- يكشنبه ۱۷ بهمن ۹۵
- ۱۷:۲۳
خلاصه قسمت اول تا اخر عشق اجاره ای
پارت پنجم و آخر ادامه پارت چهارم عمر گفت صبح بخیز شما دستیار جدید هستین؟ دفنه گفت : آره منم اما شمااا بررررررهنه ای!! ! عمر هم گفت: ببخشید الان میرم لباسم رو بپوشم. خلاصه صبحانش رو خورد و با هم رفتن شرکت. در ضمن در شرکت دختری به نام یاسمین به عنوان معاون یا مدیر عامل کار میکنه که آدم جاه طلبیه و عاشق عمره و هی میخواد خودشو به عمر بندازه ولی عمر هیچ اهمیتی بهش نمیده از طرفی هم سینان عاشق یاسمینه .بزرگ ترین ترس نریمان اینه که عمر با یاسمین ازدواج کنه چون میترسه که
یاسمین همه ی ثروت خانواده رو بالا بکشه و اینارم بدبخت کنه. وقتی دفنه با عمر وارد شرکت شد و سینان رو دید خیلی تعجب کرد و خوشحال شد ولی سینان هم دفنه رو نشناخت و طوری باهاش حرف زد که انگار اولین بار میبینتش و به هم دست دادن. دیوار همه ی اتاق ها توی. محل کار شیشه ای و اتاق دفنه چسبیده به اتاق عمره . آخر اون روز دفنه قبل از رفتن به اتاق عمر رفت تا برنامه ی فرداش رو بهش بگه دفنه همینطوری داشت حرف میزد و عمر نا خداگاه به جای اینکه به حرفای دفنه گوش بده محو دفنه شده بود همون موقع بود که انگار یه جرقه ای روشن شد. فرداش وقتی دفنه رفت صبحانه ی عمر رو درست کنه شک کرده بود که نکنه عمر شناختتش ولی نمیگه واسه همین بعد صبحانه وقتی میخواستن برن دفنه قبل از باز کردن در پرسید ما قبلا همدیگرو دیدیم… ولی پشیمون شد بعد گفت: حالا هرچی بریم دیگه .درو باز کرد که بره بعد عمر درو بست دفنه چسبید به در عمر صورتش رو جلو برد… پایان قسمت اول #خلاصه#داستان#عشق کپی : ممنوع قسمتی از سریال رو امروز به صورت کلیپ در پیج میزارم اااگه علاقه داشته باشین و لایک و کامنت بزارین خلاصه قسمت دوم رو هم میزارم.
عکسهای زیبای سریال عشق اجاره ای