- دوشنبه ۸ شهریور ۹۵
- ۱۰:۴۳
*آقا حسینی واسه من عرق بیار (ابی -
بهروز وثوقی) / *ابی منم مث خودت دربه درم (رضا کرم رضایی ) / *ابی
تو چسک چسک ۱.۵ سال کشیدی { حبس } اما ۱۸ سال خیلیه (آقا حسینی - داوود
رشیدی) / *از بس که زدن تو سرم دیگه دمبل دراوردم(ابی - بهروز
وثوقی) /*آقا حسینی ایندفه دیگه میخوام تا اخرش برم ؛ میخوام خان هفتم
رو هم رد کنم (ابی - بهروز وثوقی)
فیلم کندو:
ابی(بهروز وثوقی) و آق حسینی( داوود رشیدی) با هم از زندان آزاد شده و توی پیاده رو میروند و گپ میزنند:
ابی: هوس یه استکان عرق کردم آق حسینی!
آق حسینی: حالا؟؟!!
ابی: آره بعد 7 ماه میچسبه! تو نمیخوری؟!
آق حسینی: نه! من تماشا میکنم!
به کافه کوچکی میرسند.
ابی : ایناهاش همینجاس: پس وایسا و تموشا کن!!
ابی داخل کافه میشود سه نفر مشغول خوردن هستند آق حسینی پشت ویترین ایستاده و از لابه لای کرکره افقی روی ویترین داخل کافه را نگاه میکند.
ابی: مااااااا تازه از زندون اومدیم بیرون یه چتول عرق میخواییم بریزیم تو یه چیزی بذاریم دهنمون...
ابی کمی مکث میکند همه به کار خود مشغولند و جوابی نمیدهند.
ابی: نبوووووووود؟؟ کسی نیست جوابمو بده یا زبون خوش سرتون نمیشه؟!
ناگهان یکی از مشتریان چهارپایه ای را که روی آن نشسته بود برداشته به سمت ابی حمله میکند دو نفر دیگر او را میگیرند و با هم غرولند میکنند!!
ابی جا خورده: ااااااااا چته؟! خیله خب بابا! د بگو نه دیگه ک... گشاااااااد.نوبرشو آورده!! و در حالیکه از کافه بیرون میرود جویده جویده میگوید : برو بابا! آق حسینی پشت ویترین صحنه را دیده و مشغول خندیدن است!
آق حسینی:هه هه هه هه
ابی: تو بمیری حالشو نداشتم , تو خیلی بدهکارم و گرنه الان سه تائیشون مریضخونه بودن و حاجیتم کلونتری!!!!
اینها دیالوگهای فیلم کندو ساخته فریدون گله هستن کندو فیلم مهجور و کمتر توجه شده سینمای ایران هست شاید هم یکی از بهترین فیلمهای قبل از انقلاب. دیدن این فیلم رو به همه دوستان توصیه میکنم برای اطلاعات بیشتر به مقاله آقای هوشنگ گلکمانی در شماره ۲۰۰ ماهنامه فیلم مراجعه کنید
به ظاهر فیلم بازگویه ای است از فرهنگ لمپنی در دهه ۵۰ اما فیلم در لایه های زیرین خور دارای مفاهیم عمیقی است
کافی است در انتهای فیلم به صندلیی که ابی با خود از کافه بیرون میآورد توجه کنید ؛ همون چیزی که همه آدمها به دنبالش هستن؛ تکیه گاهی برای بودن