100 شخصیت برتر دنیای مارول | معرفی شخصیت های مثبت کتابهای کمیک بوک مارول

  • ۱۷:۰۷




جهان : جهان مارول
نام واقعی : Anna Marie
القاب : Anna Raven ، Doctor Kellogg ، Mutate #9602 ، Irene Adler و Miss Smith
هویت : مخفی
تابع کشور : ایالات متحده آمریکا
مکان تولد : Caldecott County , Mississippi
اولین حظور : شماره 1 کمیک Avengers Annual در سال 1981
گذشته : شماره 2 کمیک Rogue در سال 2004 ، شماره 185 کمیک Uncanny X-Men در سال 1984 ، شماره 87 کمیک Cable در سال 2001 و شماره 44 کمیک Classic X-Men در سال 1990
شغل : ماجراجو ، در گذشته مکانیک و تروریست بوده است.
وابسته به گروه : X-Men ، در گذشته به Brotherhood of Evil Mutants وابسته بوده است.
مشخصات فیزیکی : قد : 5.8 فوت - وزن : 120 lbs - رنگ چشم : سبز - رنگ مو : قهوه ای با بخش های سفید رنگ
روگ (آنا ماری) یا Rogue قهرمانی است در کمیک‌های مارول و عضوی است از گروه ایکس‌من. توسط کریس کلیرمونت و مایکل گلدن به وجود آمد و برای اولین بار در کمیک Avengers Annual #۱۰ ظاهر شد.او به صورت غیرارادی خاطرات ، قدرت بدنی و در مورد ابرقهرمان‌ها ، توانایی‌های مخصوص آن ها را تنها با تماس با آن ها به دست می‌آورد.همین موجب می‌شود که او از تماس با دیگران خودداری بکند ، که البته در بر گیرنده دوستی او با گامبیت نیز بود.با این حال او از شخصیت‌ های محبوب کمیک‌های مارول است.
روگ ، دختر زیبای جنوبی اهل می‌سی سی پی که از خانه فرار کرد و توسط مایستیک عضوی از میوتنت برادرهود شد.او پس از مدتی از این گروه خارج شد و عضوی از گروه ایکس من شد.
روگ از اعضای مشهور ایکس‌من از سال ۱۹۸۰ است.همچنین او در مجموعه‌های انیمیشنی ، بازی‌های ویدئویی و فیلم‌های ایکس‌من حضور داشته‌است.نشانه روگ خطی از موهای سفید است.

همه چیز درباره تاریخچه کتابهای کمیک | تاریچه کامل شرکت های منشر کننده کتابهای کمیک بوک

  • ۱۷:۰۰




 

جنجال و حواشی بر سر مجلات کامیک به فاصله کوتاهی از آغاز نشر آن‌ها در دهه‌های ۱۹۳۰ شروع شد. اولین گروهی که به مخالفت با آن‌ها برخاستند مسئولین آموزشی بودند که کامیک را به عنوان یک عنصر نامطلوب بر روی توانایی‌های خوانشی و ذوق ادبی دانش آموزان قلمداد می‌کردند. به همین خاطر شروع به پر کردن نشریات حرفه‌ای با پیشنهاداتشان برای چگونگی دور کردن دانش آموزان از داستان‌های ابرقهرمانی کردند. داستان کامیک تهدیدی برای سلطه همه جانبه آن‌ها هم به شمار می‌رفت زیرا برای اولین بار بود که کودکان می‌توانستند خودشان موارد مورد علاقه‌شان برای مطالعه تفننی را انتخاب کنند.

کلیسا و گروه‌های مدنی نیز به این تظاهرات ملحق شدند. اعتراض آن‌ها به موارد ناپسندی همچون زنان در کمیک‌های Jungle Comics که از پوشش مناسب برخوردار نبودند و برجسته سازی و مهم جلوه دادن افراد نابکار در کامیک‌های جنایی بود. حتی دفتر بررسی آثار مناسب کلیسای کاتولیک کامیک‌ها را در لیست بررسی خود قرار داده بود.

لوسیفر تنها شیطان کتابهای کمیک شرکت دی سی | معرفی شخصیت های کتابهای کمیک بوک dc comics

  • ۱۶:۴۸



ممکن است اخیرا با راه افتادن موج سریال‌های اقتباسی از روی کمیک‌‌ها یا گرافیک ناول‌ها و به واسطه‌ی سریال‌هایی مثل سوپرنچرال یا اصلا سریال اختصاصی خودش، اسمش را شنیده باشید.شاید هم جز معدود افرادی باشید که به واسطه ی سندمن نیل گیمن یا ران اختصاصی خودش توسط مایک کری اسم او را شنیده اید یا شاید حتی پیش از آن در متون عهد عتیق یا آثار اپیک پوئتری مانند کمدی الهی دانته آشنایی یا پیوندی خاص با نامش داشته‌اید.

 مهم این است که امروزه می توان لوسیفر را نامی آشنا در میان علاقه مندان به فرهنگ مصور یا مدیا دانست. ولی لوسیفری که امروزه در میان این عده از او یاد می شود کیست؟و یا به طور دقیق تر چیست؟آیا او تعریفی کهن مطابق با اصول دانته و عصر عتیق دارد؟ یا توسط دنیایی فانتزی که در آن ساختار چیز دیگری است تعریفی جدید و چه بسا بهتر دارد؟

شاید در ابتدا باید  به زیرساختار گوشه چشمی گمارد تا تصویرکلی برایمان آشکار شود؛ زیرساختاری که گیمن در شماره های ابتدایی سندمن برای کاراکتر بنا نهاد و در ادامه باعث شکل گیری ساختاری متفاوت از سوی نویسنده ی دیگری به نام کری شد.

lucifer

زیرساختار گیمن مربوط به زیباترین فرشته‌ی خالق بود که پس از نافرمانی از او گرفتار هبوط می شود و محکوم به حکمرانی در قلمرویی نفرین شده موسوم به دوزخ می‌گردد؛ شاهزاده ای که سقوط غرورش را در نکوبیده است و همچنان رفتاری مکرآمیز توام با غرور دارد و مهم‌تر از همه فرشته‌ای که از حکمرانی دل زده شده است و میل به متارکه دارد.

همین زیرساختار باعث شکل گیری ایده‌ی نهایی برای کری شد تا در رانی ۷۵ جلدی زیر و بم کاراکتر را به رخ بکشد.

لوسیفری که مایک کری نمایش می دهد خاصّه های ابتدایی و کلاسیک گیمن را دارد و با چاشنی قوی کری همراه است.وی در طی این ران با مهارت، روایت لوسیفری را تعریف می کند که از بازگشت خود به زمین لذت می‌برد ولی سیر فلک و جبر هستی او را لحظه‌ای آرام نمی گذارد و ماجراهای مرگ باری را اعم از خیانت های بهشتیان که کم شبیه خیانت های عمو سم به پادوهای سابق خود نیست و یا بازپس‌گیری بال‌هایش که استعاره ای از کمال گرایی است را برای او پدید می آورد.

اما مهم ترین مشخصه در داستان کری ساختار فوق الذکر است؛ کری در طول داستان به زیبایی با حفظ زیرساخت گیمن ساختار شکنی میکند و سازه ای جدید در ذهن مخاطب فرم می دهد.در این سازه شما با یکی از ارکان حیاتی روایت کری آشنا می شوید؛زاویه ی دید یا به قول معروف پرسپکتیو !

نگاه شما با سازه ی شکل گرفته‌ی نویسنده در ذهن شما به قضیه جهتی متفاوت می دهد.نگاه این زاویه برچسب شیطان یا طرد شده یا طرف غلط ماجرا را به لوسیفر نمی زند بلکه او را با عنوان سامائل زیباترین و بهترین فرشته ی خالق معرفی می کند که تنها دلیل هبوطش آزادی خواهی و رهایی است.فرشته ای که پس از دیدن اراده ی پدرش بر کل کائنات تصمیم به ترک بهشت و رفتن به جهنم را می گیرد ولی پس از مدتی کاشف به عمل می آورد که حکمرانی بر دوزخ هم نشانه ی دیگری از کنترل و احاطه ی پدر اوست.گمانم که در این هماوردگاه ایده ها حتی بتوان به لوسیفر به چشم پسری ناراضی نگاه کرد.

کانسپتی که کری در این روایت القا می کند حاکی از نقص دیدگاه ما و نتایج برآوردهای ما از طرف درست داستان است.در خاطره بازی کری شیطان مفهومی نیست که انسان ها را فریب می دهد بلکه شیطان فقط به فکر منافع خود است و انسان ها مسئول تک تک کارهای خود هستند و شیطان و مفاهیمی این چنین شاید تنها استعاره‌هایی برای نشان دادن جنبه ای دیگر و یا ملموس جلوه کردن آن باشد.

جنبه ی آزادی خواهی لوسیفر به جایی می رسد که آفرینش جدیدی را رقم می زند و آفریده های آن را از پرستش منع می کند یا جایی دیگر که با مفاهیم انتزاعی سرنوشت و تقدیر در می افتد و برای فرار از دست تقدیر یا نقشه‌ی خداوند کلید دوزخ را به مورفیوس اعطا می کند و به سوی زمین بال می گستراند.

Lucifer39_5670c96a532426.89215371

شاید در نهایت حقیقت تلخی که لوسیفر به آن آگاهی یافت این بود که در زندگی و یا حداقل سرابی از زندگی که ما در آن به ادامه ی حیات می پردازیم حقیقتی و یا چیزی تحت عنوان آزادی واقعی وجود ندارد و یا شاید دلیل ترک کائنات(توسط دریچه ای به خارج از خلقت و به سوی نیستی) و مفهومی که به چشم من به عنوان ناظر رنگ بوی مرگ دارد نیز همین باشد.

لوسیفر: چرا همیشه من رو برای تمام شکست هاشون سرزنش میکنند؟ اون ها جوری از من اسم میبرند که انگار  من تمام عمرم رو روی شونه هاشون میگذرونم و و به کارهایی مجبورشون میکنم که در غیراین صورت براشون زننده جلوه می کند؛ “شیطان گولم زد” من هیچ وقت هیچ کس رو مجبور به هیچ چیز نکردم.هرگز،اون ها زندگی های کوچک خودشون رو میکنند.من برای اونها زندگی نمیکنم.

همه چیز درباره جوکر پلیدترین شخصیت تاریخ کتابهای کمیک | معرفی شخصیت های منفی کتابهای کمیک دی سی

  • ۱۶:۳۶

وقتی بفهمی معنای جمله "چرا اینقدر جدی هستی؟" چیست. وقتی در لابلای مشکلات زندگیت, در کشاکش نبرد با روزهای سخت و طاقت فرسایت, بخندی. وقتی هر بار با خوردن زخم, کشیدن درد, لمس خیانت باز امیدی برای زندگی داشته باشی و دیوانه وار بگویی بیخیالش میگذرد! وقتی تمام عاشقانه هایت, تکرارهایت بشود شوخی و مضحکه. وقتی سختیهای زندگی را, مشکلات را,دردها را, زخم ها را به بازی بگیری. وقتی خودت باشی, خودت که همیشه همانطور هستی, دیوانه وار میخندی, بازی میکنی و مسخره وار رفتار میکنی باشی. وقتی بدانی چقدر مشکل است خندیدن, وقتیکه غم بزرگ از دست دادن محبوبت را تجربه کرده باشی. وقتی بخندی و در پس نگاه شرورت چنان معصومیت و مظلومیتی نهفته باشد که گویی تو هیچ درد و رنجی را ندیده ای و لمس نکرده ای. وقتی دنیا جلوی امیدت, جلوی طاقتت کم بیاورد و نداند خنده های تو از سر رنج است یا سر خوشی. وقتی دانستی اینها را, وقتی کمی کلایت را بالا بردی و بیشتر فهمیدی. آن وقت متوجه خواهی شد جوکر چرا میخندید. چرا اینقدر جدی نبود. چرا شرارتش بوی شوخی و خنده هایش طعم باروت و خنجر میداد. اما مراقب باش. وقتی فهمیدی, وقتی از حقایق پیرامونت آگاه شدی, آن وقت وجدانت بیدارتر و چشمانت اشک بار تر خواهد شد. خنده ای که از اعماق وجود نباشد نوعی دیوانگیست. وقتی بالشت خوابت وجدانت شد, وقتی آن بالشت سخت شد, مطمئن باش هیچگاه خواب آرامی نخواهی داشت…

دانلود کمیک های سینسترو دی سی کمیکس dc comics |دانلود کمیک های جدید شرکت دی سی کمیکس

  • ۱۶:۰۱
دانلود کمیک های سینسترو

دانلود کمیک های سینسترو

از شماره 1 تا 15 گذاشته شد

کمیک های سینسترو رو براتون گذاشتیم

در ادامه مطلب از شماره 1 تا 10 گذاشته شد

رو آپلود کردیم تا هفته ی دیگه کاملشو میزاریم

دانلود در ادامه مظلب

دانلود کمیک فارسی injustice دی سی کمیکس | دانلود جدیدترین کمیک بوک های شرکت دی سی کمیکس

  • ۱۵:۵۴

دانلود پنج قسمت اول کمیک ها اینجاستیس!

 

اولین کمیک های بی عدالتی  فارسی در دستان شما!

اون خیلی آسون با لینک مستقیم

این پنج کمیک در یک فایل زیپ قرار دارد 

یعنی شما با دانلود یک زیپ میتونید به ده کمیک درست پیدا کنید

پنج قسمت دوم یعنی قسمت پنج تا ده درسایت به صورت فارسی قرار گرفت

معرفی جذابترین شخصیت های جهان کمیک (3) | پرطرفدارترین کارکترهای کتابهای کمیک بوک

  • ۱۳:۱۲

معرفی کاراکتر | ثور Thor



خاستگاه


ثور اودینسان - فرزند اودین، خدای رعد و شاهزاده ازگارد

ثور اودینسان – فرزند اودین، خدای رعد و شاهزاده ازگارد

ثور پسر اودین، خدای خدایان ازگاردی‌ها، و پسر الهه سالمند زمین، گایا می‌باشد. ثور قرن‌ها پیش در غاری در نروژ متولد شد. به محض اینکه ثور، سنش از شیر خوارگی گذشت، اودین او را به ازگارد جاییکه او در آن رشد کرد برد تا بعدها جانشین پادشاه و خدای تندر شود. بعنوان خدای ازگاردی تندر، ثور با پتکش، میونر، تندر و صاعقه و تمام عناصر طوفان را به خدمت خودش درمیاورد. پتک ثور، از فلز افسانه‌ای و نابود نشدنی ازگاردی، ارو Uru، ساخته شده است. پتک به او قدرت پرواز و هدایت می‌دهد و بخش‌های مختلف قدرت‌های خدادادی‌اش را تشدید می‌کند. با اینکه پتک، از نظر استانداردهای انسانی بسیار سنگین است؛ با صرف نظر از نیروی فیزیکی، توسط کسانی که به معنای واقعی کلمه لایق هستند به راحتی بلند می‌شود. بعد از قرن‌ها دفاع از ازگارد در برابر دشمنانش، ثور خود رای و لجباز شد. به همین دلیل بود که توسط پدرش به زمین (میدگارد Midgard) تبعید شد. با تبدیل شدن به یک دکتر معلولین فانی، دکتر «دونالد بلیک Donald Blake» آموخت که ضعیف و کوچک بودن چه حسی دارد و اینکه می‌توان با وجود فانی بودن باز هم به خود افتخار کرد. ثور زمانیکه در لباس مبدل دکتر بلیک بود می‌توانست با تکان دادن عصایش (در واقع همان پتکش ولی در شکلی دیگر) در هر سطح جامدی، باعث تغییر شکلش به ثور و تغییر شکل عصایش به میونر شود. (البته این قابلیت مربوط به گذشته است و الان امکان این کار وجود ندارد.)

معرفی جذابترین کارکترهای دنیای کمیک (2) | پرطرفدارترین شخصیت هی کتابهای کمیک

  • ۱۲:۵۴

معرفی کاراکتر | هالک Hulk



بروس بنر به هالک شگفت‌انگیز تبدیل می‌شود

بروس بنر به هالک شگفت‌انگیز تبدیل می‌شود

رابرت بروس بنر فرزند دانشمند اتمی «دکتر برایان بنر Dr. Brian Banner» و همسرش «ربکا Rebecca» می‌باشد. با اینکه مادرش عمیقا به او عشق می‌ورزید، پدرش که از لحاظ روانی بی ثبات بود، نسبت به او احساس تنفر و حسادت عمیقی داشت. برایان معتقد بود که کارهایش در زمینه علم اتمی، باعث تغییر ساختار ژنی‌اش شده است و از این وحشت داشت که بروس به یک موجود عجیب غریب تبدیل شود؛ در حالیکه بروس فقط یک پسر باهوش و با استعداد بود. در طی سال‎هایی که بروس رشد می‎کرد همانند مادرش تحت اذیت و آزار پدر خشمگین و مستش قرار گرفت تا اینکه تراژدی رخ داد: هنگامیکه ربکا سعی داشت بروس را بردارد و خانه و همسرش را ترک کند، توسط همسرش به قتل رسید. پدر بروس بازداشت شد و وظیفه نگهداری از بروس بر عهده عمه‌اش، «خانم دریک Mrs. Drake» قرار گرفت. در این هنگام بود که بعلت آسیب روحی ناشی از اذیت و آزارهای پدرش و به قتل رسیدن مادرش به دستان پدرش، مطرود از جامعه زندگی‌اش را می‌گذراند.

معرفی جذابترین شخصیت های کمیک بوک (1) | معروفترین و پرطرفدارترین کارکترهای دنیای کمیک

  • ۱۲:۳۴

معرفی کاراکتر | ولورین Wolverine



خاستگاه


ولورین آشکار می‌شود

ولورین آشکار می‌شود

مردی که بعدها از او به عنوان ابرقهرمانی به نام ولورین یاد شد در اواسط دهه‌ی ۱۸۸۰ میلادی در شهر آلبرتا در کشور کانادا متولد شد و نام «جیمز هاولت هادسون James Howlett Hudson» بر او نهادند. او فرزند دوم و مریض احوال الیزابت و جان هاولت سینیور بود. الیزابت مادر وی، در بستر بیماری به سر می‌برد، به همین دلیل در اوایل دهه‌ی اول قرن بیستم، دختر جوان ایرلندی تباری به نام «رز اوهارا Rose O’Hara» را به ملک هاولت آوردند تا علاوه بر مراقبت از جیمز برای او چون یک دوست باشد. این دو نفر با پسری به نام داگ که فرزند سرایدار آنجا، توماس لوگان Thomas Logan بود با مهربانی رفتار می‌کردند. داگ کوشید تا با آن دو رابطه‌ای دوستانه به وجود بیاورد اما به دلیل آن که پدرش توماس یک دائم الخمر بود، داگ به خوبی تربیت نشد و در نهایت از این دو نفر بیزاری پیدا کرد. سپس با همراهی پدرش علیه آن‌ها توطئه کرد. این پدر و پسر اقدام به دزدی از خانه‌ی هاولت کردند و در نهایت این سرقت منجر به یک فقره قتل شد. در جریان این اتفاق ناگهان قدرت‌های جیمز جوان پدیدار شدند. او پنجه هایش را که تازه از مشت‌هایش روییده بودند در تن توماس فرو کرد و قبل از اینکه خود از هوش برود صورت داگ را نیز چاک داد. پس از این واقعه جیمز و رز از خانه فرار کردند و پا به طبیعت وحشی کانادا گذاشتند. اما این رز بود که می‌بایست ترتیب فرارشان را بدهد چون جیمز تمام مدت در یک حالت نیمه خلسه فرو رفته بود.

معرفی نقد و بررسی و دانلود جدید ترین کمیک بوک های 2016 | معرفی و دانلود کمیک بوک های برتر 2016

  • ۱۱:۲۵

واعظی به دنبال حقیقت؛ معرفی کامیک Preacher


وقتی اسم از خشونت در دنیای کامیک بوک ها می آورید، نام های زیادی هستند که در لیست پاشیدن خون در صفحه ی کمیک قرار می گیرند؛ کمیک هایی مانند “شهر گناه”، “قانون مارشال” و یا حتی بخش اول کمیک بوک “لیگ” که توسط آلن مور نوشته شد. اما مشخصا یک سری به خصوص، همیشه در این لیست قرار دارد و حتی اگر در یک کمیک، مغز کل افراد داخل آن بر روی کاغذ پخش شود، آن کمیک به خصوص هیچگاه از لیست خشن ترین کمیک ها نمی افتد. سری کمیک “واعظ” با به تصویر کشیدن نوع متفاوتی از خشونت همواره خوانندگان این سری کتاب ها را با المان سورپرایز، بهت زده پای این کتاب ها می نشاند و با یک داستان قوی و گیرا، همواره یکی از بهترین سری های خشن در صنعت کامیک بوک بوده است.

مجله اینترنتی سیمرغ شهر اخبار بازیگران بیوگرافی بازیگران اخبارسینمای ایران اخبار سینمای جهان اخبار تلوزیون ایران اخبار تلوزیون جهان اخبار موسیقی ایران اخبار موسیقی جهان


مجله اینترنتی سیمرغ شهر حذف
اخبار روز حذف
اخبارسینما حذف
اخبار موسیقی حذف
اخبارتلویزیون حذف
اخبار فناوری مصالب طنز وسرگرمی حذف
بیو گرافی بازیگران حذف
اخبار داغ سلبریتی های ایرانیx
بیوگرافی بازیگران سینما و تلویزیون ایرانx
فرهنگ وهنر ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
نویسندگان
موضوعات
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan