحیمخانی، غلامحسین لطفی، ابراهیم بصیرت و ... هم از بازیگران این سریال بودند که از شبکه یک پخش شد.
آینه عبرت/ علی نقیلو و محسن شامحمدی/ سال 68
شاید کمتر کسی بداند، سریال پرطرفدار «آیینه عبرت» در دو سری ساخته شد و کارگردان این دو مجموعه نیز در بخش اول و دوم با هم فرق داشتند. بخش اول این مجموعه تلویزیونی را سال 67 تا 68 علی نقیلو کارگردانی کرد و حدود یک سال بعد تا سال 70 محسن شامحمدی ساخت این مجموعه را برعهده گرفت.
«آیینه عبرت» برخلاف سریالهای قبلی که در ژانر پلیسی ساخته شده بودند داستان ماجراجویانهای نداشت، اما به شدت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و در زمان پخش و حتی تا سالها بعد به یکی از پر مخاطبترین مجموعههای سیما بدل شد. سری اول این مجموعه در پنج قسمت روی آنتن رفت، اما با آمدن شامحمدی به عنوان کارگردان ساخت آن دو سال به طول انجامید و این سریال در 50 قسمت روی آنتن رفت. داستان «آیینه عبرت» درباره اعتیاد و عواقب آن بود و یکی از پر طرفدارترین اپیزودهای آن «برگریزان» نام داشت. اپیزودی که جواد گلپایگانی با ایفای نقش آتقی توانست یکی از ماندگارترین کاراکترهای تلویزیونی را بیافریند. محمود دینی در نقش علی نیز دیگر شخصیت محبوب این سریال تلویزیونی بود که مخاطب همچنان او را به خاطر دارد.
مزد ترس/ حمید تمجیدی/ سال 71
برای مخاطبان سالهای نسبتا دور تلویزیون به خصوص بچههای اوایل دهه 70 «مزد ترس» سمبل یک سریال ترسناک و حادثهای به شمار میرود. سریالی که حمید تمجیدی آن را در سال 71 کارگردانی کرد و برخلاف بیشتر سریالهای پلیسی که تا پیش از این از شبکه یک پخش شده بودند. از کانال دو صدا و سیما به روی آنتن رفت.

چالش بین پلیس و خلافکار در این سریال به خوبی به تصویر کشیده بود و برخی این مجموعه تلویزیونی را جزو اولین سریالهایی که در آن تابوی شکستناپذیری پلیس در مقابله با خلافکاران شکسته شد میدانند. «مزد ترس» در زمان پخشاش آنقدر مورد توجه قرار گرفت که سه سال بعد یعنی در سال ۷۴ قسمت دوم آن به نام «بازی با مرگ» ساخته و از تلویزیون پخش شد. سریالی که هیچ وقت مثل بخش اول دیده نشد و مورد توجه مخاطب قرار نگرفت.
شلیک نهایی/ محسن شامحمدی/ سال 74
محسن شامحمدی که ید طولایی در ساخت آثار پلیسی برای تلویزیون داشت سال 73 شروع به ساخت یکی از جدیترین مجموعههای پلیسی تلویزیون کرد. «شلیک نهایی» به نوعی اولین سریال جدی بود که همه داستان و اتفاقهایش پلیسی بودند و مخاطب برای اولین بار با چنین مجموعهای که همه وجوهاش معمایی است رو به رو شد.

این سریال که حسین پاکدل به همراه شامحمدی نویسندهاش بودند یک سال بعد یعنی سال 74 از شبکه یک پخش شد و به شدت هم مورد توجه قرار گرفت. در «شلیک نهایی» داریوش فرهنگ نقش اصلی را بازی میکرد، سرگرد کلانی که فرهنگ توانسته بود جدیت و استواری شخصیت پلیس را در این کاراکتر به خوبی به نمایش بگذارد. پروندههای جنایی زیادی در طول پخش این سریال در دل قصه آن روایت شدند و شاید یکی از دلایل اقبال این مجموعه نیز الهام داستانها از واقعیت بود. اتفاقی که در سالهای اخیر کمتر در تلویزیون میافتد و نه پلیس و نه خلافکارانی که در مجموعههای جدید میبینیم هیچ کدام به واقعیت نزدیک نیستند.
کاراگاه علوی/ حسن هدایت/ سال75
یک سال بعد از پخش سریال موفق «شلیک نهایی» مخاطبان تلویزیون باز هم تماشاگر یک سریال پلیسی دیگر شدند. اما این بار ماجرا رنگ دیگری به خود گرفته بود و حسن هدایت نویسنده و کارگردان سریال «کاراگاه علوی» تصمیم گرفته بود ماجراهای پلیسیاش را بین سالهای 1308 تا 1314 روایت کند. با پخش سریال «کاراگاه علوی» به بازی احمد نجفی پای کاراگاه بازی به مجموعههای تلویزیونی باز شد.

داستان این سریال هم درباره زندگی یکی از همین کاراگاهان به نام علوی بود که در اداره تامینات فعالیت میکند و با اتفاقات عجیب و غریبی مواجه میشود که این اتفاقها در هر قسمت از این مجموعه برای بیننده روایت میشدند. شکل و شمایل و ساختار نسبتا متفاوت «کاراگاه علوی» مورد توجه خیلی از مخاطبان قرار گرفت، تا جاییکه چند سال بعد بخش دوم این مجموعه نیز با بازی نجفی ساخته شد که البته مثل بیشتر مجموعههای ایرانی که در فصلهای بعدیشان موفقیت بخش اول را کسب نکرد آنچنان خوب از آب در نیامد.
سرنخ/ کیومرث پوراحمد/ سال 75
میانه دهه 70 دیگر مخاطبان ثابت سریالهای تلویزیونی ایرانی به تماشای لااقل سالی یک اثر پلیسی عادت کرده بودند. آن سالها نه هنوز خبری از سریالهای ماهوارهای بود و نه بازار تماشای سریالهای خارجی اینقدر داغ شده بود. تماشای قصههای وطنی حتی از نوع پلیسیاش برای مردم جذاب بود و آنها را به تعقیب قصههای پلیسی که در سریالها روایت میشد وا میداشت. شاید همین استقبال خوب مخاطبان تلویزیون بود که کارگردانهای بیشتری را هم برای ساخت اثر در این ژانر ترغیب میکرد.

کیومرث پوراحمد که در آن سالها بیشتر به خاطر ساخت «قصههای مجید» به محبوبیت رسیده بود در سال 75 تصمیم به ساخت مجموعهای پلیسی معمایی گرفت. سریالی که بعدها یکی از موفقترین و پرطرفدارین آثار ساخته شده در این ژانر شد و محمدرضا فروتن را نیز به عنوان چهره جدید بازیگری به مخاطبان تلویزیون شناساند. «سرنخ » در هر قسمت ماجراهای پلیسی یک پلیس اصفهانی به نام اوصیا (با بازی جهانبخش سلطانی) را روایت میکرد. پلیسی که به همراه دستیارش (با بازی بهزاد خداویسی) اتفاقهای جالبی را هم رقم میزنند. ساختار معماگونه و گرههایی که بیننده در هر قسمت با آن مواجه میشد «سرنخ» را میان مخاطبان محبوب ساخت.
تصمیم نهایی/ محسن شامحمدی/ سال 80
شش سال بعد از پخش سریال موفق «شلیک نهایی» محسن شامحمدی کارگردان آن مجموعه سریالی جدید با همان حال و هوا به نام «تصمیم نهایی» را مقابل دوربین برد. در این سریال هم مثل بخش اولش داریوش فرهنگ نقش اصلی را بازی میکرد. «تصمیم نهایی» داستان فردی به نام اسماعیل کلالی بود که فرزندش قربانی اعتیاد شده است و با اعتقاد به عدالت شخصی، همراه همسرش راضیه، تصمیم به مجازات عاملان قتل فرزند خود میگیرد.

این سریال بر خلاف سری اولش بیشتر درونمایههای اجتماعی داشت و البته تم اصلی آن پلیسی بود. علی نصیریان، فتحعلی اویسی، حسین پناهی، مهوش افشارپناه و ... از جمله بازیگران این سریال بودند که آن نیز نتوانست مثل بخش اولش در جلب نظر مخاطب موفق باشد.
پلیس جوان/ سیروس مقدم/ سال 80
بعد از چند سال خالی بودن آنتن شبکه های تلویزیون از سریال پلیسی رفته رفته بازار ساخت این گونه آثار مجددا داغ شد و سیروس مقدم یکی از آغازگران این شروع دوباره بود. او سال 80 سریال «پلیس جوان» را روی آنتن برد، سریالی که روایت همزمان چند قصه بود اما حضور شهاب حسینی به عنوان یک افسر پلیس جوان آن را در زمره کارهای پلیسی تلویزیون قرار داد.

داستان این سریال درباره یونس پلیس جوانی بود که پدرش در مقام قاضی دادگستری سالها پیش به شکل مشکوکی به قتل رسیده و او به توصیههای مادرش برای کشف راز قتل پدر وارد دانشکده پلیس شده بود. این ستوان آگاهی در خلال جستوجوی راز قتل پدر هر قسمت ماجراهای تازهای برای تماشاگران روایت میکرد. مخاطبان تلویزیون آن روزها شهاب حسینی را به اندازه حالا نمی شناختند و او نیز هیچ یک از موفقیتهایی که امروز در کارنامهاش دارد به دست نیاورده بود، اما در همان سالها هم توانست نقشآفرینی قابل قبولی از خود در قالب یک شخصیت جستجوگر ارائه دهد. یکی دیگر از نقشهای به یادماندنی این سریال را مریلا زارعی بازی کرد، او در این مجموعه نقش یک خبرنگار را داشت که پا به پای یونس وارد ماجراجوییها میشد.
خواب و بیدار/ مهدی فخیم زاده/ سال 81
یکی از متفاوت ترین سریالهای پلیسی که اوایل دهه 80 روی آنتن رفت «خواب و بیدار» بود، سریالی که در زمان پخش به خاطر محبوب شدن یکی از بازیگران نقش منفیاش به «ناتاشا» معروف شده بود. مهدی فخیمزاده که پیش از ساخت این سریال چند مجموعه تاریخی را مقابل دوربین برده بود، در سال 80 تصمیم به ساخت مجموعهای پلیسی برای تلویزیون گرفت. سریالی که هم رمزآلود بود، هم حضور نیروهای پلیس و تقابلشان با خلاف کاران پررنگ بود و هم از صحنههای اکشن بیبهره نبود. یکی دیگر از عوامل مورد توجه قرار گرفتن این سریال حضور زنان در نقشهای مختلف بود.

فخیمزاده در این سریال علاوه بر استفاده از چند بازیگر به عنوان پلیسهای قصه، نقش اصلی و خلافکار قصه، ناتاشا را هم به رویا نونهالی سپرد، کاری که شاید در آن دوران ساختارشکنی محسوب میشد. همه این عوامل دست به دست هم داد تا بعد از چند سال بیرونقی تلویزیون در پخش یک سریال پلیسی خوب این اثر مهدی فخیمزاده لقب یکی از محبوبترین مجموعههای پلیسی را به خود اختصاص دهد. رویا نونهالی، مهدی فخیمزاده، دانیال حکیمی، لادن طباطبائی، لیلا برخورداری و ... از بازیگران این سریال بودند.
کلانتر/ محسن شامحمدی/ سال 82
محسن شامحمدی دو سال بعد از «تصمیم نهایی» سراغ یک اثر پلیسی جدید رفت و بخش اول «کلانتر» را جلوی دوربین برد. ایرج نوذری در قامت یک افسر کارکشته پلیس در «کلانتر» ظاهر شد و ماجراهای پلیسی این سریال را به همراه بازیگران دیگری چون بابک نوری، آناهیتا همتی، کیوان محمود نژاد، پویا امینی و ... رقم زد. «کلانتر» در بخش اول موفقیت نسبتا خوبی به دست آورد و به لحاظ ساختار هم از از دو بخش دیگر قویتر بود. اما در بخش دوم و البته بیشتر از همه سوم هم از لحاظ فیلمنامه و هم ساختار و حتی انتخاب بازیگران افت پیدا کرد و طبیعی بود که دیگر مخاطب بخش اول را هم نداشته باشد.

ایرج نوذری که در دو بخش اول و دوم نقش افسر پلیس را ایفا کرده بود در فصل سوم حضور نداشت و همین برای مخاطبانی که به دیدن او به عنوان کلانتر قصه عادت کرده بودند نکتهای منفی به شمار میرفت. شامحمدی پنج سال بعد از بخش اول یعنی در سال 87 فصل سوم سریال را کارگردانی کرد.
حس سوم/ مهدی فخیم زاده/ سال 84
مهدی فخیمزاده حدود سه سال بعد از «خواب و بیدار» تصمیم به ساخت سریال پلیسی دیگری گرفت؛ مجموعهای که خیلیها در ابتدای پخشاش فکر میکردند میتواند خاطره خوب «خواب و بیدار» را برایشان زنده کند. اما «حس سوم» ساخته جدید فخیمزاده هم به لحاظ قصه و هم ساختار فاصله زیادی با اولین اثر ساخته شده این کارگردان در ژانر پلیسی داشت.

«حس سوم» روایت قصه فانتزی یک زن با حس بویای خاص (با بازی نسرین مقانلو) شاید برای مخاطب عادی تلویزیون جذاب میآمد، اما روایت این اثر هیچ وقت نتوانست طرفداران جدی ژانر پلیسی را راضی نگه دارد. فخیمزاده در سالهای بعد نیز چند اثر در ژانر پلیسی ساخت»، «بیصدا فریادکن» و «ساختمان 85» از جمله این آثار بودند که به جرات میتوان گفت هیچکدام نتوانستند موفقیت اولین کار این کارگردان در این زمینه را تکرار کنند.
کاراگاهان/ حمید لبخنده/ سال 87
حمید لبخنده با ساخت سریال تلویزیونی «کاراگاهان»، یک اثر ناموفق را در ژانر پلیسی به نام خودش ثبت کرد. او سال 87 این سریال را کارگردانی کرد، سریالی که در آن چند افسر پلیس پیگیر پروندههای جنایی و پلیسی میشدند، اما نوع قصههایی که در این مجموعه روایت میشد چندان مورد توجه مخاطب قرار نگرفت و این سریال را در زمان پخش مثل برخی دیگر از آثار ساخته شده در این ژانر با شکست رو به رو کرد.

لبخنده در این سریال از حضور بازیگرانی چون مهدی هاشمی و اکبر زنجانپور بهره برد، اما حتی سوابق درخشان آنها در بازی نیز نتوانست این سریال را نجات دهد. شکت سریالهایی از این دست که صرفا با دستمایه قرار دادن داستانی به اصطلاح میخواهند نام مجموعهای پلیسی-معمایی را با خود یدک بکشند ما را به این واقیعت نزدیک کرد که علاوه بر اینکه باید ملزومات ساخت یک اثر قابل قبول فراهم شود ساخت کار خوب نیز باید به اهل فن سپرده شود تا نتیجه خوبی را شاهد باشیم.
گارد ساحلی/ محسن شامحمدی/ سال 88
زمانی که محسن شامحمدی بعد از ساخت چندین سریال پلیسی سراغ کارگردانی «گارد ساحلی» رفت خیلیها این اثر را کپی ناموفقی از نمونه های خارجی دانستند. نظری که بعد از چند قمست از پخش کاملا تایید شد و «گارد ساحلی» را در زمره آثار ناموفق ساخته شده در ژانر پلیسی قرار داد.

داستان این سریال درباره یک تاجر اهل تهران بود که مدتی کسی از او خبر نداشت، دختر او به همراه همسرش برای پیدا کردن او به بندر خمیر در ۷۰ کیلومتری بندرعباس میروند و درگیر ماجراهای پلیسی این قصه میشوند. اکبر زنجاپور نقش پلیس این سریال را بازی میکرد، اما بازی بیرمق و آرام او در نقش افسر پلیس به مذاق خیلیها خوش نیامد.
هوش سیاه/ مسعود آب پرور/ سال 89
در تمام سالهایی که تلویزیون هیچ اثر ایرانی پلیسی برای پخش نداشت آثار خارجی پلیسی از شبکههای مختلف روی آنتن میرفتند و اتفاقا بسیاری از آنها مورد اقبال هم واقع میشدند. سریالهای پلیسی خارجی آنقدر به لحاظ پروداکشن و ساختار قوی هستند که مخاطب ایرانی نیز تمایل بیشتری برای تماشای آنها دارد.

البته نباید از این نکته هم غافل شد که اگر بحث امکانات و پروداکشن را کنار بگذاریم، بیینده ایرانی از سریالی که داستانی منسجم، قابلباور و پرهیجان داشته باشد ولو اثری ایرانی، استقبال میکند. این موضوع به تجربه نیز ثابت شده و در تمام این سالها سریالهایی که المانهای یک اثر استاندارد پلیسی را داشتند با استقبال از سوی مخاطب مواجه شدند.
تقریبا پنج سال بعد از خالی بودن آنتن از یک مجموعه پلیسی خوب مسعود آبپرور تصمیم گرفت تا یک سریال پلیسی را هم به کارنامه کاریاش اضافه کند و از همین رو سراغ ساخت «هوش سیاه» رفت. «هوش سیاه» به جرائم رایانهای میپرداخـت موضوعی که تا به حال کسی سراغ آن نرفته بود و در آن سال با هر چه بیشتر پررنگ شدن نقش فضای مجازی در زندگی روزمره افراد مورد توجه قرار گرفت. نقش اصلی پلیس این سریال به حسین یاری سپرده شده بود و کیکاووس یاکیده نیز نقش خلافکار قصه را داشت. «هوش سیاه» نیز سری بعدش ساخته شد و سال 92 با همان مضمون روی آنتن رفت.
سقوط آزاد/ علیرضا امینی/ سال 90
بازار پخش سریالهای پلیسی از اواخر دهه 80 رفته رفته رونق گرفت و ابتدای سال 90 نیز علیرضا امینی با ساخت سریال «سقوط آزاد» این روند را ادامه داد. امینی در این سریال با استفاده از حضور بازیگران چهرهای چون حامد بهداد و پوریا پورسرخ سعی در جذب مخاطب داشت، اما صورت نگرفتن استقبال آن چنانی مخاطب از این مجموعه باز هم ثابت کرد برای ساخت یک اثر پلیسی موفق نمیشود به چند نکته از جمله انتخاب بازیگر چهره اکتفا کرد.

گرچه
حضور بهداد برای اولین بار در نقش پلیس مورد توجه خیلی قرار گرفت، اما
نارضایتی مخاطبان این مجموعه از قصه نه چندان منسجم این مجموعه همچمنان
شنیده میشد.
دیوار/ سیروس مقدم/ سال 91
زمانی که سیروس مقدم «دیوار» را برای شبکه یک کارگردانی کرد دیگر نامش به عنوان یکی از کارگردانهای مطرح تلویزیونی شناخته شده بود. البته شاید کمتر کسی به خاطر میآورد که او سال ها پیش تجربه ساخت سریالی پلیسی را پشت سر گذاشته. مقدم سال 91 با فیلمنامهای از سعید نعمتالله «دیوار» را جلوی دوربین برد و در آن به روایت زندگی جمیل رییس یک باند تبهکاری پرداخت که توسط همسر خواهرش سرهنگ یونس سبزی به زندان افتاده است و در آستانه رهایی از زندان، از دلبستگی میان دخترش با پسر سرهنگ سبزی مطلع میشود.

آتیلا پسیانی در این سریال نقش افسر پلیسی را بازی کرد که البته با پلیس واقعی که اطرافمان میدیدیم تفاوتهایی داشت. این سریال به سفارش نیروی انتظامی ساخته شد و شاید بخش زیادی از ایرادهایی که به آن وارد شد نیز نشات گرفته از همین موضوع باشد.
ماتادور/ فرهاد نجفی/ سال 92
فرهاد نجفی سال 91 پیش تولید ساخت سریالی با نام «ماتادور» را آغاز کرد تا این مجموعه برای پخش پدر هفته نیروی انتظامی سال بعد آماده شود. «ماتادور» سال 92 در هفته ناجا از تلویزیون پخش شد و در مقایسه با سریالهایی که در سالهای اخیر از شبکههای مختلف پخش شدند توانست به مقبولیت بیشتری بین مخاطبان دست پیدا کند.

گرچه ارائه چهره غیر واقعی از پلیس همچنان یکی از انتقادهایی بود که به این مجموعه وارد شد و فرهاد نجفی کارگردانش را بر آن داشت تا در گفت و گویی بگوید روابط پلیسها در ین سریال عجیب و غریب نیست. نجفی در مصاحبهای گفت: «روابط میان پلیسها با یکدیگر در سریال «ماتادور» با سایر کارهای پلیسی ایران که تاکنون به روی آنتن رفته خیلی متفاوت است و در واقع بحث اصلی این مجموعه همین روابط میان پلیسهاست؛ بنابراین بینندگان از دیدن این روابط متفاوت تعجب نکنند.» از جمله نکات مثبت این سریال برای مخاطبان صحنههای اکشنی بود که توانستند به وسیله آنها با برخی دیگر از تواناییهای پلیسی در کشور آشنا شوند.
میکائیل/ سیروس مقدم/ سال 94
کارگردان پرکار تلویزیون بار دیگر بخت خودش را برای ساخت اثری موفق در ژانر پلیسی آزمود و سال 94 با مشارکت ناجی هنر سریال «میکائیل» را برای شبکه یک کارگردانی کرد، سریالی که مقدم خودش آن را پرحادثهترین اثرش عنوان کرد. اکشن این سریال و نوع روایت داستان این مجموعه بیشتر از کارهای قبلی که در این ژانر ساخته شدند به مذاق مخاطب خوش آمد.

چاشنی
عشق و عاشقیهای شخصیت اصلی داستان هم جذابیتهای دیگری را برای بیننده
این سریال رقم زد. به خصوص اینکه کامبیز دیرباز نیز بازی قابل قبولی در نقش
یک افسر پلیس از خودش به نمایش گذاشت و توانست مخاطبان را راضی نگه دارد.
برخی دیالوگهای این سریال را یکی از نقاط قوت این مجموعه دانستند و برخی
دیگر آنها را شعاری تلقی کردند و به نظرشان یکی از موارد آسیب زننده به
سریال بود. با همه این تفاسیر «میکائیل» را میتوان از جمله آثار پلیسی
تلویزیون در دهه 90 تلقی کرد.
آسمان من/ محمدرضا آهنج/ سال 94
تلویزیون در سال 94 در پخش آثار پلیسی قدرتمند عمل کرد، البته قدرتمند از جهت کمی و نه کیفی. «آسمان من» یکی دیگر از سریالهای پلیسی بود که سال گذشته به روی آنتن رفت تا مخاطبان با بخش دیگری از فعالیتهای پلیس یعنی پلیس امنیت پرواز آشنا شوند. شیوه پخش نامناسب این سریال باعث شد ساخته آهنج در ژانر پلیسی دید نشود. از طرف دیگر دو پاره پخش شدن این مجموعه نیز مخاطب را دچار سردرگمی کرد و تغییر شبکه پخش هم مشکلی برمشکلات این مجموعه تلویزیونی پر بازیگر افزود.

نکته مهم درباره سریال «آسمان من» مقطع روایت قصه آن است. برخلاف بیشتر مجموعههای پلیسی در سالهای اخیر که قصهشان به روز بود، روایت داستان این سریال از سال 63 آغاز میشود و همین نکته میتوانست یکی از تفاوتهای مثبت این مجموعه به حساب بیاید. نکته دیگر قابل ذکر درباره این سریال تعدد بازیگران آن بود، «آسمان من» بیش از 75 بازیگر اصلی و فرعی داشت.
فوق سری/ مهدی فخیمزاده/ سال 94
اینکه چطور اسم سریالی که «قورباغه و قناری» نام دارد هنگام پخش به «فوق سری» تغییر پیدا میکند خودش یکی از عجیبترین نکات درباره سریال پلیسی دیگر مهدی فخیمزاده است. فخیمزاده که یکی از کارگردانهای پرسابقه در زمینه کارگردنی آثار پلیسی است برای آخرین اثرش در این ژانر سراغ قصهای طنز رفت و البته موفق نشد.

«فوق
سری» نحوه پیشگیری و برخورد با عاملان فروش مواد مخدر را به منظور آگاهی
بخشیدن به خانوادهها در خصوص چگونگی نفوذ تولیدکنندگان و پخشکنندگان مواد
مخدر در بین جوانان به تصویر کشید، اما نه تنها نتوانست تجربه آثار موفق
کارگردانش را تکرار کند حتی شکستی سنگین را در کارنامه فخیمزاده رقم زد.
سریالی که فخیمزاده بعدها آن را به خاطر سانسورهای بیش از اندازهاش متعلق
به خود ندانست و اسم آن را تنها لاشهای لت و پار از قصههای پلیسی گذاشت.
آمین / منوچهر هادی-بهرنگ توفیقی/ سال 94
سریال پلیسی «آمین» فارغ از همه حواشی که بر سر تعویض کارگردانهایش داشت چند ویژگی متفاوت دیگر را نیز دارا بود. حضور بازیگرانی چون امین حیایی و داریوش فرهنگ و در کنار آنها نقش آفرینی هادی ساعی قهرمان تکواندو از جمله مزیتهای این اثر بود.

گشت ویژه/ مهدی رحمانی/ سال 95
آخرین اثر پلیسی ساخته شده برای تلویزیون که در هفته نیروی انتظامی به نمایش در آمد را کارگردانی ساخت که اولین تجربهاش را در تلویزیون پشت سر میگذاشت. مهدی رحمانی که پیش از این در سینما فعالیت میکرد سریال پلیسی «گشت ویژه» را برای شبکه یک ساخت تا نام او نیز در لیست پلیسیسازهای تلویزیون قرار بگیرد.

«گشت
ویژه» سعی در نمایش چهرهای واقعیتر از پلیس داشت اما انتخاب نابهجای
بازیگر نقش اصلیاش یعنی حمید گودرزی باعث شد تا مخاطب نتواند آنطور که
باید غرق در قصه این سریال شود. با این اوصاف به نظر میرسد اگر راه برای
ورود کارگردانهای جوان به این عرصه باز شود شاید بتوان به پویایی، اکشن و
هیجان بیشتر در آثار پلیسی امیدوار بود.
مطالب مرتبط با موضوع
روزنامه صبا: اینروزها تلویزیون روزهای پرتولیدی را
پشت سر میگذارد. در چندماه اخیر بیش از 10 پروژه طرحهایشان تصویب و در
مرحله تولید قرار دارند. در ادامه برخی از آنها که به مرحله تولید رسیده
یا پیشتولید جدی خود را میگذراند، باهم مرور میکنیم.
«لیسانسهها»
باگذشت یکسال از پخش سریال «شمعدونی»، سروش صحت اینروزها مشغول فیلمبرداری مجموعه جدید خود با نام «لیسانسهها» است.
«لیسانسهها»
باگذشت یکسال از پخش سریال «شمعدونی»، سروش صحت اینروزها مشغول فیلمبرداری مجموعه جدید خود با نام «لیسانسهها» است.

«لیسانسهها» به قلم سروش صحت و ایمان صفایی، همچون سایر آثار این کارگردان، فضایی طنز دارد و روایتگر زندگی ۳جوان دانشجو است که بهدنبال شغل و کسب درآمد بامشکلات مختلفی روبهرو میشوند. حبیب و مازیار و مسعود سهرفیق لیسانسه هستند که امیرحسین رستمی، هوتن شکیبا، امیر کاظمی ایفای این نقشها را برعهده دارند.
بهنام تشکر، بیژن بنفشهخواه،مهران رجبی، متین ستوده، رویا میرعلمی، کاظم سیاحی، عزتاله مهرآوران، سیاوش چراغیپور، مریم سرمدی، پریسا مقتدی، فرخنده فرمانیزاده، تبسم هاشمی، مرتضی علیآبادی و عرفان برزین (بازیگر خردسال)از دیگر بازیگران این مجموعه تلویزیونی هستند.
«لیسانسهها» به تهیهکنندگی رضا جودی، درحالی به موازات فیلمبرداری مرحله تدوین را پشت سر میگذارد که قرار است شبهای زمستان در 26 قسمت بهروی آنتن شبکه سهسیما برود.
«تاریکی شب، روشنایی روز»
حجت قاسمزاده اصل، اینروزها سریال 16 قسمتی «تاریکی شب، روشنایی روز» را جلوی دوربین برده است. پیش از این، مجموعه «تنهایی» به کارگردانی او و نویسندگی رویا غفاری از شبکه آیفیلم پخششد. خبر پیوستن حمیدرضا آذرنگ به این پروژه چندی پیش درحالی اعلام شد که فیلمبرداری بخشی ازسکانسهای شخصیت اصلی بهنام طریقت با بازی فرهاد قائمیان، در محله یوسفآباد تهران و چند لوکیشن دیگر پشت سر گذاشته شده بود.

قاسمزاده اصل، در«تاریکی شب، روشنایی روز» دو برهه زمانی حال و گذشته را به تصویر میکشد و با قلم خود داستان زندگی بهنام طریقت را که جریان روزمره حیاتش از مدار عادی خارجشده و در پی جواب چرایی مشکلات امروزش، گذشته را میکاود بهنگارش درآورده است.
بجز فرهاد قائمیان، بازیگرانی چون فرخ نعمتی، مائده طهماسبی، بهاران بنیاحمدی، سیدمهرداد ضیایی، احسان امانی، امیرحسین مدرس، روزبه حصاری، سام کبودوند، بهرام ابراهیمی، پرویز پورحسینی، ناصر ممدوح و رضا امامی در این مجموعه بازی میکنند.
«ماه و پلنگ»
سریال «ماه و پلنگ» به کارگردانی احمد امینی که بارهاوبارها درطول مدت تولید خود به «ملکا» تغییرنام داد سرانجام با نام اولیه خود یعنی «ماه و پلنگ» از 10آبان بهروی آنتن شبکه سهسیما میرود.
«ماه و پلنگ»، روایت شهری از انسانهایی است که بهشت خوشبختی و سعادت خود را در جهنم دروغ و انتقام و زیادهخواهی نابود میکنند. امیرمحمد زند در نقش فریدون و ویدا جوان در نقش کتایون بازیگران خط عاشقانه این داستان هستند.

این ملودرام اجتماعی به نویسندگی سعید مطلبی و تهیهکنندگی آرمان زرینکوب، بعد از سریال «ستایش» دومین همکاری مشترک این دو نفر بهحساب میآید.
این مجموعه تلویزیونی 30 قسمتی که روزهای پایانی ضبط را پشت سر میگذارد از فروردین امسال مقابل دوربین رفته است.
داریوش
ارجمند، شاهرخ استخری، علی سلیمانی، علی شادمان، پوراندخت مهیمن، علی
سلیمانی، علیرضا استادی، شهین تسلیمی، امیرمحمد زند، ویدا جوان، بیتا
سحرخیز و پرویز سیرتی از بازیگران این سریال هستند.
«پرستاران»
علیرضا افخمی، نامی آشنا در عرصه سریالسازی تلویزیون پس از مدتها پشت دوربین خود قرارگرفته تا سریال «پرستاران» را به تهیهکنندگی داود هاشمی بسازد. مهرانه مهینترابی، لیندا کیانی، الناز حبیبی و فاطمه گودرزی، بازیگرانی هستند که تاکنون حضورشان در این سریال قطعی شده است.
علیرضا افخمی، نامی آشنا در عرصه سریالسازی تلویزیون پس از مدتها پشت دوربین خود قرارگرفته تا سریال «پرستاران» را به تهیهکنندگی داود هاشمی بسازد. مهرانه مهینترابی، لیندا کیانی، الناز حبیبی و فاطمه گودرزی، بازیگرانی هستند که تاکنون حضورشان در این سریال قطعی شده است.

سریال «پرستاران» در 52قسمت45دقیقهای شبهای زمستان بهروی آنتن شبکه یکسیما میرود و به سفارش مرکز امور نمایش سیما و مشارکت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تولید میشود.
این مجموعه یک ملودرام اجتماعی روز است و داستانهای آن در بخش اورژانس یک بیمارستان اتفاق میافتد که دارای یک خط اصلی داستانی با کاراکترهای ثابت است و محور اصلی آن پرستاران و پزشکان هستند؛ ضمن اینکه در هرقسمت، داستانی فرعی با کاراکترهای ویژه اتفاق میافتد و بعد پایان میگیرد.
لوکیشن اصلی این سریال یک مرکز اورژانس است که در بیمارستان نورافشار تهران در نیاوران بهصورت دکور ساخته شده است و وزارت بهداشت و درمان، سازمان هلالاحمر و بیمارستان نورافشار در تولید این سریال سازندگان را یاری میدهند.
«لبخند رخساره»
«لبخند رخساره» با فیلمنامهای از سعید نعمتاله به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیهکنندگی زینب تقوایی، اینروزها در شهر مقدس مشهد فیلمبرداری خود را پشت سر میگذارد.
«لبخند رخساره»، یک ملودرام اجتماعی است و دومین همکاری بهرنگ توفیقی و سعید نعمتاله پس از سریال «پشت بام تهران» بهحساب میآید.

درخلاصهای از داستان سریال «لبخند رخساره» آمده است: این سریال به ماجرای پدری بهنام خلیل اشاره دارد که بهشدت به فرزندش عشق میورزد. خلیل به فرزند خود دروغی گفته است و حالا درصدد آن است که دروغش را با شجاعت و شهامت جبران کند. «لبخند رخساره» در مذمت دروغ است و به موضوع لذتبخشش و ایثار برای یک خانواده میپردازد.
کامبیز دیرباز، بهناز جعفری، بهزاد فراهانی، مریم بوبانی، مجید نوروزی، علیرضا آرا، مجید واشقانی، حمید هدایتی، داریوش سلیمی، با معرفی درسا بختیاری و با حضور پریوش نظریه، آتیلا پسیانی و مهدی سلطانی، گروه بازیگران اصلی این سریال را تشکیل میدهند.
«هشتونیمدقیقه»
سریال 23 قسمتی «هشتونیمدقیقه » به کارگردانی شهرام شاهحسینی و تهیهکنندگی بهروز مفید، از ابتدای آبانماه ازشبکه دوسیما پخش خود را آغاز کرده است.
فیلمنامه این مجموعه توسط علی دادرس و آزیتا ایرایی نوشته شده است. ضمن اینکه نام سریال ابتدا براساس نام شخصیت اصلی قصه یکتا بود که به «هشتونیمدقیقه» تغییر کرد.

این مجموعه با موضوع همدلی و ایثار در یک خانواده ایرانی به نقش مهم و تاثیرگذار زن در سرپرستی و تربیت فرزند بعد از فوت همسر و دفاع از حقوق و کیان خانواده میپردازد.
شبنم قلیخانی در مجموعه «هشتونیمدقیقه » نقش یکتا، کاراکتر اصلی سریال را ایفا میکند.
پژمان
بازغی، سام درخشانی، شبنم قلیخانی، آشا محرابی، سیامک اطلسی، بهرنگ علوی،
مزدک رستمی، الهه حصاری و جمعی دیگر از بازیگران در این سریال بازی
کردهاند.
«نفس»
بعد ازسریالهای «ارمغان تاریکی» و «پروانه»، جلیل سامان «نفس»، سومین سریال از سهگانه خود را مقابل دوربین برده است تا در ۲۶قسمت آن را از شبکه سومسیما پخش کند.
سریال «نفس» به تهیهکنندگی مشترک سیداحمد کاشانچی و محمود رضایی یک درام روانشناسانه است و در بستر وقایع سیاسی قبل و بعد از انقلاب روی میدهد.
بعد ازسریالهای «ارمغان تاریکی» و «پروانه»، جلیل سامان «نفس»، سومین سریال از سهگانه خود را مقابل دوربین برده است تا در ۲۶قسمت آن را از شبکه سومسیما پخش کند.
سریال «نفس» به تهیهکنندگی مشترک سیداحمد کاشانچی و محمود رضایی یک درام روانشناسانه است و در بستر وقایع سیاسی قبل و بعد از انقلاب روی میدهد.

«نفس»، روایتگر زندگی جوانی پرشروشور است که در بحبوحه وقایع انقلاب رازی در زندگیش فاش میشود.. او برای رسیدن به حقیقت حوادث پیچیدهای را پشت سر میگذارد.
بازیگران این سریال عبارتند از: مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، قربان نجفی، هادی عاملهاشمی، شهاب شادابی، احسان امانی، آتوسا راستی، با معرفی ساناز سعیدی و باحضور هدایت هاشمی، خسرو شهناز و رامین راستاد.
«آرام میگیریم»
سریال «آرام میگیریم»، ملودرام اجتماعی به کارگردانی روحاله سهرابی و تهیهکنندگی فرهاد گلی است و برای پخش از شبکه دو سیما در نیمه دوم آذرماه فیلمبرداری خود را پشت سر میگذارد.
فیلمنامه اولیه این مجموعه را سیدمرتضی مصطفوی و روحاله سهرابی بهنگارش درآوردهاند و بازنویسی نهایی آن برعهده فریدون فرهودی و فروغ فروهیده بوده است.

«آرام میگیریم» به روابط، تفاوتها و تعاملهای بیننسلی، گذشت و نوعدوستی و از طرفی زیادهخواهی در بستر قصهای با محوریت تمام اعضای یک خانواده میپردازد.
داریوش
فرهنگ، آتیلا پسیانی، مجید صالحی، هوشنگ توکلی، ثریا قاسمی، لعیا زنگنه،
لیلا اوتادی، کامران تفتی، آشا محرابی، نگار عابدی، علی اوسیوند، محمد
فیلی، مهدی سلوکی، میرطاهر مظلومی، شهرزاد کمالزاده، حمید هدایتی، مونا
فرجاد، نسرین نکیسا، محمود مقامی، ارسلان قاسمی، حسین اکبری، مهسا هاشمی و
... ازجمله نقشآفرینان این سریال پربازیگر هستند.
«علیالبدل»
مدتهاست که خبرهایی از ساخت و پخش سریال «علیالبدل»، تازه ترین اثر سیروس مقدم بهگوش میخورد و حتی صحبتهایی برای پخش آن در ماه رمضان گذشته هم بهمیان آمد، اما با اینهمه هنوز زمان پخش آن مشخص نشده و هیچ بعید نیست که این مجموعه تلویزیونی یکی از گزینههای پخش در نوروز باشد.
مدتهاست که خبرهایی از ساخت و پخش سریال «علیالبدل»، تازه ترین اثر سیروس مقدم بهگوش میخورد و حتی صحبتهایی برای پخش آن در ماه رمضان گذشته هم بهمیان آمد، اما با اینهمه هنوز زمان پخش آن مشخص نشده و هیچ بعید نیست که این مجموعه تلویزیونی یکی از گزینههای پخش در نوروز باشد.

درخلاصه داستان سریال «علیالبدل» آمده است که من علیالبدل هستم، فرعی، رزرو و جانشین عضو اصلی؛ حرف نزنم میگن مگه لالی، حرف بزنم میگن حق رای نداری. خلاصه هم هستم هم نیستم.
سیروس مقدم، با سریالهای «پایتخت»، «میکائیل» و حتی «چک برگشتی» کار در شهرها و استانهایی غیر از تهران را تجربه کرده است و اینبار با سریال «علیالبدل» به همدان و حوالی این استان زیبا و بکر رفت تا قصهای طنز را در قابی جدید از ایران به تصویر بکشد.
محسن تنابنده. مهدی فخیمزاده، هادی کاظمی، گوهر خیراندیش، مهدی هاشمی، احمد مهرانفر،هومن حاجیعبداللهی، ناهید مسلمی، محمود جعفری، حسین محباهری، عزتاله رمضانیفر،مهسا باقری، هدیه آزاده، فرشته گلچین، میثم چگینی و فروغ قجابگلی، بازیگران اصلی این سریال هستند.
«روزهای بیقراری»
سریال «روزهای بیقراری» به کارگردانی کاظم معصومی، یکی از متفاوتترین آثار نمایشی سالهای اخیر تلویزیون بهحساب میآید که با بستری ملودرام به قصهای در ارتباط با حفظ و تحکیم خانواده میپردازد.
ابوالفضل پورعرب با این مجموعه تلویزیونی پس از سالها به تلویزیون میآید و بازیگرانی چون پژمان بازغی،الهام حمیدی، سارا صوفیانی،کامران تفتی، بهنوش بختیاری درکنار او به ایفای نقش میپردازند.

همچنین مجموعه تلویزیونی «روزهای بیقراری»، لوکیشنهای متفاوتی در چهار استان اصفهان، تهران، گیلان و همدان دارد که در هر استان بازیگران بومی به گروه میپیوندند.
این سریال به سفارش حوزه سیمای استانها تولیدشده و هماکنون فیلمبرداری آن به اتمام رسیده است تا در پاییز امسال بهروی آنتن شبکه سهسیما برود.
«همسایهها»
سریال 40قسمتی «همسایهها» که پیشتر توسط آرش معیریان کارگردانی میشد بهعلت شکستگی پای او به مهران غفوریان سپرده شد تا بعد از اتمام ماه محرم و صفر بهروی آنتن شبکه دو سیما برود.
درخلاصهای از داستان اینسریال آمده است: میلاد و مادرش به تهران آمده اند و قرار است صاحب ساختمان یاس دفتری را به آنها اجاره دهد. دیگر اجارهنشینان ساختمان ،فکر میکنند مستاجران جدید قرار است جایگزین آنها شوند و تلاش میکنند بهنوعی خود را در ساختمان حفظ کنند. ماجراهای همسایههای ساختمان یاس با ورود میلاد و مادرش شروع میشود و در 40 قسمت ادامه پیدا میکند.

بازیگران
این مجموعه عبارتند از: جواد رضویان، مهران غفوریان، بهاره رهنما، سیروس
گرجستانی، محمود جعفری، سپند امیرسلیمانی، اصغر سمسارزاده، آرام جعفری،
سمانه پاکدل، پوراندخت مهیمن، حسین سلیمانی، نعیمه نظامدوست، سیاوش
گرجستانی، مهدی امینیخواه، گیتی معینی، کاظم افرندنیا، ایلیا کیوان،
یلیمینا باهر، مسعود چوبین، الناز حسینی، فاطیما درستکار، طیبه دوست، هم از
بازیگران مهمان این مجموعه هستند.
«دیوار شیشهای»
سریال اپیزودیک «دیوار شیشهای»، به تهیهکنندگی علیاکبر تحویلیان و کارگردانی مشترک راما قویدل و نوید مهیندوست و محمود معظمی اینروزها فیلمبرداری خود را پشت سر میگذارد.
«دیوار شیشهای» به قلم محمد محمود سلطانی و روحاله صدیقی با ساختاری اپیزودیک، قصههایی پیوسته به یکدیگر نیز دارد که ضمن روایت یک داستان اصلی در هرقسمت، داستان مستقلی را هم دربر میگیرد. این سریال در قالب برنامهای روایت میشود که در هرقسمت افراد مختلفی با ماجراهای گوناگون و تجربه متفاوت از یکدیگر وارد آن میشوند و برای استمداد یا روشنگری جامعه به این قصه رفتوآمد دارند.
سریال اپیزودیک «دیوار شیشهای»، به تهیهکنندگی علیاکبر تحویلیان و کارگردانی مشترک راما قویدل و نوید مهیندوست و محمود معظمی اینروزها فیلمبرداری خود را پشت سر میگذارد.
«دیوار شیشهای» به قلم محمد محمود سلطانی و روحاله صدیقی با ساختاری اپیزودیک، قصههایی پیوسته به یکدیگر نیز دارد که ضمن روایت یک داستان اصلی در هرقسمت، داستان مستقلی را هم دربر میگیرد. این سریال در قالب برنامهای روایت میشود که در هرقسمت افراد مختلفی با ماجراهای گوناگون و تجربه متفاوت از یکدیگر وارد آن میشوند و برای استمداد یا روشنگری جامعه به این قصه رفتوآمد دارند.

به احتمال فراوان فیلمبرداری این اثر تا دیماه سال جاری ادامه خواهد داشت تا در نیمه دوم امسال از شبکه آیفیلم پخش شود.
در این سریال بازیگرانی چون ثریا قاسمی، شبنم قلیخانی، زهیر یاری، الهام جعفرنژاد، کوروش تهامی، سیامک احصایی، روشنک عجمیان، هدایت هاشمی، سولماز غنی، علیرام نورایی، طوفان مهردادیان، مریم سرمدی و… حضور دارند.
«آسمان هوای باران دارد»
سریال «آسمان هوای باران دارد» به تهیهکنندگی امیر پوررحمانی و نویسندگی مهدی سجادهچی، اینروزها در مرحله نگارش و نظارت کیفی قرار دارد.
در این سریال بهطور غیرمستقیم و با زبان هنر، موضوعاتی ازقبیل مواد مخدر در مدارس، آسیبهای استفاده از فناوری در خانواده و مدرسه، جایگاه خانواده در تعلیم و تربیت فرزندان و عشق بازیگری بین جوانان و نوجوانان بهخصوص دختران به تصویر کشیده شده و تمام قصهها از مدرسهای که در اینجا مقطع دبیرستان است وارد 7 خانواده محوری قصه میشود.
سریال «آسمان هوای باران دارد» در 30 قسمت 40 دقیقهای برای شبکه یکسیما تولید خواهد شد.
«مرز خوشبختی»
مجموعه تلویزیونی «مرز خوشبختی»، نوشته علی خودسیانی به کارگردانی حسین سهیلیزاده و تهیهکنندگی مهران رسام در مرحله پیشتولید قرار دارد.
این مجموعه که نگارش آن به نیمه رسیده است، قصه چهار جوان را روایت میکند که یکی از آنها بهعنوان شخصیت محوری این قصه با قرارگرفتن در موقعیتهای جالب و مفرح مجبور میشود قبل از آغاز سال جدید از تهران به شهر محلات سفر کند.
امیرحسین آرمان بازیگر، که آخرینبار تلویزیون را با حسین سهیلیزاده در مجموعه تلویزیونی «پریا» تجربه کرد، قرار است برای دومینبار در سریال «مرز خوشبختی» با این کارگردان همکاری کند و در یکی از نقشهای اصلی حضور داشته باشد.
این مجموعه که اینروزها بازیگران خود را قطعی میکند برای پخش در نوروز ۹۶ در شبکه دو سیما آماده میشود.
«در جستوجوی آرامش»
مجموعه «در جستجوی آرامش» به کارگردانی سعید سلطانی و تهیهکنندگی علی آشتیانیپور در مرحله پیشتولید قرار دارد.
مضمون سریال «در جستجوی آرامش» که درچهلقسمتچهلدقیقهای تولید میشود، خانواده است و همه اعضا در بیان روایت کلی داستان سهمی اساسی دارند اما پدر خانواده بهعنوان سکاندار اصلی ماجرا، ما را با روایت این قصه پیش میبرد.
تاکنون حسن پورشیرازی و مهدی هاشمی بهعنوان بازیگران این مجموعه انتخاب شدهاند و زمان پخش این مجموعه مشخص نشده است.
«هست و نیست»
محمدرضا آهنج، سریال «هست و نیست» به تهیهکنندگی محسن شایانفر را مقابل دوربین میبرد. این مجموعه به سبک زندگی ایرانی اسلامی میپردازد و تصویرگر چند خانواده از طبقات اجتماعی مختلف است. علی حدادی، سرپرست نویسندگان این سریال است. ساناز اسدی، علیاکبر حیدری و رافعه رستمی نویسندگان این مجموعه هستند.
مجموعه «هست و نیست» در ۲۶ قسمت ۴۵ دقیقهای در مرکز گسترش فیلمنامهنویسی رسانه ملی تولید میشود.
در پایان گفتنی است پروژههای «آلاخونوالاخون» مهران مهام، «پنچری» برزو نیکنژاد، «مهرنامیرا» اسماعیل عفیفه، «هنگام بیداری» سیروس مقدم، «گرانباری» احسان عبدیپور و... نیز در مرحله پیشتولید قرار دارند.