- شنبه ۱۶ بهمن ۹۵
- ۱۳:۵۹
خبرآنلاین: اداره گمرک آمریکا گفته است کسانی که از هفته گذشته تحت تاثیر
فرمان مهاجرت دونالد ترامپ، رئیس جمهوراین کشور قرارگرفته و امکان سفر به
آمریکا را نداشتند، حال میتوانند وارد این کشور شوند.
بی بی سی
نوشت: این اقدام پس از آن صورت گرفت که دادگاهی درشهر سیاتل واشنگتن موقتا
دستور اجرایی ترامپ را مبنی بر ممنوعیت ورود شهروندان هفت کشوربه مدت سه
ماه به آمریکا معلق کرد.
این هفت کشور عبارتند از ایران، عراق، سوریه، یمن، سودان، سومالی و لیبی.
قاضی
جیمز روبارت علیه ادعای وکلای دولت رای داد. وکلای دولت ادعا کرده بودند
که ایالتها جایگاه حقوقی لازم را برای به چالش گرفتن فرمان اجرایی ترامپ
ندارند.
این حکم درست یک هفته بعد ازامضای فرمان اجرایی ترامپ صادر شده است.
در پی صدور این حکم، کاخ سفید گفته است که علیه آن حکم درخواست تجدید نظر میدهد.
کاخ سفید همچنین در بیانیهای فرمان اجرایی دونالد ترامپ را "قانونمند و مناسب" خوانده است.
در
بیانیه آمده است:"فرمان اجرایی رئیس جمهور با هدف محافظت از کشور(آمریکا)
صورت گرفته و او صلاحیت و مسئولیت قانونی برای حفاظت از مردم آمریکا را
دارد."
در پی صدور این حکم اداره گمرک و حفاظت مرزی آمریکا به خطوط هوایی گفته است مسافران این هفت کشور را به مقصد آمریکا سوار کنند.
برآورد
شده است که فرمان اجرایی ترامپ بر ۶۰ هزار نفر از هفت کشور تاثیر گذاشته و
ویزاهای این افراد به دلیل ممنوعیت ورود به آمریکا، لغو شده باشد.
دستور اجرایی ترامپ همچنین پذیرش پناهجو را برای ۱۲۰ روز معلق میکند و پذیرش پناهجو از سوریه تا آینده نامعلوم متوقف میشود.
به علاوه ویزای کسانی که از هفت کشور مزبور میآیند برای ۹۰ روز معلق میشود.













در
کوپال با داستان سادهای روبرو هستیم. مردی در خانهای مجلل با سگی
تربیتشده زندگی میکند و خانه او مثل یک موزه تاریخ طبیعی پر از
تاکسیدرمیهای مختلف و شاخهای جانوران است. زنش از خانه قهر کرده و ظاهراً
قصد مهاجرت دارد. کلیدسازی را برای درست کردن در تالار تاکسیدرمی زیرزمین
خانهاش صدا میکند تا ما از حرفهای آنها بفهمیم این در ضدضربه ضدحریق و
ضد همه چیز است و جز از بیرون و با اثر انگشت باز نمیشود. دکتر کوپال عید
را در خانه میگذراند و درست وقتی آماده رفتن به شکار میشود
از
فلاشبک متوجه میشویم او اینقدر به خانواده بیتوجه بوده که وقتی برای
شکار از خانه خارجشده، پسربچه کم سن و سالش در استخر خانه غرقشده است و
بعد در یک تکگویی طولانی همسرش اطلاعات لازمی که از دسترس ما دور
نگهداشته شده بود عرضه میکند: اینکه کوپال بعد از مرگ پسرک رو به این سگ
و مشروب آورده و تبدیل به یک بشکه شده است و در گذشته شکارچیای بوده
پایبند به مرامنامه شکارچیان و حالا شکارکش شده است. ۵۰ دقیقه بعدی را
باید انتظار بکشیم تا مگر بازیهای بصری تمام شود و ما از تالاری که همراه
با کوپال و سگش زندانی شدهایم نجات پیدا کنیم. نجاتی که خیلی ناگهانی و از
طریق دیدن یک عکس رادیولوژی از سگ اتفاق میافتد و از لحظه دیدن کلید در
شکم سگ مشخص است که سرانجام داستان از چه طریقی است و تعلیق بعد از آن
بیهوده است و فقط به منظور پاره کردن شکم سگ و بیرون کشیدن دل و روده و تحت
تأثیر و درواقع بهتر است بگوییم مرعوب کردن او صورت گرفته است. «کوپال»
فیلم پرزحمت و متفاوتی است، کاش چیزی بیشتر از متفاوت بودن هم با خود داشت.