نقدی بر فیلم فراری علیرضا داود نژاد با بازی محسن تنابنده | جشنواره 35 فیلم فجر

  • ۱۵:۲۹

فِراری (علیرضا داوودنژاد):

  • سید آریا قریشی: فیلمسازان ایرانی سوراخ دعا را در امکانات تکنولوژیک جدید پیدا کرده‌اند و این گونه به شکلی مارکسیستی از فرد سلب مسئولیت می‌کنند. آدم‌های فیلم‌هایی همچون فِراری، جاندارانی مسخ شده توسط تکنولوژی هستند و هر دیوانه‌بازی غریبی هم که انجام دهند، تمام کاسه کوزه‌ها سر اینستاگرام و شتاب بالای ماشین فِراری شکسته خواهد شد. آدم‌های خوب هم که سوار پیکان می‌شوند و لباس‌های کهنه می‌پوشند و بی‌خود و بی‌جهت دل‌شان به حال یک دختر نوجوان سوخته و روز خود را صرف یک غریبه می‌کنند. در سال 1395 زندگی می‌کنیم یا ابتدای دهه 60؟ شاید شکلی از آشفتگی در جامعه امروز که داوودنژاد در فِراری نشان می‌دهد خیلی هم از واقعیت دور نباشد. اما ضربه زمانی به فیلم وارد می‌شود که قرار است با ریشه‌یابیِ این آشفتگی روبه‌رو شویم. دیدگاه دوگانه‌ساز و کهنه فیلمساز اینجا است که خودش را نشان می‌دهد.
  • آریان گلصورت: آقایان داوودنژاد و پرتوی انگار هنوز رستگاری را در پیکان می‌بینند. آن هم پس از آن‌که چند سال از متوقف شدن تولیدش می‌گذرد و آن تعدادی هم که در شهر می‌بینیم، نقش قابل توجهی در آلودگی هوا دارند! باورش سخت است که در این دوران، همچنان یک فیلمساز فیلمی با چنین نگاه عقب‌مانده‌ای می سازد. دختر بی‌گناه از شهرستان به تهران می‌آید و پولدارها آدم‌هایی بدی‌اند که می‌خواهند از او سوءاستفاده کنند و این وسط یک رزمنده سابق شهرستانی با پیکانش از راه می‌رسد تا اون را نجات دهد. واقعا مسخره است. جامعه ایران روز به روز دارد پیچیده‌تر می‌شود، اما سینماگران ما همچنان دنبال دغدغه‌های دوران جوانی‌شان هستند! از همه این‌ها بگذریم، فراری شکل دیگری از وقت‌کشی را برای ما به نمایش می‌گذارد. این که چطور داستانی را که می‌توانیم در بیست دقیقه بگوییم با استفاده از ترفندهای سریال‌های مناسبتی تا این حد کش بدهیم.

نقد بررسی کامل مستند مستند آوانتاژ (محمد کارت) | جشنواره 35 فیلم فجر

  • ۱۵:۲۱

مستند آوانتاژ (محمد کارت):

سید آریا قریشی: رویکرد محمد کارت در تازه‌ترین مستندش، چیزی است که سینمای ایران کمبودش را به شدت احساس می‌کند. کارت در تمام طول فیلم نه فقط احترام شخصیت‌هایش – کارتن‌خواب‌های معتادی که برای ترک اعتیاد در یک مرکز بازپروری حضور دارند – را حفظ می‌کند، بلکه موفق می‌شود از آنها چند قهرمان و الگوی زندگی بسازد. محمد کارت قرار نیست از دور به تماشای شخصیت‌های مستندش نشسته، ژست دلسوزی بگیرد، ته دلش از ناکامی و ویرانی آنها لذت ببرد و در چند سکانس کثیف با نمایش فلاکت اشک تماشاگر را به شکل ریاکارانه‌ای در بیاورد. اتفاقاً برعکس؛ او از دیدن موفقیت شخصیت‌ها لذت می‌برد و حتی سکانس‌های نگرانی یا درد کشیدن آدم‌ها هم برای این است که موفقیت نهایی آنها طعم شیرین‌تری داشته باشد. سکانس مسابقه فوتبال در اواخر فیلم شاید برانگیزاننده‌ترین سکانس کل جشنواره سی و پنجم فجر تا به امروز باشد؛ جایی که چرخه قهرمانی شخصیت‌ها به پایان می‌رسد. آوانتاژ از خلاقیت‌های بصری خالی نیست، اما شاید جسارت بیشتر در خلق تصاویر تأثیرگذارتر می‌توانست از آوانتاژ مستند بهتری بسازد. اما تازه‌ترین ساخته محمد کارت در همین نسخه فعلی هم اثر شورانگیزی است. آوانتاژ، ابعاد مختلفی از انتظاراتی که از یک فیلم خوب مستند می‌رود را برآورده می‌کند.

نقدی بر فیلم ماه گرفتگی مسعود اطیابی | جشنواره 35 فیلم فجر

  • ۱۵:۱۸

 

نتیجه تصویری برای ماه گرفتگی اطیابی

 

  • سید آریا قربشی: فیلم ترسویی است و به همین خاطر معلق می‌ماند. تلاش فیلمنامه‌نویس این است که مدام به یاد ما بیاورد که متعلق به هیچ کدام از جناح‌های درگیر ماجراهای سال 88 نیست و از موضع بالاتری به ماجرا نگاه می‌کند: پس سعی می‌کند در ازای متلکی که نثار یک طرف می‌کند، تکه‌ای هم به جناح مخالف بیاندازد. اما در ایران خیلی بعید است که یک فیلم حقیقتاً مستقل در مورد ماجرایی چنین ملتهب ساخته شود. پس فیلمنامه‌نویس و کارگردان در نهایت ناچارند به همان قطب‌سازی‌های همیشگی روی بیاورند و قهرمان فیلم را از هر گونه ارتباط با جناح مطرود از دید نگاه رسمی و ارزشی مبری می‌کند. ماه‌گرفتگی از این جنبه اثری کاملاً ریاکارانه است: در نیمه اول ژست دموکرات‌منشی می‌گیرد و در انتها همان نگاه از بالا را به ما حقنه می‌کند.

نقد بررسی کامل فیلم بدون تاریخ بدون امضا (وحید جلیلوند) با بازی هدیه تهرانی | جشنواره 35 فیلم فجر

  • ۱۵:۱۴




نتیجه تصویری برای بدون تاریخ بدون امضا




بدون تاریخ، بدون امضا (وحید جلیلوند)

شروع فیلم این امید را ایجاد می‌کند که بالاخره قرار است با فیلمی سر و کار داشته باشیم که آزمونی برای صبر و تحمل تماشاگر نخواهد بود. بدون تاریخ، بدون امضا به طرز غافلگیرکننده‌ای در همان یکی دو دقیقه اول ما را وارد ماجرا کرده و از معدود فیلم‌های جشنواره امسال تا به اینجا است که سکانس‌های معرفی شخصیت و سکانس‌های پیشبرد داستان را از هم جدا نمی‌کند و همین، باعث افزایش ریتم فیلم می‌شود. گره اصلی فیلم هم در همان 20 دقیقه اول مشخص می‌شود. تا همینجا می‌توان تعریف مشخصی از فیلم ارائه داد: داستان فردی که در پزشکی قانونی کار می‌کند و – به دلیلی که در فیلم نشان داده می‌شود – خودش را در مرگ یکی از جنازه‌هایی که به پزشکی قانونی رسیده مقصر می‌داند؛ هر چند گواهی اولیه پزشکی قانونی حاکی از این است که علت مرگ، چیز دیگری است.

نقد بررسی کامل فیلم ماجرای نیمروز محمد حسین مهدویان | جشنواره 35 فیلم فجر

  • ۱۰:۳۰

برای تماشای «ماجرای نیمروز» انتخاب سینما استقلال تا حدودی عاقلانه بود (با توجه به ظرفیت بالای سالن نمایش)، آن چه از شنیده ها بر می آمد و با توجه به سابقه مهدویان تصور صف طولانی ای داشتیم که همین طور هم شد. به هر طریق صید «ماجرای نیمروز» در دومین روزجشنواره اتفاق مثبتی بود. تجربه تماشای یک تریلرهیجان انگیز سیاسی دلچسب بود و به نظر این حس جمعی بود. چون تمام حاضرین سینما استقلال از ابتدا تا انتها میخکوب پرده نمایش شده بودند.

 
ماجرای نیمروز 
 

نقد بررسی کامل مستند سینمایی فوق ماراتن (سعید کشاورز)

  • ۱۴:۱۵

مستند فوق ماراتن (سعید کشاورز):

  • سید آریا قریشی: این مستند، داستان کارگری شیرازی است که توانایی ویژه‌ای در زمینه دوهای استقامتی در خود کشف می‌کند و به دنبال شکستن چند رکورد جهانی و کسب سهمیه المپیک در رشته دو ماراتن می‌افتد. ایده جالبی است و پتانسیل زیادی برای برانگیختن تماشاگر دارد. اتفاقاً برخی از این پتانسیل‌ها در فیلم مورد اشاره قرار می‌گیرند اما به جایی نمی‌رسند. و این که معلوم نیست چرا فیلمسازان ایرانی این قدر به «شکست» علاقه‌مند هستند!

نقد بررسی کامل فیلم ماجان (رحمان سیفی آزاد) | جشنواره 35 فیلم فجر

  • ۱۴:۱۲

ماجان (رحمان سیفی آزاد):

  • سید آریا فریشی: تا جایی به نظر می‌رسد ماجان لااقل حداقل‌های یک فیلم سینمایی را دارد: گره‌افکنی، یکی دو شخصیت قابل درک و داستانی که لااقل بتوان آن را دنبال کرد. به رغم داستان فیلم که دارای عناصری همچون کودک معلول و اختلافات خانوادگی است، سیفی آزاد خوشبختانه به این سمت نمی‌رود که به هر قیمتی اشک تماشاگر را در آورد. اما در 20 دقیقه پایانی همه چیز در عین ناباوری تغییر می‌کند و شخصیتی که مسیر و برنامه‌ای را دنبال می‌کرده، ناگهان آن را کنار گذاشته و مسیر دیگری در پیش می‌گیرد و فیلم هم در نهایت به مسیر دوم پایان می‌دهد، نه به مسئله اصلی که در ابتدا مطرح شده است. این میزان از سر کار گذاشتن تماشاگر شوکه کننده است.
  • آریان گلصورت: واقعا نمیدانم چرا باید چنین فیلمی ساخته شود و چه دلیلی دارد که مخاطبی آن را ببیند. فیلمی که نه نکته ای دارد، نه سرگرم میکند، نه نگاه اجتماعی تازه ای در آن وجود دارد و نه احساسات مخاطب را درگیر میکند. بدون ذره ای جذابیت و همراه با سوءاستفاده از معلولیت یک کارکتر فرعی. به نظرم تنها دلیل منطقی ساخت چنین آثاری، اشتغال زایی برای اهالی سینمای ایران است.

حاشیه های خنده دار روز سوم جشنواره 35 فیلم فجر

  • ۱۴:۱۰

سومین روز سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد خالی از حواشی نبود.

سرویس سینمایی هنرآنلاین: سومین روز سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در کاخ رسانه‌ها هرچقدر به ساعات پایانی کار خود نزدیک می‌شد با حواشی بیشتری همراه بود.

اولین فیلمی که روز سه‌شنبه به نمایش درآمد "ماجان" ساخته رحمان سیفی آزاد بود، که در آن مهتاب کرامتی، فرهاد اصلانی، سیما تیرانداز و بابک انصاری به ایفای نقش پرداخته‌ند. نکته قابل تأمل فیلم، ایفای نقش عرفان برزین، بازیگر کودک در نقش احسان، پسری معلول بود که مورد توجه قرار گرفت.

پخش صدای فیلم با مشکلاتی همراه بود که به نظر محمدمهدی عسگرپور تهیه‌کننده به دیده شدن آن آسیب زد.

نقد بررسی کامل فیلم خانه دیگری با بازی پژمان بازغی | جشنواره 35 فیلم فجر

  • ۱۴:۰۰

«خانه دیگری»، فیلم دیگری/ کدام دیالوگ تاثیرگذار؟!


سید حسام الدین حسینی

«ما همه بیماریم فقط همدیگه رو قضاوت می‌کنیم.»

«همه حرف‌ها و کارها رو با به نام خداوند بخشند مهربان شروع می‌کنیم ولی هیچی از دریای بخشندگی اون نداریم.»

«همه آدما در نهایت تنهان»

تمام هستی فیلم همین دیالوگ‌هاست به‌اضافه چند تم تکراری تلویزیونی. تم‌هایی مثل پدر خوب شوهر بد، رابطه سرد در تختخواب، زندگی پررونق پایین‌شهری فقیرانه در برابر زندگی راکد و مرده بالاشهری و...

حرف‌های درست اگر در دل قصه تنیده نشوند به جان مخاطب نمی‌نشیند و لاجرم به ضد خود تبدیل می‌شوند. صحبت از بخشش در سینما اگر بخشنده‌ای برای مخاطب نساخته باشی و علت بخشش را، لوس است و کلیشه. دیالوگ اگر جز منطق قصه نباشد جان فیلم را می‌گیرد و تماشاگر را از فراز پرده به قعر صندلی پرتاب می‌کند.

نقد بررسی کامل فیلم دریاچه ماهی | جشنواره 35 فیلم فجر

  • ۱۳:۵۷



جنگ تخیلی در فیلم تخیلی

محمد مهدی شیخ صراف

نام دریاچه ماهی یادآور کربلای 5 است. که آن هم بیشتر به محلی به نام کانال ماهی در خاک عراق بازمیگردد. اما در کل فیلم فقط همین نام فیلم است که ما را یاد آن عملیات می اندازد. وقتی در ابتدای فیلم صحبت از لو رفتن عملیات با حضور شهدای غواص در این محور می شود به ما می فهماند که با یک عملیات تخیلی در نقطه ای تخیلی مواجه هستیم چون کربلای 5 نه لو رفته بود نه یگان غواص عمل کننده در آن حاضر بود. این تخیل در ترسیم کاراکتر اصلی فیلم هم ادامه می باید و وقتی به اوج می رسد که به ماجرای تفحص هم می رسیم. کسی که به فکر شهدا نیست اما کاش مسئولین کمیته جستجوی مفقودین این فیلم را ببینند تا ازین پس جلوی چنین تصویرسازی های تخیلی از خود و همکارانشان در عملیات های تفحص را بگیرند.

از عملیات و شهدای مفقودالاثر که فاصله بگیریم می رسیم به یک فیلم سوررئال که رضا روشن قهرمان آن مدام در مسیر مردی مومن و صاحب کرامت و یک روانپریش موجی دور افتاده از جامعه در رفت و آمد است. هرچند بازی نادر فلاح بی نقص و تاثیر گذار است اما متاسفانه دست آخر درپایان فیلم فرضیه دوم به پیروزی می رسد. آن هم وقتی رضا روشن که روزی در بنیاد تعاون پیکر شهدا را سروسامان می داده حالا در میان نماهای متعدد هلی شات در دریاچه ماهی تخیلی وسط آب می رود و دنبال مین والمر نو صحیح و سالمی(!) می گردد که او را به رفقای شهیدش برساند که قبلا خودشان را در یک عملیات لو رفته قربانی کرده اند و معلوم نیست چرا به او گفته اند تمام این سالها ساکت باشد و باز معلوم نیست چرا حالا او را به آنجا فراخوانده اند تا این مرگ احمقانه را برایش رقم بزنند که نه تنها شهادت که حتی شهادت گونه هم نیست؟! 

کار وقتی بدتر می شود که قبل از این فرجام تخیلی قهرمان فهمیده ایم اسماء زن باردار رضا او که برایش جای شهدا در نقشه های پرینت شده ابوالخصیب و شلمچه را علامت گذاری می کند تا برای گروه تفحص بفرستد باز هم تخیلی بیش نبوده است! هرچند این غافلگیری مخاطب در نوع خود جالب و خوش ساخت از آب درآمده اما صرفا تکمیل کننده پازل تخیلات خانم فیلم ساز فیلم اولی است از فرایند های یک جنگ تخیلی که راه به جایی ندارد. کار وقتی سخت می شود که نمی دانیم این وسط همسر هنرمند شهید مفقودالاثر و پسر وکیل و دختر در آستانه طلاق را که به ناگاه متحول می شوند را باید کجای دلمان بگذاریم!

نادر فلاح و لاله اسکندری در نمایی از دریاچه ماهی

وقتی جهانِ فیلم مسئله فیلمساز نیست!

حامد یامین‌پور
۱ ۲ ۳ . . . ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ . . . ۹۲ ۹۳ ۹۴
مجله اینترنتی سیمرغ شهر اخبار بازیگران بیوگرافی بازیگران اخبارسینمای ایران اخبار سینمای جهان اخبار تلوزیون ایران اخبار تلوزیون جهان اخبار موسیقی ایران اخبار موسیقی جهان


مجله اینترنتی سیمرغ شهر حذف
اخبار روز حذف
اخبارسینما حذف
اخبار موسیقی حذف
اخبارتلویزیون حذف
اخبار فناوری مصالب طنز وسرگرمی حذف
بیو گرافی بازیگران حذف
اخبار داغ سلبریتی های ایرانیx
بیوگرافی بازیگران سینما و تلویزیون ایرانx
فرهنگ وهنر ایران
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
نویسندگان
موضوعات
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan