- يكشنبه ۲۸ آذر ۹۵
- ۰۱:۴۷
سریال
«الف ویژه»این یکی از تأثیرگذارترین صفتهایی است که میشود آن را به
پیشوند و پسوند کارهای نمایشی ضمیمه کرد. خاصیت صفت الف ویژه این است که
سازندگان آثار نمایشی به واسطه آن میتوانند از مدیران و مخاطبان پول و وقت
طلب کنند و در عوض بقیه را به امید تماشای یک اثر فاخر چشم انتظار بگذارند
اما در ساخت این سریالهای الف ویژه ما با اثرهایی رو به رو میشویم که
مخاطب به جای تماشای هفتگی آن و تأثیرپذیری از اثر ترجیح میدهد که ضعف و
کاستیهای کار را دستمایه شوخی و طنز در فضای مجازی قرار دهد.

«معمای
شاه» یکی از همین سریالهای الف ویژه است که ساخت و پخش آن با جنجالها و
حواشی زیادی همراه بود و انتقادها تند و تیزی را چه از سمت از مردم و چه از
سمت منتقدان به دنبال داشت تا جایی که حتی تکرارهای چندباره قسمتهای
سریال در طول هفته و از شبکههای مختلف هم نتوانست تماشاچی ازدسترفته این
کار را پای رسانه ملی بنشاند؛ کاری که به عقیده مخاطبان خاص و عام سرشار از
ایرادها و گاف های فاحشی است که نه مخاطب نسل جوان و نه مخاطب نسل قدیم را
نتواسته راضی نگه دارد.
استفاده از شعر شاعری که هنوز به دنیا نیامده
این یکی از اولین گاف های قابل توجهی بود که بعد از پخش قسمت دوم سریال حسابی بین مخاطبان سر و صدا به پا کرد و مدتها بین کاربران شبکههای اجتماعی دست به دست میشد. ماجرای این اشتباه گل درشت هم اینجا بود که ما در یکی از صحنههای این سریال«سعید نیکپور» بازیگر نقش «دکتر وزیری» را میبینیم که در حال خوشنویسی روی کاغذی است که روی آن با خط خوانا این بیت شعر را مینویسد « یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد» این در حالی است که شاعر این شعر یعنی «دکتر محمود اکرامی» از شاعران معاصر قبل از انقلاب است که اتفاقاً این شعر را در سالهای اخیر سروده.
«روحالله خالقی» ۳۵ ساله در کالبد مردی ۶۰ ساله

اما در کنار نگاههای جانبدارانه در روایت داستان « معمای شاه» ، یکی از اصلیترین ایرادهایی که میشود به این سریال الف ویژه گرفت خطاهای تاریخی آن است. یکی از همین خطاهای تاریخی مربوط میشود به شخصیت «روحالله خالقی» که ما در جریان سریال این هنرمند را در قالب یک پیرمرد ۶۰تا ۷۰ ساله میبینیم این در حالی است که طبق اسناد تاریخی مرحوم«روحالله خالقی» در سال ۱۳۲۰ نهایتاً ۳۵ سال سن داشته است.
خواندن شعر «ای ایران» در سالی که بنان تنها ۱۰سال داشت
بعد از گاف مربوط به محروم«روحالله خالقی» یکی دیگر از اشتباهات فاحش در پخش سریال مربوط به اجرای شعر«ای ایران» با صدای استاد بنان بود.این در حالی است که در سریال ما اجرای شعر ای ایران را در جریان سالهای ۱۳۱۰میبینیم؛ یعنی درست در ایامی که استاد بنان در عالم واقع باید چیزی حدود ۱۰ سال سن داشته باشد و شاید جالب باشد که بدانیدکه استاد بنان شعر ای ایران را در سالهای ۱۳۲۰به اجرا درآورده است.
استفاده زودهنگام از شخصیت «پری بلنده» در روایت تاریخی

پری بلنده در تاریخ یکی از شخصیتهایی است که در جریان کودتای ۲۸ مرداد مثل«شعبان بیمخ» در سرنگونی دولت مصدق یکی از مهرههای بسیار تأثیرگذار محسوب میشده است. اما یکی از نکات جالب توجه در این سریال نشان دادن شخصیت«پری بلنده» است تا جایی که ما این شخصیت را در جریان اتفاقات و درگیریهای سال ۱۳۲۰ میبینیم این در حالی است که در آن سالهای خبری از این شخصیت در تاریخ نبوده است و نقش این شخصیت را باید در کودتای سال ۱۳۳۲ پیدا کنیم نه سال ۱۳۲۰
غلط املایی در نامه دکتر مصدق
در بخشی از تاریخ «حسن سالمی» که نوه «آیتالله کاشانی» است نامهای را به دکتر مصدق میرساند و مصدق بعد از آن پاسخی بسیار معروف و دو خطی را به نامه میدهد و در اصل نامه مینویسد:« مرقومه حضرت آقا به وسیله آقا حسن آقای سالمی زیارت شد. اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت هستم والسّلام» اما ما در نمایش این بخش در سریال معمای شاه تصویر دستان و دست خط مصدق را می بینیم که جواب نامه را مینویسد؛ اما در کمال تعجب به جای کلمه «مستظهر» از غلط رایج«مستحضر» استفاده میکند.
غلام یعنی؛ جوان

یکی از ایرادهای عجیب و غریب در این سریال مربوط میشود به یکی از بخشهای که شهید نواب صفوی میگوید:« سرنوشتم باید شبیه غلامی باشد که پادشاه میخواست او را بکشد و نمیشد تا اینکه غلام گفت باید من را بهگونهای بکشند که همه بگویند به خدای غلام ایمان آوردیم آمنا برب الغلام» که این بخش برمیگردد به ماجرای «اصحاب اخدود» که در سوره بروج به قسمتی از آن نیز اشاره شده است. اما سوال بزرگ اینجاست که در سریالی با این عظمت و صرف این همه هزینه برای ساختش کسی وجود نداشته که با اندکی تسلط به زبان عربی به جای ترجمه تحت الفظی عبارت،کلمه«غلام» را به درستی ترجمه کند؟! چون غلام در این جمله یعنی؛ جوان!
اعتراض زودهنگام به «امینی» در سال هایی که نبود
اما گاف های تاریخی این سریال فقط به همین موضوع ختم نمیشود چون فارغ از اشتباه تاریخی حضور پری بنده در سال ۱۳۲۰ به جای سال ۱۳۳۲ ما در این سریال اتفاق جالبتر دیگری هم میبینیم و آن این است که در بخشهایی از این سریال میتوانیم پری بلنده را در سال ۱۳۲۰ ببینیم که در آشوبهای خیابانی شعارهایی علیه امینی میدهد این در حالی است که در آن زمانی امینی هیچ سمتی نداشته است و اصلاً معلوم نیست که چرا باید نوک پیکان آن توسط پری بلنده در سال ۱۳۲۰ به سمت او باشد.
حضور شاه در کاخی که در دهه۴۰وجود خارجی نداشت
در کنار همه اتفاقات در متن سریال اشتباهات تاریخی این عدم توجه و ناشی گری را در لوکیشن و طراحی صحنه کار را هم دید تا جایی که شاید بشود از استفاده از وسایل کوچک و بزرگ که متعلق به آن دوره نیستند چشم پوشی کرد اما یکی از گاف های غیر قابل اغماض در این ماجرا استفاده از لوکیشن کاخ نیاوران است تا جایی که ما در سالهایی ۴۴ و ۴۵ شاه را در ساختمان این کاخ میبینیم این در صورتی است که سال ساخت کاخ نیاوران به سال ۱۳۵۲ برمیگردد و در سالهای ۴۴ و ۴۵ اصلاً وجود خارجی نداشته است.
نیمرو در ماهیتابه تفلون

این یکی از گاف های فاحشی است که حتی کسانی که شاید به ریزهکاریهای تاریخی آشنا نباشند هم نسبت به آن واکنش نشان دادند و در شبکههای اجتماعی آن را دستمایه شوخیهای مجازی خودشان کردند. در یکی از صحنهها دکتر وزیری و پسرش را میبینیم که در حال گفتگو کردن با یکدیگر هستند و حرفهایشان تا جایی ادامه پیدا میکند که صبحانه را پدر و پسری میخورند اما حواسشان نیست که نباید نیمرو دو نفره شان در ماهیتابه تفلون میل کنند. چون هنوز در آن زمان ماهیتابه تفلونی وجود نداشته است.
استفاده از پارچ و لیوان امپراتور
در کنار ماهیتابه تفلون، استفاده از شعری که شاعرش در آن زمان اصلاً به دنیا نیامده یا کاخ نیاورانی که هنوز در دهه ۴۰ ساخته نشده است استفاده از این مدل پارچ و لیوان مدل امپراتور را هم اضافه کنید؛ طرح و مدلی که در آن زمان اصلاً وجود خارجی نداشته است.
استفاده از ادبیات رسمی در جملات عامیانه
چیزی که شاید بیش از پیش باعث بشود که گاف ها و کم و کاستیهای این سریال بیش از پیش به چشم مخاطب بیاید این است که سازندگان سریال« معمای شاه» روایتگر برههای از تاریخ هستند که بسیاری از افراد حاضر در آن عصر، هنوز هم هستند و این برهه از تاریخ را دیدهاند تا جایی که این حجم از تفاوت بعد از پخش سریال اعتراض«جعفر والی» بازیگر نقش«روح الله خالقی» را هم به همراه داشت و از بازی در این سریال ابراز پشیمانی کرد. اما در کنار همه اینها فارغ از محتوای غیرقابل باور و جانبدارنه این سریال برای مخاطب و علیالخصوص مخاطب جوان، ادبیات گل درشت و استفاده از عبارات و کلمات قدیمی در دیالوگها و در دربار شاه هم نکته قابل اهمیتی است که شاید متناسب با همان دوره و همان عصر نبوده است کافی است فارغ از سخنرانیهای شاه که جنبه رسمی داشتهاند نگاهی به صحبتهای عامیانه و غیر رسمی محمدرضا پهلوی بیندازید، به عنوان مثال اگر در اینترنت به سراغ مکالمه تلفنی لو رفته از شاه و امینی که توسط ساواک شنود میشده است بروید میبینید که نشان از ادبیاتی سادهتر و عامیانهتر از چیزی که در سریال هست دارد
مطالب مرتبط با موضوع
روزنامه هفت صبح - مرجان فاطمی: با شروع پخش سریال های
کمدی «همسایه ها»، «شهرکی ها» و مسابقه «آب و آتش»، ساختار تلویزیون تا حدی
تغییر می کند.
تلویزیون بعد از پایان ماه صفر، یک مرتبه تغییر ساختار داده و اینطور که به نظر می رسد می خواهد بعد از مدت ها حالش را خوش کند. حال خوش نه به این معنی که یک مرتبه چوب جادویی دستش بگیرد. همه برنامه ها را از اول تا آخر مرغوب و و با کیفیت روی آنتن بفرستد و ایول بلندی روی زبان مخاطبانش بنشاند: نه اصلا اینطور نیست. مسئله اینجاست که تلویزیون به فکر تغییر افتاده. تیم مدیریتی عبدالعلی علی عسکری، رییس سازمان صدا و سیما عزم شان را جزم کرده اند که تلویزیون را از این رخوت و تلخی و کسلی در بیاورند. مسئله قابل توجه دقیقا همین عزم کردن جزم است؛ استفاده از حداقل ها، دست گذاشتن روی گزینه های موجود و در عین حال شروع برنامه ریزی های بلندمدت.
تلویزیون بعد از پایان ماه صفر، یک مرتبه تغییر ساختار داده و اینطور که به نظر می رسد می خواهد بعد از مدت ها حالش را خوش کند. حال خوش نه به این معنی که یک مرتبه چوب جادویی دستش بگیرد. همه برنامه ها را از اول تا آخر مرغوب و و با کیفیت روی آنتن بفرستد و ایول بلندی روی زبان مخاطبانش بنشاند: نه اصلا اینطور نیست. مسئله اینجاست که تلویزیون به فکر تغییر افتاده. تیم مدیریتی عبدالعلی علی عسکری، رییس سازمان صدا و سیما عزم شان را جزم کرده اند که تلویزیون را از این رخوت و تلخی و کسلی در بیاورند. مسئله قابل توجه دقیقا همین عزم کردن جزم است؛ استفاده از حداقل ها، دست گذاشتن روی گزینه های موجود و در عین حال شروع برنامه ریزی های بلندمدت.

تغییر روش مدیریتی
زمانی که تیم مدیریتی محمد سرافراز به میدان آمدند تصمیم گرفتند یک مرتبه در بخش های مختلف تلویزیون، تغییرات اساسی ایجاد کنند. در فرمول جدید، هیچ سریال، برنامه و به طور کلی هیچ تولید بی کیفیتی نباید ساخته می شد. همه چیز می بایست از زیر ذره بین مسئولان عبور می کرد و بهترین ها روی آنتن می رفت اما مگر می شد چنین چیزی با این سرعت اتفاق بیفتد؟
ساخت تولیدات درجه یک، باید از نقطه صفر استارت می خورد آن هم در شرایطی که تلویزیون هیچ تولید در حال پخشی نداشت. این بود یک مرتبه تلویزیون خالی شد. از یک طرف سریال ها و برنامه های تکراری، تمام جدول پخش شبکه ها را پر کردند و از طرف دیگر بودجه کم تلویزیون مانع از ساخت و سازهای استانداردهای درجه یک می شد و نهایتا تلویزیون مماند بدون برنامه.
استارت با حداقل ها
زمانی که سیاست مدیران دوره سرافراز به بن بست خورد، مدیران جدید تلویزیون خوب دریافتند که با این روش نمی شود کاری از پیش برد. نمی شود پروژه ها را معطل نگه داشت، هیچ کاری نکرد و یک مرتبه انتظار رسیدن به وضعیت مطلوب را داشت. اتفاقی که این شب ها در تلویزیون مشاهده می کنیم دقیقا پیرو همین تصمیم است. شبکه ها فعلا با برنامه های ساده تر و کم خرج تر شروع کرده اند تا حال و هوای تلویزیون را عوض کنند و درست هم عرض با همین اتفاق، استارت تولیدات مهم تر و گسترده تر را هم شروع کرده اند.

موج فیلم و سریال کمدی
موج پخش سریال های جدید کمدی با پخش دو سریال «همسایه ها» و «شهرکی ها» از دیشب شروع شد. اصلا کاری به کیفیت این سریال ها نداریم و قطعا هر کدام شان را به موقع و بعد از گذشت چند قسمت، به طور کامل و با جزییات فراوان، تحلیل می کنیم. الان تنها مسئله اصلی، شروع پخش دو سریال کمدی است؛ دو سریالی که بعد از دو ماه محرم و صفر و یک دوره طولانی پخش آثار غمگین و به اصطلاح تلخ، قرار است با چهره های شناخته شده کمدی مثل مهران غفوریان، جواد رضویان، بهاره رهنما، سیروس گرجستانی و ... یک بار دیگر خنده را به تلویزیون برگردانند.
همزمان با شروع پخش این دو سریال، شبکه آی فیلم هم سریال های کمدی «همسران»، «خوش نشین ها» و «پایتخت 3» را روی آنتن برده. شبکه تماشا هم تصمیم گرفته هر شب ساعت 20، یک فیلم سینمایی ایرانی کمدی پخش کند. درست است که فیلم ها همگی قدیمی هستند و انتخاب های درجه یکی هم نیستند اما در بازگشت شادی به تلویزیون موثرند.
شروع برنامه های جدید
با تغییر ساختار برنامه های صبحگاهی و روی آنتن رفتن «حالا خورشید»، «فرمول یک» و «با صبح»، جدول پخش تلویزیون در این ساعات از شبانه روز هم سروسامانی پیدا کرد و حال و هوای بهتری به خودش گرفت. در بخش شبانگاهی تلویزیون هم شروع مجدد پخش «دورهمی» و خلاقیت ویژه فرزاد حسنی در تبدیل برنامه پزشکی و سلامت «اکسیر» به برنامه ای جذاب و مفرح، اتفاق های خوبی را رقم زد.
از طرف دیگر برنامه «تهران بیست» هم به عنوان یک برنامه شبانه جدید توانسته تا حدی مخاطبان خودش را جلب کند. حالا چند شبی است که در کنار اینها مسابقه «آب و آتش» هم شروع شده و به خاطر ساختار جذاب و متفاوتش می شود امیدوار بود که حال شبکه نسیم را بهتر کند.

توی راهی ها
در کنار برنامه های جدید روی آنتن، اتفاق های مهم دیگری هم در راه است. شبکه نسیم قرار است از شب یلدا، مجددا «خندوانه» را روی آنتن بفرستد. از طرف دیگر سری جدید برنامه «محله گل و بلبل» با تیم عموپورنگ در حال تولید است و احتمالا به زودی پخش اش از شبکه دو برای گروه سنی کودک و نوجوان شروع می شود.
کاهش تکراری ها
یکی از اتفاق های دوران مدیریت محمد سرافراز، پخش سریال های تکراری در باکس های اصلی بود که در ابتدای مدیریت مدیران فعلی هم ادامه پیدا کرد. وضعیت به جایی رسیده بود که وقتی یک سریال جدید روی آنتن بود، سایر شبکه ها برای پر کردن باکس های شبانگاهی سریال تکراری پخش می کردند و در کنار آنها شبکه آی فیلم هم دقیقا همین رسالتش را حفظ کرده بود. درست است که هنوز هم شبکه پنج، باکس شبانگاهی اش را با سریال قدیمی پر می کند و از این جهت به آن ایراد وارد است اما به هر حال همین که شبکه یک، دو و سه، هر شب سریالی جدید روی آنتن می فرستند، خودش اتفاق مثبتی است.
مخاطب معطل نمی ماند
شاید این اعتقاد که وجود یک برنامه ساده و کم کیفیت جدید در تلویزیون از نبود آن بهتر است به مذاق خیلی ها خوش نیاید اما شرایطی که پیش از این در تلویزیون حاکم بود، نشان داد که آنقدر هم آرمانی نمی شود به ماجرا نگاه کرد. مخاطبان تلویزیون معطل شروع شدن برنامه های درجه یک در طولانی مدت نمی مانند.
یا باید برنامه تولید کرد و آنتن را هر طور شده زنده نگه داشت یا مخاطبان یکی یکی از دست می روند. بنابراین می شود گفت وضعیت فعلی تلویزیون شاید آنطور که باید مطلوب نباشد اما یک جورهایی انتخاب بد از میان دو گزینه بد و بدتر است. البته کماکان باید امیدوار بود که با مرور زمان و اضافه شدن برنامه های جدید، این ساختار بهبود پیدا کند.