- چهارشنبه ۱۷ آذر ۹۵
- ۱۴:۱۷
خبرگزاری
میزان: اهالی روستای بلوچی کائوله تانزانیا بر ایرانی بودنشان تأکید دارند
و خود را از نوادگان سربازان بلوچی می دانند که عمانی ها در قرن 18 آنها
را دراین منطقه مستقر کردند.
در این گزارش آمده است ، محوطه شهر تاریخی کائوله یکی از مهمترین سایتهای تاریخی تانزانیا است که در سال 1964میلادی در فهرست آثار تاریخی تانزانیا به ثبت رسیده و مورد حفاظت(هرچند ابتدایی) قرار گرفته است. کائوله امروزه به شکل یک روستا و ذیل شهر باگامایو در64 کیلومتری دارالسلام قرار دارد.
شهر بندری کائوله در قرن سیزدهم میلادی توسط گروهی از شیرازی های مهاجر و به عنوان یک حکومت محلی تاسیس شد و نزدیک به چهار قرن بندر مهمی برای صدور کالا به سراسر جهان بوده است.
آنچه از این دولت شهر باقی مانده تعداد معدودی ساختمان تخریب شده است که در میان این خرابه ها می توان به بقایای دو مسجد که محراب و چند دیوار از آن باقی مانده ، 22 قبر که عمدتا به افراد دیوانی و یا روحانیون عالی رتبه تعلق دارد، پایه ها و دیوارهای کوتاهی از یک بنا که احتمالا مدرسه و بنای مسکونی بوده و یک چاه آب که اطاقکی در کنار آن ساخته شده اشاره کرد.
سالم ترین قسمت این محوطه مربوط به همین اطاقک است که در کنار چاه آب قرار دارد و احتمالا قداستی است که اهالی برای این چاه قائل بوده اند. اهالی منطقه آب این چاه را دارای خواص معجزه آسا می دانند و حتی هم اکنون نیز از نقاط مختلف تانزانیا برای استفاده از این آب به کائوله می آیند.
این چاه در فاصله حدودا 50 متری دریا قرار دارد اما دارای آب شیرین و قابل آشامیدن است و همچنین در تمام ایام سال دارای حجم ثابتی است.
مردم معتقدند این آب شفابخش است و معجزات زیادی برای آن بیان می کنند. بناهای این محوطه تماما از سنگ های مرجانی بنا شده و شبیه به معماری مابقی آثار شیرازی ها در سواحل شرق آفریقا است.
قدیمی ترین مسجد در شرق آفریقا
از دو مسجد موجود در این محوطه، مسجد جنوبی دارای قدمت بیشتری است و در تزئینات آن، مهارت بیشتری بکار رفته است.
رضوانفر در گزارش خود می افزاید: بگفته راهنمای سایت، برخی از باستان شناسان براساس تعدادی از کشفیات معتقدند قدمت این مسجد به پیش از دولت شهر می رسد و احتمالا در قرن هفتم توسط گروهی از شیرازی ها بنا شده که در اینصورت باید گفت این مسجد، می تواند قدیمی ترین مسجد در شرق آفریقا باشد.
در قسمت دیوار جنوبی مسجد پلکانی وجود دارد که به احتمال زیاد به عنوان محل اذان گفتن از آن استفاده می شده است.
در مسجد دیگری به نام مسجد بلوچی ساخته شده در سال 1908 میلادی در شهر باگامایو واقع در 5 کیلومتری کائوله مانند همین پلکان و با همین کارکرد وجود دارد.
چندین مقبره در محوطه وجود دارد که برخی از آنها دارای ستونهای بلندی است و برخی نیز دارای دیواره های کنگره دار، محلهایی روی دیوار مقبره ها تعبیه شده که ظاهرا محل نصب اشیای خاصی بوده است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه گزارش خود می نویسد: بر اساس مشاهده چند قبر در روستای بلوچی می توان گفت اشیای یاد شده باید کاسه های سرامیکی و رنگی بوده باشد که احتمالا برای تزئین مقبره استفاده می شده است.
ظروفی که در موزه کائوله و مقابر بلوچهای منطقه وجود دارد غالبا سرامیک چینی است که نشان دهنده ارتباط تجاری کشور چین و کائوله است.
ادامه سنت دیرین شیرازی ها
تمام قبرها دارای کتیبه های سنگی و یا گلی بوده است که نام، تاریخ فوت و منصب متوفی را مشخص می کند که، نمونه این کتیبه ها در روستای بلوچی کائوله تا سالها استفاده شده و به نظر می رسد ادامه سنت دیرین شیرازی ها است.
مقبره های مناره دار مربوط به افراد دیوانی و خانواده سلطنتی بوده که براساس موقعیت هریک از افراد، بلندی و تزئینات مقابر تغییر کرده است.
این پژوهشگر در گزارش خود می افزاید :براساس گفته راهنمای سایت، بلندترین ستون، متعلق به قبر شیخ علی بن جمعه است؛ وی حاکم و پادشاه حکومت شیرازی ها در کائوله بوده و طبق کتیبه ای که قبلا بر روی دیوار مقبره نصب بوده در سن 55 سالگی و در سال 1270 هجری فوت شده است.
در ضلع غربی محوطه، پایه های بنای نسبتا بزرگی وجود دارد که ساختار مدرسه و همچنین یک بنای مسکونی را نشان می دهد.
براساس گفته اهالی، کلمه کائوله به معنای "برو ببین" است که ظاهرا کنایه از نشان دادن عظمت شهر کائوله در گذشته بوده است.
شهر کائوله بعد از قرن شانزدهم به مرور متروک شد تا اینکه مجددا در قرن 18 مورد توجه عمانی ها قرار گرفت. عمانی ها لشگری از سربازان بلوچ ایرانی را در این منطقه مستقر کردند که فرزندان آنها هنوز در این منطقه سکونت دارند.
رضوانفر در پایان می نویسد :در گفت و گویی که با سه تن از اهالی روستای بلوچی در کائوله داشتم، مردم منطقه، خود را از نوادگان این سربازان بلوچی میدانند و به ایرانی بودن خود تاکید می کنند.
براساس گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری،امروزه کائوله یکی از روستاهای شهر باگامایو محسوب می شود،بلوچها در نقاط بسیاری از منطقه باگامایو گسترش یافته و ادامه دهنده فرهنگ شیرازیها بوده اند، بلوچهای منطقه طی تاریخ، خدمات زیادی در حوزه فعالیتهای فرهنگی، مذهبی و تجاری انجام داده اند که از آن جمله می توان به ساخت اولین مدرسه تانزانیا در منطقه باگامایو و همچنین ساخت بیمارستان و یا مساجد و مراکز عام المنفعه اشاره کرد
مطالب مرتبط با موضوع
شهروند نوشت: ساندویچ ٢٧٠هزار
تومانی در شیراز، این روزها یکی از پربینندهترین عکسهای فضای مجازی است.
توریست آلمانی با انتشار عکس غذای بیکیفیت و گرانقیمتی که در ایران خورده
است، حالا نهتنها بخشی از مشکلات عمیق صنعت گردشگری ایران را فاش کرده است
که دیروز این ماجرا به خیابان وزرای تهران نیز کشیده شد و کمیسیون گردشگری
اتاق تهران در بیستوششمین نشست خود این تصویر را دستاویز طرح چالشهای
اساسی این صنعت کرد.
براساس
گزارش مجمع جهانی اقتصاد از شاخصهای رقابتپذیری سفر و گردشگری، ایران
رتبه نهم اماکن ثبت شده جهانی و رتبه دهم میراث فرهنگی دنیا را به خود
اختصاص داده است اما با این همه امکانات گردشگری کشور ما در قعر جدول
درآمدزایی جهان از این صنعت قرار دارد و ایران هنوز نتوانسته است به
یکهزارم درآمد گردشگری دنیا برسد. مهدی جهانگیری، نایبرئیس اتاق بازرگانی
ایران در این نشست میگوید درحالیکه در استانبول ٨٠ هتل ٥ستاره وجود
دارد، نگاه کاسبمآبانه شهرداری تهران سرمایهگذاران را فراری داده است و
تعداد هتلهای ٥ستاره پایتخت به انگشتان دست نمیرسد.
اما
مشکل به همین جا ختم نمیشود و اعضای کمیسیون گردشگری اتاق تهران میگویند
درآمد ٨میلیارد دلاری صنعت گردشگری اصلا به چشم دولتها نیامده است و
آنها نتوانستهاند برای حل مشکلات سادهای مانند عقب انداختن زمان برگزاری
نمایشگاههای تخصصی با پیک ورود توریست به ایران یا هماهنگ کردن روزهای
تعطیل پایان هفته با تقویم جهانی به نتیجه برسند. بیتوجهی به صنعت گردشگری
ایران تا اندازهای است که حتی تقاضای رفع بوی تعفن سرویس بهداشتی فرودگاه
بینالمللی امام خمینی هم با وجود رایزنیهای متعدد بیپاسخ مانده است.
این موضوع درحالی رخ میدهد که براساس بند یک طرح اقتصاد مقاومتی، سازمان
توسعه تجارت موظف شده است درآمدهای کشور از محل صادرات کالا و خدمات
غیرنفتی را افزایش دهد، با این وجود صنعت گردشگری ایران همچنان اندر خم یک
کوچه میلنگد.
تانزانیا
با دست خالی، هرسال پذیرای یکمیلیون گردشگر است. این کشور با ٩٤٥هزار و
٨٧ کیلومتر مربع مساحت، تنها از منابع طبیعی خود ١١درصد اشتغال ایجاد
کرده است. کشوری در شرق قاره آفریقا، که ١٣درصد از تولید ناخالص ملیاش بر
پایه گردشگری استوار است، بدون اینکه جز منابع طبیعی، زیرساخت اقتصادی
دیگری در چنته داشته باشد. این درحالی است که به گفته مهدی جهانگیری،
نایبرئیس اتاق بازرگانی تهران، سهم ایران از درآمد گردشگری جهان هنوز
نتوانسته است به ٢درصد یا معادل یکهزارم درآمد گردشگری جهان برسد.
روز
گذشته اعضای کمیسیون گردشگری اتاق تهران در بیستوششمین نشست خود میزبان
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بودند. زهرا احمدیپور که
به تازگی به این سمت برگزیده شده در جلسهای به مشکلات بیشمار گردشگری
ایران گوش سپرد و قول همکاری داد. در این نشست نمایندگان بخش خصوصی و
مسئولان سازمان تأکید کردند برای بهبود این صنعت و بهرهبرداری از
ظرفیتهای بالای کشور در این حوزه، تعامل بخش خصوصی و دولت برای ایجاد یک
نهضت ملی گردشگری الزامی است.
ما با صنعت گردشگری قهریم
نسبت
به صنعت گردشگری بیمهریهای زیادی شده است؛ صنعتی که بهراحتی میتواند
جانشین درآمد نفتی کشور شود. در نشستی که صبح روز گذشته، با حضور معاون
رئیسجمهوری و اعضای کمیسیون گردشگری اتاق تهران برگزار شد، مهدی جهانگیری،
نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران گفت: «درآمد ٨میلیارد دلاری صنعت گردشگری
مهجور مانده و به چشم دولت نمیآید. ما در شرایط کنونی گردشگری کشور، کار
بزرگی کردهایم.» به عقیده جهانگیری، گردشگری زودبازدهترین صنعت است و
میتواند مشکلات اقتصادی کشور را تحت هر شرایطی حل کند. سوالی که در این
میان به ذهنمان میرسد این است که بخش خصوصی چگونه میتواند به تنهایی به
درآمد معهود ٢١میلیارد دلاری برسد وقتی به گفته اعضای اتاق بازرگانی تهران
حتی برنامه توسعه ملی گردشگری نداریم؟
نگاه کاسبمآبانه شهرداری به توریست، گردشگری را زمین زد
تهران
هتل ندارد. این روزها هرجا که میرویم حرف از نگاه کاسبمآبانه شهرداری
تهران است! مهدی جهانگیری در نشست صبح دیروز گفت با نگاه کاسبمآبانه
شهرداری تهران به توریست، صنعت گردشگری ما هرگز پیش نمیرود. ٨٠ هتل ٥ستاره
در استانبول ترکیه و بیش از ٨٠ هتل ٥ستاره در دوبی داریم. در ایران اما به
لطف شهرداری، تعداد هتلهای ٥ستاره به انگشتان دست هم نمیرسد.
در
حالی صنعت گردشگری و درآمدهای ناشی از آن بهعنوان یکی از ظرفیتهای
بالقوه ارتقای اقتصاد کشور عنوان میشود که شهرداری تهران با اعمال
سختگیریها، مانع جدی بر سر راه توسعه زیرساختهای این صنعت و ایجاد
هتلهای مجهز در این کلانشهر شده است.
تعطیلات را به جمعه- شنبه انتقال دهید
دوران
ایرانهراسی به سر رسیده است. ادبیات جمهوری اسلامی در دولت تدبیر و امید
تغییر کرد و فرصت برای جذب گردشگر به وجود آمد. جهانگیری با اعلام این
موضوع از معاون تازهکار رئیسجمهوری، زهرا احمدیپور خواست فکری به حال
تعامل بیشتر دولت و بخش خصوصی کند.
یکی
از مهمترین درخواستهای اتاق بازرگانی را محمدرضا خائف مطرح کرد.
نایبرئیس کمیسیون گردشگری اتاق تهران از معاون رئیسجمهوری خواست که برای
یکدست شدن ایران با جهان، تعطیلات را از پنجشنبه- جمعه، با جابهجایی تنها
یک روز، به شنبه-جمعه انتقال دهد و زمینه حضور گردشگر در کشور را فراهم
کند.
به گفته او، آموزش و پرورش بزرگترین مخالفت تغییر تعطیلات پایان هفته است.
ایران تنها ١٠ پله با قعر جدول فاصله دارد
براساس
شاخصهای شورای رقابتپذیری سفر و گردشگری مجمع جهانی اقتصاد، ایران رتبه
نهم از حیث اماکن ثبت شده جهانی و رتبه دهم از لحاظ میراث فرهنگی را دارد.
به گفته یعقوب امینزاده، مشاور کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی تهران، با
اینهمه امکانات اما ایران در قعر جدول درآمد و زیرساختهای گردشگری جهان
دست و پا میزند. در بودجه رسمی کشور، هیچ سهمی برای تبلیغات گردشگری در
نظر گرفته نشده است.
بر
اساس آمار شورای جهانی سفر و گردشگری، زیرساختهای حمل و نقلی ریلی ما در
جایگاه ٩٣ از ١٤١ کشور موجود است. اولویتدهی به صنعت گردشگری ما رتبه ١٣٠
را دارد و زیرساخت خدمات گردشگریمان هم با رتبه ١١٩ اوضاع وخیمی دارد.
سرمایهگذار خارجی را اذیت میکنیم
سرمایهگذارهای
خارجی را اذیت میکنیم. این را دباغی، نماینده اتاق بازرگانی ایران
میگوید. سرمایهگذارهای خارجی دچار قوانین مختلف سلیقهای و موازی کشور
میشوند و تعدادشان به همین علت ساده به مرور کم و کمتر میشود. به گفته
این نماینده اتاق بازرگانی ایران، در دنیا بیشترین زمانی که سرمایهگذار
خارجی به بازدهی میرسد، ٣ ماه است. حال آنکه این عدد برای سرمایهگذاران
در کشور ما به حداقل سهسال رسیده است!
١٧ برند هتلسازی را با سنگاندازی منصرف کردند
حتی
معضل بوی تعفن سرویس بهداشتی فرودگاه بینالمللی امام خمینی را هنوز
نتوانستهایم حل کنیم. این را محمود نجفیعرب، دیگر عضو کمیسیون گردشگری
اتاق اعلام کرده و میگوید حتی پلیس فرودگاههایمان برخورد مناسبی با
مسافر ندارند. به گفته او حتی تعداد گردشگران مذهبی ما هم روزبهروز کاهش
پیدا میکند.
از
طرفی ابراهیم پورفرج، رئیس هیأتمدیره جامعه تورگردانان ایران تنها مشکل
گردشگری ایران را ناهماهنگی دانست. او گفت: تنها یک خواسته از معاون
رئیسجمهوری داریم! این مسأله را در هیأت دولت مطرح کنند که در این فصل
بهار و پاییز که فصل حضور گردشگران در کشور است، از برگزاری نمایشگاههای
تخصصی و سمینار پرهیز شود تا هتلها به جای میزبانی از میهمانان این
مراسمها، میزبان گردشگران باشند.
تا
به امروز دولتها هیچ برنامهریزیای برای گردشگری کشور نداشتهاند. این
موضوعی است که محمدرضا خائف مطرح کرده و میگوید بعد از برجام که روابط
ایران و جهان بهبود یافت، گروه هتلسازی «بنچ» وارد ایران شد تا ١٧ برند
جهانی هتل را در ایران ثبت کند که به لطف سنگاندازی عدهای به جایی نرسید.
حالا بخش خصوصی با این گروه دوباره وارد مذاکره شده و قرار است در سال
جاری ایده فوق به بار بنشیند.
اکبر
غمخوار، عضو هیأتمدیره انجمن خدمات گردشگری استان تهران گفت که ما ٨٠
مشکل گردشگری داریم که آنها را به صورت مدون به معاون رئیسجمهوری تقدیم
کردهام.
جیب خالی، پز عالی
ما
مصداق دقیق این ضربالمثلیم. اکبر غمخوار گفت: ما از بسیاری از کشورهای
دنیا گرانتریم. گرانترین هتلها و رستورانها در ایران است.
برای
بررسی ادعای غمخوار با یک هتل ٥ستاره در تهران تماس میگیریم. قیمت
اتاقها از ٣٥٠هزار تومان برای یک شب آغاز شده و تا یکمیلیون و ٢٠٠هزار
تومان پیش میرود!
با وجود اینهمه اما و اگر توریست چرا باید ایران را بهعنوان مقصد گردشگری انتخاب کند؟
ساندویچ ٢,٧میلیون ریالی!
درست
است که کشور ما حتی برنامه توسعه ملی گردشگر هم ندارد. درست است که ایران
گردشگر ندارد و برای جذب گردشگر هم تلاش چندانی نمیکند. درست است که
پورتال سازمان گردشگری حتی به زبان انگلیسی مجهز نبوده و تکزبانه است، اما
خود ما کجای این داستان ایستادهایم؟ آیا برخورد خود ما با توریستهایی که
میهمان ما هستند، مناسب است؟
چندی
پیش در خبرها اعلام شد که یک توریست آلمانی با انتشار عکسی از قیمت
کاپوچینو در ایران تعجب کرده است! ماجرا از این قرار بود که فروشگاه
فرودگاه شیراز، یک کاپوچینو، یک همبرگر و یک هاتداگ را با این توریست
٢٧٠هزار تومان حساب کرده است. با وجود این نابسامانیها چگونه انتظار حضور
توریست در کشور را داریم؟
از
طرفی فرهنگ سفر به نقاط مختلف کشورمان که مهد جاذبههای مختلف است بین
مردم جا نیفتاده است. به گفته زهرا احمدیپور، رئیس سازمان میراث فرهنگی،
«من اهل کجا هستم» محوریت سفرهای ما شده است. انگار علاقهای به کشف
نداریم.
امینزاده هم میگوید هنوز با گذشت ٣٨سال از عمر انقلاب ضمانتهای کافی اجرایی و عملی برای سرمایهگذاران خارجی نداریم.
نجفی
در این نشست گفت: مشکل دیگری که میتوان از آن بهعنوان مشکل اصلی نام
برد، هماهنگ نبودن دستگاههای داخلی در جهت جذب توریست هم تبدیل به نوعی
اصطکاک درونی شده است. زهرا احمدیپور در پایان نشست از اتاق بازرگانی
تهران خواست که تنها به طرح مشکل بسنده نکرده و برنامه عملیاتی ارایه کند.
او
با انتقاد از تبدیل محور تهران شمال به تنها مسیر گردشگری ایران گفت: باید
به فکر یک برند گردشگری مخصوص و اتاق فکر برای این صنعت باشیم.