- پنجشنبه ۱۴ بهمن ۹۵
- ۱۴:۱۲
ماجان (رحمان سیفی آزاد):
- سید آریا فریشی: تا جایی به نظر میرسد ماجان لااقل حداقلهای یک فیلم سینمایی را دارد: گرهافکنی، یکی دو شخصیت قابل درک و داستانی که لااقل بتوان آن را دنبال کرد. به رغم داستان فیلم که دارای عناصری همچون کودک معلول و اختلافات خانوادگی است، سیفی آزاد خوشبختانه به این سمت نمیرود که به هر قیمتی اشک تماشاگر را در آورد. اما در 20 دقیقه پایانی همه چیز در عین ناباوری تغییر میکند و شخصیتی که مسیر و برنامهای را دنبال میکرده، ناگهان آن را کنار گذاشته و مسیر دیگری در پیش میگیرد و فیلم هم در نهایت به مسیر دوم پایان میدهد، نه به مسئله اصلی که در ابتدا مطرح شده است. این میزان از سر کار گذاشتن تماشاگر شوکه کننده است.
- آریان گلصورت: واقعا نمیدانم چرا باید چنین فیلمی ساخته شود و چه دلیلی دارد که مخاطبی آن را ببیند. فیلمی که نه نکته ای دارد، نه سرگرم میکند، نه نگاه اجتماعی تازه ای در آن وجود دارد و نه احساسات مخاطب را درگیر میکند. بدون ذره ای جذابیت و همراه با سوءاستفاده از معلولیت یک کارکتر فرعی. به نظرم تنها دلیل منطقی ساخت چنین آثاری، اشتغال زایی برای اهالی سینمای ایران است.
- محسن شرف الدین: برای اینکه درک کنید دیدن کامل این فیلم چقدر مشکل است باید بدانید که در آن 30 الی 40 دقیقه ای که من فیلم را دیدم خانواده فرزند معلول حداقل 3 بار فرزندشان را به آسایشگاه سپردند و بلافاصله پشیمان شدند و همچنین دوبار مربای هویج درست کردند که یکبارش سوخت. باقی آمار از دستم خارج است چون از سالن نمایش خارج شدم.